ادعای مخالفت مطلق با مذاکره، نوعی «افراطگرایی رویهای» محسوب میشود. در علم حقوق، هیچیک از نهادها یا ابزارهای حکمرانی، قداست یا طرد مطلق ندارند. مذاکره هم مانند هر نهاد حقوقی دیگر، بسته به زمان، شرایط، هدف و زمینه آن، باید مورد استفاده قرار گیرد. ردّ کامل آن از سوی شخصی که عضو شورایعالی امنیت ملی است، به معنای القای رویکردی است که از حیث عقلانیت حقوقی، غیرقابل دفاع است و میتواند با اصول مسئولیتپذیری (accountability) و پاسخگویی حاکمیت در تضاد کامل باشد.
یک فعال سیاسی با بیان اینکه حاکمیت از زمان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در حال حرکت به سمت حذف تدریجی تفکرات تندورها از حوزه تصمیمسازی و تصمیمگیری است، گفت: بخش قابل توجهی از مردم ایران نگاهی مثبت به مذاکرات دارند و داشتند و از شرایط ناراضی بودند و هستند و اگر تفکر جلیلی را دنبال میکردیم و مذاکرات انجام نمیشد، مطمئناً بخشی از این مردم که اکنون پشت کشور و نظام ایستادهاند، بعد از جنگ حق را به ما نمیدادند.
«سوت و کف و پایکوبیشان به خاطر آمدن لاریجانی نبود، از کینهای بود که نسبت به جلیلی داشتند و دنبال این بودند که با آمدن لاریجانی، جلیلی برود ولی با ماندگاری جلیلی بدجوری لب و لوچهشان جمع شده و سنگ روی یخ شدهاند! »
یک روزنامه اصولگرا با تأکید بر اینکه «قرار نیست خدمات تأثیرگذار سعید جلیلی در شورای امنیت ملی تمام شود»، نوشت: «برخی افراطیون ورشکسته وانمود میکردند که لازمه آمدن لاریجانی، حذف جلیلی از شورا است، اما این فضاسازی هم با انتشار خبر "تشکیل معاونتی جدید و رفتن آقای احمدیان از شورا به دولت"، ابطال شده است.»
با توقف تولید و پخش قسمت دوم برنامه «ماجرای جنگ» با حضور سیدعباس عراقچی، پرسشهایی درباره نقش مدیران صداوسیما و ملاحظات شورای عالی امنیت ملی مطرح شده است؛ تا جایی که برخی روایتها روی ردگیری وابستگیهای مدیریتی به سعید جلیلی متمرکز شدهاند.
افشاگری علی اکبر صالحی درباره جلیلی را میخوانید. صالحی گفت: جلیلی پس از صدور قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران در شورای امنیت، می گفت این قطعنامه خیلی مهم نیست. جلیلی نظرش این بود که ما روی بند ۴۱ فصل هفت هستیم و مهم نیست اما به گفته دکتر ظریف، اینگونه نبود، چرا که در بند ۴۲ […]
دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در عمان - و آن گونه که صدا و سیما هزار بار تکرار کرده؛ مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا در عمان -شنبه ۲۳ فروردین برگزار شد. اما اگر مذاکره به سبک جلیلی جلو میرفت چه میشد؟
اخیراً فیلمی بازنشر شده که آقای جلیلی برای توجیه آقای رئیسی میگوید که: «هر یک میلیون تن تولیدات پتروشیمی ۲۰۰هزار شغل ایجاد میکند!» و مفاد آن موجب مضحکه کارشناسان شد، تمام اطلاعات این ویدئو مبتنی بر اطلاعات نادرست و مخدوش و غیرعقلانی است و البته اطلاعات آنان در همه زمینهها از همین نوع است.
یک روزنامه اصلاحطلب نوشت: جلیلی شخص خودش اهمیت خاصی نداشته. در دورهای به دلیل اینکه در سایه احمدینژاد قرار گرفت، مطرح شد و پس از آن نیز به نظر میرسد صرفاً در نقش یک بالانسر در فضای سیاسی باقی ماند.
مردان سعید جلیلی در چه نهادهایی در خدمت او هستند و چرا حضور آنها در این نهادها می تواند برای جریان سیاسی جلیلی سرنوشتساز باشد؟ آیا دولت سایه او امروز کمتر از یک دولت واقعی پیاده نظام و نیرو در بخش های مختلف به خود اختصاص داده است؟