موضوعات داغ: # پیش بینی بازارها # بارش # قیمت دلار # قیمت سکه # قیمت طلا # بارش باران # نهاده دامی # هواشناسی
«تجارت‌نیوز» ابعاد اجتماعی حذف یارانه خانوارهایی با درآمد 30 میلیون تومان را بررسی می‌کند:

قطع یارانه 3 دلاری و تصمیم‌های پرهزینه اجتماعی!

درآمد اسمی معیار درستی برای حذف حمایت‌های اجتماعی نیست
قطع یارانه 3 دلاری و تصمیم‌های پرهزینه اجتماعی!
تصمیم‌های ناگهانی در حوزه سیاست‌های حمایتی، به فرسایش اعتماد اجتماعی منجر می‌شود. وقتی معیارهای پرداخت یارانه شفاف نیست و هر چند وقت یک‌بار تغییر می‌کند، شهروندان احساس می‌کنند آینده اقتصادی‌شان قابل پیش‌بینی نیست.

به گزارش تجارت نیوز، وزیر کار در روزهای گذشته از حذف یارانه خانوارهایی که مالک خانه هستند و 30 میلیون درآمد دارند، خبر داد. خبری که یک بار دیگر بحث معیارهای دولت برای تشخیص نیازمندی یا بی‌نیازی مردم را مطرح کرده است. هر چند به گفته بسیاری از کارشناسان بیش از 70 درصد سبد معیشت برای تامین هزینه مسکن صرف می‌شود اما سوال اینجاست که آیا واقعا کسانی که مالک خانه هستند در قشر مرفه جامعه قرار می‌گیرند و به دریافت یارانه نیازی ندارند؟

از سوی دیگر بسیاری بر این باورند که یارانه 3 دلاری این روزها هیچ دردی از نیازهای مردم دوا نمی‌کند و در برابر سبد معیشتی که اگر قرار باشد با تورم امروزی نرخ‌گذاری شود خیلی بیشتر از نرخ رسمی 32 میلیون تومان است و کارشناسان معتقدند که قیمت سبد معیشت حداقل در شهرهای بزرگ به بیش از 40 میلیون تومان می‌رسد.

مساله یارانه اما ابعاد دیگری غیر از بعد اقتصادی هم دارد. اینکه از ابتدای اجرایی شدن طرح یارانه نقدی خیلی از کارشناسان اقتصادی با آن مخالف بودند و پرداخت یارانه نقدی را عاملی برای افزایش تورم می‌دانستند اما دولت بی‌توجه به تمام این اظهارات طرح را اجرایی کرد. زمانی که یارانه 45 هزار تومانی به مردم پرداخت می‌شد، قیمت دلار یک هزار و 100 تومان بود. در واقع یارانه یک خانوار 3 نفره به مبلغی نزدیک به 136 دلار می‌رسید و بانک مرکزی در آن سال نرخ سبد معیشت را یک میلیون و 108 هزار تومان اعلام کرد.

با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت که در همان سال هم یارانه تنها 12 درصد از هزینه‌های یک خانوار 3 نفره را پوشش می‌داد. حالا اما با اینکه یارانه نسبت به سال 88 تا حدود 10 برابر افزایش یافته و به 450 هزار تومان رسیده اما افزایش تورم و پایین آمدن ارزش پول ملی تقریبا این افزایش یارانه را برای تامین هزینه‌های معیشتی بی اثر کرده است.

حذف یارانه؛ تناقض سیاستی دولتمردان / عددی که دولت آن را مرز «بی‌نیازی» می‌داند، دقیقا همان عددی است که نهادهای رسمی از آن به‌عنوان حداقل هزینه زنده ماندن یاد می‌کنند

از سوی دیگر این تصمیم در شرایطی اتخاذ شده که بخش قابل‌توجهی از خانوارهای شهری با همین سطح درآمد، عملا توان تأمین هزینه‌های پایه‌ای زندگی از جمله درمان، آموزش و خوراک را به‌سختی دارند. به بیان ساده‌تر، عددی که دولت آن را مرز «بی‌نیازی» می‌داند، دقیقا همان عددی است که نهادهای رسمی از آن به‌عنوان حداقل هزینه زنده ماندن یاد می‌کنند.

تناقض سیاستی از همین‌جا آغاز می‌شود؛ سبد معیشت که مبنای مذاکرات مزدی و تعیین حداقل دستمزد است، از یک‌سو به‌عنوان شاخص رسمی هزینه‌های زندگی پذیرفته می‌شود، اما از سوی دیگر، همان رقم به‌عنوان سقف درآمد برای حذف حمایت‌های حداقلی در نظر گرفته می‌شود. این دوگانگی، نه‌تنها موجب سردرگمی جامعه می‌شود، بلکه نشانه‌ای از فقدان یک سیاست منسجم و پایدار در حوزه رفاه اجتماعی است.

از منظر اقتصادی، شاید بتوان استدلال کرد که یارانه نقدی فعلی ـ که معادل چند دلار در ماه است ـ تاثیر چشمگیری بر معیشت خانوارها ندارد. اما مساله اصلی، رقم یارانه نیست؛ بلکه پیامدهای اجتماعی و روانی حذف آن است.

یارانه حضور نمادین دولت در کنار مردم است / حذف یارانه برای خانوارهایی که هنوز زیر فشار تورم و ناامنی اقتصادی قرار دارند، به‌معنای عقب‌نشینی دولت از مسئولیت اجتماعی تلقی می‌شود

امان‌الله قرایی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در این‌باره به تجارت‌نیوز می‌گوید: یارانه نقدی بیش از آنکه یک ابزار اقتصادی مؤثر باشد، یک نشانه نمادین از حضور دولت در کنار مردم است. حذف آن برای خانوارهایی که هنوز زیر فشار تورم و ناامنی اقتصادی قرار دارند، به‌معنای عقب‌نشینی دولت از مسئولیت اجتماعی تلقی می‌شود.

او می‌افزاید: سیاست‌گذار نباید صرفاً به درآمد اسمی خانوارها توجه کند. در جامعه‌ای با تورم بالا، درآمد اسمی هیچ معنایی بدون در نظر گرفتن هزینه‌های واقعی زندگی ندارد. خانواده‌ای که ۳۰ میلیون تومان درآمد دارد اما توان پرداخت حداقل‌های رفاهی را ندارد عملا در وضعیتی نیست که بی‌نیاز تلقی شود. حذف یارانه از چنین خانواده‌ای، تصمیمی ناعادلانه و غیرواقع‌بینانه است.

قطع ناگهانی یارانه؛ فرسایش اعتماد اجتماعی / طبقه متوسط ستون فقرات هر جامعه‌ای است / فشار مداوم بر این طبقه در نهایت به تضعیف انسجام اجتماعی منجر می‌شود

این جامعه شناس و استاد دانشگاه اظهار می‌دارد: تصمیم‌های ناگهانی در حوزه سیاست‌های حمایتی، به فرسایش اعتماد اجتماعی منجر می‌شود. وقتی معیارهای پرداخت یارانه شفاف نیست و هر چند وقت یک‌بار تغییر می‌کند، شهروندان احساس می‌کنند آینده اقتصادی‌شان قابل پیش‌بینی نیست. این نااطمینانی، یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش اضطراب اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی است.

قرایی با اشاره به جایگاه طبقه متوسط در ثبات اجتماعی می‌گوید: طبقه متوسط ستون فقرات هر جامعه‌ای است. فشار مداوم بر این طبقه چه از طریق تورم، چه از طریق حذف حمایت‌های حداقلی در نهایت به تضعیف انسجام اجتماعی منجر می‌شود. حذف یارانه شاید از نظر بودجه‌ای رقم ناچیزی باشد، اما از نظر اجتماعی، پیام بسیار پرهزینه‌ای دارد.

او می‌افزاید: از سوی دیگر، همچنان ابهام‌های جدی درباره شیوه دهک‌بندی درآمدی وجود دارد. آیا تفاوت هزینه‌های زندگی در شهرهای بزرگ و کوچک در این محاسبات لحاظ شده است؟ آیا هزینه درمان، آموزش و … در تعیین «پردرآمد بودن» نقش دارد یا صرفاً یک عدد خام مبنای تصمیم‌گیری است؟

این جامعه‌شناس هشدار می‌دهد: اگر حذف یارانه بدون تقویت هم‌زمان نظام تأمین اجتماعی، بیمه‌های کارآمد و حمایت از خدمات عمومی انجام شود، نتیجه‌ای جز تعمیق نابرابری نخواهد داشت. تجربه جهانی نشان می‌دهد که اصلاح یارانه‌ها باید بخشی از یک بسته جامع رفاهی باشد، نه یک اقدام مقطعی و رسانه‌ای.

هدف دولت از حذف ناگهانی یارانه خانوارهای در مرز معیشت چیست؟ / اگر هدف، تحقق عدالت اجتماعی است، تعریف عدالت بر اساس اعداد اسمی و بدون توجه به واقعیت زندگی مردم، نه‌تنها عادلانه نیست، بلکه به عمیق‌تر شدن شکاف دولت و جامعه می‌انجامد

قرایی در ادامه می‌گوید: در نهایت، پرسش اساسی این است که دولت با این تصمیم‌ها به دنبال چه هدفی است. اگر هدف، کاهش کسری بودجه است، حذف یارانه چند ده هزار تومانی خانوارهایی که در مرز معیشت قرار دارند، تاثیر معناداری نخواهد داشت.

او می‌افزاید: اگر هدف، تحقق عدالت اجتماعی است، تعریف عدالت بر اساس اعداد اسمی و بدون توجه به واقعیت زندگی مردم، نه‌تنها عادلانه نیست، بلکه به عمیق‌تر شدن شکاف دولت و جامعه می‌انجامد.

این جامعه شناس در پایان خاطرنشان می‌کند: یارانه‌ای که امروز معادل چند دلار است، شاید واقعاً گرهی از زندگی مردم باز نکند؛ اما حذف آن، در شرایطی که سبد معیشت از مرز ۳۰ و حتی ۴۰ میلیون تومان عبور کرده، می‌تواند زخم عمیق‌تری بر پیکر اعتماد اجتماعی وارد کند؛ زخمی که ترمیم آن، بسیار پرهزینه‌تر از پرداخت همان یارانه ناچیز خواهد بود.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی