موافقان و مخالفان رتبهبندی شرکتهای مجاز فروش طلا در فضای مجازی چه گفتند؟
در این گزارش در گفت و گویی با کارشناسان بازار سرمایه به باید و نباید های رتبهبندی شرکتهای مجاز فروش طلا در فضای مجازی پرداخته شده است .
چند روز پیش امین کلاهدوز، رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیک وزارت صمت خبر داد که تا دو هفته آینده فهرست شرکتهای مجاز فروش طلا در فضای مجازی و البته رتبهبندی آنها اعلام میشود. گفته میشود هدف رتبهبندی این شرکتها تسهیل انتخاب مردم برای خرید طلا بوده است. این در حالی است که فعالان حوزه طلا و صاحبان شرکتهای مجاز فروش طلا در فضای مجازی انتقادات بسیاری به اجرای این طرح دارند. به گفته آنان این رتبهبندی از پیش به کسب و کارها اعلام نشده بود و حتی پارامترهای دقیقی هم برای آن تعیین نشده است. بنابراین اعلام فهرست رتبهبندی در چنین شرایطی نه تنها راهگشا نیست که نتیجهای هم جز انحصار و امتیاز برای عدهای خاص به دنبال ندارد.
رتبهبندی منجر به بیاعتمادی میشود
محسن ابوالفتحی، مدیرعامل طلاین، با کلیات طرح رتبهبندی مخالفت کرده و بر لزوم شفافیت و عدالت در اجرای آن تأکید دارد. او به اقتصادآنلاین میگوید: «رتبهبندی کسب و کارها اگر به درستی طراحی و اجرا نشود، نه تنها کمکی به بازار نمیکند، بلکه میتواند به انحصار و بیاعتمادی منجر شود. تجربه ستارههای اینماد نشان داده که چنین رتبهبندیهایی پس از مدتی کارایی خود را از دست میدهند و عملاً بیمعنی میشوند. در ابتدا این طرح ممکن است به کسب و کارها آسیب بزند و حتی باعث نگرانی کاربران شود، زیرا برخی از پلتفرمها ممکن است با استفاده از رانت یا روابط، رتبههای بالاتری کسب کنند.
یکی از ایرادات اساسی دیگر این است که این رتبهبندی تا بهحال مگر اعمال شده و اثربخشی آن محرز شده؟ تجربه ما میگوید در نهایت بسیاری از کاربران ترجیح میدهند بر اساس تجربه شخصی و بازخوردهای واقعی، بهترین خدمات را انتخاب کنند.
اگر قرار است الزاماتی برای کسبوکارها تعیین شود، باید این الزامات در قالب ضوابط شفاف و علمی اعلام و مصوب شوند. باقی مسائل بهتر است به نهادهای مستقل یا حتی شرکتهای خصوصی یا انجمنهای صنفی تخصصی مرتبط سپرده شود. متاسفانه تعیین خطمشیهای اجباری برای کسب و کارها معمولاً آنها را از رسالت اصلیشان دور میکند و به جای کمک به مشتریان، به مانعی برای توسعه خدمات تبدیل میشود.
از سوی دیگر، چنین رتبهبندیای ممکن است موانعی جدی برای ورود کسب و کارهای کوچکتر ایجاد کند. رقابت در شرایطی که معیارهای رتبهبندی شفاف نباشد، به سود پلتفرمهای بزرگتر تمام خواهد شد و عملاً استارتاپها و کسبوکارهای نوپا از میدان خارج میشوند. این نگرانی نیز وجود دارد که این طرح به نوعی "اینماد دوم" تبدیل شود؛ سازوکاری که خود همواره با نقدهای جدی در مورد شفافیت و تأثیرگذاری مواجه بوده است.
البته ما از مرکز توسعه تجارت الکترونیکی برای ساماندهی امور مربوط به کسب و کارهای اینترنتی تشکر میکنیم و امیدواریم این ارتباط همچنان در راستای هموار کردن مسیر پیش برود. اما در نهایت اگر هم این رتبهبندی اجرایی شود، ضروری است معیارها کاملاً شفاف، علمی و قابلاندازهگیری باشند. استفاده از چکلیستهایی با گزینههای مبهم یا کیفی نه تنها فاقد استاندارد علمی است، بلکه قابلیت ارزیابی دقیق را نیز ندارد. علاوه بر این، مکانیزمهایی برای بازبینی دورهای و ارائه فرصت اعتراض به کسب و کارها باید پیشبینی شود تا عدالت و اعتماد در این فرآیند به طور کامل برقرار گردد.»
در یکقدمی انحصار
دانیال حمیدی مطلق، از فعالان حوزه طلا و مدیرعامل بازر، میگوید با کلیت رتبهبندی موافق است چرا که میتواند به انتخاب بهتر مردم کمک کند اما نسبت به پارامترهایی که برای این رتبهبندی در نظر گرفته شده، ابهامات و انتقادات بسیاری وجود دارد. او توضیح میدهد: «آیتمهایی که برای رتبهبندی در نظر گرفته شده طبیعتا در طول فعالیت کسب و کار تغییر میکند و پیش از هر چیزی لازم است امکان تجدیدنظر در رتبهبندی را در نظر گرفت، تا آنجا که رصد به صورت هر سه ماه یکبار صورت بگیرد تا امتیازدهی به روز و براساس تغییرات شکل گرفته باشد. ضمن اینکه اگر قرار است این اتفاق بیفتد باید توجه شود که تمامی پارامترهایی که قرار است برای رتبهبندی مدنظر قرار بگیرد، به صورت معدلگیری دیده شود چون پارامترها نسبی هستند. اما منظور از معدلگیری چیست؟ برای مثال فرض کنید یک پلتفرم طلا عموما عدم رفع تعهد داشته باشد، به این معنا که از هر حجمی از طلا که فروخته بخش کمی را به سمت مردم گسیل کرده و مابقی را طبق قانون در بانک قرار داده است. حالا نهایتا ادعا میکند این موضوع که مردم بخش زیادی از طلای خریداری شده را از من درخواست نکردهاند به علت اعتمادشان به من است. در حالی که این مغالطه است. تا زمانی که طلا مولد نشده اولویت آن است که در تحویل سهولت ایجاد شود، بنابراین این کسب و کار با ادعایی که کرده در اصل نقطه ضعفش را نقطه قوت جلوه داده است».
او مثال دیگری هم میآورد و ادامه میدهد:« فرض کنید تعداد کاربران به عنوان یک شاخص معرفی شده برای سنجش رتبهبندی؛ در حالی که این میتواند اصلا شاخص خوبی برای سنجش امتیاز آن پلتفرم نباشد چون به راحتی میتوان با حجم عظیمی از سرمایه برای تبلیغات کاربران بسیاری جذب کرد. در واقع تعداد کاربران بالا لزوما نشان دهنده بالا بودن تعداد کاربران فعال و معتمد به آن کسب و کار نیست که حاصل تلاش و جلب و اعتماد باشد. بنابراین لازم است تمام این پارامترها با یک منطق قابل اتکا بررسی شود و نهایتا از تمام آنان معدلگیری کرد. چون فرضا یک شرکت که سالیان سال است مشغول است به واسطه سالهایی که کار کرده در سامانه مودیان ثبت نام کرده، عملیات مالی داشته، حسابرسی شده است و...درحالی که یک شرکت نوپا هنوز هیچ یک از این کارها را نکرده پس نمیتوان هر یک از این موارد را یک پارامتر برای رتبهبندی در نظر گرفت چرا که در آن صورت شرکتهای نوپا هیچ امتیازی کسب نمیکنند و با این کار برای کسبوکارهای قدیمی با تعداد کاربران بالاتر یک انحصار ایجاد میشود.»
حمیدیمطلق معتقد است زمانی میتوان رتبهبندی درستی انجام داد که علاوه بر پارامترهای مثبت، نکات منفی هم به شکل منطقی مدنظر قرار بگیرد و در نهایت با میانگینگیری از تمام این موارد بتوان به نتیجهای نزدیک به واقعیت رسید. این فعال صنف طلا نهایتا نیز تاکید میکند:« مهمترین نکته به نظر من باید بحث رفع تعهد باشد چون اصلا هدف از تمام این کارها این است که اعتمادسنجی صورت بگیرد برای بهبود انتخاب مردم».
رتبهبندی نباید تبعیض ایجاد کند
علیرضا عیوضی، دیگر فعال بازار طلا و مدیرعامل گلدیکا نیز با کلیت مسئله رتبهبندی موافق است و اعتقاد دارد که رتبهبندی میتواند سودمند باشد، مشروط به اینکه پارامترهای عادلانهای برای آن در نظر گرفته شود. او میگوید: «عادلانه بودن شاخصها به شدت اهمیت دارد؛ مثلا این که میزان طلای تعهدی را به عنوان یک شاخص برای رتبهبندی در نظر بگیریم واقعا درست نیست چرا که اصلا لزومی ندارد کسی که تعهد بیشتری دارد لزوما کسب و کار متعهدتری هم داشته باشد. در مقابل به نظر من سابقه کسب و کار و مواردی اینچنینی پارامتر مهمتری است.
علاوه بر این، این مسئله که تعهداتش را در مدتی که کسب و کار را داشته به خوبی انجام داده یا خیر هم اهمیت زیادی دارد. مثلا ممکن است کسب و کاری سه، چهار ساله فرضا یک تن طلا در تمام مدت فعالیتش فروخته باشد و 90 درصد از این طلای فروخته شده را تحویل داده باشد و مجدد خریداری کرده باشد، در مقابل کسب و کار دیگری با یک سال فعالیت مثلا 500 کیلوگرم طلا فروخته باشد، و به واسطه اینکه شرایطش را طوری فراهم کرده که مشتریانش دوباره طلا را به او نفروشند، الان 300 ،400 کیلوگرم تعهد تحویل طلا داشته باشد. بنابراین این که تعهد تحویل یک کسب و کار از دیگری کمتر است لزوما به این معنا نیست که دومی معتبرتر است چون اولی دوبرابر دومی فروش داشته و مدت زمان بیشتری هم هست که فعالیت میکند».
او همچنین عنوان میکند که تعداد پارامترهایی که برای رتبهبندی درنظر گرفته میشود نباید زیاد باشد. به صورتی که نهایتا کسب و کارها در دو سطح رتبهبندی شوند و تبعیض چندانی بینشان وجود نداشته باشد. او ادامه میدهد:« دو سطح کافی است و به نظرم نیازی نیست رتبهبندی ریز و مثلا 20 سطحی باشد. فقط همین که مخاطب بداند دسته اول تا به حال تخلفی نداشتهاند و تعهداتشان را تحویل دادهاند و... و دسته دوم هم دستهای هستند که برخی تخلفات را داشتهاند ولی دارای مجوز هستند، مابقی هم کسب و کارهای بدون مجوز و بیاعتبار هستند، کافی است و به نظرم طرح را به هدفش میرساند»
در چند وقت اخیر تصمیمگیری دربارهی بازار خرید و فروش طلای آنلاین نگرانیهای زیادی را برای سرمایهگذاران و فعالان این حوزه ایجاد کرده است. به ویژه اینکه مردم در این سالها به دلیل بحرانهای اقتصادی و وضعیت ناپایدار ارزش پول ملی چارهای جز سرمایهگذاری در این بازار ندارند. اما تصمیمگیریهای نسنجیده برای ایجاد انحصار در این بازار میتواند به اعتماد عمومی ضربه زده و فعالان بازار را هم سرخورده کند.
نظرات