یک جامعهشناس پاسخ داد:
تاثیر اقتصاد بر خلق وخوی مردم؛ خشم نهفته در بحرانهای اقتصادی
احساس خشم گرچه به عنوان یکی از احساسات طبیعی فردی شناخته میشود ولی عدم توانایی در کنترل آن قطعا از یک حالت طبیعی، یک واکنش غیرطبیعی میسازد. بنابراین برای کنترل خشم علاوه بر شناخت آن باید عوامل موثر در ایجاد خشم را شناخت. اقتصاد و شرایط مالی افراد یکی از فاکتوهایی است که باعث تقویت احساس خشم در افراد میشود.
نسرین دانایی، مدرس جامعه شناسی در گفتگو با تجارتنیوز از تاثیر اقتصاد بر خشونت گفت: اقتصاد و خلقوخو ارتباط نزدیکی با هم دارند. وقتی اقتصاد دچار مشکل شود اخلاق هم صدمه میبیند. با مشکلات اقتصادی، تمام کسانی که در سطوح مختلف اقتصادی فعال هستند متحمل سختیهای مختلفی میشوند که درهیجانات و خلقوخویشان اثر گذار خواهد بود.
وی افزود: افرادی که داری هوش هیجانی قویتری هستند میتوانند در مواقع مختلف عواملی مثل استرس، خشم و… را بهتر کنترل کنند. هوش هیجانی میتواند بر تمام ابعاد زندگی افراد اثر بگذارد و اقتصاد بیمار باعث به هم خوردن آرامش در خلقوخو و رفتارافراد در تمام مشاغل می شود.
دانایی در ادامه بیان کرد: رفتار بر کسب و کار تاثیر مستقیم دارد. چرا که افراد از طریق رفتار و ارتباط موثر میتوانند در بهبود و پیشرفت کسبوکار اثر مثبت بگذارد. در عصر ارتباطات توانایی برقراری ارتباط حرفهای با همکاران و ارباب رجوع از اهمیت ویژهای در اقتصاد برخوردار است.
وی عنوان کرد: به عنوان مثال اگر شما به عنوان مشتری به یک واحد تجاری مراجعه کنید و برخورد مناسبی از فروشنده نبینید احتمال اینکه از خرید منصرف بشوید بالاست و دیگر تمایلی به مراجعه مجدد به آن فروشگاه را نخواهید داشت. عدم موفقیت فروشنده در جذب مشتری درواقع یک شکست اقتصادی است. شکستی که ناشی از رفتار فردی است.
دانایی افزود: خشم و عصبانیت ایرانیان علاوه بر نوسانات اقتصادی ناشی از عوامل فرهنگی حاکم برجامعه ایران هم است.
این جامعهشناس مطرح کرد: به طور کلی نوسانات اقتصادی باعث افزایش استرس مردم میشود. در نظر بگیرید فردی که برای خرید یا سرمایهگذاری برنامهریزی کرده است و با تلاطم بازار تمام برنامهریزیهایش به هم میخورد، مسلما به تعویق افتادن برنامههای اقتصادیاش یا حتی غیرقابل اجرا شدن آنها استرس و فشار روانی زیادی بر فرد وارد میکند و طبیعی است که مجموعه این فشارها در افراد ایجاد خشم میکند.
دانایی تصریح کرد: اقتصاد میتواند رابطه مستقیمی با سطح خشم و استرس مردم داشته باشد چرا که مردم میخواهند متناسب با شغل و تخصصشان زندگی راحت یا نسبتا راحتی داشته باشند و زمانی که با اقتصاد بیمار و تغییرات ناگهانی نرخ ارز مواجه هستند دچار حیرانی و سرگشتگی و سرخوردگی و در بسیاری مواقع درگیر ناامیدی میشوند. یکی از پیامدهای ناامیدی، پرخاشگری و عدم کنترل خشم است.
وی افزود: هرچه میزان هوش هیجانی مردم با برنامههای آموزشی افزایش پیدا کند میزان خشونت در جامعه کاهش مییابد. کسب مهارتهایی مثل مقابله با خشم و استرس برای تمام افراد یک جامعه ضروری است. وقتی افراد یک جامعه به طور دائم تحت فشارهای مختلف روانی قرار دارند پیش از همه سلامت روانی افراد تحت تاثیر این فشارها قرار میگیرد و در نهایت فردی که از نظر روانی سلامت کافی ندارد در جامعه دست به خشونت و پرخاشگری میزند.
دانایی در پایان خاطرنشان کرد: فقر مادر تمام بزهکاریهاست و اقتصاد بیمار زمینه ساز ایجاد مشکلات اجتماعی مختلف است. فرهنگ سازی و آموزش مهارتهای فردی و ارتباطی میتواند در کاهش خشونت افراد در سطح جامعه موثر باشد.
نظرات