موضوعات داغ: # قتل # قیمت سکه # استراتژی‌های بورس # بورس کالای ایران # حوادث # ایران خودرو # قیمت شمش نقره # قیمت طلا

شهر در دست سینمادارها

قیمت بلیط سینما
محدثه واعظی‌پور-اقبال به فیلم کمدی و تماشای آثار عامه پسند، پدیده‌ای اجتماعی است که فراتر از مهندسی اکران برای دیده شدنِ بهترِ بعضی فیلم‌ها، قابل تحلیل و بررسی است. آنچه در این سال‌ها رخ داده، انزوای کامل سینمای جدی، رونق تولید و نمایش فیلم کمدی و آثار عامه‌پسند است، به نظر می‌رسد در هیچ مقطعی در چهل و چند سال گذشته، سینما این چنین ضعیف نبوده و امور بر وفق مراد سینماگران تجاری‌ساز نبوده است.

به گزارش تجارت نیوز، سینمادار – تهیه‌کننده‌ها زمام را در دست دارند و بر اساس منفعت فردی خود، «سلیقه» می‌سازند. این رونق، و وفور تولید کمدی، به تولید آثار باارزش کمدی یا فیلم‌های سرگرم‌کننده جریان‌ساز و خاطره‌انگیز منجر نشده است. چند کمدی شبیه «اجاره نشین‌ها» یا «لیلی با من است» چند فیلم مثل «زیر پوست شهر» یا «جنگل پرتقال» تولید شده؟ چرا هر فیلم غیرکمدی، با بی‌مهری سینماداران مواجه شده و سریع از پرده برداشته می‌شود، مبادا بفروشد و این طلسم بشکند. اگر «رها» (حسام فرهمند) از اسفندماه روی پرده است، حضور شهاب حسینی به عنوان ستاره محبوب سینما در این «ماندن» بسیار موثر است. حمایت او از این پروژه و همراهی سعید خانی تهیه‌کننده آن، به تداوم اکران این فیلم اجتماعی خوب منجر شده است، فیلمی که موج‌های منفی بسیاری با انگ «سیاه‌نمایی» علیه آن شکل گرفت و می‌توانست مانع از ادامه مسیرش در گیشه شود.

تلاش برای مهجور ماندن فیلم‌های غیرکمدی شامل «اسفند» (دانش اقباشاوی) هم شد، سانس‌های محدود و ساعت‌های نامناسب تماشاگر فیلم را کمتر کرد. بلایی که سر «بازی را بکش» (محمدابراهیم عزیزی) هم آمده، فیلمی که یک ماه روی پرده ماند و سریع اکران آنلاین شد. یک فیلم ورزشی-اجتماعی خوب، با بازی‌های درست، قصه پرتعلیق و توجه به یک موضوع مهم که بارها در برنامه‌ها و روزنامه‌های ورزشی به آن توجه شده: «فساد در فوتبال». «بازی را بکش» را یک تیم حرفه‌ای ساخته‌اند. مصطفی کیایی، تهیه‌کننده فیلم، تعدادی از مهمترین و پرمخاطب‌ترین فیلم‌های یک دهه اخیر را ساخته، از «مطرب» سرگرم‌کننده و «شیرین» تا «خط ویژه» و «بارکد» که آثاری قصه‌گو و استاندارد هستند. «بازی را بکش» ادامه همان سینماست، همان سینمایی که نه به جشنواره‌های خارجی و جوایز گاه سیاسی آن چشم دارد، نه با هر ترفند و شیوه‌ای تماشاگرش را سرگرم کرده و می‌خنداند. «بازی را بکش» با استفاده از بازیگران حرفه‌ای، قصه تلخش را روایت می‌کند و موسی (محسن کیایی) قهرمانش را در یک سفر چند روزه از بی خبری و غفلت به آگاهی می‌رساند. تلاش کیایی که در این سال‌ها، پای ثابت بعضی از فیلم‌های تجاری بوده، برای یک بازی متفاوت در این فیلم نتیجه بخش بوده است. هدی زین‌العابدین در نقشی کوتاه، قابل قبول و ترحم برانگیز است و محمد بحرانی، یک انتخاب خاص برای نقشی منفی است. اما سینمادارها، اجازه دیده شدن به «بازی را بکش» نمی‌دهند و فیلمی که روی کاغذ چند عنصر برای تبدیل شدن به فیلمی با فروش متوسط دارد خیلی سریع به اکران آنلاین می‌رود تا غیرقانونی قاچاق شده و دست به دست بگردد. این گونه چطور می‌شود در برابر سینمای کمدی سطح پایین و مبتذل، با بازی‌های نازل و بازیگران کم استعدادش ایستاد؟ چگونه می‌توان به سیطره پژمان جمشیدی پایان داد؟ بازیگری که مسیر اشتباه ابوالفضل پورعرب را در سینمای ایران تکرار کرد. پورعرب بازیگر دانش‌آموخته تئاتر، با بازی‌های به یادماندنی در «عروس»، «نرگس» و «قربانی» بسیار بااستعدادتر از جمشیدی بود که در آغاز، تلاش می‌کرد متنوع و درست انتخاب کند، اما پورعرب در گرداب سینمای تجاری گرفتار آمد و عمر بازیگری‌اش خیلی زود تمام شد. آنچنان که حضور خوب در «وضعیت سفید» یا «سایه‌های موازی» هم دیده نشد و  برای شروع دوباره، تنها ماند. حالا جمشیدی، با گریم‌های مشابه از این فیلم به آن فیلم می‌رود و می‌رقصد، دستاورد او برای سینمای ایران، اضافه شدن یک بازیگر به انبوه بازیگران پیش پاافتاده و بی‌هنر بود، بازیگری که تماشای عکسش روی سر در سینماها، دلزدگی ایجاد می‌کند.

فیلم‌های غیرکمدی، در این سینمای ورشکسته، به سختی ساخته و اکران می‌شوند. افسوس که تجربه‌هایی مانند «سه جلد» (مهدی اسماعیلی)، «تصور» (علی بهراد)، «چرا گریه نمی‌کنی؟» (علیرضا معتمدی)، «جنگل پرتقال» (آرمان خوانساریان) فرصتی نه برابر با فیلم‌های ارگانی و کمدی که فضایی عادلانه برای دیده شدن ندارند، گویی تقدیر این فیلم‌ها از زمان ساخت، با شکست گره خورده است. نسخه‌ای که سینمادارها برای این آثار می‌پیچند تا سینما را خنثی و بی‌اثر کنند.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی