کد مطلب: ۳۲۳۶۴۰

پیامدهای دیجیتالی شدن سطوح مختلف اقتصاد

در قسمت‌های قبل تحلیل خود بر انواع کاهش هزینه اقتصادی شامل هزینه جستجو، هزینه حمل‌و‌نقل، هزینه همتاسازی و هزینه ردیابی تمرکز کردیم. در این قسمت بر کاهش هزینه‌های تایید و پیامد سطوح سطوح مختلف اقتصاد در اثر دیجیتالی شدن تمرکز می‌کنیم.

کاهش در هزینه­‌های تایید

کاهش در هزینه­‌های ردیابی منجر به کاهش در هزینه‌­های تایید هویت، نام و آوازه می­‌شود. این در ادبیات اخیر اقتصادی پیش‌­بینی نشده بود چرا که ادبیات اخیر در اینترنت بر بی‌نام و نشانی استقرار داشته است. در اینترنت ممکن است تفاوتی بین یک سگ و انسان و رابط داده نشود.

به هرحال علاوه بر کاهش هزینه­‌های ردیابی، فناوری‌های دیجیتالی برای تشخیص هویت آسان‌تر هستند و همچنین باعث ایجاد نام‌های دیجیتالی می‌­شوند. بازارهای دیجیتالی با هزاران بازیگر کوچک درگیر هستند.

بنابراین، این بازیگران کوچک برای مصرف­‌کنندگان بالقوه می‌­توانند ناآشنا باشند. حدود 88 درصد مبادلات ویزای آنلاینی توسط کسانی انجام می‌شود که مصرف‌­کننده را به شکل حضوری ملاقات نمی­‌کنند. لذا یک روش جایگزین مبتنی بر برند لازم است.

چطور سیستم­‌های آنلاین تسهیلات اعتماد را فراهم می‌­کنند؟

بیشتر مکانیزم­‌های مشترک در سیستم­‌های درجه­‌بندی آنلاین است که درجه­‌بندی خریداران و فروشندگان که اتفاق افتاده است را برای مشارکت در بازارهای آینده نمایان می­‌کند. در این مورد ادبیات اقتصادی بیشتر «ebay» را مورد توجه قرارداده است. علت اینکه «ebay» بیشتر مورد توجه اقتصاددانان بوده این است که شرایطی را برای آزمون تئوری مزایده فراهم کرده است. دلیل دیگر مربوط به یک سیستم درجه­‌بندی مداوم و بهبودیافته توسط آن است.

نتیجه این موضوع نوشتن صدها مقاله اقتصادی و مدیریتی در سیستم درجه‌­بندی است. یک سیستم درجه­‌بندی با نبود فعل و انفعال تکرار، می‌تواند قابل اعتماد باشد. عمده ادبیات آوازه و شهرت در پلتفرم­‌ها برای ایجاد اعتماد در مبادلات با فاصله زیاد تمرکز داشتند. درجه‌­بندی می­‌تواند به مصرف­‌کننده در مورد قابلیت دسترسی بهترین محصولات در یک پلتفرم‌ها اطلاع دهد.

یک منفعت در فرایند تایید آنلاین برای افراد، توانمندی آنها در خاطر جمعی و آسانی پرداخت‌­ها است. این موضوع در خدمات موبایل برای تایید هویت افراد استفاده شده و نشان داده که این قدرت می‌­تواند برای انتقال پول به دیگران در شبکه­‌های پرداخت موبایل استفاده شود. این موضوع با این واقعیت که انتقال پول در فاصله­‌های بیشتر نسبت به فاصله‌های کوتاه، مهم‌تر بوده همراه است. سیستم تایید قادر می‌سازد که افراد به آسانی پس­‌اندازها و برداشت­‌های خود را انجام دهند و ریسک دزدی کمتر شود.

تأیید دیجیتالی در اطلاعات DNA، جرم­‌ها را کاهش می­‌دهد. با پیشرفت فناوری، شرایط تایید سهل‌تر می‌شود. بلاک‌چین باعث کاهش هزینه­‌های تایید در آینده می‌شود. بلاک‌چین یک فناوری است که ترکیبی از تئوری­‌های بازی‌ها و رمزنگاری برای توانمندسازی مبادله بین دو گروه غیرقابل اعتماد و فاصله‌دار را بدون نیاز به واسطه، تامین می‌کند. البته فعلا ادبیات این موضوع تمرکز بیشتری بر پول‌های رمزدار دارد و موضوع حکمرانی در این خصوص بسیار مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد.

آیا نقشی برای سیاست در کاهش شکست سیستم‌ها وجود دارد؟

یک نقش مهم سیستم‌­ها ایجاد تقاضا است. البته ادبیات اقتصادی بر شکست سیستم‌­ها تمرکز نکرده است. اغلب شکست‌­ها مربوط به توانایی ناقص برای تایید یک شخص که درجه‌‌بندی‌های آنلاین را انجام می­‌دهد وجود دارد. یک نوع از شکست مربوط به تورش انتخاب است: همه مصرف­‌کننده­‌ها درجه‌­بندی را انجام نمی‌­دهند.

شکست سیستم­‌ها به پلتفرم‌ها در زمینه ویژگی فروشنده آسیب می­زند. نوع دیگری از شکست مربوط به دستکاری مستقیم درجه­‌بندی بنگاه‌ها یا رقبایشان است. شواهد دستکاری شده نشان می­‌دهند که بنگاه‌ها به خودشان یک رتبه بالا و به رقبایشان یک رتبه پایین‌تر می‌­دهند. این دستکاری­‌ها نشان می‌­دهد که سیستم­‌های درجه­ و رتبه‌بندی به تنهایی کافی نیستند.

وقتی خریدار و فروشنده در یک مکان باشند، خریدار می­‌تواند کیفیت محصولات انبار یا فروشگاه را بررسی کند. پس می­‌تواند شادابی، چین­‌خوردگی یا نخ­‌نماشدگی برخی محصولات آنها همانند پوشاک را مشاهده کند و متوجه کلاهبرداری­‌ها در این بازار شود. لذا سیستم‌­های شهود آنلاینی در این روش کافی نیستند. در این زمینه سیاست در قدرت دادن به قراردادها و جلوگیری از جرم کمک کرده است.

یکی از سیاست­‌های مربوط به تایید، ماهیت ابزارهای مالکیت فکری مثل علامت‌های تجاری است. علامت‌های تجاری به مصرف­‌کننده اجازه می­‌دهند یک برند را از برند دیگر تشخیص و در نهایت تایید کنند. علایم تجاری به دو دلیل در ادبیات اقتصاد مطرح است: یکی هویت را تایید می‌­کند و دیگری مسیر را برای جستجو در ارتباط با محصولات مرتبط فراهم می­‌کند. سیاست علایم تجاری نیازمند تسهیلاتی نسبتا کافی برای تسهیل جستجوی علایم تجاری مشروط به این که جستجو باعث بدگمانی و اختلال در هویت برند نشود است.

بازارهای دیجیتالی چطور بر سیاست‌­های ضدتبعیض مؤثر هستند؟

سیاست دوم مورد بحث با محوریت تغییر در تایید مربوط به تبعیض است. اگر افراد به شکل بی‌نام و نشان در اینترنت بودند لذا بین آنها تبعیض مستقیم نباید باشد. به هرحال افتادن در هزینه‌های تایید و توانایی برای هویت یک فرد و همچنین ویژگی‌های آنها، احتمال تبعیض در محیط دیجیتالی را فراهم می­‌کند. خوب سوال این است که چه نوع نصب و ساختاری برای قوانین ضدتبعیض موجود برای مقررات­‌گذاری فراتر، در این باره نیاز است.

از یک طرف در جاهایی که ردیابی آسان‌تر است اگر مبادلات دیجیتالی اطلاعات جنسیتی و نژادی را افشا نکنند پس تبعیض قیمت کاهش می­‌یابد. خرید اینترنتی تبعیض قیمت نژادی و جنسیتی را کاهش می­‌دهد. اما اگر جنسیت یا نژاد یا دیگر اطلاعات حساس افشا شوند، در فقدان دیگر اطلاعات، تبعیض قیمت زیاد می­‌شود. در برخی مواقع اقتصاددانان نشان داده‌اند که سیاه­‌پوست­‌ها نسبت به سفیدپوست­‌ها، از قیمت­‌های پیشنهادی کمتری توسط فروشندگان برخوردار می­‌شوند.

در هر دو سیستم آنلاین و آفلاین، تبعیض قیمت مرسوم است. اما سوال این است که در کدام سیستم تبعیض قیمت بیشتر است و کدام سیاست‌ها با هدف کاهش تبعیض بخصوص کاهش سرتاسری تبعیض یا فشار بر تبعیض قیمت نسبت به دیگر ساختارها باید اتخاذ شود.

پیامد دیجیتالی شدن سطوح مختلف اقتصاد

فردی که بیشتر زمان خود را صرف رسانه‌­های دیجیتالی، خرید محصولات آنلاین و در کسب‌‌ کار و دولت از فناوری دیجیتالی استفاده می‌­کند، سوالات جدی را این موضوع را می‌تواند پیشنهاد‌ دهد. چطور اطلاعات ذخیره شده در بیت­‌ها نسبت به اتم­‌ها بر رفاه جامعه اثر می­‌گذارند؟ هزینه­‌های جستجو، بازتولید، حمل‌و‌نقل، ردیابی و تایید که در اثر دیجیتالی شدن کاهش می‌یابند چه اثری بر اقتصادها دارند؟ این سوال‌ها در چهار سطح مختلف باید پاسخ داده شود، سطح کشوری، سطح منطقه‌­ای، سطح بنگاهی و سطح مصرف­‌کننده‌ها.

تاثیر سطح کشوری دیجیتالی شدن

ادبیات بهره‌­وری اقتصاد کلان با توجه به فناوری اینترنت در ادبیات رابرت سولو (1987) برنده جایزه نوبل اقتصاد ریشه دارد. وی بحث می­‌کند «شما کامپیوترها را همه جا می­‌بینید جزء در آمار بهره‌­وری». این معمای بهره­‌وری برای سال‌های مختلفی باقی ماند. ادبیات حسابداری رشد در این باره آزمون‌های زیادی را با فناوری دیجیتال در اقتصاد کشورها آزمون کرده است. این موضوع توسط برخی محققین ابتدا درآمریکا و سپس بقیه کشورها از جمله در ایران مطرح شد.

بعد از سال 1995 سرمایه­‌گذاری در فناوری دیجیتال جهش بزرگی با محوریت فناوری دیجیتالی در اقتصاد بوجود آورد. اما هنوز هم اندازه­‌گیری بهره­‌وری مشکل است. بحث کلیدی در این باره مربوط به سرمایه‌­های غیرقابل مشاهده است که اثر آن در برخی کشورهای پیشرفته مشاهده شده است. اقتصاددانان در سال 2010 این بحث را مطرح و اندازه­‌گیری کرده‌اند که حدود 65 میلیارد دلار سرمایه غیرقابل لمس مربوط به کتب، فیلم، موزیک و تلویزیون وجود دارد.

نوع کارهای دیگر در سطح کلان مربوط به برآورد اثر چگونگی ارتباطات دیجیتالی بر جریان تجارت کالاهای دیجیتالی و فیزیکی است. اینترنت باعث افزایش تجارت کالاهای فیزیکی ناشی از کاهش هزینه بین‌­المللی ارتباطات شده است. این افزایش ممکن است اثرات نامتناسبی به لحاظ منافع بر کشورهای انگلیسی زبان بگذارد.

چندین مقاله نشان دادند که اینترنت تجارت خدمات دیجیتالی را تسهیل کرده و ممکن است باعث استفاده از فرایندهای خارجی در شغل‌های اصلی شود. بسیاری از مقالات تمرکز بر اثر مستقیم اینترنت بر کاهش نقش فاصله در تجارت داشتند. برخی هم نشان دادند که نرخ ارز «pass-through» بصورت آنلاین، سریع‌تر است.

تاثیر سطح منطقه­‌ای دیجیتالی شدن

سؤال دیگری که مطرح است این است که آیا اینترنت منجر به توزیع مجدد منافع اقتصادی بین کشورها و به ویژه بین شهرها و مناطق روستایی می­‌شودیا خیر؟ ارتباطات دیجیتالی می‌­تواند هم نقش جایگزین و هم مکمل برای شهرها را بازی می‌کند. ادبیات اقتصاد شهری و منطقه‌ای، منافع زیاد ناشی از فناوری دیجیتالی و داده­‌ها را در مناطق شهری نشان می­‌دهد.

اولین منافع رسانه‌­های آنلاین در شهرها بدین دلیل است که محتوای با کیفیت بالا در مناطق شهری تولید می‌­شود. خود این شاید به این دلیل باشد که در شهرها تمایل به پرداخت بالاتری برای رسانه‌­ها وجود دارد. ارتباط الکترونیکی کارآمد در بازارهای مبادله خارجی منجر به افزایش فرایند خارجی کردن پول تجاری، و تجمع و تراکم بازارهای گردش پولی در لندن و تعدادی از مراکز اصلی دیگر شده است.

شهرهای متمول منافع اولیه‌­ای از کسب و کار اینترنت بردند. شهرها از اثر تراکمی زیادی به دلیل بازار نیروی کار ماهر نفع بردند. تطبیق اینترنت در کسب‌و‌کارها در شهرها و شرکت­‌های بزرگ بالاست و مزیت ایجاد شده در یک شهر با یک شرکت بزرگ هم‌­ارز برای دیگری است. این نشان می­‌دهد که اثر تراکمی بسیار با اهمیت است. این موضوع برای بیمارستان‌ها هم قابل مشاهده است. در واقع، مشاهدات تطبیق اینترنتی، برخی منافع برای جداسازی مناطق روستایی و افراد را نشان می‌دهد.

اینترنت ممکن است نیاز به فضای کاری با وظیفه خاص را کاهش دهد و بدین طریق باعث رواج مخابرات و کاهش در نیاز به اتاق و کار در مجاور هم شود. عدم تناسب رسانه­‌ای، منافع افراد در مناطق با تراکم کم برای اشتغال را کم می­‌کند. به هرحال مناطق شهری دارای محتوای اینترنتی با کیفیت بالاتری هستند.

همچنین افراد منزوی به صورت غیرمتناسب خبرهای اینترنتی بیشتری را مصرف می‌­کنند. به عنوان مثال سیاهان در همسایگی سفیدپوست­‌ها خبرهای اینترنتی بیشتری مصرف می‌­کنند. لذا فناوری اینترنت و مکمل‌های آن، منافع روستایی و شهرهای منزوی شده هم در بر دارد. به هرحال دو نیرو در اینجا بازی می­‌کنند. اثرات تراکمی که به مفهوم عدم تناسب منافع شهری است. هزینه ارتباطات پایین نیز باعث سود بردن مناطق جغرافیایی منزوی شده می‌­شود که به طور کلی نتیجه وابسته به برایند تعادل بین این نیروها است. شواهد حاکی از اثر غالب تراکمی است.

تاثیر سطح بنگاهی دیجیتالی شدن

ادبیات حسابداری رشد ارتباط بین سرمایه­‌گذاری فناوری دیجیتالی و رشد بهره­‌وری در سطح کشورها را نشان می­‌دهد. به هرحال استنباط دقیق با داده­‌های سطح کلان مشکل بوده است. ادبیات دیگری هم در مورد تطبیق فناوری دیجیتالی و منافع رشد بهره‌­وری در سطح بنگاه وجود دارد. با استفاده از داده­‌های بنگاهی و تکنیک­‌های مختلف اقتصادسنجی، این ادبیات رشد یافته که فناوری دیجیتالی در تطبیق و کاربرد منافع بهره­‌وری، اثر دارد.

اما موضوع به راحتی که در ابتدا به نظر می‌­رسد نیست. فقط برخی تجارت‌های بنگاهی حاکی از بهبود بهره‌­وری است. عوامل مختلفی در احیای این رابطه مداخله دارند که شامل تغییرات سازمانی، مهارت، جغرافیا، مقررات، اندازه و سن بنگاه و پتانسیل سرریز و یا پیامد خارجی شبکه هستند. کاربرد و تطبیق فناوری دیجیتالی باعث افزایش عملکرد بنگاه می­‌شود. این مشاهده در مقالات زیادی و با تنوع مختلف دیده می‌­شود.

همبستگی بین این فناوری و بهره‌­وری در اغلب موارد زمانی که سرمایه‌­گذاری دیجیتالی با وقفه مدل‌سازی شده، قوی است. مطالعات موردی هم در این زمینه فراوان است. برخی نشان دادند که فناوری دیجیتالی باعث بهبود بهره‌­وری در حمل‌و‌نقل و ترابری می‌­شود.

برخی نشان دادند که باعث بهبود بهره‌­وری در صنایع کارخانه­‌ای می­‌شود. برخی نشان دادند که باعث افزایش بهره­‌وری در دانشگاه‌های با رده‌­بندی متوسط می‌­شود. در بهداشت باعث بهبود پاسخ‌های اورژانسی می­‌شود. همچنین در این زمینه باعث کاهش هزینه‌­های بیمارستان همراه با مهارت‌های مکمل البته با دیگر موارد می‌­شود. ثبت­‌های الکترونیکی پزشکی بهره­‌وری بیمارستان‌ها را افزایش می‌­دهد.

فناوری دیجیتالی، در کل بهره­‌وری بنگاه را افزایش می‌­دهد البته اثرات ناهمسانی و ناهمگونی بین کشورها و بنگاه‌ها دارد. سرمایه سازمانی در این مورد بسیار مهم است. یعنی نوع سازماندهی و استفاده از فناوری دیجیتالی بنگاه‌ها را در مولد بودن و استفاده از آن بسیار مهم است.

تغییر در ساختار سازمانی تاثیر بیشتری بر استفاده از فناوری‌های پیشرفته همراه با نوآوری در فرایند تطبیق فناوری مورد نیاز سازمان‌ها دارد. فرایند نوآوری برای بنگاه‌هایی که در مکان‌های با تجربه فناوری قرار دارند بیشتر است.

برخی نشان دادند که ایجاد فناوری‌های دیجیتالی سرحدی، اریب مهارتی دارند و استفاده از اینترنت نیز اریب مهارتی در احیاء بهره­وری دارد. به عنوان مثال انتشار رسانه­‌ها در نروژ، منافع مهارتی غیرمتناسب برای کارگران داشته است.

تاثیر سطح مصرف­‌کننده دیجیتالی شدن

مطالعاتی که متمرکز بر اندازه‌­گیری بهره‌­وری یا حساب‌های درآمد ملی بوده­‌اند مازاد رفاه مصرف‌­کننده را اندازه نگرفته­‌اند. مطالعات گسترده‌ای دلالت بر این دارند با توجه به مجانی بودن محتواهای آنلاین، اندازه­‌گیری بهره­‌وری و تولید ناخالص داخلی ممکن است باعث خطا در افزایش بالقوه در مازاد رفاه مصرف­‌کننده توسط اینترنت باشد.

به عنوان مثال نشان داده شده است که با اینترنت یک افزایش متناسبی از زمان فراغت آنلاین بدست آمده را برای فراغت آفلاین جایگزین و صرف می­‌شود و اهمیت کمتری به خواب و کار داده می‌شود.

مطالعات بین‌المللی یک مازاد رفاه 3 هزار دلاری برای هر نفر در سال 2005 را ناشی از فناوری دیجیتالی تخمین زدند که البته این اثر ناهمگون بوده است. در بین افراد، مازاد رفاه مصرف­‌کننده (حداقل نسبت به کل مصرف) برای افراد با درآمد کمتر بیشتر است. ارزش فیسبوک برای هر فرد در آمریکا 750 دلار در سال برآورد شده است. یعنی رقمی حدود 18 میلیارد برای آمریکا دارد.

در این خصوص ارزش موتورهای جستجو 16000 دلار برای هر نفر در سال و ارزش ویدئوهای آنلاین 900 دلار برای هر نفر در سال برآورد شده است. البته موارد دیگری هم هست که در محاسبه مازاد مصرف حساب نشده­‌اند و مهم هستند. مثل بازیهای آنلاین که دانش‌­آموزان را منحرف می­‌کنند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.