حافظ اسد پدر بشار اسد کیست؟ + بیوگرافی
میراث حافظ اسد بسیار پیچیده است. او در عرصه داخلی به عنوان یک دیکتاتور شناخته میشود که مخالفان خود را سرکوب کرد و بسیاری از شهروندان را به خاطر مخالفاتشان مورد آزار قرار داد.
حافظ اسد (1930–2000) یکی از شخصیتهای برجسته و مهم تاریخ معاصر سوریه بود که نقش قابل توجهی در تحولات سیاسی، اجتماعی، و نظامی کشور خود و منطقه ایفا کرد. او در 6 اکتبر 1930 در شهر قرداحه در سوریه به دنیا آمد و در یک خانواده علوی از اقلیت شیعه اسماعلیه رشد کرد. خانواده او از قبیلههای معروف علوی در شمال سوریه بودند، و این امر تأثیر زیادی در شکلگیری هویت سیاسی و اجتماعی او داشت.
پیشزمینه و آغاز فعالیتهای سیاسی
حافظ اسد تحصیلات اولیه خود را در سوریه به پایان رساند و سپس در مدرسه نظامی به تحصیل پرداخت. او در سال 1955 به عنوان افسر در نیروی هوایی سوریه وارد خدمت شد و در ادامه، در سال 1963، در پی کودتای نظامی که حزب بعث سوریه در آن نقشی اساسی داشت، وارد عرصه سیاست شد. این کودتا حزب بعث را در سوریه به قدرت رساند و حافظ اسد به عنوان یکی از اعضای برجسته این حزب در مسیر ترقی خود قدم گذاشت.
در سال 1966، حافظ اسد به سمت وزیر دفاع سوریه منصوب شد و با افزایش نفوذ خود در سیاست کشور، تأثیرگذاری زیادی بر حزب بعث پیدا کرد. در این دوران، او به تدریج به عنوان یکی از بزرگترین رهبران نظامی و سیاسی کشور مطرح شد.
کودتا و به قدرت رسیدن حافظ اسد
در 13 نوامبر 1970، حافظ اسد در پی یک کودتای نظامی که با همکاری اعضای وفادار خود در ارتش سوریه انجام داد، به قدرت رسید. او قدرت را از دولت رئیسجمهور نورالدین الاتاسی که توسط حزب بعث منصوب شده بود، تصرف کرد و خود را رئیسجمهور سوریه اعلام کرد. این اقدام حافظ اسد، به رغم مخالفتهایی که با آن وجود داشت، به او این امکان را داد که مدتها در رأس قدرت باقی بماند.
اسد پس از کودتا به تثبیت موقعیت خود پرداخت و حاکمیت حزب بعث را در سوریه تحکیم کرد. او همچنین برنامههای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی گستردهای را به اجرا گذاشت که در ظاهر به نفع مردم بود، اما در عمل هدف اصلی آنها حفظ و تقویت قدرت خود در سوریه بود.
سیاستهای داخلی و خارجی
حافظ اسد در طول دوران حکومت خود با استفاده از سیاستهای سرکوبگرانه و کنترل شدید بر رسانهها، احزاب سیاسی و فعالان مخالف، حکومت دیکتاتوری خود را مستحکم کرد. بسیاری از مخالفان سیاسی او از جمله اعضای حزب بعث، گروههای اسلامی و حتی برخی از اعضای ارتش، تحت سرکوب شدید قرار گرفتند. از جمله برجستهترین وقایع این دوران میتوان به سرکوب قیام اخوان المسلمین در شهر حمص و حماة در سال 1982 اشاره کرد که در آن هزاران نفر کشته شدند.
در سیاست خارجی، حافظ اسد تلاش کرد تا سوریه را به عنوان یکی از بازیگران اصلی در سیاست منطقهای معرفی کند. او سیاستهایی مستقل از قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی اتخاذ کرد و در عین حال روابط نزدیکی با کشورهای عربی و ایران برقرار نمود. اسد در جنگهای عربی-اسرائیلی نقش پررنگی داشت و در جنگ یوم کیپور (1973) علیه اسرائیل با مصر و سایر کشورهای عربی متحد شد. اما در عین حال، پس از شکستهای این جنگها، اسد به مذاکره با اسرائیل و برخی از قدرتهای غربی روی آورد.
حافظ اسد همچنین در جنگ لبنان (1975-1990) نقش مهمی ایفا کرد. سوریه در این جنگ دخالت مستقیم کرد و تا سال 2005 نیروهای خود را در لبنان نگه داشت، حتی پس از پایان جنگ نیز سوریه نفوذ زیادی در لبنان داشت.
اصلاحات اقتصادی و اجتماعی حافظ اسد
حافظ اسد به رغم سرکوب مخالفان داخلی، برخی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در سوریه انجام داد. او طرحهای مختلفی را برای توسعه صنعت، کشاورزی، و زیرساختها در کشور پیاده کرد و به نظر میرسید که سوریه در دورهای از رشد اقتصادی قرار گرفت. اما بسیاری از این اصلاحات بیشتر برای تثبیت قدرت سیاسی او و تأمین وفاداری طبقات مختلف به رژیم وی بود.
پایان دوران حکومت و میراث
حافظ اسد پس از بیش از 30 سال حکومت، در 10 ژوئن 2000 درگذشت. پس از مرگ او، پسرش، بشار اسد، که در آن زمان فرمانده ارتش سوریه بود، به عنوان جانشین او به ریاست جمهوری رسید. این انتقال قدرت بدون بحران عمدهای صورت گرفت و به نظر میرسید که تثبیت سلسله حکومتی اسد در سوریه ادامه خواهد یافت.
میراث حافظ اسد بسیار پیچیده است. او در عرصه داخلی به عنوان یک دیکتاتور شناخته میشود که مخالفان خود را سرکوب کرد و بسیاری از شهروندان را به خاطر مخالفاتشان مورد آزار قرار داد. در عین حال، او برای سوریه جایگاهی معتبر در سیاست منطقهای و بینالمللی به ارمغان آورد. سیاستهای او در قبال لبنان، فلسطین، و اسرائیل به شدت تأثیرگذار بود و حتی پس از مرگ او، تأثیرات این سیاستها همچنان در سیاستگذاریهای سوریه و منطقه مشاهده میشود.
حافظ اسد، با اینکه از حمایتهای داخلی بسیاری برخوردار بود، اما به دلیل سرکوب مخالفان، عدم دموکراسی، و نقض حقوق بشر، به شدت مورد انتقاد قرار دارد. با این حال، در تاریخ معاصر سوریه و خاورمیانه، او به عنوان یک شخصیت بزرگ و پیچیده باقی خواهد ماند که در کنار دستاوردهایش، مسئولیتهای سنگینی را نیز بر دوش خود دارد.
نظرات