به گزارش تجارت نیوز، تاثیر معدل پایههای ۱۱ و ۱۲ در کنکور، قطعی است؛ این گزاره از زبان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اگرچه برای کلانشهرنشینها خبر مثبتی است اما دو جریان را تحت تاثیر قرار میدهد؛ ابتدا دانشآموزانی که در مناطق نابرخوردار تحصیل میکنند و بعد مافیای کنکور را.
«هیچ معلم کنکور کاربلدی به خود زحمت نمیدهد به شهرستان ما سر بزند»، «عملا از میدان رقابت کنکور حذفمان کردهاند» و «تکلیف دانشآموزانی که امکان تحصیل در مدارس غیرانتفاعی و تیزهوشان را ندارند چیست؟»؛ اینها بخشی از دغدغههایی است که مخاطبان فرارو مطرح کردهاند؛ دغدغههایی که همزمان با اعلام قطعیت تاثیر معدل پایه یازدهم در کنکور، به نگرانیهای جدیتری برای داوطلبان کنکور سال آینده دامن زده. این نگرانیها زمانی عینیتر میشود که بدانیم بخش قابل توجهی از رتبههای برتر کنکور ۱۴۰۴ به دهکهای بالای جامعه تعلق دارد؛ بر اساس آمارها، ۶۱.۹ درصد رتبههای زیر سههزار در کنکور علوم ریاضی امسال در دهکهای ۹ و ۱۰ درآمدی قرار گرفته و حدود یکچهارم نفرات برتر کنکور ۱۴۰۴ نیز ساکن تهران بودهاند.
این در حالی است که اقتصاد کنونی ایران در مسیر روشنی قرار ندارد و چنین شرایطی میتواند بهراحتی بر روحیه دانشآموزان نابرخوردار اثر منفی بگذارد؛ آن هم در وضعیتی که این دانشآموزان اساسا در شرایطی برابر و عادلانه برای آمادگی کنکور قرار ندارند. با این وجود، در خصوص شرط معدل نکاتی وجود دارد که میتواند بخشی از این نگرانیها را کاهش دهد. در شرایطی که تمرکز قدرت در کنکور، مافیای آموزشی را فربهتر میکند، توزیع این قدرت ممکن است مسیر روشنتری پیش روی دانشآموزان نابرخوردار بگشاید؛ اما اینکه این تغییر دقیقا چگونه رخ میدهد و چه تاریکیهایی همچنان از نگاه تصمیمگیران پنهان مانده که به اعتراض دانشآموزان انجامیده، پرسشی است که پاسخ به آن همچنان محل تامل است.
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و دبیر بازنشسته و دریافتکننده جایزه، به بررسی این مساله پرداخته و میگوید: «مافیای کنکور خوب میداند چه باید بکند. مافیاهای آموزشی مانند گربه مرتاض علی هستند؛ هر جا رهایشان کنید، چهارچنگولی دوباره بازمیگردند. مافیای کنکور توانایی آن را دارد که خود را با قوانین جدید بهروز کند.»
تغییر در کنکور باید با همراهی و توجیه مردم باشد/ کنکوری که دانشآموزان را در ۴ ساعت بسنجد عادلانه نیست
محمدرضا نیکنژاد به فرارو میگوید: «وقتی تغییراتی رخ میدهد، بخش بزرگی از مخاطبان یا باید با آن تغییرات همراه شوند یا نیاز به توجیه دارند. تغییراتی که در کنکور ایجاد میشود، اغلب مردم از آن بیخبر هستند. برخی جریانها معتقدند کنکور ناعادلانه است و نمیتواند مهارتهای دانشآموزان را در ۴ ساعت بسنجد، در حالی که این مهارتها در طول ۱۲ سال آموزش کسب شدهاند. به همین دلیل، توجیه شرط معدل این است که دانشآموزان در طول این مدت مورد ارزیابی قرار گیرند و توان تحصیلی آنها در ۱۲ سال مشخص شود. با این حال، مردم از جزئیات این موضوع آگاهی ندارند و بحث عدالت آموزشی در این نقطه بهوضوح مطرح میشود.»
او میافزاید: «کنکور عادلانه نیست، زیرا در دو دهه اخیر افرادی که توان مالی بالایی دارند، هزینههای کنکور را میپردازند و همین افراد با سرمایهگذاری خود بهترین نتیجه را کسب میکنند و کنکور نیز این نتایج را تایید میکند. از دیدگاه آموزشی این استدلال درست است؛ زیرا دانشآموز باید در طول دوره آموزشی ارزیابی شود، نه صرفا در ۴ تا ۵ ساعت آزمون کنکور یا در یک سال پایانی که تلاش میکند در چند ساعت نتیجهای به دست آورد و بگوییم «این همان نتیجه آموزش است.»
شرط معدل عادلانهتر است
این کارشناس آموزش میگوید: «آنچه تاثیر معدل دارد، به عدالت نزدیکتر است، زیرا ۴ سال یا ۲ سال از تحصیل دانشآموز را در نظر میگیرد. در مورد حال حاضر که معدل سال یازدهم تاثیرگذار است، پارسال بحثهای زیادی بر سر شرط معدل سالهای دهم و یازدهم مطرح بود.»
او میافزاید: «اعتراضات گسترده باعث شد معدل سال دهم حذف شود و اکنون تنها سال یازدهم ملاک قرار گرفته است. با این حال، انتخاب سال یازدهم همان ایرادهای اساسی را دارد که در استدلال اولیه وجود داشت؛ یعنی شما فقط دو سال را مدنظر قرار میدهید، در حالی که عوامل بیرونی و خارج از فضای آموزشی نیز بر آن تاثیر دارند. خانوادهها ممکن است برای این دو سال تمرکز بیشتری کنند، کلاس خصوصی بگیرند و معلم اختصاصی داشته باشند تا معدل بالاتر و نتیجه کنکور بهتر کسب کنند، اما هیچ یک از این اقدامات نمیتواند ساختار ناعادلانه کنکور و مشکلات بنیادین آن را برطرف کند.»
مافیاهای آموزشی مانند گربه مرتاض علی هستند
نیکنژاد میگوید: «مافیای کنکور خوب میداند چه باید بکند. مافیاهای آموزشی مانند گربه مرتاض علی هستند؛ هر جا رهایشان کنید، چهارچنگولی دوباره بازمیگردند. مافیای کنکور توانایی آن را دارد که خود را با قوانین جدید بهروز کند. آنها سالها بر روز کنکور مانور دادهاند و منافع هنگفتی به دست آوردهاند و حالا نیز راه نفوذ به ماجرای شرط معدل را پیدا کردهاند تا از این مسیر هم سود ببرند.»
خانوادهها باید در انتخاب بین مدارس دولتی و غیردولتی مردد شوند
او میافزاید: «بنیان آموزش ما بر پایه ساختاری ناعادلانه استوار شده و تا زمانی که اصلاح نشود، هر تصمیمی برای کنکور گرفته شود تفاوت چندانی ایجاد نخواهد کرد. همان سیستم ناعادلانه و طبقاتی همچنان ایراد دارد، مگر آنکه آموزش و پرورش اولویت را به آموزش رایگان، بهبود امکانات مدارس دولتی و ارتقای کیفیت آموزش معلمان بدهد، بهگونهای که خانوادهها در انتخاب بین مدارس دولتی و غیردولتی مردد شوند. برای نمونه، در مدارسی مانند ژاپن، ۹ سال اول آموزش کاملا دولتی و رایگان است و در ۴ سال بعد، بسیاری از خانوادهها تفاوت چندانی بین مدارس پولی و دولتی نمیبینند.»
در سطح جهانی آزمون کنار گذاشته شده
این دبیر نمونه میگوید: «بسیاری از کشورهای اسکاندیناوی و اروپای شمالی نیازی به مدارس پولی ندارند، زیرا مدارس دولتی گاهی بهتر عمل میکنند و کودکان در فضایی عادی و طبیعی رشد میکنند. بنابراین تا زمانی که بنیانهای آموزشی در ایران اصلاح نشوند، وضعیت به همین شکل باقی خواهد ماند. در سطح جهانی، دستاوردهای آموزشی به سمتی پیش میرود که آزمونهای استاندارد حذف میشوند؛ بهطوری که امتحانات نهایی، کنکور و بسیاری دیگر از آزمونها به تدریج کنار گذاشته میشوند.»
ارزیابیهای کیفی جایگزین آزمون شده
او میافزاید: «در دبستان، هماکنون ارزیابی دانشآموزان به صورت توصیفی انجام میشود و معلم به دانستهها و پیشرفت آنها توجه میکند. در سطح جهانی نیز، در کشورهایی که پیشرو هستند، امتحانات نهایی، آزمونهای پایانی و میانترم کنار گذاشته شده و ارزیابیهای کیفی جایگزین آنها شده است.»
کنکور سرطان آموزشی ایران است
نیکنژاد میگوید: «اینکه شرط معدل یازدهم اعمال شود یا نه، کمکی به درک واقعی میزان تسلط دانشآموز نمیکند. کنکور تبدیل به آزمونی شده که گریبان آموزش ما را گرفته و به نوعی سرطان آموزش شده است. این وضعیت باعث شده اهداف والای آموزش و پرورش نادیده گرفته شوند؛ وقتی معلم در کلاس درباره پرورش دانشآموزان صحبت میکند، دانشآموزان به شکل طبیعی با آن مواجه میشوند اما معلم مجبور است روی تست و مهارتهای کنکوری تمرکز کند.»
او میافزاید: «بنابراین آموزش و پرورش از اهداف اصلی خود فاصله گرفته است. آمارهای اخیر از رتبههای برتر کنکور نیز نشان میدهد که دانشآموزان مناطق نابرخوردار و محروم کمتر شانس حضور در دانشگاههای برند را دارند، زیرا بیشتر رشتهها و دانشگاههای ممتاز در اختیار سه دهک بالای جامعه قرار دارد.»
دانشآموزان نابرخوردار دیگر حتی به دیپلم نمیرسند
این کارشناس آموزش میگوید: «دانشآموزان دهکهای پایین بسیاری حتی در مقطع دیپلم هم حضور ندارند و وضعیت اقتصادی نابسامان و مسیر نامشخص آن، روحیه این بچهها را بیش از پیش تضعیف میکند. در این شرایط، تمرکز بر کیفیت و عدالت آموزشی اهمیت پیدا میکند؛ روندی که امروز و فردا قابل حل نیست.»
عدالت آموزشی صرفا ساختار و سازه نیست/ بنیانهای آموزش ناعادلانه است و نیازمند اصلاح جدی است
او در نهایت میافزاید: «وقتی آقای پزشکیان میگوید «همه جا باید مدرسه داشته باشیم»، مشخص است که عدالت آموزشی را صرفا در ساختار و سازه میبیند، در حالی که عدالت آموزشی فراتر از اینهاست. برای دانشآموزان مناطق نابرخوردار، اینکه شرط معدل اعمال شود یا نه، تفاوت چندانی ندارد؛ والدینی که توان مالی دارند، با استفاده از معلم خصوصی و مدارس باکیفیت معدل فرزندان خود را بالا میبرند و در کنکور نیز هزینه کلاسها را میپردازند. بنابراین بنیانهای آموزش ناعادلانه است و نیازمند اصلاح جدی است. بچههای مناطق نابرخوردار نه تنها از مدارس باکیفیت و معلم خوب برخوردار نیستند، بلکه حتی به منابع آموزشی مناسب دسترسی ندارند و در رقابت کنکور و شرط معدل نسبت به دانشآموزان شهرهای بزرگ عقب میمانند.»
منبع: فرارو