گزارش تجارتنیوز از پرسش و پاسخ دو پزشک:
توصیههای مهم برای مواجهه با کرونا / مرز وسواس کجاست؟ / هشدار درباره بحران تنهایی و اضطراب
در مواجهه با بیماری کرونا مرز وسواس کجاست؟ چه بحرانهای ناشناختهای ممکن است پس از شیوع کرونا رخ دهد؟ یک متخصص اعصاب و روان (روانپزشک) به همراه یک جراح مغز و اعصاب به ابعادی جدید از بیماری کرونا پرداخته و توصیههایی کاربردی را برای مردم مطرح کردند.
به گزارش تجارتنیوز ، یکی از پرسشهایی که با شیوع کرونا در جامعه مطرح میشود این است که در مواجهه با بیماری کرونا مرز وسواس کجاست؟ همین یک پرسش ضرورت توجه به ابعاد ناشناخته این بیماری را آشکار میکند. چه بحرانهای ناشناختهای ممکن است پس از شیوع کرونا رخ دهد؟ حافظ باجغلی، متخصص اعصاب و روان (روانپزشک)، به همراه مهدی خواجوی، جراح مغز و اعصاب، به این ابعاد جدید از بیماری کرونا پرداخته و توصیههایی کاربردی را برای مردم مطرح کردهند.
این دو پزشک در یک برنامه زنده اینستاگرامی به سوالات پزشکی و روانپزشکی مردم درباره کرونا پاسخ دادند.
این دو پزشک به این موضوع پرداختند که در مواجهه با بیماری کرونا مرز وسواس کجاست. در این زمینه باجغلی هشدار داد: «اگر حواسمان نباشد وارد بحران تنهایی، بحران اضطراب و بحران سلامت روان میشویم.» پیشبینی این روانپزشک این است که احتمالا در آینده یک اپیدمی وسواس دامنگیر مردم میشود.
خواجوی هم گفت: «وقتی همه موارد را رعایت میکنیم دیگر نباید نگران باشیم. اگر رفتار پرخطر کردیم و مبتلا شدیم جای سرزنش دارد، اما اگر رفتار پرخطر نداریم جای نگرانی ندارد. رعایت موارد بهداشتی باید در حدی باشد که زندگی روزمره ما مختل نشود.»
پاسخ این دو پزشک به هشت سوال را در زیر میخوانید:
1- مرز وسواس کجاست؟
باجغلی: داینامیک وسواس خیلی پیچیده است. اگر مثلا کسی چند هفته پیش میگفت هر روز چندین بار به شستوشوی دستانش نیاز دارد، برای او تشخیص اختلال وسواس اجباری میدادم، او را درمان میکردم و به او مواردی را توصیه میکردم که در شرایط فعلی هیچ کدام از این کارها را نمیکنم. الان مراجعان سوالاتی از من میپرسند که نمیتوانم به آنها مثل قبل پاسخ دهم، مثلا میگویند دیدید حق با ما بود که میگفتیم باید دست خود را چندین بار در روز بشوییم، اما واقعیت این است که به هر حال خود این افراد هم یک جایی متوجه میشوند که دارند فراتر از توصیهها عمل میکنند. به نظر من اشکالی ندارد که افراد توصیههای بهداشتی را جدی بگیرند و باید هم این کار را بکنند، اما در عین حال باید مراقب باشند که وسوسه جدیتر گرفتن این توصیهها را از خود دور کنند.
گاهی برخی از مراجعهکنندگان حرفهایی میزنند که منطقی به نظر میرسد. مثلا فردی میگوید امروز که از خانه بیرون رفتهام در تاکسی نشستهام و لباسهایم با صندلی و لباسهای دیگران برخورد کرده و ممکن است آلوده شده باشد، وقتی با این لباس به خانه میآیم ممکن است آلودگی را به خانه منتقل کنم، بنابراین حق دارم که هر روز وقتی به خانه میآیم همه لباسهایم را بشویم. در اینجا باید به موضوع عمیقتری بپردازیم و آن موضوع مواجهه با عدم قطعیت و هراس از مرگ است. واقعیت این است که همه ما ناچاریم در یک جایی چشم خود را به روی خطرات ببندیم تا بتوانیم زندگی کنیم. چرا که ما در زندگی خود با دنیایی از احتمالات غیرقابل پیشبینی مواجه هستیم. مگر الان تنها مساله مرگ و میر انسان، کرونا است؟ حتی احتمال کشندگی خیلی از امور دیگر که روزانه انجام میدهیم از کرونا هم بیشتر است، اما کمتر به این موضوع توجه میکنیم. یکی از دلایل این موضوع این است که حتی رسانههای حرفهای حوزه سلامت نسبت به اپیدمی سوگیری دارند؛ یعنی آمار مبتلایان به یک اپیدمی مثل کرونا و مرگ و میر ناشی از آن را مرتب پیگیری و منتشر میکنند، ولی درباره آمار افراد مبتلا به سایر بیماریهای کشنده که روزانه جان انسانهای زیادی را میگیرد، حساسیت خیلی کمتری نشان میدهند. البته طبیعی است که رسانهها میخواهند اخبار داغ را منتشر کنند و روزنامهنگاران حوزه سلامت این کار را به حکم طبیعت شغل خود، انجام میدهند، ولی این سوگیری ذاتی در رسانه میتواند موجب گمراهی مردم بشود. مردم نباید تصور کنند که مهمترین عامل مرگ و میر در شرایط فعلی بیماری کروناست.
باید بپذیریم که ما در دنیایی پر از خطرهای ریز و درشت زندگی میکنیم و ناچاریم چشم خود را بر خیلی از احتمالها ببندیم. بنابراین همیشه توصیه میکنیم افراد نکات بهداشتی را تا جایی رعایت کنند که روی زندگی معمولی آنها تاثیر منفی نگذارد. به هر حال باید بپذیریم که خیلی اوقات هیچ قطعیتی نیست. مشکل اصلی افراد دچار وسواس این است که میخواهند همه چیز را تحت کنترل داشته باشند، درحالیکه این غیرممکن است.
2- قرنطینه در ویلا منطقی است؟
خواجوی : خیلی از مردم درباره تعداد مبتلایان و آمار مرگ و میر سوال میکنند، درحالیکه این موضوع نباید برای مردم عادی چندان مهم باشد. مهم این است که آمارها هرچه باشد، الان کرونا یک اپیدمی شده است و این یعنی باید تمام توصیههای بهداشتی و پزشکی را درباره آن، به صورت کاملا جدی رعایت کرد. یکی از این توصیهها خودداری از سفر است، اما بعضی میگویند ما میخواهیم خودمان را در ویلایی قرنطینه کنیم و به همین دلیل به سفر میروند اما این کار قطعا منطقی نیست. ما عادت کردهایم خیلی از موضوعات را سطحی ببینیم، درحالیکه باید جوانب عمیقتر را هم در نظر بگیریم. مثلا فکر کنیم که اگر در جاده تصادف کنیم یا در همان ویلا دچار بیماری قلبی شویم، باید به بیمارستان برویم، اما خیلی از بیمارستانهای مناطق مختلف برای مردم خودشان هم ظرفیت ندارند و در شرایط فعلی امکان پذیرش مسافران در این بیمارستانها وجود ندارد. از طرف دیگر ممکن است فردی که برای مشکل دیگری به بیمارستان رفته است، در محیط بیمارستان به کرونا هم مبتلا شود. بنابراین مردم باید به محدودیت زیرساختهای مناطق مختلف کشور هم توجه کنند. به همین دلیل به نظر من، کسانی که این روزها خودشان جادههای شهر را میبندند تا مسافری وارد نشود، کاری منطقی انجام میدهند.
3 - روابط انسانی را محدود کنیم؟
باجغلی : اگر آدم 100 سال هم بنشیند و کتاب بخواند، متوجه خیلی از مشکلات و پیچیدگیها نمیشود. ما درباره اپیدمی در دانشگاه آموزشهایی دیدهایم و چیزهایی خواندهایم، اما هیچ وقت مثل امروز متوجه نبودیم که مشکلات یک اپیدمی میتواند چه ابعادی در زندگی مردم پیدا کند. برخی از مردم میپرسند ما کودک یا همسر خود را در آغوش بگیریم یا نه؟ جوابی که من به این نوع سوالات میدهم این است که ما نباید در رعایت نکات بهداشتی از عرف خارج شویم و زیادهروی کنیم. البته در این شرایط بحرانی، خیلی از تعاریف عوض شده است، اما در عین حال ما باید همچنان مراقب باشیم که به سمت وسواس نرویم. آنچه من به آن اعتقاد دارم این است که ما نباید خود را از موهبت روابط انسانی محروم کنیم. مثلا شاید یک پرستار مجبور باشد به دلیل شغلش بیشتر مراعات کند و مثلا فرزند خود را در آغوش نگیرد اما در بیشتر موارد اگر افراد توصیههای بهداشتی را رعایت کنند، مشکلی به وجود نخواهد آمد. برخی حتی در ارتباط با پدر و مادر خود چنین مشکلی دارند و میترسند که به دیدار آنها بروند. در مجموع میگویم که این همه سختگیری لازم نیست. کسانی که در رعایت موارد بهداشتی سختگیری میکنند، مسائل روان شناختی را جدی نمیگیرند. باید به این شرایط بحرانی همه جانبهتر نگاه کنیم. اگر حواسمان نباشد وارد بحران تنهایی، بحران اضطراب و بحران سلامت روان میشویم.
4 - چگونه با کرونا مواجه شویم؟
خواجوی: یکی از سوالات این است که اگر واقعا کسی علائم سرماخوردگی پیدا کرد چه کند؟ اولین نکته این است که ترسیدن هیچ مشکلی را حل نمیکند، فقط مشکلی به مشکلات دیگر اضافه میکند. ترسیدن کرونا را از خانه دور نمیکند. خطر کرونا به هر حال بیخ گوش ماست، ولی در نظر داشته باشید که تنها سه درصد از مبتلایان به این بیماری جان خود را از دست میدهند.
باجغلی: به نظر من، اگر کسی علائمی مشاهده کرد بهتر است تست کرونا بدهد، ولی اگر امکان دادن تست نبود، نباید خودمان را ببازیم. البته باید موضوع را کاملا جدی بگیریم و مراقبتهای لازم را انجام دهیم یعنی باید همه اعضای دیگر خانواده ماسک بپوشند، ترجیحا فرد مشکوک به بیماری، در اتاقی دیگر با تهویه مناسب بماند و اگر همزمان پدر و مادر مسنی در خانه داریم، بهتر است در صورت امکان آنها را به خانهای دیگر منتقل کنیم تا کمتر در معرض خطر باشند.
5 - مواد شوینده چقدر مصرف کنیم؟
باجغلی: برخی میپرسند که تا چه میزان از مواد شوینده مثل وایتکس استفاده کنیم؟ آیا این خودش عوارضی ندارد؟ باید بگویم استفاده بیش از حد از وایتکس عوارض جانبی دیگری دارد و ممکن است مشکلات ریوی و پوستی جدی ایجاد کند. نکته این است که معمولا اگر از کسانی که وسواس دارند بپرسید آیا بیش از حد وایتکس مصرف نمیکنید، خودشان هم این موضوع را رد نمیکنند.
6 - عوارض بلندمدت کرونا چیست؟
باجغلی : قطعا کرونا تاثیرهای جدی درازمدت خواهد داشت و من با ایده پساکرونایی موافق هستم. البته نگاه من قطعا بدبینانه نیست، ممکن است تاثیرات خوبی هم وجود داشته باشد. مثلا همین الان که ما از روابط نزدیک انسانی و دست دادن منع شدهایم و با تشدید ترس از دست دادن عزیزان خود مواجه شدهایم احتمالا این ترس و آن محدودیت باعث شده است که قدر خانواده و اقوام خود را بیشتر بدانیم. البته ترس از مرگ عزیزان، امکان دارد ریشه در ترس از مرگ خود داشته باشد به این معنی که فرد تصور میکند بعد از مرگ عزیزانش، نوبت به خودش میرسد، اما اگر تحلیل را خیلی عمیق نکنیم، به هر حال ترس از مرگ عزیزان باعث میشود که ما بیشتر قدر آنها و قدر روابط انسانی خود را بدانیم. یا اینکه یاد بگیریم که در عین حال که مشکل داریم خود را نبازیم. من فکر میکنم به هرحال احتمالا بهزودی یک اپیدمی وسواس دامنگیر ما میشود.
خواجوی: به نظر من، نگرانیهای پس از کرونا، تا حدی طبیعی است اما نگران ماندن یک انتخاب است. میتوانید انتخاب کنید شبانهروز نگران باشید یا اینکه همه موارد بهداشتی را رعایت کنید ولی کمتر نگران باشید. وقتی همه موارد بهداشتی را رعایت میکنیم دیگر نباید نگرانی آن چنانی داشت. اگر رفتار پرخطر کردیم و مبتلا شدیم جای سرزنش دارد، اما اگر رفتار پرخطر نداریم جای نگرانی نیست. رعایت نکات بهداشتی باید در حدی باشد که زندگی روزمره ما مختل نشود. وقتی همه موارد بهداشتی را رعایت میکنیم دیگر نباید نگران باشیم. در مورد ضدعفونی لباسها هم شستن کافی است و نیازی به اسپری الکل نیست. در واقع توصیه این است که شرایط بهداشتی و قرنطینه خانگی را رعایت کنیم و سفر نرویم تا چرخه اپیدمی شکسته شود.
7 - فعالان اقتصادی چه باید کنند؟
خواجوی : برخی سوال میکنند که با توجه به اوضاع نامناسب اقتصادی ناشی از کرونا، چه کمکی از نظر روحی و روانی میتوان به کاسبان و فعالان اقتصادی کرد؟
باجغلی: در واقع راهکاری نداریم و ناچاریم قبول کنیم که این مسائل به عنوان بخشی از مشکلات یک بحران، اجتنابناپذیر است. مثلا کارگری که روی مزد روزانه خود حساب کرده و الان در این بحران بیکار شده، قطعا با مشکلات اقتصادی مواجه شده است. این موارد ابعاد ناشناخته و ناپیدای این اپیدمی است و از عوارض غیرقابل تغییر و غیر قابل اجتناب آن است. اما همین که ما نسبت به آن آگاه باشیم مهم است و میتواند موثر باشد. تنها کاری که از دست ما برمیآید این است که اگر امکان کمک داریم، حواسمان بیشتر به این آدمهای زحمتکش و آبرومند باشد.
خواجوی: باید در این شرایط به فکر خانوادههای دیگر باشیم. مثلا موجران به فکر مستاجران باشند.
باجغلی: بله. مخصوصا با توجه به اینکه خیلی از کسانی که باید اجاره خانه یا مغازه یا کافی شاپ بدهند، الان کاسبی ندارند، موجران اگر میتوانند اجاره یک ماه را ببخشند یا دریافت آن را به آینده موکول کنند.
8- برای کاهش استرس چه میتوان کرد؟
باجغلی: الان که مردم باید در خانه بمانند، افراد باید راههای جدید لذت بردن از زندگی و معنا بخشیدن به آن را پیدا کنند. ما همیشه شیوه زندگی خود را طوری تنظیم کرده بودیم که در بیرون باشیم و عادت به بیرون رفتن از خانه داشتیم، اما حالا باید تفریحات خانگی داشته باشیم. بیشتر کتاب بخوانیم، بیشتر فیلم و سریال ببینیم و به گونهای با تنهایی خود مواجه شویم تا استرس ما کمتر شود. کتاب خواندن از آن لذتهایی است که شاید در شروع خواندن یک کتاب خستهکننده و سخت باشد، اما در ادامه فرد میتواند لذت بسیاری از آن ببرد.
نظرات