موضوعات داغ: # قیمت سکه # قیمت طلا # قیمت دلار # پزشکیان # پیش بینی بازارها # آمریکا # بورس کالای ایران # ترامپ
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

رمزگشایی از ضیافت تاریخی ترامپ برای بن سلمان

بن سلمان درهای بهشت را به روی سرمایه‌گذاران آمریکایی باز کرد
رمزگشایی از ضیافت تاریخی ترامپ برای بن سلمان
همکاری امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی باید در مسیری موازی پیش برود تا بدین طریق نیازهای دفاعی مشروع ریاض بدون درگیر کردن اسرائیل محقق شود؛ از همین رو پیمان دفاعی مورد بحث می‌تواند بازدارندگی منطقه‌ای را متحول کرده و بازتعریف نماید.

به گزارش تجارت نیوز، سفر محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به کاخ سفید بعد از گذشت هفت سال، رخدادی فراتر از دیدار یا ضیافتی تشریفاتی است. این اجلاس نتیجه هماهنگی‌ها میان چهره‌های رده بالای دو بازیگر است و با تصویب قطعنامه ترامپ در ارتباط با آینده غزه هم‌زمانی دارد.

با این همه به گفته برخی از ناظران، اقتصاد و تعاملات تجاری در کانون اصلی رایزنی‌های ولیعهد و ترامپ قرار دارد، به‌ویژه آن که پیش از سفر ولیعهد، خالد بن‌سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری و رهبران صندوق‌های ثروت ملی عربستان سعودی رایزنی‌هایی جدی داشتند. با این حال، فعلا تعاملات اقتصادی دو بازیگر در حاشیه قرار گرفته و امضای قراردادها و ضیافت‌های مجلل عناوین اصلی رسانه‌ها شدند.

حال سوال اینجا است، آیا واشنگتن و ریاض می‌توانند بدون به خطر انداختن اصول اساسی‌شان که می‌تواند خاورمیانه را بی‌ثبات کند، همکاری استراتژیک‌شان را تعمیق بخشند؟

وقتی وزن امنیت بیش از میراث‌سازی ترامپ است

دستور کار دوجانبه باید بر دو واقعیت غیرقابل مذاکره استوار باشد. نخست، امنیت منطقه‌ای عربستان سعودی باید جدا از مقوله عادی‌سازی روابط با اسرائیل تعریف شود. به عبارتی دیگر، در حالی که دولت ترامپ بر روابط عربستان سعودی و اسرائیل به عنوان میراث ریاست جمهوری‌اش متمرکز است، ریاض به درستی اصرار دارد که حق تعیین سرنوشت فلسطینیان، سنگ‌بنای صلح دائم در خاورمیانه است. موضع پادشاهی در این باره قاطع است؛ بدین معنا که به رسمیت شناختن تل‌آویو بدون طی مسیری ملموس برای تشکیل کشور فلسطین، زودهنگام و شایسته احترام است. فشار آوردن به محمد بن‌سلمان برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل به شکلی شتاب‌زده، خطر فروپاشی روابط ایالات متحده و عربستان سعودی و از بین رفتن اعتبار آمریکا در سراسر جهان عرب را به همراه دارد.

هم‌زمان، همکاری امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی باید در مسیری موازی پیش برود تا بدین طریق نیازهای دفاعی مشروع ریاض بدون درگیر کردن اسرائیل محقق شود؛ از همین رو پیمان دفاعی مورد بحث می‌تواند بازدارندگی منطقه‌ای را متحول کرده و بازتعریف نماید. در عین حال، حراست از عربستان سعودی در برابر تجاوزهای احتمالی در سطحی وسیع‌تر قابل تبیین است و به مانند ضمانتی قلمداد می‌شود که ایالات متحده در اختیار متحدانش قرار داده است. با این اوصاف هدف ریاض تحریک مسابقه تسلیحاتی نیست، بلکه ایجاد معماری امنیتی پایدار و منافع مشترک هر دو پایتخت است. این گزاره ممکن است شامل نهایی کردن قرارداد جنگنده‌های اف-۳۵ مورد انتظار باشد که ترامپ اخیرا پیش از سفر ولیعهد، آن را «در دست بررسی» قرار داد.

به نوشته فارین پالسی، آنچه برای احیای قدرت جهانی عربستان سعودی حیاتی است، کنسرت‌های پرشور و گالری‌های هنری نیست، بلکه استقرار استراتژیک سرمایه سعودی است. صندوق سرمایه‌گذاری عمومی این کشور، با بیش از یک تریلیون دلار دارایی، صدها میلیارد دلار را به مجموعه‌ای متنوع از بخش‌های مالی، سرگرمی، ورزشی، بازی، کشاورزی، نفت، گاز، آب و فناوری ایالات متحده تزریق کرده؛ از خرید زمین گلف LIV و استارت‌آپ‌های دفاعی هوش مصنوعی گرفته تا معاملات پرسود و چشمگیر با اپرای متروپولیتن، تنیس زنان و حتی بی‌ادب‌ترین و گستاخ‌ترین کمدین‌های آمریکایی. در حالی که بسیاری این خریدهای گزاف را نوعی بی‌اعتباری برای پادشاهی می‌دانند، اما باید گفت، این سرمایه‌گذاری‌ها به عنوان اهرم‌هایی برای نفوذ و کنترل اقتصاد ایالات متحده قلمداد می‌شوند.

در این میان آنچه استقرار سرمایه عربستان سعودی را در دسترس قرار داده، جایزه طلایی تحت عنوان تضمین امنیتی ایالات متحده و امتیاز فروش جت‌های جنگنده F-35 است که تا به امروز حق استفاده از آن‌ها در خاورمیانه فقط برای اسرائیل محفوظ بود. اما احتمالا ریاض به لطف توافق ابراهیم شاید بتواند هر دو گوی طلایی (تضمین‌های امنیتی و جنگده‌های اف- 35) را به دست آورد. در چنین چارچوبی چین طبیعتا به حاشیه رانده خواهد شد و ریاض از همان مصونیتی بهره خواهد برد که ایالات متحده تقدیم قطر کرد. به این معنا که پادشاهی به عنوان عضو غیر ناتو این امکان را به دست می‌آورد تا در صورت تجاوز احتمالی، از حمایت‌های نظامی بازیگری چون آمریکا بهره‌مند شود.

آزمونی استراتژیک برای آمریکا

در این میان، تحقق تنوع اقتصادی در عربستان سعودی، جایی که برنامه هسته‌ای غیرنظامی اش به عنوان رکن اصلی عمل می‌کند، حیاتی است. چشم‌انداز ۲۰۳۰ به گذار از وابستگی به نفت به اقتصاد دانش‌بنیان وابسته است.

در کنار این متغیر، پادشاهی خواهان دستیابی به سوخت هسته‌ای غیرنظامی است تا با توسل به آن بتواند برنامه‌هایش در حوزه برق و سایر انرژی‌ها را محقق سازد. با این حال، تحقق این گزاره مستلزم همکاری ایالات متحده در انتقال فناوری تحت نظارت پادمان‌های عدم اشاعه و در عین حال رسیدگی به تقاضای عربستان سعودی برای چرخه کامل سوخت اورانیوم است که شامل قابلیت‌های استخراج و غنی‌سازی داخلی می‌شود. در اینجا، منافع آمریکا در مقابله با رقبای استراتژیک باید با الزامات امنیت جهانی هم‌سو باشد. اگر این مشارکت عاقلانه مدیریت شود، می‌تواند به عنوان الگویی برای چگونگی حمایت قدرت‌های بزرگ از توسعه فن‌آوری متحدان‌شان بدون دامن‌زدن به خطرات اشاعه باشد.

واقعیت‌های نهفته در ضیافت کاخ سفید

نشست سرمایه‌گذاری ایالات متحده و عربستان سعودی که ۱۹ نوامبر در مرکز کندی برگزار می‌شود، باید رخدادی فراتر از عکس گرفتن‌های معمول باشد. در حالی که تعهد سرمایه‌گذاری مستقیم ریاض با اولویت‌بندی مجدد روبرو است، ترامپ به دنبال تعهدات ملموس در مورد برخی از معاملات انرژی، فناوری و زیرساخت‌ها خواهد بود که همچنان حیاتی هستند، اما راه‌اندازی پروژه‌های ملموس باید واقعیت‌هایی فراتر از «هماهنگی تجاری» را هدایت کند. حضور احتمالی لری فینک از بلک راک و جنسن هوانگ از انویدیا، نشان‌دهنده‌ی ریسک بالایی است که سرمایه‌داران واشنگتن حاضرند به جان بخرند؛ با این حال، موفقیت در این زمینه به همسو کردن جاه‌طلبی‌ها با امکان‌سنجی واقعیت‌های میدانی منوط است.

واشنگتن باید تشخیص دهد که ارزش استراتژیک ریاض نه در کنش‌های نمادین‌اش نسبت به اسرائیل، بلکه در ظرفیت این بازیگر برای پیشبرد تنش‌زدایی منطقه‌ای، تحول اقتصادی و ادغام فراگیر نهفته است. هم‌زمان با برگزاری نشست میان ولیعهد و رئیس‌جمهور آمریکا در دفتر بیضی‌شکل، جهان نه تنها به دنبال توافق‌نامه‌های امضا شده، بلکه نظاره‌گر چشم‌انداز روشنی در پس این تحولات نیز خواهد بود. قراردادهای F-35 در کنار تعهدات جهت سرمایه‌گذاری، معیار موفقیت یک اجلاس نیستند. در عوض، این نشست بر اساس اینکه آیا مسیری را به سوی امنیت، حاکمیت برای همه ترسیم می‌کند یا خیر، قضاوت خواهد شد و این تنها میراثی است که ارزش پیگیری دارد.

ترامپ اشتباه بایدن را تکرار نمی کند!

با این حال انتظار می‌رود بن‌سلمان با وعده سرمایه‌گذاری 600 میلیارد دلاری وارد خاک آمریکا شود و به عنوان بخشی از این مبادله، تضمین امنیتی مورد انتظارش را از واشنگتن مطالبه کند. این خواسته احتمالا از منظر شرکت‌هایی که از ولخرجی‌های پادشاهی سود می‌برند، معامله بزرگی است، اما برای مردم آمریکا که با هزینه‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند، همچنان یک معامله خام و پرخطر است. اما ساختار سیاسی آمریکا به‌ویژه در دوران ریاست بایدن خشم ریاض و ترکش‌های حاصل از آن را تجربه کرده، بعد از آن که بایدن به مدت دو سال ریسک از دست دادن عربستان سعودی به عنوان ارزشمندترین مشتری تسلیحاتی آمریکا در خلیج فارس را به جان خرید، پادشاهی مقابله به مثل کرد و با کاهش تولید نفت، برای ایالات متحده بحران‌ساز شد تا جایی که به دلیل افزایش قیمت بنزین پیش از انتخابات میان‌دوره‌ای ایالات متحده در سال ۲۰۲۲، دموکرات‌ها طعم تلخ بازی را که آغاز کردند، چشیدند. در ژوئیه ۲۰۲۲، بایدن با مشت‌های گره‌کرده‌ به عربستان سعودی بازگشت تا روابط خود با محمد بن‌سلمان را بهبود بخشد و از او بخواهد تا تولید نفت عربستان را افزایش دهد.

زمانی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به قدرت بازگشت، قدرت ولیعهد ترمیم شده بود اما احیا خیر. برخلاف بایدن، ترامپ در مورد ماهیت معاملاتی این رابطه که بر اساس هم‌سویی تجاری بنا شده، صریح و رک بوده و هست: حمایت نظامی ایالات متحده در ازای تعهدات سرمایه‌ای عربستان.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی