موضوعات داغ: # قیمت طلا # مجلس شورای اسلامی # انرژی تجدید پذیر # قیمت مصالح # قیمت مصالح ساختمانی # پیش بینی بازارها # تراکتور # بورس کالای ایران
عبداله باباخانی، کارشناس انرژی، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

برآورد کسری روزانه گاز حدود ۶۱۰ میلیون مترمکعب است

اگر پروژه فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی جرا نشود، این میدان گازی در یکی‌دو سال آینده وارد فاز از دست دادن بخشی از تولید سالانه می‌شود
برآورد کسری روزانه گاز حدود ۶۱۰ میلیون مترمکعب است
عبداله باباخانی، کارشناس انرژی، عنوان کرد: با توجه به محدودیت عرضه، برآورد می‌شود سهم گاز صنایع سنگین حدود ۵۰ درصد، نیروگاه‌ها حدود ۷۰ درصد و تزریق به مخازن نفتی نزدیک به ۱۰۰ درصد کاهش یافته باشد. بر این مبنا، کسری روزانه گاز اکنون در حدود ۶۱۰ میلیون مترمکعب برآورد می‌شود.

به گزارش تجارت نیوز، با شروع فصل سرما بار دیگر مساله ناترازی گاز مطرح شده است. سعید توکلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، روز 27 آذر در یک برنامه تلویزیونی گفت: «اگر میزان مصرف گاز از ۴۳۵ میلیون متر مکعب در بخش خانگی و تجاری و صنایع جزء افزایش داشته باشد مجبور هستیم محدودیت اعمال کنیم. روز گذشته ۶۲۵ میلیون متر مکعب از سبد ۸۵۰ میلیونی را در بخش خانگی و تجاری و صنایع جزء‌ مصرف کردیم.»

این در حالی است که مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در مرداد 1404 عنوان کرده بود «زمستان گذشته کشور با ناترازی ۳۵۰ میلیون مترمکعبی گاز روبه‌رو بوده است».

اما اکنون روایت‌ها آمار و ارقام متفاوتی را ارائه می‌کنند. میزان مصرف خانگی، تجاری، صنایع و نیروگاه‌ها افزایش یافته و به نظر می‌رسد که با توجه به افزایش نیافتن تولید، میزان ناترازی گاز امسال افزایش یافته است. یکی از شواهد برای این موضوع، افزایش محدودیت‌های گازی برای صنایع انرژی‌بر از جمله فولاد، پتروشیمی و سیمان است.

باید دید وضعیت ناترازی امسال چگونه است و دلیل اصلی ناترازی گاز چیست؟

در همین زمینه تجارت‌نیوز با عبداله باباخانی، کارشناس انرژی، گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

***

میزان گاز تزریقی به شبکه حدود ۸۳۵ میلیون مترمکعب در روز است / مصرف بخش خانگی، تجاری و صنایع کوچک به‌طور میانگین روزانه حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب برآورد می‌شود

*میزان ناترازی گاز برای امسال چقدر برآورد می‌شود؟ پارسال میزان ناترازی حدود ۳۵۰ میلیون مترمکعب عنوان شده بود، اما با توجه به شرایط امسال آیا این عدد افزایش یافته است؟

بر اساس اعلام شرکت گاز، میزان گاز تزریقی به شبکه حدود ۸۳۵ میلیون مترمکعب در روز است. در همین بازه، مصرف بخش خانگی، تجاری و صنایع کوچک به‌طور میانگین روزانه حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب برآورد می‌شود. همچنین نیاز نیروگاه‌ها حدود ۳۲۰ میلیون مترمکعب در روز است و نیاز صنایع سنگین (فولاد، پتروشیمی، سیمان و…) حدود ۱۹۰ میلیون مترمکعب در روز برآورد می‌شود. از سوی دیگر، نیاز برآوردی تزریق گاز به مخازن نفتی برای جلوگیری از افت تولید حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز است.

برآورد می‌شود سهم گاز صنایع سنگین حدود ۵۰ درصد، نیروگاه‌ها حدود ۷۰ درصد و تزریق به مخازن نفتی نزدیک به ۱۰۰ درصد کاهش یافته باشد

اگر بخواهیم با آمار ریاضی به کسری گاز در بخش‌های مختلف اشاره کنیم، با توجه به محدودیت عرضه، برآورد می‌شود سهم گاز صنایع سنگین حدود ۵۰ درصد، نیروگاه‌ها حدود ۷۰ درصد و تزریق به مخازن نفتی نزدیک به ۱۰۰ درصد کاهش یافته باشد. بر این مبنا، کسری روزانه گاز اکنون در حدود ۶۱۰ میلیون مترمکعب برآورد می‌شود.

اثر ناترازی در کوتاه‌مدت، کاهش تولید، افزایش هزینه تمام‌شده، بدتر شدن رقابت‌پذیری و تورم سمت عرضه است

این موضوع دو اثر کوتاه‌مدت و بلندمدت دارد. اثر اقتصادی کوتاه‌مدت (هفته‌ها تا چند ماه) به شرح زیر است.

اثر اول مربوط به افت تولید صنعتی و صادرات غیرنفتی است. وقتی گفته می‎‌شود که گاز صنایع سنگین ۵۰ درصد افت کرده یعنی صنایع انرژی‌بر مثل فولاد، سیمان، آجر/کاشی، پالایش و برخی زنجیره‌های پتروشیمی یا ناچار به کاهش ظرفیت می‌شوند یا به سوخت مایع می‌روند. نتیجه‌ فوری آن کاهش تولید، افزایش هزینه تمام‌شده، بدتر شدن رقابت‌پذیری و فشار روی قیمت‌ها (تورم سمت عرضه) است. اگر بخشی از خوراک/سوخت صنایع با سوخت مایع جایگزین شود، به طور معمول با راندمان پایین‌تر، توقف‌های بیشتر، استهلاک بالاتر همراه است.

اثر دوم به شوک به برق مربوط می‌شود: یا خاموشی، یا سوزاندن سوخت مایع! با افت ۷۰ درصد گاز نیروگاه‌ها، اقتصاد دو هزینه می‌دهد: هزینه اول خاموشی/مدیریت بار افت تولید بنگاه‌ها، اختلال زنجیره تامین، کاهش بهره‌وری خدمات و SMEها و هزینه دوم جایگزینی با مازوت/گازوئیل هزینه فرصت ارزی (اگر امکان صادرات فرآورده/نفت باشد)، فشار به لجستیک سوخت‌رسانی، خرابی تجهیزات، آلودگی و هزینه‌های سلامت از هزینه‌های بیان‌شده هستند.

قطع تزریق گاز ضربه مستقیم به تولید و درآمد ارزی وارد می‌کند

اثر بعدی مربوط به نفت است. این بدان معناست که قطع تزریق ضربه مستقیم به تولید و درآمد ارزی وارد می‌کند. اگر تزریق به مخازن نفتی نزدیک ۱۰۰ درصد کم شده باشد، اثر آن می‌تواند خیلی سریع به صورت کاهش فشار مخزن، افت دبی چاه‌ها، افزایش آب‌دهی/گازدهی ناخواسته ظاهر شود. حتی اگر افت تولید نفت در هفته اول «خیلی محسوس» نباشد، در چند ماه می‌تواند خودش را به شکل کاهش ظرفیت پایدار و افزایش هزینه بهره‌برداری نشان دهد.

افزایش مصرف سوخت مایع در نیروگاه/صنعت به معنای هزینه پنهان بودجه‌ای و کاهش امکان صادرات یا افزایش نیاز به واردات برخی فرآورده‌ها در مقاطع حساس است

اثر بعدی اثر بودجه‌ای و ارزی (همان امروز) است. افزایش مصرف سوخت مایع در نیروگاه/صنعت به معنای هزینه پنهان بودجه‌ای و کاهش امکان صادرات یا افزایش نیاز به واردات برخی فرآورده‌ها در مقاطع حساس است. کاهش تولید صنایع صادراتی (به عنوان مثال برخی محصولات پتروشیمی/فلزات) به معنای فشار روی ارز و در ادامه افزایش ریسک تورمی است.

با کاهش تزریق گاز بخشی از نفتی که می‌توانست در طول عمر میدان تولید شود، برای همیشه از دسترس خارج می‌شود

اثر اقتصادی بلندمدت (یک تا چند سال) به شرح زیر است.

اولین اثر مربوط به تخریب ارزش مخازن نفتی و کاهش «بازیافت نهایی» است. قطع/بی‌ثباتی تزریق، فقط «تولید امسال» را نمی‌زند؛ می‌تواند بازیافت نهایی را پایین بیاورد. یعنی بخشی از نفتی که می‌توانست در طول عمر میدان تولید شود، برای همیشه از دسترس خارج می‌شود یا فقط با هزینه سرمایه‌ای بسیار بالاتر قابل برگشت است. این از جنس کاهش ثروت ملی است، نه فقط کاهش درآمد یک‌فصل.

سوخت مایع‌سوزی اجباری و سیکل‌های قطع‌و‌وصل، موجب استهلاک توربین/بویلر، افزایش خروج اضطراری و کاهش راندمان می‌شود

اثر دوم مربوط به فرسودگی و افت قابلیت اطمینان نیروگاه‌ها و شبکه است. سوخت مایع‌سوزی اجباری و سیکل‌های قطع‌و‌وصل، موجب استهلاک توربین/بویلر، افزایش خروج اضطراری و کاهش راندمان می‌شود و همچنین سرمایه‌گذاری‌های بعدی را به سمت «جبران خرابی» و نه توسعه بهره‌وری می‌برد.

قفل‌شدن رشد صنعتی و کاهش اشتغال پایدار است از اثرات بلندمدت ناترازی گاز است

اثر بعدی مربوط به تغییر رفتار سرمایه‌گذار است. برای سرمایه‌گذار ریسک انرژی مساوی با ریسک سرمایه‌گذاری است. وقتی بنگاه مطمئن نیست گاز/برق پایدار دارد، یا سرمایه‌گذاری را عقب می‌اندازد یا به سمت مولدهای خودتأمین می‌رود (راندمان پایین‌تر، هزینه بالاتر) یا تولید را به مناطق/کشورهای کم‌ریسک‌تر منتقل می‌کند. نتیجه این موضوع قفل‌شدن رشد صنعتی و کاهش اشتغال پایدار است.

جایگزینی ساختاری گاز با سوخت‌های سنگین، هزینه‌های سلامت و محیط‌زیست را بالا می‌برد

اثر بعدی مربوط به قفل‌شدن در یک مسیر آلاینده و پرهزینه است. جایگزینی ساختاری گاز با سوخت‌های سنگین، هزینه‌های سلامت و محیط‌زیست را بالا می‌برد و در بلندمدت، حتی اگر گاز بعداً تامین شود، بخشی از صنعت/برق به لحاظ فنی و مالی آسیب‌دیده و بازگشت‌پذیری کامل ندارد.

هرچه هوا سردتر، تقاضای خانگی جهشی‌تر و اولین قربانی هم به طور معمول صنعت/نیروگاه/صادرات است

*دلیل اصلی افزایش ناترازی گاز با توجه به ذخایر بالای گاز در کشور چیست؟ آیا مساله افت فشار پارس جنوبی و عدم اجرای پروژه‌های فشارافزایی از علل اصلی افزایش ناترازی است یا وزن مساله بهینه‌نبودن مصرف گاز در بخش خانگی، نیروگاهی یا صنایع در افزایش ناترازی بالاتر است؟

علت اصلی ناترازی ترکیبی از «مصرف» و «عرضه» است، اما وزن‌ها در زمان‌های مختلف فرق می‌کند. در زمستان و پیک مصرف، کفه «مصرف» سنگین‌تر است. طبق اعلام رسمی شانا، بخش خانگی/تجاری در الگوی مصرف زمستانی می‌تواند تا ۷۲ درصد و حتی تا ۸۰ درصد از کل مصرف گاز را به خود اختصاص دهد.  بنابراین در بحران‌های زمستانی، «ناترازی» بیشتر شبیه یک مساله پیک‌سایی است. هرچه هوا سردتر، تقاضای خانگی جهشی‌تر و اولین قربانی هم به طور معمول صنعت/نیروگاه/صادرات است. (همین منطق است که هر سال بحث سوخت مایع نیروگاه‌ها را بالا می‌آورد.)

اگر پروژه فشارافزایی/کمپرسور اجرا نشود، میدان گازی پارس جنوبی در یکی‌دو سال آینده وارد فاز از دست دادن بخشی از تولید سالانه می‌شود

در افق دو تا پنج ساله، کفه «عرضه» یعنی مساله افت فشار پارس جنوبی هم به‌سرعت سنگین می‌شود. پارس جنوبی به‌تنهایی بیش از ۷۰ درصد گاز کشور را تامین می‌کند؛ یعنی کوچک‌ترین لغزش تولید در این میدان، اثر ملی دارد. وزیر نفت صراحتاً هشدار داده که اگر پروژه فشارافزایی/کمپرسور اجرا نشود، میدان در یکی‌دو سال آینده وارد فاز از دست دادن بخشی از تولید سالانه می‌شود. هم‌زمان گزارش‌های داخلی از کندی/ابهام در اجرای فشارافزایی هم خبر می‌دهند.

افت فشار پارس جنوبی و تاخیر فشارافزایی «علت اصلی تشدید کسری در آینده نزدیک» است / علت اصلی کسری فعلی زمستانی بیشتر «الگوی مصرف و پیک خانگی/تجاری» است

جمع‌بندی آن است که افت فشار پارس جنوبی و تاخیر فشارافزایی «علت اصلی تشدید کسری در آینده نزدیک» است، اما علت اصلی کسری فعلی زمستانی بیشتر «الگوی مصرف و پیک خانگی/تجاری» است.

در میان‌مدت (چند سال آینده)، اگر فشارافزایی پارس جنوبی به‌موقع اجرا نشود، افت فشار می‌تواند به عامل تعیین‌کننده تبدیل شود و ناترازی را از «فصلی» به «ساختاری» هل بدهد. اما چرا ذخایر بالا کمک نمی‌کند؟ سه گلوگاه کلاسیک وجود دارد.

  1. پیک زمستانی + طراحی اشتباه سبد انرژی و ناکارایی مصرف (ساختمان، گرمایش، موتورخانه‌ها، شدت مصرف انرژی).
  2.  وابستگی شدید به یک میدان (پارس جنوبی) و ریسک افت فشار.
  3.  ذخیره‌سازی گاز بسیار پایین: گزارش‌های پژوهشی داخل کشور نسبت ظرفیت ذخیره‌سازی به مصرف را حدود ۱.۴ درصد ذکر می‌کنند درحالی‌که متوسط جهانی حدود ۱۱ درصد است؛ یعنی ابزار اصلی مدیریت پیک را کم داریم.

پاسخ مستقیم به سوال درباره «وزن» عوامل آن است که در کوتاه‌مدت (زمستان/پیک)، وزن غالب با مصرف خانگی/تجاری و ناکارایی مصرف است. در میان‌مدت (چند سال آینده)، اگر فشارافزایی پارس جنوبی به‌موقع اجرا نشود، افت فشار می‌تواند به عامل تعیین‌کننده تبدیل شود و ناترازی را از «فصلی» به «ساختاری» هل بدهد.

برای مطالعه بیشتر گزارش صنایع همواره نخستین قربانیان ناترازی گاز هستند! را در تجارت‌نیوز بخوانید.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی