موضوعات داغ: # پیش بینی بازارها # تعطیلی مدارس # استقلال # بورس کالای ایران # پرسپولیس # قیمت سکه # آنفلوآنزا # مدارس
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

روایتی تکان‌دهنده از کانال‌های محرمانه ترامپ / آیا دیپلماسی آمریکایی مرده است؟

روایتی تکان‌دهنده از کانال‌های محرمانه ترامپ / آیا دیپلماسی آمریکایی مرده است؟
در کنار ویتکاف، جرد کوشنر داماد سرمایه‌دار ترامپ قرار دارد که در واقع دارای سمت دولتی نیست، اما در بحبوحه معاملات تجاری با پادشاهی‌های خلیج فارس، فرصتی برای ایفای نقشی برجسته در مذاکرات صلح برای خاورمیانه و اوکراین به نمایندگی از ایالات متحده پیدا کرده است.

به گزارش تجارت نیوز، برایان مست، نماینده جمهوری‌خواه کنگره، که حوزه انتخابیه‌اش در مجاورت دومین کاخ سفید «غیر رسمی» دونالد ترامپ در جنوب فلوریدا قرار دارد، میز کنفرانس چوبی بزرگی در دفترش در واشنگتن قرار داده که همیشه بطری‌های کوچک آب را برای بازدیدکنندگانش روی آن قرار می‌دهد. مهمانان روزانه از سفارتخانه‌های سراسر واشنگتن و پایتخت‌های سراسر جهان به همین دفتر می‌آیند. یک روز نماینده نیجریه و روزهای دیگر سفرای ترکیه، آذربایجان، تایوان و مکان‌های دیگر که برایان نامشان را به خاطر نمی‌آورد.

او در قامت رئیس کمیته امور خارجه مجلس به نشریه فایننشال‌تایمز گفت: «اما همه آنها آماده‌اند تا آنچه را که در اختیار دارند به آمریکا بفروشند.» به ادعای مست «تک تک سفرا با این جمله به اینجا می‌آیند: ما مواد معدنی با کیفیت بالایی داریم یا بهترین کیفیت این ماده معدنی یا بهترین قابلیت تصفیه این ماده معدنی در اختیار ما قرار دارد.»

وقتی سیاست جای خود را به معامله‌گرایی می‌دهد!

او در حالی که برای یافتن عبارت استعاری اما مناسب تلاش می‌کند، می‌افزاید: «این فرایند به سان الگویی جدید است – مثل لباس جدید و شیک. ما آن را کیف دستی جدید می‌نامیم. همه این کیف دستی را با خود می‌آورند. چرا که معامله‌گرایی یکی از مضامین تعیین‌کننده سیاست خارجی دوره دوم ترامپ است؛ از همین رو پرسیده نمی‌شود واشنگتن چه کاری می‌تواند برای یک کشور خارجی انجام دهد، بلکه سوال این است کشورهای خارجی چه کاری می‌توانند برای واشنگتن انجام دهند.»

از طرفی دیگر همان‌طور که یکی از مقامات دفاعی سابق مدعی است، سیاست بر اساس شخصیت، جایگزین فرآیندها و نهادهایی شده که دهه‌ها زیربنای سیاست‌گذاری خارجی ایالات متحده را تا به امروز تعریف کردند. حال به جای وزارت امور خارجه، استیو ویتکاف، توسعه‌دهنده املاک و مستغلات، دوست قدیمی و شریک تجاری رئیس‌جمهور به نماینده ویژه «مذاکرات صلح» تبدیل شده و بین مسکو، ریاض، شرق بیت‌المقدس و فراتر از این جغرافیا در تلاش برای «معامله» در رفت‌وآمد است.

در کنار ویتکاف، جرد کوشنر داماد سرمایه‌دار ترامپ قرار دارد که در واقع دارای سمت دولتی نیست، اما در بحبوحه معاملات تجاری با پادشاهی‌های خلیج فارس، فرصتی برای ایفای نقشی برجسته در مذاکرات صلح برای خاورمیانه و اوکراین به نمایندگی از ایالات متحده پیدا کرده است. علاوه بر این دو، تام باراک، معتمد قدیمی و حامی مالی مبارزات انتخاباتی ترامپ نیز به عنوان سفیر او در ترکیه و به طور برجسته‌تر، به عنوان کارگزار آزاد برای تحقق صلح در سوریه و لبنان فعالیت می‌کند. مسعد بولوس، پدرشوهر لبنانی-آمریکایی تیفانی، دختر ترامپ نیز مدت‌هاست که ریاست امپراتوری تجاری در غرب آفریقا را بر عهده دارد. جای تعجب نیست که او همزمان فرستاده ترامپ به آفریقا است.

بیزنس خانوادگی!

یکی از مقامات سابق آمریکایی که در چندین دولت، از جمله دولت فعلی، خدمت کرده به فایننشال‌ تایمز گفت: کانال‌های سنتی مشاوره و نظارت و «سلسله مراتب تعاملات سیاسی» که زمانی بر این فضا حاکم بود، از بین رفته‌اند. همچنین، نقش متخصصان و تجربه دهه‌ها دیپلماسی عملی نیز رسما از میان رفته. از همین رو حلقه افراد نزدیک به ترامپ به طرز تکان‌دهنده‌ای کوچک است.»

معاذ مصطفی، مدیر اجرایی گروه ویژه اضطراری سوریه، به نمایندگی از سوریه با دولت‌های متوالی ایالات متحده لابی کرده و طرف مذاکره برای دولت جدید قلمداد می‌شود. او به فایننشال تایمز گفت نکته این است: «آنها دوست قدیمی ترامپ در حوزه املاک و مستغلات هستند، چهره‌هایی چون استیو ویتکاف یا تام باراک، اما امروز نقش مدیران اصلی را ایفا می‌کنند. ایوانکا و جرد نیز به آن‌ها ملحق شدند.» او در ادامه یادآور شد: «شاید دان جونیور»، پسر رئیس‌جمهور نیز به این جمع بپوندد. هرچند هنوز مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و جی دی ونس، معاون رئیس‌جمهور، در کابینه حضور دارند.

اینها افرادی هستند که رویکرد ترامپ ۲.۰ در ارتباط با جهان را برجسته کردند: آنها کانال محرمانه قلمداد می‌شوند. کاخ سفید این را به عنوان یک تغییر عامدانه می‌داند؛ تغییر و عبور از رویکرد دیرینه «از پایین به بالا» به «یک فرآیند از بالا به پایین که توسط رئیس‌جمهور هدایت می‌شود».

در همین راستا آنا کلی، معاون دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، به فایننشال تایمز گفت: «بخش زیادی از این [مطالب] توسط [ترامپ] به چند مقام ارشد که به آنها اعتماد دارد، ارجاع داده می‌شود.» او در ادامه خاطرنشان کرد: «رئیس‌جمهور پیشینه‌ای غیرسنتی دارد و بسیاری از اعضای تیمش نیز پیشینه‌ای غیرسنتی دارند. جرد و استیو ویتکاف اهل معامله و تجارت هستند. و ترامپ به این افراد اعتماد دارد».

با این همه هر دولتی فرستاده‌های خود را داشته، کسانی که به ظاهر برای نقش‌های خود قدرت زیاد و بی‌دلیلی را در اختیار داشتند و بی‌توجه به ساختار حاکم تصمیم‌سازی می‌کردند.»

پایان دیپلماسی سنتی!

با این حال فعلا کارمندان باسابقه دولتی خاطرنشان می‌کنند که این آژانس‌ها به کار خود ادامه داده و محیطی که به گفته انجمن خدمات خارجی آمریکا، «ظرفیت دیپلماتیک از درون در حال نابودی است»، کسی نیست که آنها را کنترل کند. همزمان مقامات سیاست خارجی، دیپلمات‌های خارجی و قانون‌گذاران تاکید دارند که ترامپ با کاهش منابع وزارت امور خارجه و کنار گذاشتن بسیاری از کارکنان ارشد و انتصاب تعداد انگشت‌شماری از غول‌های تجاری و مشاوران برای اجرای دستور کار آمریکا در خارج از کشور، اساساً نحوه اجرای سیاست خارجی در واشنگتن را تغییر داده است. مصطفی در این باره مدعی است: «شورای امنیت ملی مهم نیست. وزارت امور خارجه مهم نیست. هیچ‌کس جز مدیران مهم نیستند».

برای بسیاری از متحدان که به کانال‌های سنتی دیپلماسی عادت کرده‌اند، یافتن چگونگی دسترسی به دولت به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. به عنوان مثال، در مورد کره‌جنوبی، مذاکره‌کنندگان اوایل سال جاری احساس کردند که مجبورند سفرهای رفت و برگشت 30 ساعته طاقت‌فرسای مکرر به واشنگتن – گاهی دو بار در یک هفته – انجام دهند تا مستقیماً با ترامپ دیدار داشته باشند. یکی از دیپلمات‌ها ژاپنی به یاد می‌آورد: «در مراحل اولیه، اندیشکده‌ها و گروه‌های لابی همگی می‌گفتند که ارتباطات نزدیک یا داخلی با کاخ سفید دارند، همانطور که با ترامپ ۱.۰ داشتند.» خیلی زود مشخص شد که «این ارتباطات همگی شکسته یا وجود خارجی ندارند.» علاوه بر این، تعداد افرادی که هم در حلقه ترامپ هستند و هم اعتماد به نفس صحبت کردن در مورد آن را دارند، بسیار کم شدند. یک مقام اروپایی در این باره مدعی است: «این روزها هزاران نفر ادعا می‌کنند که طرفدار ترامپ هستند.«

عبور از بوروکراسی!

خاویر مایلی، رئیس‌جمهور آرژانتین، از طریق سفرهای سالانه به کنفرانس اقدام سیاسی محافظه‌کاران (CPAC)، نوعی جشن فستیوال ماگا، با حلقه داخلی ترامپ ارتباط برقرار کرده است. او در مراسم CPAC در بوئنوس‌آیرس با عروس ترامپ، لارا ترامپ، رقصید. اما جهان‌بینی سیاسی مشترک‌شان با پیوندهای شخصی، از جمله ارتباط بین خوزه لوئیس دازا، معاون وزیر اقتصاد مایلی، و اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری ایالات متحده، تکمیل شد. بسنت، درست از زمانی در وال استریت کار می‌کرد با دازا دوست بود، حالا ثابت شده این دو چهره متحد مفیدی هستند.

وزیر خزانه‌داری در ماه آوریل از بوئنوس‌آیرس بازدید کرد و رهبری یک بسته حمایتی از سوی دولت را بر عهده گرفت، آن هم در شرایطی که کمک‌های ایالات متحده به سایر نقاط جهان به سرعت رو به کاهش بود. در این میان چهره‌هایی در مسیر قدردانی ترامپ از مستبدان و بی‌اعتنایی به روند امور با او هم صدا هستند، راحت‌ترین کار را در واشنگتن یافته‌اند. دیپلمات آمریکایی که در چندین دولت خدمت کرده، در این باره مدعی است: «افرادی که می‌دانستند چگونه سریعاً خود را با شرایط وفق دهند، رهبران کشورهای خلیج فارس بودند که می‌توانستند به نوعی تصویر آینه‌ای از دولت ترامپ با «ترکیبی از شخصی، سیاسی و اقتصادی» او باشند.»

این دیپلمات به یاد می‌آورد که پس از بازگشت ترامپ به قدرت، از یک همتایش در خلیج فارس شنیده: «ما بسیار خوشحالیم.» او در ادامه با آسودگی خاطر گفت: «این ترتیب جدید بسیار آسان‌تر از ساختار دولت بایدن است و به مقام آمریکایی گفت که ارتباط با «دوستان ما» در میان فرستادگان ترامپ به این معنی است که مسائل به سرعت حل می‌شوند و دیگر «نیازی به طی کردن مراحل طاقت‌فرسا نیست».

همزمان یکی از مقام‌های جنوب شرقی آسیا که دولتش به همکاری با کشورهایی عادت دارد که در آنها کانال‌های مخفی و چاپلوسی برای تضمین دسترسی ضروری است، به فایننشال تایمز گفت: «همه مجبور به سازگاری شده‌اند. کانال‌های کمی برای رسیدن به تاج و تخت وجود دارد. اما تعامل با کشوری که ارتباطات شخصی در آن بیش از هر چیز اهمیت دارد، برای بسیاری در منطقه ما ناآشنا نیست.»

ترامپ هرگونه آمیختگی منافع تجاری شخصی‌اش با نقش خود به عنوان رهبر جهان آزاد را انکار کرده، اگرچه از لفاظی‌هایش مشخص نیست که منافع آمریکا کجا تمام و منافع شخصی کجا شروع می‌شود.او اخیراً در مورد دفتر بیضی‌شکل کاخ سفید گفت: «اینجا قدرتمندترین مکان جهان است»، سپس رو به محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی که در کنارش نشسته بود، ادعا کرد که اگر «محدودیت در کمک‌های مالی خارجی‌ها» وجود نداشت، از شاهزاده «چک» برای تأمین مالی ساخت سالن رقص جدیدش درخواست می‌کرد.

از باج‌دهی تا رابطه شخصی

در سوئیس، گزارش‌هایی مبنی بر اهدای یک ساعت رولکس و یک شمش طلای حکاکی‌شده شخصی توسط مدیران اجرایی برای کتابخانه ریاست‌جمهوری ترامپ، باعث ناراحتی در داخل کشور شد. اما به نظر می‌رسد این اقدام، مالیات ۳۹ درصدی را به ۱۵ درصد کاهش داده است. از همین رو می‌توان گفت در عصر جدید دیپلماسی آمریکا، ارائه پیشنهاد به موقع ضروری است.

وقتی چندین رئیس‌جمهور آفریقایی در ماه ژوئیه در کاخ سفید با ترامپ ملاقات کردند، هر یک از این فرصت استفاده کرده تا ذخایر معدنی سودآور کشورشان را به او بفروشند. پاکستان به طور مشخص در این بازی موفق بوده است. گروهی از تاجران پاکستانی‌تبار مستقر در ایالات متحده و خلیج فارس، از روابط خود با خانواده ترامپ و ویتکاف – که پسرش امسال در اسلام‌آباد با ژنرال عاصم منیر، مرد قدرتمند پاکستان، ملاقات کرد – برای معامله در زمینه مواد معدنی حیاتی و ارزهای دیجیتال استفاده می‌کنند. این گفته یک سرمایه‌گذار در دبی است که خود را «سفیر دیپلماسی اقتصادی» پاکستان معرفی کرده و می‌گوید که با حلقه داخلی رئیس‌جمهور ایالات متحده ارتباط دارد. او مدعی است: «این یک روش طبیعی‌تر برای تجارت برای ما پاکستانی‌ها است. ترامپ و ویتکاف ارزش روابط را درک می‌کنند.»

یکی از وزرای امور خارجه اروپایی در پاسخ به این سوال که در سال اول دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ چه آموخته، گفت: «همه چیز مشروط است. اگر در بازی مشارکت نکنید، هیچ چیز به شما داده نمی‌شود.»

دولت استدلال می‌کند که ماهیت معامله‌گری ترامپ به نفع مردم آمریکا است. او مدعی است ایالات متحده باید بدهی‌های خود را کاهش دهد و دسترسی به مواد معدنی حیاتی که نیروی نظامی، زیرساخت‌ها و داده‌های آن را تأمین می‌کنند، تضمین کند. کلی، معاون دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، در این باره ادعا کرده که در دوران جو بایدن، «یک مقام سطح پایین جلسه‌ای خواهد داشت، و سپس یک مقام سطح متوسط ​​جلسه‌ای دیگر، و مقامی سطح بالا جلسه‌ای دیگر، و …»، و تنها در این صورت، «شاید بستر برای برگزاری نشست دوجانبه» – یا جلسه‌ای رسمی سیاست‌گذاری بین نمایندگان ارشد دو کشور – فراهم شود. کلی افزود: «البته [ترامپ] یک دستگاه سیاست خارجی دارد که از آن استفاده می‌کند.» اما دولت به حذف واسطه‌ها باور دارد. منتقدان ترامپ در پاسخ می‌گویند که او بخش زیادی از این فرآیند را حذف کرده تا منافع تجاری خود را با سیاست خارجی به طور یکپارچه‌تری ادغام کند.

وقتی تجارت جای سیاست می‌نشیند

جاناتان واینر، یکی از مقام‌های ارشد وزارت امور خارجه در دوران دولت اوباما، به فایننشال تایمز گفت: «من با مشتریانی در جمهوری دموکراتیک کنگو، عراق، سوریه و لیبی و جاهای دیگر سروکار دارم که با این موضوع مواجه هستند.» او افزود: «مدل تجاری برای [مقامات خارجی] این است که با افراد نزدیک به دولت معامله کرده و عموماً برای افراد بسیار نزدیک به ترامپ منافع شخصی ایجاد کنند.»

کوری بوکر، عضو ارشد دموکرات کمیته روابط خارجی سنا، از تغییر جهت مقامات خارجی که سال‌ها می‌شناخته، «مبهوت» شده؛ افرادی که اکنون عمیقاً «آگاه» به انعکاس منافع تجاری رئیس‌جمهور در گفت‌وگو با مقامات دولتی هستند. او در این باره مدعی است: «آنچه شاهد هستیم خیره‌کننده است… بخشی از استراتژی سیاست خارجی این چهره‌ها بر محور تعامل با منافع تجاری خصوصی رئیس جمهور تعریف شده است.»

همان‌طور که دولت اوایل این ماه قراردادهایی را با رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو امضا کرد تا به شرکت‌های آمریکایی امکان دسترسی به منابع معدنی آنها را ارائه دهد، ترامپ با افتخار گفت: «ما بیش از ۱۸ تریلیون دلار، آن هم صرفا در عرض ۱۰ ماه، در آمریکا متعهد شده یا در حال سرمایه‌گذاری هستیم، یا در این باره تعهد دادیم.»

به گفته یکی از مقام‌های سابق آمریکایی: «آنچه رخ داده نوعی وارونه‌سازی نحوه عملکرد در سایر دولت‌ها است که در آن وزیر امور خارجه با وزیر امور خارجه دیگر ملاقات می‌کند و مانند این است که ما یک جلسه در اتاق بازرگانی برگزار کنیم و سعی داشته باشیم تا چند قرارداد تجاری بیابیم.» این مقام مدعی است، براساس رویکرد جدید بانک‌ها و بازرگانان بیرون می‌روند و «معاملات تجاری را رقم می‌زنند» و سپس دولت‌ها از آنها به عنوان راهی برای جلب نظر ترامپ استفاده می‌کنند. حتی برخی از دشمنان واشنگتن نمی‌توانند از تحسین آنچه که فرهنگ درباری واشنگتن ترامپ یاد می‌شود، خودداری کنند.

با این همه بسیاری از متحدان اروپایی واشنگتن می‌گویند که چاپلوسی را شرم‌آور می‌دانند، اکثر آنها چنین رویکردی را به عنوان استراتژی حیاتی در دورانی نامتعارف قلمداد کرده‌اند ترامپ می‌خواهد مودی با او تماس بگیرد و به او بگوید: «تو بزرگترینی؛ با من معامله کن.» این خواسته محقق نمی‌شود. مارک روته، دبیرکل ناتو، در ماه ژوئن بسیاری را شگفت‌زده کرد، او درست در زمانی که اروپا به شدت به دنبال حفظ سرمایه‌گذاری ترامپ در دفاع از اوکراین بود در کنفرانس مطبوعاتی مشترک از رئیس‌جمهوری آمریکا به عنوان «بابا» یاد کرد.

بازی ترامپ

در این میان نقش بازی گلف نیز برجسته است. شینزو آبه، نخست‌وزیر فقید ژاپن، قبل از اولین سوگند ریاست‌جمهوری ترامپ در سال ۲۰۱۷، پیش از هر رهبر جهانی دیگری به ایالات متحده پرواز کرد و به رئیس‌جمهور گلف‌باز آینده یک پاتر با روکش طلا داد و با او یک راند بازی کرد.

آبه حقیقت را به درستی درک کرده بود و به همین دلیل از همه همتایانش پیش‌رو تر بود. قبل از دیدار بهار سال جاری بین ترامپ و نخست‌وزیر بریتانیا، مقامات بریتانیایی در مورد اینکه چه کسی در دولت بریتانیا بهترین ضربه گلف را می‌زند، بحث داشتند. الکساندر استاب، رئیس‌جمهور فنلاند و گلف‌باز سابق تیم ملی، گفته که پدرش اغلب به او می‌گفت گلفش در آینده به درد می‌خورد. او در آن زمان باور نمی‌کرد، اما یک دور بازی با ترامپ در ماه مارس او را به صدر جدول سیاستمداران اروپایی رساند. او می‌خواست ترامپ حرف‌هایش را در مورد اوکراین بشنود، بنابراین چیزی را که می‌دانست ترامپ می‌خواهد، پیشنهاد داد: کشتی‌های یخ‌شکن برای قطب شمال.

کسانی که پیشنهاد خیلی کمی داده‌اند یا از ارائه پیشنهاد خودداری کرده‌اند، با عواقب نامطلوبی روبرو شده‌اند. امتناع مقامات برزیل از لغو اتهامات کودتای فدرال علیه رئیس‌جمهور سابق، ژاییر بولسونارو، منجر به اعمال تعرفه‌های ۵۰ درصدی شد. از آن زمان، برزیل برای حذف برخی از تعرفه‌ها مذاکره کرده، که بخشی از آن با کمک لابی‌گری‌های مشاغل آمریکایی اجرایی شده است.

ناراندرا مودی علی‌رغم دوستی عمیق و تاریخی با ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری‌اش، ظاهرا تا حدی به دلیل امتناع از تعریف و تمجید، جریمه شده است. مودی از اینکه ترامپ پس از درگیری چهار روزه با پاکستان، دشمن قدیمی هند، در ماه مه، ادعای آتش‌بس کرد، خشمگین شد؛ این رویکرد در تضاد کامل با واکنش پاکستان قرار داشت. دولت مودی ظاهرا ناچار شده جیسون میلر، لابیست بزرگ واشنگتن دی سی و دستیار سابق کمپین ترامپ، را استخدام کرده، اما توافق تجاری مدت‌ها مورد انتظار ایالات متحده و هند به حالت تعلیق درآمده است.

حامیان ترامپ از رویکرد سختگیرانه‌اش نسبت به شرکای قدیمی، اگر نگوییم خوشحال، اما پشیمان نیستند. لیندسی گراهام، سناتور کارولینای جنوبی، مدعی است: «ترامپ از بازی «برد-برد» خوشش می‌آید، اما او را دست کم نگیرید.» بنابراین مقامات خارجی که به دنبال روابط بهتری هستند، ممکن است گزینه‌هایی که ارائه می‌دهند را بررسی کنند: «گزینه‌هایی که شاید قبلاً روی میز نبوده‌اند.»

شاید هم همان‌طور که مست، نماینده کنگره، مدعی است، سوال اصلی در نگاه دولت ترامپ به جهان این است: «ما از یک کشور یا یک منطقه چه می‌خواهیم؟» سپس این سوال مطرح می‌شود: «کشور یا منطقه از ما چه می‌خواهد؟»

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی