آزادسازی قیمتها ظاهرا به شکل گسترده کلید خورده و بحث تنها بر سر این است که این آزادسازی با چه سرعت و با چه گسترهای انجام میشود. اما در عمل این دولت، طرفدار اقتصاد دولتی است و دایره دخالت خود بیش از بقیه دولتها گسترده کرده است. اما آیا حذف یارانه نان به معنای آزادسازی قیمتهاست؟
به گزارش تجارتنیوز، ماجرای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و بحثها در دولت و مجلس در مورد اینکه اساسا باید چنین کاری انجام بشود یا نه، در نهایت با یک اظهارنظر رییسجمهور نهایی شد. ابراهیم رئیسی در سفر به استان البرز گفت: «ارز ۴۲۰۰ تومانی حذف میشود، اما به گونهای که به مردم شوک وارد نشود.»
شوک محسوس؟
اما هنوز فروردینماه به پایان نرسیده، قیمت بسیاری از کالاها (به دلایل مختلف) در کشور سر به فلک کشیده و انتظار میرود نرخ تورم بالاتر هم برود. بسیاری معتقدند که حذف کامل ارز ۴۲۰۰ تومانی میتواند آتش تورم را تندتر هم بکند. این گروه همان افرادی هستند که بیش از سه سال است مانع حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی شدهاند.
اما دو سال قبل مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرد که نشان میداد حذف ارز ۴۲۰۰ تورم کمتری به اقتصاد تحمیل میکند تا ادامه آن.
محاسبات اقتصادی هم در فاصله سالهای ۹۷ تا ۹۹ دولت برای پرداخت ارز ۴۲۰۰ تومانی، به حدود ۴۵ تا ۵۰ درصد تورم دامن زده است. پس دولت با این اقدام حدود ۵۰ درصد تورم جدید ایجاد کرده که مانع تورم شود!
آیا باید نگران این عوامل باشیم؟
در مورد ارتباط میان افزایش نرخ تورم و آنچه رییس اتاق بازرگانی ایران میگوید، اما و اگرهایی وجود دارد. نخست اینکه رشد حقوق و دستمزد کارگران بر همه بنگاههای اقتصادی به یکسان تاثیر نمیگذارد و شرکتهای بزرگتر، کمتر در این مورد اثر میپذیرند.
افزایش قیمت مسکن و اجاره هم چندان بالاتر از میانگین معمول در سالهای اخیر نبوده و از آنجا که بازار مسکن ماهها است در رکودی کمسابقه (در مقیاس دو دهه اخیر) به سر میبرد، این موضوع هم نگرانی تورمیِ چندانی ایجاد نخواهد کرد.
در مورد هزینههای حملونقل هم باید عمدتا به دو عامل اصلی توجه کرد: نرخ سوخت و هزینههای جابهجایی توسط کامیونداران. در هفتههای اخیر، در مورد دوم شواهدی از افزایش قیمتها را شاهد بودهایم، اما قیمت سوخت در ایران، حتی هنوز هم یارانهای است و بنابراین، بنگاههای اقتصادی نمیتوانند و نباید در موردش نگران باشند.
درس عبرت احمدینژاد و روحانی برای رئیسی
اما مهمترین متغیری که رییس اتاق بازرگانی تهران به آن اشاره کرده، کسری بودجه است. میتوان پرسید آیا افزایش درآمدهای نفتی دولت موجب کاهش نرخ تورم میشود یا افزایش آن؟ بستگی دارد.
دولتهای ایرانی معمولا کسری بودجه خود را به درآمدهای نفتی گره میزنند و اگر پولی در خزانه باشد، با واردات گسترده کالاها، ناهمخوانی عرضه و تقاضا در بازار ایران پوشش داده میشود. واضحترین مثال در این مورد در دولت محمود احمدینژاد مشاهده شد: رکوردهای واردات ایران در سالهای زمامداری احمدینژاد شکسته شدند و حتی به ۹۰ میلیارد دلار در سال هم رسیدند.
در واقع، اگر دست دولت پر از دلارهای نفتی باشد، کمبود عرضه در بازار را با واردات کالاهای خارجی میپوشاند، اما به محض قطعشدنِ درآمدها (همچون آنچه که در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۶ رخ داد) اثر مُسکنگونه واردات از بین میرود و نرخ تورم ناگهان جهش میکند.
اما آیا دولت ابراهیم رئیسی از آنچه بر دو رییسجمهورِ پیشینِ ایران گذشت، درس گرفته است؟ ظاهر قضیه نشان میدهد که پاسخ مثبت است. دولت سیزدهم میخواهد پرونده ارز ترجیحی (ارز ۴۲۰۰ تومانی) را ببندد و از آنجا که خالیبودن خزانه در زمان تحریم را به اندازه کافی لمس کردهایم، ممکن است در خرجکردنِ دلارهای نفتی برای واردات خمیردندان، قهوهساز و نارگیل هم دقت بیشتری به خرج داده شود.
اما اگر دولت رئیسی به هر دلیلی بخواهد جایزهای به مردم بدهد که شیرینیِ کوتاهمدتی داشته باشد، میتواند دلارهای نفتی را به اقتصاد ایران پمپاژ کند. نتیجه البته مشخص است و از دهه ۱۳۵۰ خورشیدی تا حالا بارها آزموده شده است: وقتی دلارها تمام شوند، اقتصاد ایران همچون بیماری میشود که دیگر مُسکنی در دسترس ندارد و باید درد بکشد.
ارز دارو و ارز نان
مهمترین نشانههای عبرتگرفتن دولت سیزدهم از دولتهای پیشین، حذف ارز ترجیحی است. اما افزایش قیمت دارو و تجهیزات پزشکی دوت را ترساند و از حذف ارز ترجیحی این کالاها کوتاه آمدند. اگرچه باید دید مقصر این گرانی، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی است یا عاملی دیگر دخیل است.
بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت به تازگی اعلام کرد که این وزارتخانه حدود ۳ میلیارد دلار ارز ترجیحی برای حوزه دارو دریافت کرده و از این بابت نگرانی وجود ندارد. اگرچه این خبر هم نتوانست قیمت دارو را به عقب برگرداند.
از آن سو، دولت روی حوزه حساس دیگری دست گذاشته که همیشه سیاستمداران ایرانی را میترساند: آزادسازی قیمت نان.
محمدرضا میرتاجالدینی، رئیس کمیته هدفمندی یارانهها در مجلس به تازگی به دنیای اقتصاد گفته بود که حذف آرد یارانهای (با همان ارز ۴۲۰۰ تومانی) به صورت پایلوت از استان زنجان کلید خورده، چراکه صنف نانوایان در این استان قدرتمندتر از استانهای دیگر است.
شیوه کار هم به این صورت است که به جای یارانه آرد، نانوا آرد را به قیمت آزاد میخرد، اما دولت با توجه به میزان فروش نان، مابهالتفاوت قیمت آرد یارانهای و آرد آزاد را به نانوا میدهد. خریدار هم همان ارقام قیمتیِ قبلی را میپردازد.
آزادسازی یا «ژست آزادسازی»؟
واضح است که این روند هنوز هم یارانهای است، اما یارانه تنها به حلقه ماقبل آخر (نانوا) منتقل شده است. کارشناسان اقتصادی معمولا طرفدار اعطای یارانه به آخرین حلقه (یعنی خریدار یا مشتری نهایی) هستند، چراکه فرد بهتر از بقیه میداند که چطور باید پولش را خرج کند و در این میان فسادی هم رخ نمیدهد.
بنابراین، هنوز بسیاری از کالاهای ایرانی آزادسازی نشدهاند و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی صرفا یک اقدام جزیرهای برای کاهش تعهدات ارزی دولت به حساب میآید. بنزین (حتی با نرخ ۳ هزار تومانی)، بهای گاز خانگی، بهای آب شرب خانگی و نیز آب کشاورزی، همه و همه همچنان یارانه دریافت میکنند، هر چند این یارانه دلاری و ارزی نباشد.
تردیدی وجود ندارد که همین قیمتهای کنونی هم کمر بسیاری از ایرانیها را خم کرده، اما راهحل مشکل این نیست که دولت قیمتها را به شکل مصنوعی پایین نگاه دارد و این را دیگر همه میدانیم!
اکنون شاید بتوان از «کاهش تعهدات ارزیِ» دولت سخن به میان آورد، اما دولت ایران همچنان نقش یک «آقا بالاسر» را بازی میکند. یک قیاس ساده که متاسفانه خالی از جهتگیری جنسیتی هم نیست: دولت ایران مانند یک پدرِ کمدرآمد است که قرار است دیگر به خانواده خرجی ندهد، اما حساب و کتابها همچنان دست خودش باقی بماند.
مسلما تنها راه درست حذف ارز ترجیحی هست ولی دولت چه کند با نانوایی که هم یارانه آرد را میگیرد هم گرانتر میفروشد هم نانش را کوچک تر میکند، و بدون شک باید یارانه بنزین هم قطع شود اما باز دولت چه کند با انواع و اقسام گرانی های مردم خواسته به دنبال آن،قشری از مردم در کشور ما به خودشان اجازه میدهند قیمت تعیین کنند و قانون صادر کنند، عادت ندارند از دولت قانونی ببینند و بشنوند که همین کافی است برای شورش و ورود حرام خواران برای جمع کردن هر آنچه انقلاب به دست شهدا ساخته و کاشته است، بنابراین دولت ناچار هست با مردم راه بیاید هر چند که خواسته های مردم اقتصاد را فلج کند و مسبب تورم های روز افزون تر باشد، البته امیدواریم دولت آقای رییسی با حمایت مردم انقلابی جلوی این جو سازیها و خرابکاریها رو بگیره و بالاخره این اقدامات اساسی و لازم رو انجام بده
دقیقا همون ترفند احمدی نژادو دارن اجرا میکنن الان میگن یارانه به مردم میدیم واز سال بعد دیگه اون یارانه رو هیچ تعغیری نمیدن ومردم روز به روز باید افزایش قیمت همون کالاها رو باید از جیبشون بدن بهترین بارانه اونی هست که روی کالا باشه لطفا مردمو نفهم حساب نکنید اقای وزیر پس چرا تو این یازده سال یارانه هیچ تعغیری نکرده
دقیقا همون ترفند احمدی نژادو دارن اجرا میکنن الان میگن یارانه به مردم میدیم واز سال بعد دیگه اون یارانه رو هیچ تعغیری نمیدن ومردم روز به روز باید افزایش قیمت همون کالاها رو باید از جیبشون بدن بهترین بارانه اونی هست که روی کالا باشه لطفا مردمو نفهم حساب نکنید اقای وزیر پس چرا تو این یازده سال یارانه هیچ تعغیری نکرده مردم فقط این نونشون مونده که شما هم اونو از سر سفره مردم محوش کنید
فقط بگید با ارز صادرات نفتی و غیر نفتی مثل معادن مس و فولاد و جواهر وووو پسته زعفران فرش وگاز وووووچکار میکتید که کسری بوذجه دارید
عامل گرانی ارز فقط و فقط دولت بعد میاد همه چیو با ارز میسنجه چرا تو اوکراین و سوریه ووووبا این همه مشکلات و جنگ پلار گرون نشد
اگر یارانه نان قطع شودباید به اقشار مستضعف که غذای اصلی آنها نان است یارانه بیشتری پرداخت شود زیرا پولدارهامعمولا نان و شرینی حجیم مصرف میکنند و کمتر نان سنتی میخورند
خسته نباشید باید گفت به چنین مسعولین زحمت کش این مملکت که شبانه روز فکروذکرشان ،نان مردم است که آنرا هم از سفره مردم کسر کنند و مردم رابه خوردن بادهوا رو بیاورن اگرچه آن هم گران نکنند.
اگر یارانه نان به افراد تعلق بگیردمصرف نان بهینه و واقعی میشودونه تنها اسراف و دورریز نان از میان میرود بلکه در ارز واردات گندم هم صرفه جویی شده و وابستگی به خارج هم کم میشود
بلاخره قیمت نان گران می شود یا نه یا آرد معمولی گران میشود یا نه
از کاری که سردرنمیارید قضاوت نکنید