موضوعات داغ: # پیش بینی بازارها # پیش بینی قیمت دلار # قیمت دلار # بیمارستان # تجهیزات پزشکی

حمله کاپیتان تیم ملی به تاج/ او کی‌روش را جانشین اسکوچیچ کرد نه ما

جهانبخش و اسکوییچ

کاپیتان تیم ملی فوتبال کشورمان در گفت و گویی برای اولین بار درباره اخراج اسکوچیچ و بازگشت کی‌روش صحبت کرد.

به گزارش تجارت نیوز، علیرضا جهانبخش کاپیتان تیم ملی که پس از تجربه بازی در تیم‌های ان‌ای‌سی نایمخن، AZ آلکمار، برایتون و فاینورد، در اوایل فصل جاری سرانجام هیرنفین را به‌عنوان تیم جدید خود انتخاب کرد، در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم درباره مسائل مختلفی از جمله دلیل رفتنش به هیرنفین، دوران حضورش در تیم ملی، کارلوس کی‌روش، کنار گذاشته شدن دراگان اسکوچیچ از تیم ملی، کار زیرنظر امیر قلعه‌نویی و بحث نسل طلایی تیم ملی صحبت کرد.

کاپیتان تیم ملی کشورمان که 89 بازی ملی و 17 گل زده با پیراهن ایران در کارنامه‌اش دیده می‌شود، در فصل 18 ـ 2017 عنوان بهترین گلزن لیگ اردویژه هلند (با 21 گل زده) را با تیم AZ آلکمار از آن خود کرد. او در سه فصل حضورش در فاینورد هم در در 106 بازی آمار 17 گل زده و 16 پاس‌گل را از خود در به‌جای گذاشت و با این تیم در فصل 23 ـ 2022 قهرمانی در اردویژه و در فصل 24 ـ 2023 قهرمانی در جام حذفی هلند را تجربه کرد.

ابتدا تیترهایی از این مصاحبه را مرور می‌کنیم و در ادامه مشروح مصاحبه از نظرتان می‌گذرد؛

* از انتخاب هیرنفین و شرایطم در این تیم راضی هستم

* با فن‌پرسی رابطه خوبی دارم و درباره تصمیماتش با هم حرف می‌زنیم

* به مربیگری علاقه و نیم‌نگاهی به این موضوع دارم

* شوخی‌ام برای رفتن به برایتون به واقعیت تبدیل شد

* به دوستان خارجی‌ام می‌گویم که حس عشق و علاقه‌ و افتخاری که در ما برای بازی در تیم ملی کشورمان وجود دارد، شاید در کشورهای دیگر کمتر دیده شود

* قبل از جام جهانی 2022 فکر می‌کردیم به مرحله حذفی صعود می‌کنیم

* کی‌روش از نظر فرهنگی شناخت خوبی از ما پیدا کرده بود و همیشه دست روی چیزهایی می‌گذاشت که می‌توانست ما را جریحه‌دار کند

* آوردن کی‌روش تصمیم رئیس فدراسیون فوتبال آقای تاج بود و خواسته بازیکنان تیم ملی نبود

* با قلعه‌نویی تیمی همدل داریم

* زودگل زدن‌مان برابر قطر باعث شد فکر کنیم فینالیست می‌شویم

* به اردوی بعدی تیم ملی فکر می‌کنم نه جام جهانی 2026

بخش اول گفت‌وگوی خبرنگار تسنیم با جهانبخش را در زیر می‌خوانید و قسمت دوم در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

* پس از کش‌وقوس‌های فراوان سرانجام در اوایل ماه نوامبر 2024 راهی هیرنفین شدی، اوضاع در این تیم چطور پیش‌ می‌رود؟

از حضور در هیرنفین خیلی راضی هستم. بر این باورم که تمام تصمیمات و اتفاقاتی که در زندگی‌ام رخ داده، در زمان درست خودش اتفاق افتاده و از همه آنها چه خوب و چه بد راضی هستم. اعتقاد دارم که نه روزهای خوب می‌ماند، نه روزهای بد. در مدتی که هنوز تصمیمی در خصوص پیوستن به هیرنفین نگرفته بودم، به خاطر شرایط خاصی که وجود داشت و مسائل شخصی که بود، جایی باید می‌رفتم که آن شرایط خاص برایم فراهم می‌شد، اما یک مقدار این فرایند طولانی شد.

در این سال‌ها چنین چیزی را تجربه نکرده و همیشه به وقتش باشگاه جدیدم را انتخاب کرده بودم. در واقع به زمان معمول نقل‌وانتقالات تابستانی که معمولاً ماه‌های جولای و آگوست هست، نرسیدم و آن مسئله شخصی که دنبالش بودم، کمی طولانی شد و همه این موارد به این ختم شد که کمی دیرتر نسبت به انتخاب تیم جدیدم تصمیم‌گیری کنم.

جهانبخش 1

* سرانجام به هیرنفین پیوستی…

بله، در نهایت در حالی که به توافق با یکی، دو باشگاه نزدیک بودم، پس از صحبت‌های خیلی خوب و مثبتی که در یک هفته با روبین فن‌پرسی داشتم، پروژه هیرنفین و ایده‌هایش برایم جالب به نظر رسید و در حالی که در همین حین یکی، دو پیشنهاد دیگر از هلند و خارج از هلند هم دریافت کردم، پس از تماس سومی که با فن‌‌پرسی داشتم به پیشنهاد آنها پاسخ دادم. فکر می‌کنم هم من به آنها کمک خواهم کرد، هم آنها به من.

در مدتی که تیمی نداشتم به صورت انفرادی تمرین می‌کردم تا آماده باشم. شرایط خوبی داشتم، اما بازی کردن و بودن در شرایط مسابقه خیلی متفاوت است. دو، سه بازی اول در هیرنفین نیمکت‌نشین بودم، اما در ادامه توانستم به ترکیب اصلی راه پیدا کنم و اوضاع رفته‌رفته بهتر شد. هدفم این بود که با آمادگی بیشتری نیم‌فصل دوم را شروع کنم. خداراشکر تا این لحظه از شرایطم در هیرنفین راضی هستم و برای اینکه وضعیتم روز به روز بهتر شود، به طور مرتب با کادرفنی و کادر بدنسازی در ارتباط هستم. در کل از تصمیمی که گرفتم، خیلی راضی‌ام. هم‌تیمی‌های خوب و رابطه خوبی با تک‌تک اعضای تیم دارم. با روبین فن‌پرسی که دلیل اصلی رفتن من به هیرنفین بود، رابطه خیلی خوبی دارم و با او به راحتی در مورد مسائل مختلف صحبت می‌کنیم و درک خوبی هم از هم داریم.

تیم ملی

*رابطه‌ات با روبین فن‌پرسی خیلی خوب به نظر می‌رسد. فکر می‌کنی که او آینده درخشانی در مربیگری داشته باشد؟

از نظر فنی و نوع کاری که فن‌پرسی دارد انجام می‌دهد و زمانی که برای کار با بازیکنانش می‌گذارد، خیلی به او اعتقاد دارم. مشخص است که روبین مربی تازه‌کاری است، اما مطمئنم هر چه جلوتر برود، چیزهای بیشتری خواهد آموخت و تجربه بیشتری کسب خواهد کرد. من و روبین در این خصوص خیلی با هم صحبت می‌کنیم، درباره تصمیماتی که می‌گیرد، راجع به اتفاقاتی که پیرامون باشگاه می‌افتد خیلی با من مشورت می‌کند و در کل در خصوص مسائل مختلف با هم صحبت می‌کنیم. فن‌پرسی پتانسیل بالایی دارد و خودش هم می‌داند که تازه سال اول مربیگری‌اش در سطح حرفه‌ای است و مربیگری با بازی کردن تفاوت زیادی دارد، اما روز به روز دارد بیشتر یاد می‌گیرد، با بازیکنانش در ارتباط است و به تمامی اتفاقاتی که داخل و خارج از زمین رخ می‌دهد، اشراف دارد. همه اینها نشان می‌دهد که پتانسیل تبدیل شدن به یک مربی خیلی بزرگ را دارد.

*در 12 مسابقه‌ای که تاکنون برای هیرنفین به میدان رفته‌ای، آمار یک گل‌زده و 4 پاس گل را از خود به جای گذاشته‌ای که آمار بدی نیست، اما به نظر می‌رسد تیم‌تان به اندازه کافی تجربه ندارد. در این زمینه سعی می‌کنی به بازیکنان جوانتر تیم کمکی کنی؟

یکی از انتظاراتی که از من در هیرنفین وجود دارد، همین است که نه‌تنها در داخل زمین، بلکه در خارج از زمین هم به تیم و به خصوص بازیکنان جوانتر تیم کمک کنم. همانطور که گفتید، ما تیم بسیار جوانی داریم و به غیر از من و دروازه‌بان تیم، سیر بازیکنان زیر 25 سال دارند و حتی بازیکنان 19 و 20 ساله هم در ترکیب‌مان داریم. از آنجایی که تیم ما میانگین سنی پایینی دارد، کادرفنی از من انتظار دارد که تجربه‌ام را به آنها انتقال بدهم. در همین مدت کوتاه تلاشم را کرده‌ام که حتی کوچک تأثیرم را روی تیم، چه داخل زمین و چه در خارج از زمین بگذارم. متأسفانه همین بی‌تجربگی‌ها باعث شده در همین مدتی که من در هیرنفین هستم، در چهار یا پنج بازی در دقایق پایانی امتیاز از دست بدهیم. بازیکنان جوان ما در حال یادگیری هستند و روز به روز بهتر می‌شوند و من هم سعی‌ می‌کنم با کمک به آنها تأثیرگذار باشم.

جهانبخش2

* بعد از پایان دوران بازی‌ات وارد مربیگری خواهی شد؟

زمانی که در برایتون بودم، همزمان دوره مربیگری درجه «B» یوفا را گذراندم. مربیگری را دوست دارم، می‌دانم کار خیلی سختی است و در مقایسه با بازی کردن، زمان بیشتری را می‌طلبد. به مربیگری علاقه دارم و همه مربیانی که تاکنون با آنها کار کرده‌ام، به من گفته‌اند که پتانسیل مربیگری را دارم. نیم نگاهی به این موضوع دارم، اما آینده را نمی‌توان پیش‌بینی کرد و شاید مسیر زندگی‌ام به سمتی دیگر رفت.

* رفتن به برایتون اشتباه بود؟

نه، تصمیم اشتباهی نبود، اما زمانی که در برایتون بودم شاید بعضی چیزها در مسیری که داشتم، می‌توانست تغییر کند. قبل از رفتنم به برایتون، باید از بین دو پیشنهاد جدی که آن اواخر داشتم، یکی را انتخاب می‌کردم. لسترسیتی یکی از آن باشگاه‌ها بود که من را می‌خواست، آنها دو سال قبلش قهرمان لیگ برتر شده‌ بودند و از نظر جایگاه و شرایط باشگاه در آن مقطع شاید حداقل روی کاغذ باشگاه بهتری نسبت به برایتون بود، ولی بعد از جلساتی که با مدیران باشگاه برایتون داشتم، تصمیم به رفتن به این تیم گرفتم.

پس از سال خوبی که در نایمخن داشتم (سال 2015)، به انگلیس رفتم و دو روز از باشگاه برایتون و امکاناتش دیدن کردم که فضای باشگاه برایم خیلی مثبت بودم، اما از آنجایی که آنها در آن مقطع در چمپیونشیب بودند، با توجه به شرایطی که داشتند و من هم آن موقع 21 سالم بود و لیگ دسته اول انگلیس پرفشار بود، با خودم گفتم شاید زمان مناسبی برای این انتقال نباشد. همان موقع به آنها گفتم که اگر تیم به لیگ برتر صعود کند، به طور جدی به پیوستن به برایتون فکر خواهم کرد.

این حرفم البته شوخی بود ولی به واقعیت تبدیل شد و دو سال بعد از AZ آلکمار جدا و به لیگ برتر انگلیس آمدم. هم سرمربی وقت تیم (کریس هوتون) و هم هیئت مدیره باشگاه به من علاقه زیادی داشتند و دائم با هم در ارتباط بودیم. با توجه به خواسته‌هایی که داشتم و پروژه 5 تا 10 ساله‌ای که برایتون داشت، خیلی برایم جذاب‌تر بود و می‌توانست تأثیرگذاری بیشتری در مسیر فوتبالی من داشته باشد، به همین خاطر در نهایت برایتون را انتخاب کردم.

همانطور که می‌بینید برایتون در چند سال اخیر هم خوب عمل کرده و همیشه در رده‌های هفتم و هشتم جدول رده‌بندی لیگ برتر انگلیس بوده و بازیکنانی را هم به باشگاه‌های بزرگ فروخته‌اند. قبل رفتن به آنجا با 5،6 نفر مشورت کردم و سنگینی نظرات به سمت برایتون بود و از آنجایی که خودم هم حس خوبی نسبت به برایتون داشتم، این تیم را انتخاب کردم ولی وقتی به آنجا رفتم مسیر یک مقدار متقاوت شد. بعد از سال اولی که آن مربی (کریس هوتون) که بسیار دوست داشت به آنجا بروم، اخراج و گراهام پاتر جانشینش شد و اتفاقاتی که با او افتاد، اعتقادی که از رفتن به برایتون داشتم را متأسفانه به مسیری دیگر برد.

*چرا اوضاع در برایتون آن‌طور که باید برایت پیش نرفت؟ اگر چند سال دیرتر به برایتون می‌رفتی و زیرنظر مربی‌ای مثل روبرتو دزربی بازی می‌کردی، اوضاع می‌توانست فرق کند؟ می‌توان گفت که گراهام پاتر در آن مقطع تأثیر منفی روی دوران حرفه‌ای‌ات گذاشت؟

پاتر بیشتر دوست داشت تیمش با وینگ بک‌ها بازی کند، خود من در اکثر بازی‌هایی که زیرنظر او بازی کردم در پست وینگر داخل یا پست 10 (هافبک نفوذی) بازی کردم، حتی مقابل آرسنال هم به عنوان مهاجم نوک به میدان رفتم. در دوره پاتر هیچ‌وقت در پست مورد علاقه‌ام بازی نکردم که آن هم در این روند تأثیرگذار بود. زمانی که پاتر آمد، تا زمستانش شرایط سخت بود، اما بعد از گلزنی مقابل بورنموث و چلسی اوضاع خیلی بهتر شد.

در ادامه به دوره کرونا خوردیم و لیگ مدتی تعطیل شد و بعد دوباره به شرایط قبلی بازگشتم. مسیرم با پاتر سخت شروع اما در ادامه در مقطعی بهتر شد و خیلی بیشتر فرصت بازی پیدا کردم، تأثیرگذار بودم و شرایط خیلی مثبت شد. اواخر دوره حضورم در برایتون اما دوباره سیر نزولی گرفتم. بعد از سال دوم حضورم در برایتون، دو یا سه پیشنهاد خیلی خوب – از آلمان و یکی دو باشگاه دیگر – داشتم، اما از آنجایی که گراهام پاتر اعتقاد داشت که من باید بمانم، تصمیم گرفتم فصل سوم را هم در برایتون بمانم، اما فصل سوم هم اوضاع آنطور که دوست داشتم پیش نرفت، به همین خاطر به مدیر برنامه‌هایم گفتم که شرایط برای ادامه حضورم در برایتون فراهم نیست و می‌خواهم جدا شوم. با شما موافقم که برای مثال شاید اگر با مربی‌ای مثل دزربی کار می‌کردم، به خاطر سبک بازی هجومی‌‌شان و استفاده‌اش از کناره خط‌ها، شاید می‌توانست برایم مثبت‌تر باشد ولی در فوتبال نمی‌شود چیزی را پیش‌بینی کرد.

*در تاریخ 5 اکتبر 2013 برای اولین بار توسط کارلوس کی‌روش به تیم ملی دعوت شدی و در جام جهانی 2014 هم در هر سه بازی گروهی بازی کردی. از حس اولین بازی‌ات برای تیم ملی و اولین حضورت در جام جهانی بگو.

تیم ملی مقوله‌ای عجیب است، مخصوصاً برای من! از اواخر دهه 90 میلادی، یعنی از سال‌ 1998 یا 1999 بازی‌های تیم ملی را دنبال و از جام جهانی 2002 به فوتبال علاقه بیشتری پیدا کردم. بزرگتر که شدم، بازی‌های تیم ملی را در جام جهانی 2006، زمانی که 12 یا 13 سالم بود، خیلی جدی‌تر دنبال کردم. این همیشه برای پدرم و مادرم یک آرزوی بزرگ بود که روزی به تیم ملی دعوت شوم و روزی در جام جهانی بازی کنم چون هر دوی آنها خیلی فوتبالی هستند و همه بازی‌های ملی و تیم باشگاهی مورد علاقه‌شان را دنبال می‌کنند.

در خانه ما همیشه تلویزیون روشن و بازی‌های تیم ملی را در هر تورنمنتی که بوده است، پیگیر بوده‌ایم. هم خانواده پدری‌ام و هم خانواده مادری‌ام فوتبالی هستند، به همین خاطر بحث تیم ملی برای خانواده ما و به‌خصوص خود من همیشه جذابیت داشته است. وقتی در داماش بودم، سال خیلی خوبی داشتم و در لیست تیم ملی بودم، اما هیچ‌وقت از طرف آقای کی‌روش دعوت نمی‌شدم ولی همان سالی که راهی اِن‌ای‌سی نایمخن شدم و بعد از چهار، پنج ماهی که فرصت بازی پیدا کردم، برای اولین بار به اردوی تیم ملی دعوت شدم و هنوز هم آن شیرینی دعوت به تیم ملی زیر زبانم هست. حس خیلی خوب و خیلی لذت‌بخشی بود، اینکه بعد از گذشت 6 ماه حضور در فوتبال اروپا به تیم ملی دعوت بشوی و بعد هم به جام جهانی بروی. این چیزی نبود که برایش برنامه‌ریزی کرده یا اینکه خودم و خانواده‌ام انتظارش را داشته باشم که اینقدر زود به تیم ملی دعوت شوم و بلافاصله در جام جهانی هم بازی کنم. خداراشکر این مسیر برایم فراهم شد و اولین تورنمنت جدی که با تیم ملی تجربه کردم، جام جهانی بود.

* البته در مقطعی هم به تیم ملی دعوت نشدی.

این سال‌ها هر موقع که به تیم ملی دعوت شدم، با تمام افتخار آمدم و تمام تلاشم را کرده‌ام که تأثیرگذار باشم، چه در زمین، چه در خارج از زمین. زمانی هم که به تیم ملی دعوت نشدم، مثل دوره ویلموتس، به عنوان یک هوادار با عشق پای تلویزیون نشستم و از تیم ملی حمایت کردم. تیم ملی واقعاً مقوله‌ای جداست، وقتی با جان و دل برای تیم ملی کشورت بازی می‌کنی، برای خاکت بازی می‌کنی، حس خارق‌العاده‌ای دارد. همیشه به دوستان خارجی‌ام می‌گویم که آن حس عشق و علاقه‌ و افتخاری که در ما برای بازی در تیم ملی کشورمان وجود دارد، شاید در کشورهای دیگر کمتر دیده شود و وقتی برای‌شان توضیح می‌دهم که از بازی برای تیم ملی چه لذتی می‌بریم، برای‌شان عجیب است. به همین خاطر بازی برای تیم ملی برای من همیشه لذت‌بخش بوده و تا به امروز که 12 سال عضو تیم ملی هستم، هر لحظه‌‌اش با افتخار پیراهن تیم ملی را بر تن کرده‌ام.

* در سه دوره اخیر جام جهانی تیم‌‌های خوبی داشته‌ایم، اما هر بار تا یکقدمی صعود رفتیم و نشد، تیم ملی برای انجام این کار چه‌چیزی کم داشته است؟

تیم ملی در جام جهانی 2014 خوب بود و خود من هم خیلی جوان بودم، 18 یا 19 ساله بودم. در آن دوره بازی با بوسنی می‌توانست تأثیرگذار باشد، به خصوص بعد از بازی خیلی خوبی که ما مقابل آرژانتین انجام دادیم، اما با این حال شانس‌مان برای صعود کمتر بود. در جام جهانی 2018 پس از بردی که مقابل مراکش به دست آوردیم، شانس بیشتری برای صعود داشتیم و بازی خوبی هم مقابل اسپانیا انجام دادیم که متأسفانه آن بازی را یک بر صفر باختیم. فکر می‌کنم در بازی آخر مقابل پرتغال این شانس را داشتیم که صعود کنیم، دو سه فرصت خوب نصیب‌مان شد که می‌توانستیم تفاوت را رقم بزنیم، ولی آن لحظه آخر آن اتفاقی که باید می‌افتاد، نیفتاد.

در جام‌های جهانی 2014 و 2018 دو نسل متفاوت از بازیکنان را در تیم ملی داشتیم که افتخار بازی کنار آنها را داشتم. واقعاً بچه‌ها با دل و جان‌شان تلاش کردند و قبل از هر بازی با هدف شاد کردن دل مردم به زمین می‌رفتند و این یک انگیزه برای همه ما بود. جام جهانی 2022 اما کاملاً متفاوت بود، خیلی راحت به این مسابقات صعود کردیم و قبل شروع تورنمنت خود من بیشترین حس را داشتم که می‌توانیم به مرحله حذفی صعود کنیم ولی اتفاقاتی که در آن مقطع افتاد خیلی در مسیر تیم تأثیرگذار بود. با این حال مقابل آمریکا این شانس را داشتیم که بتوانیم صعود کنیم، اما دوباره این اتفاق متأسفانه نیفتاد. فکر می‌کنم حداقل یک دوره حق ما بود که راهی مرحله یک‌هشتم نهایی جام جهانی شویم، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

* در دیدار با آمریکا به‌نظر می‌رسید با توجه به گلی که در نیمه اول خورده بودیم، خیلی محتاط بودیم و آنطور که باید ریسکی بازی نکردیم. خبر داری وقتی عقب بودیم کارلوس کی‌روش بین دو نیمه چه چیزی به بازیکنان گفت؟

نسبت به شرایطی که بازی با ولز پیش رفت، در آن بازی از روی نیمکت بازی را شروع کردم و علی قلی‌زاده در ترکیب اصلی بود و اتفاقاً بازی خیلی خوبی را هم به نمایش گذاشت. در نیمه دوم وقتی بازی صفر – صفر بود وارد زمین شدم و در حالی که از بازی اول مقابل انگلیس یک کارت زرد گرفته بودم، در صحنه‌ای پایم را کمی بالا بردم و داور بلافاصله اعلام خطا کرد، از داور خواهش کردم که به من کارت ندهد، اما کار خودش را کرد و همان شد که بازی با آمریکا محروم شدم. طبق قوانین هم نمی‌توانستم در بازی با آمریکا در رختکن تیم باشم و تا همین امروز هم هیچ‌وقت نپرسیدم که در جریان بازی چه اتفاقاتی افتاد و کی‌روش بین دو نیمه چه چیزی به بازیکنان گفت که حداقل نیمه دوم بتوانند چیزی را تغییر دهند.

* سابقه کار زیرنظر مربیانی همچون کارلوس کی‌روش، دراگان اسکوچیچ و امیر قلعه‌نویی در تیم ملی داشته‌ای،کی‌روش چه‌چیزهایی به این تیم اضافه کرد و او را چطور مربی‌ای می‌بینی؟

فکر می‌کنم کارلوس کی‌روش شخصیت و اعتبار را به فوتبال ما اضافه کرد. دوره اولی که کی‌روش سرمربی تیم ملی بود (2011 تا 2019)، او تنها به‌لحاظ فوتبال ملی به ما کمک نکرد، احساس می‌کنم کارلوس اعتباری را به فوتبال ما آورد، چه در مراجع بین‌المللی، چه با کارهایی که در ایران کرد. کی‌روش عشق و علاقه را به تیم ملی آورد، نه اینکه این در گذشته نبوده باشد، مردم ما همیشه در سخت‌ترین شرایط تیم ملی کشورشان را دوست داشته‌ و از آن حمایت کرده‌اند، ولی حس می‌کنم شخصیتی که او به تیم ملی داده بود، دیدنش به‌عنوان یک ایرانی واقعاً لذت‌بخش بود.

کارلوس در ساخت مرکز ملی فوتبال (پِک) نقش بسزایی داشت، مجموعه‌ای که نه‌تنها تیم ملی، بلکه تیم‌های پایه، بانوان، ساحلی و… همه دارند از امکانات فوق‌العاده‌اش استفاده می‌کنند تا بتوانند در مسیری که دارند موفق باشند. کی‌روش در ساختار فوتبالی ما خیلی تأثیر داشت، کنار این، نسل فعلی تیم ملی با کارلوس روی کار آمد و الآن هفت، هشت سالی هست که کنار هم بازی می‌کنند و آن شخصیتی که به تیم داد و زیرساخت‌هایی که فراهم کرد، در روند فوتبالی ما، حداقل در روند فوتبالی خود من، خیلی تأثیرگذار بود. کی‌روش از نظر فرهنگی شناخت خوبی از ما پیدا کرده بود و همیشه دستش را روی چیزهایی می‌گذاشت که می‌توانست ما را جریحه‌دار کند و ما ایرانی‌ها هم در خون‌مان است که خوب احساساتی و جریحه‌دار می‌شویم و این‌که بخواهیم برای هم بجنگیم. کی‌روش در جلسات فنی قبل بازی‌ها با تکیه به این مورد و آوردن مثال‌ها و خاطراتی از گذشته، ما را به‌لحاظ ذهنی خیلی خوب برای بازی‌ها آماده می‌کرد.

* چرا کی‌روش برای جام جهانی 2022 به‌جای 26 بازیکن، 25 بازیکن را با خود به قطر برد؟ از چهار دروازه‌بان دعوت کرد و این کمی عجیب بود!

کی‌روش نقاط قوت زیادی داشت، ولی نقطه ضعف هم داشت، در واقع همه بازیکنان و مربیان، حتی خود من، نقاط ضعف و نقاط مثبتی دارم. می‌شد به برخی تصمیماتی که کارلوس می‌گرفت، خرده گرفت و انتقاد کرد ولی قطعاً مربی خیلی باکیفیتی بود، فکر نمی‌کنم که در حرفه ما، فوتبال، کسی باشد که بی‌نقص و 10 از 10 باشد.

* اسکوچیچ در یک شرایط سخت هدایت تیم را به‌عهده گرفت و به سریعترین شکل ممکن تیم را به جام جهانی قطر رساند، اما به‌نظر در حق او کم‌لطفی و در آستانه جام جهانی 2022 کنار گذاشته شد و کی‌روش دوباره به تیم ملی برگشت، به‌نظرت حق او نبود که در جام جهانی 2022 روی نیمکت تیم ملی باشد؟

من تاکنون در این خصوص صحبتی نکرده بودم. رابطه خیلی خوبی با اسکوچیچ به‌خصوص آن اواخر داشتم و این را می‌توانید از خود او هم بپرسید، سعی می‌کردم در مسائل مختلف تأثیرگذار باشم و به او کمک کنم، مرحله انتخابی خوبی را با دراگان سپری کردیم، شرایط خوبی برای تیم ملی به وجود آمد و صعود زودهنگامی به جام جهانی را داشتیم، ولی خیلی‌ها این داستان را فراموش و خیلی حواشی مطرح کردند.

دوستان بدون اینکه اطلاعی داشته باشند، آمدند و نظرات مختلف و البته احساسی دادند. هیچ‌وقت در مورد این مسائل صحبت نکرده‌ام، اتفاقاتی در فدراسیون فوتبال افتاد و رئیس فدراسیون عوض شد (مهدی تاج جای عزیزی‌خادم را گرفت)، زمانی که قرار شد آقای تاج برگردند، در اولین مصاحبه‌ گفتند که؛ “مربی جدیدی برای تیم ملی انتخاب خواهیم کرد.”، حتی قبل از اینکه دوباره رئیس فدراسیون شوند، تصمیم گرفته شده بود که سرمربی تیم ملی عوض شود و اگر اشتباه نکنم در یک برنامه تلویزیونی از آقای کی‌روش اسم بردند.

متأسفانه یک‌سری از افراد بدون اینکه اطلاعاتی داشته باشند و بدانند واقعیت داستان چیست و شاید منفعت‌شان در گروی این بود که داستان طور دیگری اتفاق بیفتد، درباره برخی مسائل صحبت کردند که خنده‌دار و از واقعیت به‌دور بود، خیلی‌ها به من می‌گفتند؛ “عکس‌العمل نشان بده و راجع به این موضوع صحبت کن.”، ولی این‌قدر به این موضوع اطمینان داشتم که ترجیح دادم تا امروز در مورد آن صحبتی نکنم، به‌نظر من زمان همه چیز را نشان خواهد داد.

در واقع یکی دیگر قول آوردن کی‌روش را داده بود و این تصمیم رئیس فدراسیون فوتبال، آقای مهدی تاج بود، موضوع کاملاً بدیهی و مشخص است که این انتخاب و تصمیم از جایی دیگر گرفته شده است. باز هم می‌گویم که رابطه خیلی خوبی با اسکوچیچ داشتم و حتی همان موقع هم از زحماتی که او برای تیم ملی کشیدند، تشکر کردم. دراگان انسان خیلی خوب و خوش‌قلبی است، ولی هر کسی می‌تواند به‌لحاظ فنی نظر بدهد، ممکن است یک‌سری نظر مثبت یا منفی در خصوص من داشته باشند، من اما به‌عنوان بازیکن از کارهایی که اسکوچیچ برای تیم ملی انجام داد و باعث شد ما به جام جهانی برویم، قدردانی می‌کنم. باز هم تأکید می‌‌کنم که برداشتن اسکوچیچ و برگرداندن کی‌روش خواسته بازیکنان تیم ملی نبود و این تصمیم از سوی فدراسیون گرفته شد، اما برخی این را فراموش و به جاهای دیگر وصلش کردند که برای من خیلی عجیب بود!

*گفته می‌شود امیر قلعه‌نویی از زمانی که آمده، سعی کرده است روی اتحاد و همدلی تیم بیشتر کار کند، عملکرد او در تیم ملی را چطور می‌بینی؟

در طول این سال‌ها در تیم ملی با سرمربی ایرانی کار نکرده بودیم، از آقای قلعه‌نویی هم از دور شناخت داشتیم، اما شرایط طوری رقم خورد که پس از کار با کی‌روش، ویلموتس و اسکوچیچ، تصمیم بر این شد که یک مربی ایرانی هدایت تیم ملی را به‌عهده بگیرد. هیچ‌یک از ما شناختی از آقای قلعه‌نویی نداشتیم. اگر بخواهم واقعیت را بگویم، هم از نظر فنی و فوتبالی و هم از نظر همدلی که در تیم وجود دارد، یکی از همدل‌ترین تیم‌هایی است که در تیم ملی دیده‌ام و شما این را در جام ملت‌های آسیا 2023 هم دیدید. نسل جدیدی از بازیکنان به تیم ملی اضافه شده‌اند و نسل متفاوتی نسبت به ما از لحاظ شخصیتی و نگاه‌شان به فوتبال و زندگی هستند. واقعاً در طول این 12 سالی که در تیم ملی هستم، تلاشی را که آقای قلعه‌نویی و دستیارانش می‌کنند، در اردوهایی که بوده‌ام، دیده‌ام.

دو، سه جوان خوب در کادر فنی او هستند که خیلی تلاش می‌کنند به‌لحاظ نرم‌افزاری و سخت‌افزاری به‌روز بشوند. برای شخص امیر قلعه‌نویی احترام زیادی قائل هستم چون بحث احترام و معرفت برایش خیلی اهمیت دارد و این چیزها هم برای من مهم است. در این مدت شرایط‌مان در تیم ملی خوب بوده است و شما هم دیدید که شرایط تیم در این مدت و در جام ملت‌ها چطور بود، ولی همزمان که اینها را می‌گویم نقاط ضعف هم در تیم ملی وجود دارد که باید در آنها بهتر شویم. باید روی ساختار دفاعی‌مان کار کنیم و راحت گل نخوریم، اتفاقی که در دو بازی مقابل کره شمالی و قرقیزستان در مرحله انتخابی جام جهانی 2026 رخ داد، اینها مواردی است که باید در آنها بهتر شویم و باید انتقادپذیر باشیم. من به‌عنوان کاپیتان تیم ملی و آقای امیر قلعه‌نویی و کادرفنی‌اش این موضوع را درک کرده‌ایم که تیم ملی باید در مواردی بهتر عمل کند که بتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم. من اما اعتقاد دارم که انتقادات باید تأثیرگذار و کمک‌کننده باشد تا اینکه نظرات شخصی باشد و خدای‌نکرده بخواهد به تیم ملی ضربه بزند.

* جام ملت‌های آسیا 2023 قطر شاید بهترین فرصت برای ما برای پایان دادن به حسرت قهرمانی در این رقابت‌ها بود، اما نشد. پس از شکست ژاپن این اعتماد به نفس را پیدا کرده بودیم که می‌توانیم قهرمان شویم، اما در مرحله نیمه‌نهایی به شکلی بد به قطر باختیم. شانس در آن بازی هم بازی با ما یار نبود و شوتی که در واپسین لحظات زدی، به تیر دروازه خورد و نشد که بازی 3-3 شود. می‌شد آن بازی به شکلی متفاوت رقم بخورد؟

فکر می‌کنم پیروزی مقابل ژاپن برد بزرگی بود، ما زمان کمی را برای ریکاوری به منظور رویارویی با ژاپن داشتیم و خود من و بزرگ‌های تیم مثل کریم انصاری‌فرد، مهدی طارمی و احسان حاج‌صفی در آن دو روز تنها چیزی که به بچه‌ها تأکید می‌کردیم، این بود که دیدار با ژاپن را باید فراموش و ذهنیت خود را برای بازی با قطر آماده کنیم. با تمام احترام به قطر، ما در طول این سال‌ها بازی‌های خوبی را مقابل قطر انجام داده‌ایم. در آن بازی هم حداقل به لحاظ روانی خیلی خیالم راحت بود و یک گل زودهنگام هم زدیم که فکر می‌کنم زود رسیدن‌مان به گل هم تأثیرگذار بود که اینطور فکر کنیم که می‌توانیم به فینال برسیم، اما در نهایت این اتفاق نیفتاد. آن قطر را می‌توانستیم ببریم. چند روز پیش هم با دو تا از بچه‌های تیم ملی که داشتیم صحبت می‌کردیم، همه ما اعتقاد داشتیم که شکست مقابل قطر، تلخ‌ترین باخت دوران حرفه‌ای‌مان بود.

* جام جهانی 2026 آخرین جام جهانی علیرضا جهانبخش خواهد بود؟ اصلاً به بازنشستگی فکر کرده‌ای؟

واقعیت این است که اصلاً به جام جهانی 2026 فکر نمی‌کنم و تنها به اردوی بعدی تیم ملی فکر می‌کنم که به‌امید خدا دعوت شوم. در تمام این سال‌ها چنین دیدگاهی به تیم ملی داشته‌ام. در زمان حاضر تمام تلاشم این است که در اردوی تیم ملی که قرار است در ماه مارس (اسفند و فروردین) برگزار شود، حضور داشته باشم. پیش از این هم گفته‌ام که تیم ملی متعلق به هیچ‌کس نیست و خدا شاهد است که هیچ‌گاه برای حضور در تیم ملی هیچ اصراری نداشته‌ام و بخواهم به خاطر اینکه کاپیتان تیم و بازیکن باتجربه‌ای هستم و شاید به خاطر ارتباط خوبی که با هم‌تیمی‌هایم دارم، برای حضور در تیم ملی پافشاری کنم.

این موضوع در مورد آن دو اردویی که من هنوز تیم باشگاهی جدیدم را انتخاب نکرده بودم نیز صدق می‌کند. در آن دو اردو با تصمیم شخص آقای قلعه‌نویی و کادرفنی‌اش من در کنار تیم حضور پیدا کردم. دوست داشتم این را تکرار کنم که هر موقع که به تیم ملی دعوت شدم، با تمام وجود رفتم و هرگز اصراری برای بودنم در تیم ملی نداشته‌ام. بیشتر برایم مهم و لذت‌بخش بوده که تأثیرگذار باشم و بتوانم به تیم کمک کنم، به همین خاطر اگر کادرفنی صلاح بداند و شرایط فراهم باشد، در جام جهانی 2026 و در جام ملت‌های 2027 با افتخار و تمام وجود در خدمت تیم ملی خواهم بود، اما در حال حاضر هدفم حضور در اردوی پیش‌روی تیم ملی است. برای بازنشستگی هنوز سنی را در نظر نگرفته‌ام و تا زمانی که شرایط اجازه دهد، با تمام وجود به بازی کردن ادامه خواهم داد.

* مدتی است بحثی مطرح شده که نسل طلایی تیم ملی کدام نسل است، برخی می‌گویند شما نسل طلایی هستید و برخی دیگر نسل فوتبالیست‌هایی مثل علی دایی، کریم باقری و … را نسل طلایی می‌دانند.

با مقایسه نسل‌ها مخالفم چون دوره زمانی هر یک از این نسل‌ها متفاوت بوده است. آن دوره (نسل 98) شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی ما متفاوت بوده است،‌ الان این شرایط متفاوت‌تر است و حالا شبکه‌های اجتماعی و این چیزها بر روی فوتبالیست‌ها خیلی تأثیرگذار هستند و کارهای‌شان کاملاً زیر ذره‌بین است. نگاه‌هایی که در اروپا و حتی در آسیا روی فوتبالیست‌های ایرانی وجود دارد، متفاوت‌تر از آن دوره است.

نسل 98 در دوره خودشان بازیکنانی بزرگ و نسل 1978 تیم ملی هم نسل فوق‌العاده‌ای بودند. یک مقدار می‌آییم جلوتر، در دوره بین 2006 تا 2014 دو نسل فوق‌العاده خوب در تیم ملی حضور داشتند که از نظر فوتبالی خیلی قوی بودند. این مقایسه از هر لحاظ اشتباه است. یکی، دو نفر از بچه‌های ما که در مورد نسل‌ها نظر دادند، شاید سوءتفاهم شده و نسبت به صحبت کردن‌شان و نوع نظری که داده‌اند، برداشت‌‌های متفاوتی صورت گرفته است. نسل‌ها هر چه جلوتر می‌روند متفاوت می‌شوند. نسل بعد با نسل ما متفاوت خواهد بود و مقایسه‌اش درست نیست چون از تمامی جنبه‌ها مدام شاهد تغییراتی هستیم و مقایسه این نسل با نسل قبل یا مقایسه با نسل بعد درست نیست.

زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد، اما یک‌سری از همان بازیکنان نسل 98 الگوهای ما بودند، برای مثال مهدی مهدوی‌کیا الگوی خود من بوده است و همیشه این را با افتخار می‌گویم. همین بچه‌های فعلی تیم ملی هم قرار است الگوی نسل بعد شوند. الآن که صحبت از نسل‌ها می‌شود، می‌گویند نسل 1972 تا 1978 نسل فوق‌العاده‌ای بوده که هم به‌لحاظ فنی خوب کار کردند و هم نتایج خوبی گرفته‌اند، متأسفانه ما بازی‌شان را ندیده‌ایم ولی تعریف‌شان را زیاد شنیده‌ایم. آنهایی هم که بازی ما را دیده‌اند، در آینده در مورد ما صحبت خواهند کرد.

منبع: تسنیم

نظرات