به نظر میرسد کاپیتالیسم از اصول اولیه خود دور شده و دستاوردهای حاصل از آن به خطر افتاده است. تمایل سیاستمداران غربی به مداخله در اقتصاد، وضع مقررات و هزینهکرد بیشتر برای راضی کردن همه ذینفعان، منجر به جان گرفتن پدیده «دولت بزرگ» شده است. این روند با باور بنیادی کاپیتالیسم یعنی کاهش حضور دولت برای فراهم کردن فضا برای آزادی و خلاقیت فردی، در تضاد بوده و پایههای این نظام فکری را لرزان کرده است. بزرگ شدن دولت با ناکارآمد کردن کاپیتالیسم مدرن، نه تنها ناامیدی مردم را التیام نمیبخشد، بلکه آن را تشدید میکند.
گرچه تمام نظام های اقتصادی به دنبال ارتقای رفاه اجتماعی هستند، اما نهتنها در مسیرهای گوناگونی برای رسیدن به این هدف حرکت میکنند، بلکه حتی درک و تعریف متفاوتی از رفاه ارائه میدهند.
با مطرح شدن ایده سرمایه داری نظارتی از سوی شوشانو زوبوف و آشنا شدن جهانیان نسبت به کارکرد اطلاعاتی برخی شبکه های اجتماعی و موتورهای جستجو مانند اینستاگرام و گوگل، مبنی بر جمع آوری دیتا و تحلیل آن برای برنامه ریزی و شناخت جوامع، نگرانی های سلطه گری بر پایه اطلاعات شدت گرفت. حال این سوال مطرح است که سرمایه داری نظارتی با هوش مصنوعی اتفاق میافتد؟