به گزارش تجارتنیوز، هفدهم اردیبهشتماه بود که شاخص کل بورس تهران با 3.7 درصد ریزش، پا در مسیری نزولی گذاشت که هنوز هم تمام نشده است. تا پایان همان هفته، شاخص کل بورس بیش از 10 درصد پایین رفته بود. از آن زمان تا کنون نیز شاخص کل بیش از 380 هزار واحد فروریخته و عقبگرد 15 درصدی را ثبت کرده است.
ریزش هفدهم اردیبهشتماه، اهالی بازار را به شدت غافلگیر کرد؛ به ویژه اینکه تا آن زمان بازار سهام در مسیری صعودی قرار داشت و بازدهی مناسبی را نصیب سهامداران کرده بود. در همان زمان اغلب تحلیلها به این نکته اشاره داشت که به دلیل رشد یکدست و پیوسته بازار سهام از ابتدای سال، بازار نیازمند اصلاح بوده است. تحلیلی که البته غلط هم نبود و با اصول بازار سهام جور در میآمد.
حالا اما سهامداران خبردار شدهاند که در تاریخ هفدهم اردیبهشت 1402، دولت کلاه گشادی بر سر آنها گذاشته است. نامهای که این روزها دست به دست میچرخد و حاکی از رشد نرخ خوراک پتروشیمیها از پنج به هفت هزار تومان است، در واقع مصوبهای است که هیات وزیران در همان تاریخ گذرانده است و امضای محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهوری را پای خود دارد.
شاید همزمانی این مصوبه با دوره طبیعی اصلاح بازار هم، زمانبندی هوشمندانه دولت برای سرپوش گذاشتن بر تصمیم خطرناکی بود که برای پتروشیمیها گرفته است!
خالی کردن سهم با رانت اطلاعاتی
این مصوبه اکنون چند موضوع را برای سرمایهگذاران آشکار کرده است. از یک سو مشخص شده است بهرغم جلسات کارشناسی و لابی فعالان صنعت پترووشیمی و بازار سرمایه برای تعیین نرخ منصفانه برای خوراک، وزارتخانههای اقتصادی دولت سیزدهم در همدستی با یکدیگر، نقشه شومی برای دستاندازی به سود شرکتهای پتروشیمی و منافع سهامداران آن کشیدهاند و از سوی دیگر، روشن شده است که همچنان دسترسی به اطلاعات نهانی در بازار سرمایه ایران ادامه دارد!
در همین مورد بخصوص نیز رانت اطلاعاتی، معدود سهامداران حقوقی و شاید حقیقی را از دیگران جلو انداخت تا سهام پتروشیمی خود را در قیمت بالاتر فروخته و سهم را خالی کنند. به این ترتیب بازار سهام با دومینوی فروش سهام مواجه شد و ترس از تکرار فاجعه 99، خروج چهار هزار میلیارد تومانی پول حقیقی را رقم زد.
کلاه گشاد دولت بر سر سهامداران
کلاه گشادی که دولت بر سر سهامداران بازار سرمایه گذاشت از یک سو اندک اعتماد احیاشده در بازار را از بین برد و از سوی دیگر، روایتگر دستاندازی به سود این شرکتها و خنجری بود که دولت به شرکتهای ارزآور وارد آورد. محصولات شرکتهای پتروشیمی 40 درصد از صادرات غیرنفتی کشور را تامین میکنند و بیشترین سهم را از تامین ارز مورد نیاز کشور دارند.
در حالی دولت برای تامین کسری بودجه خود و جبران خلاء موجود در ردیف هدفمندی یارانهها چشم به پتروشیمیها دوخته و به دنبال گرانفروشی خوراک گاز به این صنعت است که تنها تولیدکنندگان اوره تا سال گذشته بیش از 30 هزار میلیارد تومان از دولت طلب داشتهاند! دست بگیر دولت حالا هم از آستین خوراک گاز درآمده و به تهدید سودسازی این شرکتها و منافع سهامداران-سرمایهگذاران آنها مشغول است.
بر اساس لایحه بودجه سال 1402، قرار بود بخشی از منابع مورد نیاز برای هدفمندی یارانهها از مسیر فروش خوراک گاز به پتروشیمیها تامین شود. در همین حال بانک مرکزی هم اعلام کرده است که قیمت خوراک گاز پتروشیمیها بر اساس قیمت دلار 28 هزار و 500 تومانی محاسبه خواهد کرد. در سوی دیگر ماجرا، باید به قیمت هاب توجه داشت که با فرض 15 سنت، قیمت خوراک گاز پتروشیمیها حدود 4200 تومان برآورد میشود که رقمی پایینتر از پنج هزار تومان فعلی است و فاصله زیادی هم با قیمت هفت هزار تومان دارد.
اگرچه به نظر میرسید این بند از لایحه بودجه حذف شده و دولت آن را به بایگانی فرستاده است اما به نظر میرسد دولت هنوز هم از این سیاست چشم نپوشیده است؛ آن طور که محاسبات مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد به ازای هر 1000 تومان کاهش قیمت خوراک پتروشیمیها نسبت به سقف هفت هزار تومانی، منابع هدفمندی یارانهها با کاهش ۳۷ هزار میلیارد تومانی روبرو میشود. بر همین اساس، روشن است که دولت چرا در تصمیمی ناپخته، اقدام به افزایش قیمت خوراک کرده است!
اصرار دولت بر سیاست سرکوب ارزی
در سمت دیگر ماجرا، اصرار دولت بر تثبیت نرخ ارز نیمایی روی قیمت 28 هزار و 500 تومان مورد توجه است. بر همین اساس در صورتی که دولت قرار باشد همین قیمت را برای نرخ نیمایی ثابت نگاه دارد، منابع هدفمندی یارانهها با کسری 148 هزار تومانی روبرو خواهد شد. بر همین اساس دولت باید انتخاب کند که یا قیمت ارز را ثابت نگاه دارد و قیمت خوراک را افزایش دهد یا راضی شود سیاست سرکوب ارزی را پایان دهد و قیمت خوراک را در نرخ تعادلی نگاه دارد تا آسیب کمتری به شرکتهای پتروشیمی وارد شود.
با این حال بر اساس نامه مذکور و اظهارات مسئولان وزارتخانههای اقتصادی، پیداست دولت راه آسانتر و البته پوپولیستی تثبیت نرخ ارز را در پیش گرفته و تیغ خود را ریز گلوی پتروشیمیها قرار داده است. این در حالی است که تهدید شرکتهای ارزآور به بهانه کنترل نرخ دلار، به معنای به تعویق انداختن مشکل است؛ چرا که کاهش درآمد و سود این شرکتها به معنای کاهش ورود ارز به کشور است و در نهایت کمبود منابع ارزی را به دنبال خواهد داشت!
دولت عقبنشینی میکند؟
این در حالی است که امروز ابراهیم رئیسی، نقش مطالبهکننده را بازی و اعلام کرده است که این مصوبه را از مجاری قانونی پیگیری خواهد کرد. گویی رئیس دولت سیزدهم در جلسه هیات وزیران حضور نداشته و در جریان تصویب افزایش قیمتها نبوده است!
در این میان در حالی که سازمان بورس در برابر این اقدام دولت سکوت کرده، کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران که ۶۰۰ نهاد مالی و سرمایهگذاری در این را نمایندگی میکند، در نامهای خطاب به معاون اول رئیسجمهور بر لزوم پیشبینی پذیری اقتصاد برای جذب سرمایهگذاری تاکید کرده و با اشاره به کاهش سود صنعت پتروشیمی و حتی زیانده شدن برخی از پتروشیمیهای خوراک گازی (متانول و اوره)، وضعیت مالی پتروشیمیها را گوشزد کرده است.
این نهاد پیشنهاد کرده است که مصوبه اخیر ابطال و وضعیت نرخ خوراک به حالت قبل برگشته و هرگونه تصمیم جدید در کارگروه مشترکی از کارشناسان صنعت و ذینفعان مجدداً مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهای لازم جهت تصویب ارائه شود!
اکنون این سوال مطرح است که آیا دولت از تصمیم ریسکآفرین خود عقبنشینی میکند یا قرار است در بر همان پاشنه بچرخد و صنایع ارزآور یکی یکی قربانی سیاستهای ناپخته دولت شوند؟ گفتنی است برخی از شرکتهای پتروشیمی با انتشار اطلاعیه در سامانه کدال اعلام کردهاند که نرخ جدید هنوز به آنها ابلاغ نشده است.
گزارشهای بیشتر را در صفحه اخبار بورس بخوانید.
دولت اگه نرخ خوراک سوخت براساس نرخ جهانی حساب میکند نبایددلار صادرات شرکتها را براساس نرخ مبادله ای حساب کند باید یا هر دوتا را براساس نرخ دولتی یا هر دوتا را براساس نرخ آزاد حساب کند این خودش دست اندازی روی اموال سهامداران هست
تا امروز و با گذشت چهل سال از عمر انقلاب همه گرفتاری ها را از چشم آمریکا و …میدونستم.
اما الان و به اتفاق حداقل صد نفر از دوستانم که در بورس ایران از سال ۹۹ تا الان نابود شدیم. یقین پیدا کردیم که خود مسولان نامرد کشور عامل بیچارگی ما هستند و تمام
سود پتروشیمی ها که اکثرا یا به صندوق های بازنشستگی تزریق میشود یا به شرکت های سرمایه گذاری و به نوعی مکمل بودجه عمرانی کشور هست اونهم در غیاب سرمایه گذاری خارجی.به هر حال بعید هست بالا بردن نرخ خوراک به نفع دولت باشد بسیاری از شرکت ها رو هم در میان مدت قطعا زمین گیر خواهد کرد.
بازار بورس ایران، قتلگاه سرمایه گذاران کوچک است.
فرض کنیم دولت عقب نشینی کند ، تکلیف سود هنگفتی که نزدیکان دولت و زیانی که مردم در این مدت دیده اند چه میشود ؟
اولا” وقتی مسئولان مملکتی بی سواد ، بی کفایت و نالایق باشند بار هم انتظار سقوط بورس که در واقع موتور محرکه ی اقتصاد هر کشوری هست را داشته باشیم . ثانیا” برخی مسئولان، ناظرين بازار سرمایه و حقوقی ها دست بدست هم داده اند تا بورس را نابود کنند و موفق هم شده اند .ثالثا” وقتی اردیبهشت ماه شاخص کل از ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار واحد به ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد تنزل پیدا کند و رئیس سازمان بورس با کمال پر رویی بگه این اصلاح هست . یا فرق بین اصلاح و سقوط را نمی فهمد یا سهامداران را ساده فرض کرده . رابعا” اینها از سکوت سهامداران سوء استفاده کرده و هر روز موجب پودر شدن سرمایه ی سهامداران بورسی شده اند . بطوریکه پرتفوی سهامداران ضرر و زیان ۸۰ درصدی را نشان می دهد و تنها راه خروج از این وضعیت تجمع سهامداران در تهران و مراکز استانها جلوی ساختمان بورس می باشد و تا جبران تمامی خسارات و ضرر و زیان سهامداران ، تجمع ادامه داشته باشد و صرف وعده و قول مبنی بر جبران خسارات از طرف مسئولان ذیربط تجمع پایان نپذیرد ، زیرا مسئولان همچون چوپان دروغگو بسیار دروغ گفته و اعتماد مردم را از بین برده اند.
سال ۹۹ دلار بوده ۲۳ هزار تومان ، سکه بوده ۱۲ میلیون تومان ، پراید بوده ۸۰ میلیون تومان و شاخص کل بورس بوده ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد . اکنون دلار رسیده به ۵۰ هزار تومان . هرچند به ۶۰ هزار تومان هم رسید . سکه ۳۳ میلیون تومان ، پراید ۳۵۰ میلیون تومان و قیمت زمین و ملک که دیگه نگو و نپرس ولی متاسفانه در حال حاضر شاخص کل بورس ۲ میلیون و ۱۶۰ هزار واحد یعنی همان شاخص سال ۹۹ . دستگاه قضا هم که بارها و بارها وعده برخورد با عاملین تخلفات در بورسِ سال ۹۹ را به سهامداران دادند ولی دريغ از یک برخورد با مسببین سقوط بورس و یا متخلفین بورس در سال ۹۹ !!!!!!!!
تکرار می کنم تنها راه برون رفت از این وضعیت ، تجمع جلوی ساختمان بورس و درخواست قاطع با رانت خواران و دستکاری کنندگان بورس هست و بس.
احسنت به آن با وجدانی که این انتقاد رابه دولت وارد کرد تا به یه عده مدیران فرصت طلب درس عبرتی باشد.
قدرت ها همیشه برای سرکیسه کردن مردم مظلوم، راهی پیدا میکنند