روسوفیل ها بلایی سر سیاست خارجی آوردند که روسیه از توافق ایران و اروپا هم نگران است چه برسد به آمریکا
حشمتالله فلاحتپیشه تاکید کرد: متاسفانه روسوفیل ها بلایی سر سیاست خارجی ایران آورده اند که اگر در گذشته فقط روسیه به مناسبات ایران و آمریکا حساس بود الان به مناسبات ایران و اروپا هم حساس است. روس ها از توافق احتمالی ایران و اروپا بر سر اوکراین نگران خواهند بود.
طی روزهای اخیر معاونان وزیر خارجه ایران با همتایان تروئیکای اروپایی خود و همچنین انریکه مورا معاون مسئول سیاست خارجی اروپا دیدار و گفتگو کردند، گفتگوهایی از جنس هسته ای و رفع تخاصم. این مذاکرات که در ژنو انجام شد در ادامه گفتگوهایی بود که مهر ماه امسال به منظور ارزیابی شرایط و تبادل نظر در خصوص مجموعهای از موضوعات فیمابین ایران و سه کشور اروپایی در حاشیه مجمع عمومی ملل متحد در نیویورک برگزار شد.
انریکه مورا معاون دبیرکل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس در جمع بندی این دیدار نوشت که گفتوگوهای «صریحی» را در خصوص مساله هستهای، دخالت ادعایی ایران در جنگ اوکراین، تنشهای منطقهای و حقوق بشری داشته است و بر راه حل دیپلماتیک برای حل مساله هسته ای ایران تأکید کرد.
برای بررسی بیشتر این مذاکرات به سراغ حشمت الله فلاحت پیشه رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رفتیم و جویای تحلیل وی از این دیدار شدیم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
ارزیابی شما از گفتگوهای ایران با تروئیکای اروپایی چیست و آیا بنظر شما این گفتگو ها دستاوردی برای ما خواهد داشت؟
من معتقدم که مذاکرات اخیر یکی از انفعالی ترین مذاکرات تاریخ جمهوری اسلامی است.
چرا؟
چون هدف این مذاکرات رفع دغدغه های اروپا است نه حتی پرداختن به دغدغه های ایران. یعنی به عبارتی بعد از سلسله فرصت هایی که در ایران سوزانده شد و بعضا فرصت های احیای برجام که یکبار در سال آخر دولت روحانی فدای چالش داخل شد و سال اول مرحوم رئیسی نیز فدای منافع کشور روسیه شد و ایران فرصت های مختلف را از دست داد. الان ما می بینیم که اروپایی ها قطعنامه ای را عیله ایران صادر کردند که این قطعنامه می تواند ۶ ماه دیگر به مکانیسم ماشه منتهی شود. بنابراین مذاکراتی از شکل انفعال شکل گرفت که هدف آن رفع دغدغه های اروپا است.
اروپایی ها قبلا مهمترین دغدغهشان اوکراین بود ولی الان ما می بینیم که آقای انریکه مورا بعد از دیدار با طرف ایرانی یک فهرستی از ادعاها را مطرح کرده که اصلا قبلا برای اروپاییها مهم نبود. اگر طرفین از این مرحله بگذرند و برای ادامه مذاکرات توافق کنند معنای ان بازگشت به خوان اولی است که دوباره ایران می تواند برای اروپا مسائلی را مطرح کند.
اگر به آن مرحله بازگریدیم اولویت مسائل مطروحه کدام است؟
یکی از این مسائل مسئله هسته ای است، یعنی به عبارتی مسئله هسته ای به مسائل مختلف از جنگ اوکراین گرفته تا مسائل منطقه ای به شدت پیچیده شده است. همه این مسائل اگر دنبال شود در نهایت طرف اصلی آمریکا است. من معتقدم این یک سیاست نخ نما است که ایران بخواهد از اختلاف اروپا و آمریکا استفاده کند. چرا که دیگر نه اروپا و آمریکا چنین اجازه ای را می دهند و نه اینکه منافع ملی کشور چنین اجازه ای می دهد.
به عبارتی می توان بر این تصور بود که طرف اصلی مذاکرات آمریکا است؟
بله، واقعیت این است که در حال حاضر که ایران در حال مذاکره با اروپا است تا آمریکا از ابزار اروپا برای اجرای مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی استفاده نکند.
چنانچه مذاکرات ادامه پیدا کند آیا در دور بعدی طرف آمریکایی هم حضور خواهد داشت یا خیر؟
من معتقدم دور بعدی مذاکره شاید به دوران ترامپ بیفتد، موضع ترامپ در قبال نقش اروپا در برابر ایران مثل موضع بایدن نیست، ترامپ حداکثر جایگاهی را که برای این مذاکرات قائل باشد گرفتن یک گزارش از طرف های اروپایی است.
در این صورت آیا دیپلماسی پنهان و با واسطه در زمان ترامپ برای ما دستاوردی خواهد داشت؟
خیر، این نوع دیپلماسی در زمان ترامپ عملا نتیجه نمی دهد. ترامپ فقط در حد یک گزارش از آخرین مواضع طرف ها و بویژه طرف ایرانی به چنین مذاکراتی اعتنا میکند. بعد از آن هر چه هست بین ایران و آمریکا است، چه دیپلماسی باشد و چه چالش. طبیعتا ترامپ سعی می کند ساز و کار یک فشار حداکثری را روی میز بگذارد و متاسفانه خیلی از شرکت های چینی و روسی که ایرانی ها ادعای همکاری با آنها را داشتند از همین حالا به استقبال فشار حداکثری ترامپ رفته اند. ترامپ سعی می کند یک فشار حداکثری را اجرا کند و در عین حال هم همزمان سعی می کند طرفین را دعوت به مذاکره کنند.
یعنی ترامپ درصدد یک ارتباط مستقیم با ایران خواهد بود؟
ببینید ترامپ همان نقشی که برای اعضاء کابینه خود قائل است برای کشور های اروپایی هم قائل است و از آنها استفاده می کند که ایران را پای میز مذاکره بکشاند. من معتقدم ترامپ مثل دموکرات ها نیست و سعی بر این دارد که آنچه که می گذرد بین ایران و اروپا باشد و حتی اگر امکان توافقی صورت بگیرد حتما زمینه همکاری های اقتصادی بین ایران وآمریکا را نیز روی میز می گذارد. ترامپ هیچ معامله ای که به سود آمریکا نباشد را شروع نمی کند و بویژه اینکه مهم ترین فرصتی که در دولت ترامپ وجود دارد این است که ترامپ هزینه چالش های دیگر را نمی دهد. ترامپ می داند چالش با ایران بدون اینکه سودی برای آمریکا داشته باشد هزینه های زیادی برای آنها دارد.
موضع ترامپ در خصوص بحث هسته ای را چگونه ارزیابی می کنید؟
شاید ترامپ در موضوع هسته ای با یک موضع سخت پیشنهاد مذاکره به ایران دهد ولی بر خلاف دموکرات ها موضوع هسته ای و اختلافات اصلی با ایران را به همه مسائل دنیا ربط نمی دهد.
به بحث اصلی و مذاکرات ایران و اروپا برگردیم.
در این خصوص هم ایران و هم اروپا می دانند که چه جایگاهی در مذاکرات آینده دارند. ایران می داند که اروپایی ها اگر آمریکا نباشد نمی توانند هیچ نقش مثبتی در قبال ایران بازی کنند ولی اگر آنها برای نقش منفی با آمریکا همراه شوند آن موقع اروپایی ها نقش منفی را خوب بازی می کنند.
یعنی اروپایی ها الان دارند نقش پلیس خوب را برای ما بازی می کنند؟
نه نه، من می گویم اگر اوضاع بین ایران و آمریکا خراب شود اروپایی ها نقش منفی را خوب بازی می کنند. وقتی داستان بیرون رفتن آمریکا از برجام پیش آمد با اینکه اروپایی ها سمت ایران بودند ولی نتوانستند هیچ نقش مثبتی را بازی کنند و به عبارتی آنها نقش منفی را خوب بازی می کنند و الان که بحث مکانسیم ماشه را دارند و کل مذاکرات ایران بر سر این موضوع است آمده اند و همه ادعاهای طرح شده و طرح نشده را مطرح می کنند برای اینکه میز مذاکرات را یکجانبه علیه ایران بچینند. من معتقدم موضع قدرتی که اروپایی ها الان شکل داده اند با هدف حفظ جایگاه خودشان در معادلات زمان ترامپ است.
این مذاکرات تا چه حد از میزان تخاصم ایجاد شده بین ایران و اروپا خواهد کاست؟
اروپایی ها مسائل مختلفی را مطرح می کنند ولی من معتقدم مهم ترین دغدغه آنها در قبال ایران حتی دغدغه هسته ای هم نیست بلکه مهمترین دغدغه آنها دغدغه اوکراین است. کاری که از چند سال پیش ایران می توانست انجام دهد و مانع بزرگنمایی نقش ایران در جنگ اوکراین شود که متاسفانه مانند ده ها اشتباه در سیاست خارجی ایرانی ها اعتنایی به اخبار اغراق آمیزی که در مورد نقش ایران در جنگ اوکراین مطرح می شد. تمام اختلافاتی که آقای مورا در مورد ایران مطرح کرده تزئینی و با هدف فشار بر ایران است، مهمترین اختلاف آنها با ایران در مورد اوکراین است. اروپایی ها می دانند که اگر به سمت مکانیسم ماشه بروند و تا آن زمان چنگ اوکراین ادامه پیدا کرده باشد ممکن است ایران و روسیه به سمت شکل گیری یک بلوک نظامی بروند. اروپایی ها بیش از حتی بمب اتم از تقویت بلوک نظامی در اطراف روسیه هراس دارند.
ممکن است این بلوک نظامی ایران، روسیه، کره شمالی و حتی چین را هم شامل شود؟
همین، دغدغه اروپا این است که ترامپ معتقد است یا باید جنگ اوکراین پایان بپذیرد و یا کل هزینه های آن را اروپایی ها بپذیرند. ترامپ قطعا فشار اقتصادی بر چین را زیاد می کند و اروپایی ها نگران هستند که اگر مکانیسم ماشه را شکل دهند ایران به همراه روسیه، کره شمالی و حتی بازیگری مثل چین به سمت شکل دهی به یک بلوک نظامی بروند که آن موقع جنگ اوکران تبدیل به یک جنگ جهانی شود و به مصداق دو جنگ جهانی گذشته باز هم اروپا به محل این جنگ تبدیل شود. اروپایی ها می دانند اگر ایران و روسیه یک بلوک نظامی تشکیل دهند به دلایل مختلف ایران نقش بیشتری در تطهیر جنگ می تواند داشته باشد. این حداکثر منفی است که اروپایی ها می بینند.
راهکار برون رفت از این بحران چیست؟
بهتر و به سود دو طرف است که بجای طرح مسائل اختلافی دیگر بر سر موضوع اوکراین به نوعی تنش زدایی کنند و وارد فضای چالش نشوند. ایران باید بپذیرد که در چهار سال آینده تمام چالش های ایران یک طرف اصلی خواهد داشت و آن آمریکا است. یا باید به سمت مذاکره بروند یا این چالش کماکان ادامه پیدا کند. من معتقدم حتی ترامپ فعلا این اجازه را به نتانیاهو هم نداده که نقشی را در تنش با ایران بر عهده بگیرد.
برخی معتقدند ترامپ به نوعی درصدد تعامل با ایران است تا بتواند از این طریق برای دولت خود دستاوردسازی کند.
علاوه بر دستاورد ترامپ کسی است که ادعای اصلی اش عدم شروع هیچ جنگ و پایان دادن به جنگ های گذشته است. سیاست ترامپ دادن زمین و گرفتن زمان است، او به زلنسکی می گوید وی بخشی از زمین هایش را بدهد و زمان را بخرد. ترامپ معتقد است در شرایط غیر جنگی منافع بیشتر تامین می شود. منتهی اروپایی ها این را ادامه پیشروی روسیه می دانند و اوکراین نیز آن را یک شکست حیثیتی می داند و از همه مهم تر این است که همین حالا اروپایی ها با شکل گیری جریانات روسوفیلی در جاهایی مثل مولداوی، مجارستان و شرق اروپا مواجه هستند و معتقدند اگر به پوتین باجی داده شود پوتین را متوقف نمی کند و اروپا را به دوران جنگ سرد نزدیک تر خواهد کرد. ترامپ می گوید جنگ اوکراین برای دولت بایدن ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه داشته ولی کل اروپا یک سوم آمریکا هزینه کرده اند. ترامپ می گوید آمریکای زمان ترامپ هزینه ای نمی کند به همین دلیل است که من می گویم چالش اصلی اروپایی ها اوکراین است. ایران اگر در زمینه اوکراین رفع اختلاف کند اروپایی ها بر سر سایر مسائل می توانند حداقل به خوان اول با ایران بازگردند ولی متاسفانه روسوفیل ها بلایی سر سیاست خارجی ایران آورده اند که اگر در گذشته فقط روسیه به مناسبات ایران و آمریکا حساس بود الان به مناسبات ایران و اروپا هم حساس است. روس ها از توافق احتمالی ایران و اروپا بر سر اوکراین نگران خواهند بود. ایران باید در این موضوع خود را به صورت یک توازن بخش نشان دهد نه بعنوان یک مهره در دست کسانی که این توازن را ترک می کنند.
نظرات