۱۳ روشی که دیگران را به سرمایهگذاری عاطفی در هدف شما ترغیب میکند- بخش اول
شما میتوانید برای رسیدن به اهداف خود دانش و مهارتهای زیادی کسب کنید؛ اما اگر میخواهید این ایدههای بزرگ را به واقعیتهای تغییردهنده جهان بدل کنید، لازم است که دیگران را نیز برای انجام کار خود جذب کنید و کاری کنید افراد دیگر روی اهداف شما سرمایهگذاری کنند. نهفقط سرمایهگذاری مالی بلکه سرمایهگذاری عاطفی. نهفقط
شما میتوانید برای رسیدن به اهداف خود دانش و مهارتهای زیادی کسب کنید؛ اما اگر میخواهید این ایدههای بزرگ را به واقعیتهای تغییردهنده جهان بدل کنید، لازم است که دیگران را نیز برای انجام کار خود جذب کنید و کاری کنید افراد دیگر روی اهداف شما سرمایهگذاری کنند. نهفقط سرمایهگذاری مالی بلکه سرمایهگذاری عاطفی. نهفقط افراد عادی، بلکه کسانی که بسیار بیشتر از شما موفقتر و تاثیرگذارتر هستند.
چکیده کلام اینکه ما برای رسیدن به اهداف همواره به کمک و سرمایهگذاری دیگران نیاز داریم. لازم است بتوانیم دیگران را قانع کنیم که در کار، ما را همراهی کنند و سرمایه عاطفی و مالی خود را در اختیارمان قرار دهند. ما باید بتوانیم آنها را قانع کنیم؛ اما چگونه این کار ممکن است؟ در ادامه میخواهیم ۱۳ روشی که با آنها میتوان دیگران را قانع کرد، به شما معرفی میکنیم.
ما گرگهای تنها
در سریال آقای روبات (Mr. Robot) رئیس یک شرکت بزرگ که گستردهترین سیستم پرداخت آنلاین با واحد پول دیجیتالی یعنی E-Coin را دارد و شرکتش اخیرا هک شده و ضرر کرده است، به الیوت نقش اصلی فیلم که ادعا میکند این هک، کار او بوده، میگوید «شما گرگهای تنها نمیتوانید بدون اجازه من کاری انجام دهید. اگر چیزی را هک کردهاید بدانید که من اجازه دادم که آن را هک کنید».
خوب من یکی که هکر نیستم. دانش و تجربهای در این مورد ندارم. ولی راستش خیلی دوست دارم جنگجویی تنها یا گرگی تنها باشم. تنهایی و یکنفره به اهداف بزرگم برسم؛ اما راستش کمی توهم زدهام. دنیا طوری نیست که بتوان تنهایی چندان راه زیادی در آن طی کرد.
دنیا طوری نیست که بتوان تنهایی چندان راه زیادی در آن طی کرد.
برای رسیدن به یک هدف، ما چیزهای مختلفی لازم داریم. دانش، تخصص، پول و گاهی حمایت روانی و تایید دیگران. برداشتن سنگ بزرگ نشانه، نزدن است، اما بعضی از سنگها بهقدری بزرگ هستند که امکان ندارد بهتنهایی آنها را بردارید. گاهی باید یک جرثقیل کرایه کنید که بتواند سنگ را تکان دهد. برای اجاره کردن جرثقیل پول لازم دارید. اگر پول نداشته باشید، کارتان تمام است. همچنین فردی را میخواهید که بتواند جرثقیل براند و رفیقی که در گوش شما بگوید برداشتن این سنگ مهمترین کار زندگی شماست.
چه موقع دیگران روی اهداف ما سرمایهگذاری عاطفی میکنند؟
زمانی افراد روی اهداف شما سرمایهگذاری عاطفی میکنند که اهداف شما، به اهداف آنها تبدیل شود. برای اینکه آنها روی اهداف شما سرمایهگذاری عاطفی کنند، شما ابتدا باید روی اهداف آنها سرمایهگذاری کنید. با این کار پیشرفت شما، پیشرفت آنها خواهد بود. برای چنین کاری لازم است:
- در کاری که میکنید تخصص و تسلط زیادی داشته باشید.
- سرمایهگذاری عاطفی خوبی روی دلیل کار خود انجام دهید.
- «زمینه» را بهتر از هر کس دیگری بفهمید. برای این کار لازم است دیدگاه مخصوص خود درباره جهان و نحوه انجام کار خود داشته باشید.
- در روابط درست سرمایهگذاری کنید؛ یعنی با افرادی ارتباط داشته باشید که میتواند رابطهای سینرژیک با شما برقرار کنند.
- هنگامیکه قرار است بهترین دانش و آموزش موجود را کسب کنید، توجه خود را از هدف خود دور کنید. این یعنی رشد دادن هدف یک فرد دیگر.
- اهداف خود را با اهداف دیگران بیامیزید.
- کمک بخواهید.
- وقتی دارید هر روز بیشتر موفق میشوید، منحرف نشوید.
- فقط روی چند رابطه کلیدی تمرکز کنید.
خوب حالا که این کارها را انجام دادید وقت آن است که دیگران را دور خود جمع کنید.
۱- مهارتهای ارزشمند و کمیاب را فرابگیرید
جهتگیری و مسیری که با آن وارد یک حوزه میشوید، اهمیت دارد. اگر شما فقط بهعنوان فروشنده وارد یک حوزه شوید، فروشنده باقی خواهید ماند. در این حالت فروش مهم خواهد بود.
اما اگر بهعنوان یک فرد فنی وارد شوید، خیلی بهتر است. اگر دلیل ورود شما حوزهای که بدان علاقه دارید. مسیر طولانی در آن حوزه پیمودهاید و تجارب دردناکی این مسیر را آموختهاید بسیار بهتر خواهد بود؛ زیرا این کنجکاوی و علاقه به رشد شما منجر میشود.
وقتی مسئلهای وجود دارد، راه حل آن از دو مسیر میگذرد.
- اینکه این مسئله باعث درد یا مشکلی برای شما یا دیگران شده است و شما میخواهید این درد را رفع کنید.
- این مسئله و حل آن در حوزهای است که شما شدیدا در مورد آن کنجکاو هستید.
درد و کنجکاوی دو چیزی هستند که شما را بهپیش میبرند.
۲- کاری را انجام دهید که واقعا برایتان مهم است
تخصص پیدا کردن در چیزی که واقعا برای شما اهمیت دارد، بسیار آسانتر از حوزههای دیگر است. بههرروی وقتی قرار است روی کاری وقت، انرژی و پول خود را صرف کنید، مهم است که شما باور داشته باشید آن کار مفید است. مفید بودن و چگونگی آنهم بر اساس عقاید شما نسبت به جهان شکل میگیرد.
تخصص پیدا کردن در چیزی که واقعا برای شما اهمیت دارد، بسیار آسانتر از حوزههای دیگر است.
چه چیزی شما را به لحاظ عاطفی شارژ میکند. فرقی نمیکند این شارژ ناشی از انرژی منفی باشد یا مثبت. همان را دنبال کنید؛ زیرا احساسات نهتنها دیگران را جذب میکند بلکه آنها را تغییر هم میدهد. احساسات قصه میشوند و قصه ساختاری از ایده شما و چرایی اهمیت آن برای دیگران است.
لازم نیست فقط روی یکچیز تمرکز کنید. معمولا این نقطه اشتراک چند چیز است که تبدیل به ایده میشود. ارتباط بین چیزها مهم است. دیگران این ارتباط را نمیبینند و این دلیلی است که باید کنجکاوی خود را تقویت کنید و در این مسیر مطالعه کنید. باید متخصص شوید. باید احساسات و قصههای معقولی داشته باشید تا دیگران را جذب کنید.
۳- در زمینه حوزه کاری خود متخصص شوید
به زبان دیگر قوانین حوزه خود را یاد بگیرید که بتوانید بهصورت استراتژیک از آنها تخطی کنید. باید پاسخ این سوالها را بدانید یا بیابید.
- چه حقیقت مهمی وجود دارد که آدمهای کمی در مورد آن با شما توافق دارند؟
- چه کسانی پیشروها و حرفهایهای حوزه کاری شما هستند؟
- چه کسی این کار تخصصی را درست یا بهتر انجام میدهد؟
- آنها چه اشتباهاتی مرتکب میشوند؟
- آنها چه چیزهایی را پشت سر گذاشتهاند تا بدین جا برسند؟
- چه جهتگیری میتواند تاثیر بزرگی در این حوزه داشته باشد؟
- چه چیزهایی وجود دارد که حوزههای دیگر بهصورت خلاقانه آن را به تفکر و سیستمها تلفیق نکردهاند؟
- چه محدودیتها و مرزهایی برای افراد فعال در این حوزه وجود دارد؟
- شما چه هنجارهایی را باید بشکنید؟
استیو داون (Steve Down) بنیانگذار رستورانهای استیو از حوزه مالی وارد صنعت رستورانداری شد. او ایدهای که فرد دیگری در صنعت کفش استفاده کرده بود را دوست داشت. ایدهای وی این بود که به ازای هر جفت کفش فروختهشده، یک جفت کفش رایگان نیز اهدا میکرد.
ایده استیو، داشتن یک رستوران باکیفیت و همزمان انجام کاری مشابه بود؛ یعنی به ازای هر ساندویچ فروختهشده، او یک ساندویچ رایگان را به افراد بیبضاعت منطقه میداد.
وقتی او ایدهاش رو پیش چند تن از دوستانش که در صنعت غذا و رستورانداری حرفهای بودند برد، آنها مسخرهاش کردند. شروع یک رستوران کار بسیار سختی است. این کار وقتی قرار است مقدار زیادی غذا را بهرایگان اهدا کنید، سختتر هم میشود.
در جمعی نباشید که توقعات در آن پایین است.
اینیک «زمینه» خوب برای استیو بود. پیشزمینه او در حوزه مالی به او امکان داد که مسئله را از زاویه دیگری نیز ببیند. او کار خود را با همکاری نهادهای خیریه محلی و آمارگیری آغاز کرد.
پس از انجام محاسبات لازم، اعداد و نتایج قابلقبول بودند؛ اما او باید رستورانی بسیار باکیفیت درست میکرد. ایده آگاهی اجتماعی زمانی خوب خواهد بود که خود رستوران خوب و باکیفیت باشد.
در چند ماه اول آغاز کار، اولین رستوران استیو داون به سوددهی رسید. ایده و موفقیت او باعث شد بتواند سرمایهگذاران دیگری را نیز جلب کند.
4- با آدمهایی که شما را یاد آینده خود میاندازند دمساز شوید نه کسانی که شما را یاد گذشتهتان میاندازند
در جمعی نباشید که توقعات در آن پایین است. در این صورت رشد نمیکنید. در بین کسانی بمانید که انتظاراتشان زیاد است و از شما توقع عملکرد بالایی را دارند.
شما از محیط تاثیر میگیرید. بهترین راه برای اینکه کسی بشوید که میخواهید، این است که اطراف خود را از آدمهایی پرکنید که همینالان در موقعیتی هستند که شما آرزویش را دارید. نه با آدمهایی که در آن موقعیت نیستند و نمیخواهند به چنان موقعیتی برسند.
بودن در بین آدمهای سطح بالا، میتواند باعث رشد و پیشرفت شما شود.
خود را در فرهنگ، تفکرات و رفتارهای این آدمهایی که از آنها تاثیر میپذیرید، غرق کنید. آنها همان افرادی خواهند بود که در آیندهای نزدیک شدیدا روی شما و کار شما سرمایهگذاری خواهند کرد. ایدههایتان را برمیدارند و به شما کمک میکنند آنها را عملی کنید؛ اما نه آنقدر عملی که در ابتدا در نظر داشتید. بلکه بسیار فراتر از تصور اولیه شما.
شما لازم است آدمهایی را پیدا کنید که روی شما سرمایهگذاری کنند، باید به سراغ کسانی بروید که کارهایی که شما هیچگاه انجام ندادهاید را انجام داده باشند. کسانی که محصولات جدید میسازند. بازاریابی میدانند. ارتباطات فراوان دارند و میلیونها بار شکستخورده و میلیونها درس جدید یاد گرفتهاند.
۵- روی مربیگریهای کلیدی سرمایهگذاری کنید
اگر میخواهید واقعا موفق باشید، روی خود سرمایهگذاری کنید تا دانش لازم را برای یافتن فاکتوری که در شما یکتا است، به دست آورید. وقتی آن را پیدا و روی آن تمرکز کردید، شکوفههای موفقیت گل میکنند.
تقاضا، عرضه را ایجاد میکند. تقاضا در اینجا هم تقاضای داخلی و هم خارجی است. اگر تقاضا برای حل یک مسئله وجود داشته باشد، شما چرایی کارتان را خواهید یافت. این فاکتور یکتا میتواند شما را در جایگاه فردی که این مسئله را حل میکند، قرار دهد. هنگامیکه «چرایی» بهاندازه کافی قوی باشد، شما میتوانید چگونگی را دریابید. هنگامیکه تصمیمی میگیرید، احتمالا جهان هستی کاری میکند که بتوانید به نتیجه درستی برسید. البته بهشرط آنکه دلار زیاد گران نشود.
نیاز مادر اختراعات است. اگر چرایی چیزی بهاندازه کافی قوی باشد، شما میتوانید راهی برای دستیابی به آن چیز بیابید.
وقتی باید کاری بکنید، انجامش دهید. احتمالا نمیتواند فقط بر محرکهای درونی خود تکیه کنید درنتیجه باید شرایطی متشکل از ضرورتها را بیافرینید. شرایطی که چیزی خارج از شما را که احتمالا از آن خبر ندارید به حرکت درآورد.
چگونه مربی خوب بگیرید؟
شما میتوانید این کار را در آغاز کار با سرمایهگذاری اندکی پول در روابط خود انجام دهید؛ مثلا اگر میخواهید کتابی بنویسید، بد نیست کمی پول به یک نویسنده حرفهای بدهید تا به شما کمک کند. با این کار شما از کسی که در موقعیت مورد آرزوی شما قرار دارد، کمک گرفتهاید. با این سرمایهگذاری، شما رابطه خود را با چنین افرادی نزدیکتر میکنید. در این جامعه پذیرفته میشوید.
آیا تابهحال یک مربی خوب گرفتهاید؟ حتما لازم نیست برای داشتن یک مربی خوب کلی پولخرجکنید. میتوانید کارمندشان باشید. یا میتوانید برای آدمی که میخواهید، کار رایگان انجام دهید.
نیاز مادر اختراعات است. اگر چرایی چیزی بهاندازه کافی قوی باشد، شما میتوانید راهی برای دستیابی به آن چیز بیابید. گام بعدی این است که چگونه این مربیگری را به چیز قدرتمند برای خود و دیگران بدل کنید.
ادامه دارد
اینها فقط ۵ مورد از ۱۳ موردی هستند که برای جذب علاقه دیگران جهت سرمایهگذاری عاطفی و مالی روی اهداف شما لازم است.
در مقاله بعدی میخواهیم به دیگر موارد این مسئله اشارهکنیم. شاید این بار شما جهان را تغییر دادید.
نظرات