کد مطلب: ۲۱۵۵۵۰

بررسی سیاست‌های مخرب حمایتی صنعت فولاد در گفتگو با امیرحسن کاوه:

جنگ فولادی ترامپ و درس‌هایی برای ایران

جنگ فولادی ترامپ و درس‌هایی برای ایران

تمام سوال ما این است که چگونه برای تعرفه 10 درصدی در آمریکا نام جنگ تعرفه‌ای می‌گذارند. در حالی‌که در ایران تعرفه 10 تا 30 درصدی بر روی مواد اولیه فولاد بسته می‌شود، اما کسی اعتراض خاصی نمی‌کند.

میلاد مرادی: دونالد ترامپ را می‌توان مرد تصمیمات خارق‌العاده دانست. در دومینوی تصمیمات عجیب ترامپ، این‌بار وی اقدام به بالا بردن تعرفه واردات فولاد و آلومینیوم به 25 و 10 درصد کرده است.

به گزارش تجارت‎نیوز ، به دنبال اتخاذ چنین تصمیمی از سوی رئیس‌جمهور آمریکا، تحلیل‌های متفاوتی از تاثیرات این تصمیم بر بازار فولاد جهان و ایران ارائه شده است.

امیرحسین کاوه، عضو اتاق بازرگانی و دبیر سندیکا لوله و پروفیل فولادی در گفتگو با تجارت‌نیوز ، به بررسی تاثیر این تصمیم ترامپ بر بازار فولاد و چالش‌های پیش‌روی تولید محصولات فولادی در کشور پرداخت.

آمادگی چین برای جنگ تعرفه‌ای

وی در مورد وضعیت بازار فولاد در آمریکا گفت: طبق آمار، آمریکا در سال حدود 13 میلیارد دلار صادرات محصولات فولادی و 29 میلیارد دلار صادرات آهن و فولاد دارد. این موضوع نشان می‌دهد که این کشور حدود 16 میلیارد دلار تراز منفی دارد.

اما این مساله نقطه منفی برای اقتصاد آمریکا محسوب نمی‌شود. چراکه این کشور اکثرا مواد اولیه فولادی را وارد کرده و با استفاده از آن، محصولات تکمیلی صادر می‌کند.

در اکثر اوقات میانگین تعرفه در آمریکا بین 3 تا 5 درصد بوده است. اکنون این کشور می‌خواهد تعرفه واردات را به 10 درصد در آلومینیوم و 25 درصد در فولاد برساند. هرچند که شاید در عمل این درصدها اعمال نشود. اما این موضوع اکنون به یک نوع جنگ سرد تعرفه‌ای در جهان تبدیل شده است.

به نظرم سیاست‌گذاری جدید دولت آمریکا در بازار فولاد، هیچ تاثیری بر بازار فولاد در ایران ندارد. چون چین و سایر کشورهایی که به آمریکا فولاد صادر می‌کردند، هوشمندانه عمل می‌کنند.

عضو اتاق بازرگانی، در پاسخ به اظهارات رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد کشور مبنی بر اینکه اعمال تعرفه‌های جدید آمریکا موجب می‌شود تا چینی‌ها به سراغ بازار ایران بیایند، گفت: اول از همه باید گفت چین مانند کشور ما نیست که به صورت لحظه‌ای بخواهد تصمیم‌گیری کند. برنامه‌ریزی کامل دارد و از شش ماه پیش نیز این اتفاقات را پیش‌بینی می‌کرد.

دوم آنکه، اکنون چین در حال کاهش 120 میلیون تن از ظرفیت فولادی خود است و صادرات خود را کم کرده است. به طوری‌که در حال حاضر، قیمت‌ها روند صعودی به خود گرفته است.

در واقع، در برابر اعمال تعرفه‌های جدید آمریکا، کشورهای دیگر به دنبال بالا بردن قیمت‌ها هستند. همچنین در داخل خود کشور چین نیز مصرف فولاد بالا است و اکنون نیز قیمت‌ها را بالا برده است.

تعرفه فولاد در آمریکا و درسی بزرگ

دبیر سندیکا لوله و پروفیل فولادی، با اشاره به اینکه اعمال تعرفه‌های جدید در آمریکا باید درس بزرگی برای صنعت فولاد کشور باشد، گفت: اکنون چیزی که در این زمینه برای ما اهمیت دارد، این است که افزایش چند درصدی تعرفه فولاد در آمریکا، به جنگ اتمی تعرفه‌ای تشبیه می‌شود.

اما در داخل کشور به راحتی تعرفه‌های 20 درصدی و 25 درصدی بر روی آهن و فولاد گذاشته شده است و در دو سال اخیر نیز همه جا را نیز سکوت رسانه‌ای فرا گرفته بود.

تعرفه واردات ورق فولاد گرم

برای تولید محصولات فولادی نیاز به مواد اولیه فولادی است. این مواد اولیه در اختیار شرکت‌های پایین‌دستی قرار می‌گیرد. تا انواع مختلف محصولات تکمیلی فولاد تولید شود.

وی ادامه داد: ما الان بالاترین تعرفه واردات دنیا را برای مواد اولیه فولادی و آهن داریم. اعمال تعرفه وارداتی بر یک محصول، به معنای گرانی آن محصول در یک کشور است. اکنون میانگین تعرفه‌های اعمال شده بر مواد اولیه فولادی در ایران 20 درصد است که یکی از بالاترین تعرفه‌های دنیا محسوب می‌شود.

در حالی‌که باید تعرفه مواد اولیه صفر باشد و برعکس، باید تعرفه محصولات فولادی و تولیدات نهایی بالا باشد. اما کشور ما عکس این قضیه است.

مثلا تعرفه ورق‌های فولادی حدود 10 الی 15 درصد است. حتی تعرفه ورق‌های رنگی به 25 درصد نیز می‌رسد. در صورتی که باید تعرفه آنها صفر باشد. چون این مواد اولیه به انواع مختلف محصولات نهایی تبدیل می‌شوند.

در حال حاضر آمریکا بر روی محصولات نهایی تعرفه می‌بندد، نه بر روی مواد اولیه. این سیاست باعث تقویت انواع مختلفی از صنایع می‌شود.

جالب است که در کشور ما تعرفه محصولات فولادی گاهی اوقات از تعرفه مواد اولیه آن کمتر است. ما مواردی را داشته‌ایم که تعرفه لوله آهن 15 درصد، اما تعرفه ورق فولادی 20 درصد است.

در واردات مواد اولیه فوالادی تعرفه بیست درصدی داریم.

به طوری‌که مطبوعات سکوت می‌کنند. مدیران شرکت‌های خصولتی نیز تشویق می‌کنند و در نهایت دولت را با آمارهای اشتباه گیج می‌کنند.

کاوه افزود: اگر جستجو ساده‌ای در اینترنت بکنید، متوجه می‌شوید که مدیران شرکت‌های فولادی و انجمن وابسته آنها قبلا مدام می‌گفتند که تعرفه واردات آمریکا 250 درصد است در حالی‌که اصلا چنین چیزی صحت ندارد.

امروز برای همگان مشخص شد که میانگین تعرفه در آمریکا 3 تا 5 درصد است. در حال حاضر می‌خواهد آن را به ده درصد برساند که از آن به عنوان جنگ تجاری یاد می‌کنند. حال ما باید از این داستان درس بگیریم.

تعرفه‌های مواد اولیه در کشور بسیار سنگین است. همین الان ما در واردات مواد اولیه فولادی تعرفه بیست درصدی داریم. تولیدکنندگان فولاد در کشور ما، خود می‌گویند که از سنگ آهن تا رنگ آهن را در اختیار دارند و در کشور موجود است. لذا هیچ وابستگی به خارج ندارند.

دبیر سندیکا لوله و پروفیل فولادی با اشاره به آمادگی صنایع پایین‌دستی برای خرید مواد اولیه شرکت‌های فولادی، گفت: صنایع پایین‌دستی که محصولات نهایی را تولید می‌کنند، حاضر هستند تا به قیمت مواد اولیه صادراتی شرکت‌های بالا‌دستی، محصولاتشان را بخرند.

برخی از شرکت‌های تولیدکننده مواد اولیه فولادی، برای صادرات محصولات خود 25 درصد هزینه جابجایی از کارخانه تا بندر و 8 درصد هزینه بندری می‌پردازند.

ضمن اینکه هزینه نقل‌‌و‌انتقال را نیز باید در نظر گرفت. اگر این هزینه‌ها را کم کنند، ما به عنوان صنایع پایین‌دستی فولادی، آمادگی داریم به قیمت خالص صادراتی این شرکت‌ها، تا 2 میلیون تن ورق‌های آنان را خریداری می‌کنیم.

اما متاسفانه اینگونه ورق‌های فولادی را در اختیار ما قرار نمی‌دهند و به بهانه به دست آوردن بازارهای صادراتی، در خارج از کشور دامپینگ می‌کنند.

بهانه‌ای به نام تسخیر بازاهای صادراتی

امروزه برخی‌ها با مانور تبلیغاتی «تسخیر بازارهای صادراتی»، سعی در ایجاد ظرفیت مازاد برای مواد اولیه فولادی می‌کنند. یعنی دقیقا همان استراتژی اشتباهی که بر سر سیمان، کاشی، ماکارونی و… وجود داشت. که امروزه می‌بینیم اکثر این کارخانه‎‌ها تعطیل هستند.

لذا می‌بایست مدیران وزارت صنایع در دام مانور تبلیغاتی نیفتند. کشورهایی که قرار است به امید تسخیر بازارشان در آینده، صادرات کنیم، خودشان به دنبال افزایش ظرفیت هستند. یعنی در آینده نمی‌توانیم آنقدر که پیش‌بینی کرده‌ایم، صادرات داشته باشیم. این توجیه بدتر از گناه است.

عضو اتاق بازرگانی ادامه داد: فراموش نکنیم که شرکت‌هایی که امروزه مواد اولیه فولادی تولید می‌کنند و به فروش می‌رسانند. همان فروش آب، برق، گاز و انرژی رایگان است که در اختیار دارند.

به عنوان مثال، اگر فولاد مبارکه بخواهد قیمت آب زاینده‌رود را به قیمت جهانی پرداخت کند، آن وقت، وضع به گونه دیگری خواهد بود. همچنین برای گاز مجانی نیز که دریافت می‌کنند، همین‌گونه خواهد بود.

شرکت‌های تولید مواد اولیه با افزایش تعرفه واردات، گران‌فروشی می‌کنند و انحصاری هستند. تنها چیزی که تا حدودی می‌تواند با این شرکت‌ها رقابت کند، واردات است. اگر جلوی واردات نیز با اعمال تعرفه‌ها گرفته شود، یکه‌تاز بازار خواهند بود.

همیشه می‌بینیم در کشور ما این شرکت‌ها مواد اولیه را تا 30 درصد بالاتر از قیمت جهانی به صنایع‌پایین دستی که محصولات تکمیلی تولید می‌کنند، فروخته‌اند. چون قیمت پایه در بورس کالا برای رقابت، قیمت جهانی است.

اکنون حدود 8 میلیون تن مواد خام فولادی در کشور صادر می‌شود.

در واقع در بورس کالا قیمت پایه مواد اولیه فولادی، همان قیمت پایه جهانی است. از آنجایی که تقاضا برای این مواد اولیه زیاد است، در نتیجه همواره صنایعی که محصولات تکمیلی تولید می‌کنند، مجبور هستند تا مواد اولیه خود را بالاتر از قیمت جهانی بخرند.

برعکس اظهارات مسئولان انجمن فولاد، قیمت‌های مواد اولیه فولادی در ایران همگی بالاتر از قیمت‌های جهانی است. علت آن نیز بورس کالا است که توضیح دادم.

کاوه در پایان گفت: همواره صنایع پایین‌دستی را به علت وضع تعرفه‌های بالا بر مواد اولیه فولادی، از داشتن مواد اولیه رقابتی محروم کرده‌اند. چون مواد اولیه به قیمت رقابتی به دست این صنایع نمی‌رسد، لذا محصولات تکمیلی فولادی نیز رقابتی نیست.

نتیجه چنین موضوعی این است که اکنون حدود 8 میلیون تن مواد خام فولادی صادر می‌شود. در حالی‌که اگر مواد اولیه فولادی را با قیمت متناسب و سود منطقی در اختیار صنایع‌پایین دستی قرار می‌دادند، محصولات تکمیلی رقابتی تولید می‌شد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • pirouz

    البته بسیاری از صنایع پایین دستی در سایه تامین و تجهیز صنایع بالا دستی که اتفاقا در صنایعی مثل فولاد خیلی هم گسترده است رشد میکنند . لذا کاهش تعرفه های وارداتی بر روی مواد خام و ارزش افزوده پایین نه تنها کمکی نمیکند بلکه باعث میشود صنایع کمی زنده تر فر آوری نیز از چرخه رشد عقب بمانند و مانند صنایع دیگر به تعطیلی کشیده شوند .در عوض بهتر است بر روی بالا رفتن بهره وری صنایع مادر و رشد تکنولوژیک محصولات آنها ( مثل تولید آلیاژهای خاص ) سرمایه گذاری کرده و یارانه آن را از همین عوارض 20 درصدی پرداخت نماییم تا توان رقابتی بالاتری بیابند و محصولات آنها در داخل مشتری بیشتری پیدا کند در هر صورت من با کاهش تعرفه های مالیاتی بر روی مواد اولیه کاملا مخالفم .