کد مطلب: ۳۴۹۴۰۵

ارزیابی کارایی کانال مالی ایران و اروپا در گفتگو با مهرداد عمادی:

دری زنگ‌زده در حال باز شدن است / نباید بار دیگر سیاست انتظار را در پیش بگیریم

دری زنگ‌زده در حال باز شدن است / نباید بار دیگر سیاست انتظار را در پیش بگیریم

اگرچه عده‌ای می‌گویند که راه‌اندازی سازوکار مالی اروپا تمامی منافع مالی ایران را تامین نمی‌کند، اما مهرداد عمادی، اقتصاددان بر این باور است که این پروژه می‌تواند طی یک سال آینده فعالیت‌های اقتصادی ایران با اروپا را گسترش دهد.

یکی از وعده‌های اروپا پس از خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام، راه‌اندازی سازوکاری برای تسهیل تجارت میان عاملان اقتصادی اروپا و ایران بود؛ وعده‌ای که عملی شدن آن حدود 9 ماه طول کشید و در نهایت، پنج‌شنبه هفته گذشته سه کشور آلمان، بریتانیا و فرانسه اعلام کردند که کانال ویژه تجارت میان ایران و اروپا به‌طور رسمی ثبت شده است.

به گزارش تجارت‌نیوز، در حال حاضر، نظرات متفاوتی در مورد تاثیر راه‌اندازی این کانال بر اقتصاد ایران وجود دارد. اگرچه عده‌ای می‌گویند این سازوکار مالی تنها مواد غذایی، محصولات کشاورزی و دارو را در بر می‌گیرد و تمام منافع مالی ایران را تامین نمی‌کند، برخی کارشناسان اقتصادی بر این باورند که در بلندمدت این روند می‌تواند به توسعه تجارت بینجامد و مبادلات تجاری با ایران را برای شرکت‌های بزرگ اروپایی هم جذاب کند.

مهرداد عمادی، اقتصاددان در گفتگو با تجارت‌نیوز به چند پرسش در این زمینه پاسخ می‌دهد:

به نظر شما، راه‌اندازی و ثبت کانال تجارت برای مبادلات تجاری با ایران از سوی اتحادیه اروپا در بلندمدت و کوتاه‌مدت چه تاثیری بر اقتصاد ایران می‌گذارد؟

طبیعتا در کوتاه‌مدت راه‌اندازی و به‌کارگیری این سیستم با شتاب پایینی صورت خواهد گرفت. چند نکته را من باید در این زمینه توضیح بدهم. اول اینکه، راه‌اندازی و ثبت این کانال، یک ایده و چارچوبی است که اروپای 3 (متشکل از آلمان، فرانسه و انگلیس) از آن حمایت می‌کنند. اگرچه خانم موگرینی و یونکر ثبت این کانال تجارت را تایید کرده‌اند اما از آنجا که اتحادیه اروپا برای پذیرفتن ریسک‌ها و تهدیدهای خزانه‌داری آمریکا هم‌سو نبوده‌اند، در نهایت این سه اقتصاد بزرگ اروپا، یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان پذیرفتند که این ریسک را میان خود تقسیم کنند.

واقعیت این است که ما در هفته‌های آینده شاهد فشارهای جدید از سوی خزانه‌داری آمریکا خواهیم بود.

با کمی دقت به ساختار این سازوکار مالی بلافاصله متوجه می‌شویم که این کانال به‌گونه‌ای طراحی شده که ریسک مقابله با خزانه‌داری آمریکا میان این سه کشور تقسیم خواهد شد و مسئولیت تجارت با ایران را هر سه کشور به صورت مستقیم بر عهده گرفته‌اند.

این کانال ویژه در فرانسه ثبت شده و روند آن تابع مقررات حقوقی، تجاری و بانکی فرانسه و در نهایت زیر پوشش مقررات بزرگ‌تر اتحادیه اروپا خواهد بود. ریاست آن را پر فیشر، مدیر سابق کومرتس‌بنک آلمان بر عهده گرفته است. او یکی از کسانی است که درخشان‌ترین پیشینه‌های کاری را در حوزه مدیریت بانکی دارد. در دوره‌ای که کومرتس‌بنک آلمان با بحران شدید مالی مواجه شده بود، پر فیشر با موفقیت این بحران را مدیریت کرد. همچنین رئیس هیات نظارت این کانال هم شخصی از بریتانیاست که در رده‌های مختلف از مبارزه با پولشویی گرفته تا مسائل دیگر، پیشینه‌ای طولانی و موفق دارد.

دولت‌های بریتانیا، آلمان و فرانسه، بیشترین بیمه‌ ممکن را برای پوشش ریسک و مقابله با تهدیدهای یک‌جانبه و فراقانونی آمریکا از طریق این کانال فراهم آورده‌اند.

در حقیقت ایده این کانال یک چارچوبی بود که این سه کشور حاضر شدند ریسک‌ها و مسئولیت آن را بپذیرند؛ اولا برای اینکه برجام حفظ بشود و دوم آنکه به ایران نشان بدهند با این کشور برای دسترسی به دستاوردهای اقتصادی مثبت برجام همسو هستند. چرا که ایران تمام تعهدات خودش در قبال برجام را پذیرفته و آژانس بین‌المللی انرژی دست‌کم یازده بار این مسئله را تایید کرده که ایران در خارج از تعهدات خود اقدامی نکرده است.

دستاوردهایی که اقتصاد ایران در قبال برجام در انتظار آنها بوده بسیار آهسته رخ داده؛ اما بخشی از این آهستگی روند، مربوط به کم‌کاری‌ها و دوگانگی‌هایی است که در درون ایران اتفاق افتاده و بخش دیگری از آن هم به سبب فشارهای مستقیم و غیرمستقیم از خارج است. فشارهای مستقیم نظیر فشارهای خزانه‌داری و وزارت خارجه آمریکا زیر نظر آقای پومپئو است و فشارهای غیرمستقیم مربوط به ریاض و تل‌آویو است.

طی 14 ماه اخیر هر دو کشور عربستان و اسرائیل، هیات‌هایی را برای جلوگیری از ایجاد این کانال مالی به اروپا فرستاده‌اند.

به زبان ساده‌تر اگر بخواهم در مورد کانال ویژه تجارت صحبت کنم، باید بگویم که دولت‌های سه کشور، بیشترین بیمه‌ ممکن را برای پوشش ریسک و مقابله با تهدیدهای یک‌جانبه و فراقانونی آمریکا از طریق این کانال فراهم آورده‌اند.

به این ترتیب این کانال برای این است که شرکت‌های اروپایی برای تجارت با ایران تشویق شوند. لازم است که زیر کلمه تشویق یک خط بکشم. تشویق به این معنا نیست که دولت‌ها شرکت‌ها را برای تجارت به سوی ایران هُل می‌دهند، خیر این‌طور نیست. در نهایت این کار خود ماست که در درون ایران نشان بدهیم که تجارت با ایران ریسکی پایین و دستاوردهای مثبت برای هر دو سو دارد.

در میان‌مدت من گمان می‌کنم که دستاورد این کانال این است که دسترسی اقتصاد ما را به مراکز حساس -به لحاظ اهمیت برای افزایش تولید صنعتی- میسر و تسهیل می‌کند.

در کوتاه‌مدت راه‌اندازی این کانال مشکلات و چالش‌هایی دارد و اگر بخواهم مثالی بزنم باید بگویم دری زنگ‌زده در حال باز شدن است که تنها نیمی از آن باز شده؛ در میان‌مدت انتظار می‌رود، زمانی که شرکت‌های کوچک از این سازوکار مالی استفاده کردند و متوجه شدند با استفاده از ابزارهای حقوقی فشارها و تهدیدهای آمریکا به جایی نخواهد رسید، در آن زمان شرکت‌های بزرگ‌تر هم ممکن است تجارت با ایران را شروع کنند.

در آن صورت ممکن است ما شاهد این مسئله باشیم که شرکت‌های بزرگ‌ شعبه‌های حقوقی در کشورهای همسایه ایران نظیر امارات متحده عربی، ترکیه، یونان و قبرس تاسیس کنند. در حقیقت آن شرکت‌ها ثبت‌شده در کشورهای همسایه و نماینده آن باشند اما از نظر حقوقی به‌صورت مستقل عمل کنند.

به عنوان مثال، شرکت‌هایی نظیر آلستوم، کونتیننتال و زیمنس ممکن است پروژه‌های خود را از طریق این کانال با ایران انجام بدهند. در میان‌مدت من گمان می‌کنم که دستاورد این کانال این است که دسترسی اقتصاد ما را به مراکز حساس -به لحاظ اهمیت برای افزایش تولید صنعتی- میسر و تسهیل می‌کند.

چالشی که در کوتاه‌مدت با آن مواجه خواهیم بود این است که اولا بعد از به‌کارگیری این کانال، باید حتما به صورت مثبت و درست به شرکت‌های اروپایی معرفی شود. دوما به دنبال این معرفی، هم در ایران و هم در سه کشور اروپایی این اطمینان داده شود که فرصت کار و تجارت با ایران هست و ایران هم منابع لازم را در اروپا دارد؛ در نتیجه هیچ نگرانی برای پرداخت‌ها وجود ندارد و تمامی تایید‌های لازم انجام داده شده و آمریکا نمی‌تواند آن را زیر سوال ببرد.

ما روز پنج‌شنبه شاهد عکس‌العمل تند واشینگتن پس از ثبت کانال تجارت با ایران بودیم. من فکر می‌کنم دوستانی که در داخل ایران مخالف یا منتقد برجام هستند، اگر پیام و واکنش بسیار بسیار تند آمریکا را ارزیابی کنند، متوجه خواهند شد که این عکس‌العمل تند و خشن، نگرانی واشینگتن از راه‌اندازی و ایجاد این کانال را نشان می‌دهد. چرا که این کانال ویژه، می‌تواند مقدار زیادی از گزندگی تهدیدهای آمریکا و لابی آمریکا در اروپای 3 را کاهش بدهد.

به عقیده من، اگر ما بخواهیم کارنامه ارزشیابی راه‌اندازی این کانال را بدانیم، باید به روز پنج‌شنبه و اعلامیه واشینگتن در واکنش به آن را بار دیگر بخوانیم.

به این موضوع اشاره کردید که احتمالا در هفته‌های آینده شاهد فشارهایی از سوی خزانه‌داری آمریکا خواهیم بود. به نظر شما این فشارها و تهدیدها چقدر می‌تواند بر روند تجارت ایران و اروپا تاثیر بگذارد و جلوی آن را بگیرد؟

پرسش بسیار خوبی است. پاسخ به این سوال هم برای ما و هم برای اروپای 3 مهم است. دولت آقای ترامپ در حال حاضر، تمام تخم‌مرغ‌های سیاست خارجی خودش را تنها در یک سبد گذاشته و آن هم این است به گفته او، ایران نباید در منطقه تلاطم‌افزایی کند و نباید یک ایران اتمی باشد.

اگر کسی بخواهد پروژه‌ای را در کشوری راه‌اندازی و تغییراتی در آن ایجاد کند، ابتدا باید زمینه‌های لازم در مورد خطرات آن کشور در رابطه با آن تغییرات را به وجود آورد؛ چیزی که ما پیش‌تر در مورد کشورهایی چون لیبی و عراق شاهد آن بوده‌ایم. بعدها ما شاهد این موضوع بودیم که با گذشت زمان، تا چه اندازه و چه درصدی خطراتی که از سوی آمریکا برای این دو کشور تعریف شده بود، واقعیت داشت.

علی‌رغم اینکه شفافیت کامل در مورد این کانال وجود دارد و تاییدهای لازم هم گرفته شده، اما نباید این انتظار را داشته باشیم که با انجام معاملات تجاری در چارچوب آن، دیگر هیچ مشکلی از سوی آمریکا وجود نخواهد داشت.

در حال حاضر، پیام‌هایی که از سوی دولت ترامپ علیه ایران وجود دارد، شباهت بسیار بسیار بالایی با پیام‌های کابینه بوش پس در شش ماهه اول ریاست‌جمهوری‌اش دارد. این شباهت‌ها هم نگران‌کننده و هم تکان‌دهنده هستند.

صحبت این است که این پرونده، اهمیت ایران را برای واشینگتن بسیار بالا برده است. بنابراین ما باید در انتظار عکس‌العمل‌های تند آمریکا باشیم. گفته می‌شود که روز پنج‌شنبه سه هیات جدید از خزانه‌داری آمریکا به اروپا سفر کرده‌اند. حدس من این است که ما به زودی شاهد تهدیدهای جدیدتری همراه با خبرسازی‌هایی از سوی آمریکا خواهیم بود. به این ترتیب که پرونده‌سازی‌های جدیدی از سوی آمریکا علیه ایران به وجود خواهد آمد؛ پرونده‌هایی که معمولا 90 درصد اطلاعات آنها ساختگی و خلاف واقعیت است. به هر حال، سازمان‌ها و گروه‌هایی وجود دارند که ماندن و حیات آنها به واهمه‌افزایی‌هایی در مورد با ایران بستگی دارد.

علی‌رغم اینکه شفافیت کامل در مورد این کانال وجود دارد و تاییدهای لازم هم گرفته شده، اما نباید این انتظار را داشته باشیم که با انجام معاملات تجاری در چارچوب آن، دیگر هیچ مشکلی از سوی آمریکا وجود نخواهد داشت.

من اطمینان دارم که در چند روز آینده ما شاهد تلاش‌های خزانه‌داری خواهیم بود. به این ترتیب که آمریکا تلاش‌ها و تهدیدهای لازم را برای دشوار کردن معاملات از طریق کانال ویژه تجارت به کار خواهد بست. به این ترتیب، شاید در هفته‌های اول خریدها از این سه کشور اروپایی تا حدی سخت باشد.

توصیه من هم به دولت و هم به دیگر رده‌های تصمیم‌گیری این است که نباید بار دیگر سیاست انتظار را در پیش بگیریم.

اروپا این اطمینان را داده که اگر ایران بخواهد خرید دارویی، خرید کالاهای پزشکی و غذایی داشته باشد، شرکت‌های اروپایی بدون نگرانی بتوانند بر سر میز با طرف ایرانی گفتگو کنند. اما توصیه من این است که ایران هم باید در این زمینه مثبت باشد.

انتقادات در داخل ایران از راه‌اندازی این کانال، به طور قطع این پروژه را با شکست مواجه خواهد کرد. توصیه من هم به دولت و هم به دیگر رده‌های تصمیم‌گیری این است که نباید بار دیگر سیاست انتظار را در پیش بگیریم.

از سه ماه پیش از روی کار آمدن دونالد ترامپ و تا 11 ماه بعد از آن ما منتظر نشستیم و 14 ماه فرصت طلایی را برای چارچوب‌سازی در اروپا از دست دادیم. نباید این انتظار را داشته باشیم که اروپا تمام کارها را انجام خواهد داد. اروپا آنچه را که لازم بوده، از تامین چارچوب حقوقی، تامین کادر این سازمان، تایید و حمایت مالی را برعهده گرفته است. به هر حال، جریمه‌هایی در راه خواهد بود که باید با آنها مقابله کرد. بنابراین، بهتر است کسانی که قرار است فعالیت‌های تجاری و صنعتی را با کشورهای اروپایی انجام دهند، کاردان باشند و بار دیگر دلالی، در این فعالیت‌ها وارد نشود. این بخش از کار، به طور قطع دست خود ماست و نمی‌توانیم آن را به گردن اروپا بیندازیم.

شروع این پروژه را باید فصل جدیدی از فعالیت اقتصادی در داخل و بیرون کشور دانست.

در این چارچوب، این پروژه به عنوان یک گارانتی و تضمین‌کننده که تمام درها باز خواهد شد و تمام کارها انجام خواهد شد، نیست. این پروژه به این معناست که بی‌پایه بودن تهدیدهایی که واشینگتن بدون توجیه در قبال ایران انجام می‌دهد، بر شرکت‌های اروپایی که کار با ایران را جذاب می‌دانند، مشخص شود.

باقی داستان اما بر روی میز ماست. واقعیت این است که هرگاه پروژه‌ای در ایران موفق نشده ما سعی کرده‌ایم آن را بر گردن شخص دیگری بیندازیم و متاسفانه مسئولیت‌پذیری در فرهنگ ما بسیار کمرنگ است. اگر امروز ما حاضر شویم این مسئولیت‌پذیری را داشته باشیم، فکر می‌کنم از طریق همین پروژه و همین کانال که فعلا بسیار کوچک است، موفق شویم فعالیت تجاری با اروپا را طی یک سال آینده گسترش دهیم.

در واقع، شروع این پروژه را باید فصل جدیدی از فعالیت اقتصادی در داخل و بیرون کشور دانست. به نظر من در هیچ‌ نقطه زمانی در سال‌های اخیر، ما تا این اندازه احتیاج به تغییر رفتاری در مسائل و فعالیت‌های اقتصادی کشور نداشته‌ایم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.