کد مطلب: ۵۳۳۹۵۱

آرین سلیمانی و تعریف جدیدی از تعادل بین زندگی شخصی و کاری

آرین سلیمانی و تعریف جدیدی از تعادل بین زندگی شخصی و کاری

حفظ تعادل بین کار و زندگی شخصی را یکی از مهم‌ترین مسائل و چالش‌های کارآفرینی می‌دانند! اما شاید تا به حال برداشت اشتباهی از موضوع داشته‌ایم و عملاً در تعریف نقطه تعادل بین زندگی شخصی و حرفه‌ای راه غلطی را انتخاب کرده باشیم.

حفظ تعادل بین کار و زندگی شخصی را یکی از مهم‌ترین مسائل و چالش‌های کارآفرینی می‌دانند! اما شاید تا به حال برداشت اشتباهی از موضوع داشته‌ایم و عملاً در تعریف نقطه تعادل بین زندگی شخصی و حرفه‌ای راه غلطی را انتخاب کرده باشیم. کارآفرینان موفق، بهترین افرادی هستند که می‌توانند تجربیان ارزشمندی درباره تعادل بین کار و زندگی ارائه دهند. خصوصاً افرادی که خودشان را به قول آرین سلیمانی درگیر کسب و کارهای امروزی کرده‌اند و از خانواده به عنوان یکی از شتاب‌دهنده‌های رشد اقتصادی خود بهره می‌برند. در معاشرت با مطالب آرین سلیمانی جای مقدمه‌گویی نیست و مستقیماً به سراغ چکیده‌ی گفتگویی با این کارآفرین می‌رویم.

آقای آرین سلیمانی باعث افتخار است گفتگو با شما. تعریف شما از تعادل بین کار و زندگی چیست؟

همه می‌گویند ما برای این کار می‌کنیم که زندگی کنیم و نباید به نقطه خطرناک «زندگی کردن برای کار» برسیم. خب تا اینجا مساله بدیهی به نظر می‌رسد و من هم این بخش را می‌پذیرم. اما یک بعد دیگر قضیه این است که نکند این خط‌کشی بین زندگی شخصی و کاری به زندگی شخصی و کاری ما آسیب بزند!

وقتی به زندگی کارآفرینان موفق جهان نگاه کنید، زندگی شخصیشان نیز تا حدودی آلوده به زندگی حرفه‌ایشان است. آنها با همسر خود به سفرهای کاری می‌روند؛ به فرزندانشان دانش ایجاد درآمد و ایجاد ارزش در جامعه را می‌آموزند؛ به هرآنچه می‌خرند و استفاده می‌کنند به دید یک آموزش واقعی کسب و کار نگاه می‌کنند؛ با خانواده‌شان در مورد اتفاقات جالب دنیای کسب و کار صحبت می‌کنند؛ و با روش‌های امروزی علوم ارتباطی کاری می‌کنند تا خانواده‌ی او از معاشرت با کسب و کار او لذت ببرند. این دقیقاً برعکس چیزیست که می‌گویند کار را پشت درب منزل بگذارید و بعد وارد شوید! این نوعی به هم پیوستگی و ایجاد یکپارچگی در زندگی شخصی و کاری‌ست.

مثل همیشه شما سبک زندگی جدیدی را ارائه کردید که شاید بتواند دیدگاه بسیاری را متحول کند! می‌شود بگویید تفاوت این سبک زندگی در دنیای کسب و کار با آن سبک زندگی دیگر که کار را پشت درب خانه جا می‌گذارند و وارد می‌شوند چیست؟ قطعاً برای مخاطبین ما پر اهمیت است.

یک کارآفرین برای تجربه رشد لازم است حداقل ۱۲ ساعت از روز را به دنیای کسب و کار اختصاص دهد. در تفکر رایج به کارآفرین می‌گویند این ۱۲ ساعت از روزت را به محض ورود به خانه نادیده بگیر و طوری نشان بده که انگار اصلاً این ۱۲ ساعت در زندگی تو وجود نداشته! این طرز تفکر فقیرانه در دنیای کارآفرینیست. طرز تفکری که به شما می‌گوید حتماً بیان اتفاقات دنیای کسب و کار در منزل به شما آسیب می‌زند. سوالم این است که آیا فرزند شما در مورد مدرسه، مشکلاتش، ترس‌هایش، خجالت‌هایش و غیره با شما نباید صحبت کند؟ آیا برای ایجاد صمیمیت تمایل ندارید همسرتان برایتان تعریف کند روزش را چطور گذرانده؟ پس چطور است که شما همه را باید پشت درب خانه جا بگذارید؟!

بیایید این سناریوی عامیانه را با سناریوی جدیدی در ذهنتان جایگزین کنید. شما به عنوان یک کارآفرین در یکی از جلسات خود به دلیل ترس‌های پنهان و خجالت زیر بار قراردادی بسیار مخرب برای مجموعه‌تان رفته‌اید. رفتاری که می‌تواند آینده حرفه‌ای شما را به خطر بیاندازد. و به دلیل این تصمیم بخش زیادی از منابع شما رو به از بین رفتن و بخش بزرگی از نیروهای انسانی‌تان از شما ناامید شده‌اند. حال می‌خواهید وارد خانه شوید. سناریوی اول که همان سناریوی عامیانه و از نظر من اشتباه است می‌گوید این فکر و خیال و مشکل را پشت درب منزل بگذار و وارد خانه شو.

سوالم این است آیا می‌توانید چنین کاری انجام دهید؟! خیر، به هیچ وجه. شما تنها می‌توانید خودتان را به فراموشی بزنید! همسر شما بر اثر رابطه‌ای که با شما دارد از چشم‌هایتان می‌فهمد جایی از کار می‌لنگد. از شما سوال می‌کند "خوبی؟" و شما چون تصمیم گرفته‌اید مشکلاتتان را پشت درب بگذارید به دروغ به او خواهید گفت "آره خوبم! هیچی نیست!". چه اتفاقی افتاد؟ دروغ؛ فریب همسر و خانواده؛ خود را به فراموشی زدن.

اما در سناریوی دوم وقتی همسر شما می‌پرسد حالت چطور است به او خواهید گفت "امروز بخاطر ترس و خجالتی که در درونم بود به ناچار زیر بار قراردادی رفتم که همه چیزم را به خطر انداخته". همسر شما در یک زندگی سالم سعی خواهد کرد به کمک شما بیاید و این احساس مسئولیت او را به شما نزدیک خواهد کرد. او با شما همفکری می‌کند. مساله خجالت را در درون شما موشکافی می‌کند و حتی شاید در اوج ساعات کاری شما وقتش را به ملاقات یک روانشناس اختصاص دهد تا بتواند با راهکارهایی که دریافت می‌کند به کمک شما بیاید.

در یک زندگی خانوادگی موفق اعضای خانواده خودشان را به فراموشی نمی‌زنند؛ اعضای دیگر خانواده را فریب نمی‌دهند و به دنبال پنهان‌کاری نیستند. بلکه به دنبال همیاری و همدلی هستند. سوال من از تمام کسانی که تا امروز مدعی خط‌کشی بین زندگی شخصی و کاری بوده‌اند این است که: آیا خانواده به معنای یک واحد اجتماعی از هم گسسته و از هم گسیخته‌ است که قرار است در آن برای حفظ آرامش نقاب بر صورت بزنیم، احساساتمان را پنهان کنیم و به همه اعضای خانواده دروغ بگوییم؟!

اگر اشتباهی مرتکب شده‌ایم چرا فرزندمان نباید بداند؟ چرا همین لحظه نباید برای او فرصتی جهت آموختن از زندگی باشد؟ دلیلش را به شما خواهم گفت: ما تمایل داریم خودمان را به حال خوب بودن بزنیم و از بدست آوردنِ حالِ خوبِ واقعی جا مانده‌ایم!!

آقای آرین سلیمانی صحبت‌های شما کاملاً با شنیده‌های قبلی‌مان متفاوت بود. از شما بابت حضور در این گفتگوی جذاب و نکاتی که مطرح کردید، بی‌نهایت سپاسگزاریم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.