پس از تشدید تحریمها، بروز بحران مدیریت زیرساختهای نفتی و نبود سرمایهگذاری در صنعت نفت، سرانجام مسئولان به ته کشیدن منابع نفتی، در چهارمین کشور دارنده ذخایر نفت جهان اعتراف کردند. موضوعی که مستقیما به دلیل نوع مدیریت این منابع و البته سیاستگذاریهای کلان کشور در ابعاد داخلی و بینالمللی رقم خورده است.
به دنبال روی کار آمدن دونالد ترامپ و مواجهه دوباره ایران با افزایش تحریمها، موضوع کاهش مشتریان نفتی نیز دوباره بر سر زبانها افتاده است. در تازهترین اقدام، یکی از پالایشگاههای مستقل چینی، نفت آفریقا را جایگزین نفت ایران کرده است.
به دنبال کاهش صادرات و نگرانی در مورد تنشهای خاورمیانه که میتواند به اختلال در عرضه نفت منجر شود، تخفیفهای نفتی ایران به چین به کمترین میزان در ۵ سال گذشته رسید؛ این موضوع را تاجران به خبرگزاری رویترز گفتهاند.
تحریمهای نفتی علیه ایران پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل تشدید شدند. تحریمهایی که گرچه برخی مسئولان و حتی کارشناسان آن را نمادین یا فرمالیته میدانند، اما باز هم گره سفره مردم را تنگتر خواهند کرد.
اگر نگاه دقیقتری به کودتای ۲۸ مرداد داشته باشیم، این کودتا یک مسئله سیاسی نبود بلکه هدف اصلی مسائل اقتصادی و نفت ایران بود. نفتی که آمریکا و بریتانیا دنبال آن بودند.
یک کارشناس انرژی گفت: قراردادهایی که ایران با روسیه دارد حرف تازهای برای نفت ایران ندارد، دلیل این مدعا اینکه قراردادهایی که روسها با عربستان و امارات منعقد کردهاند، همچنین مواضع مسکو و پکن نسبت به جزایر سهگانه در قبال امتیازاتی بوده که امارات به روس و چینیها داده است. بنابراین این دو کشور با اعراب روابط استراتژیک و عمیقی دارند و روسها علیرغم ارتباطات و کمکهایی که ایران به این کشور کرد با امارات و اعراب همصدا شد.
یک کارشناس حوزه انرژی گفت: تا ۵۰ درصد میتوان از اتلاف انرژی در کشور جلوگیری کرد و این موضوع ضمن حفظ منابع ارزشمند موجب افزایش درآمدهای حاصل از انرژی در کشور خواهد شد.
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با اشاره به در دستور کار بودن پروژه توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی گفت: با نگاه به شعار «ما میتوانیم» تولید این فاز نفتی به ۵۶ میلیون متر مکعب هم خواهد رسید.