موضوعات داغ: # بورس کالای ایران # پیش بینی بازارها # ایران خودرو # قیمت مصالح # قیمت مصالح ساختمانی # مدارس # قیمت سکه # مجلس شورای اسلامی
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

چگونه گرجستان به بهشت روسیه و چین تبدیل شد؟

چگونه گرجستان به بهشت روسیه و چین تبدیل شد؟
همسویی حزب موسوم به رویای گرجستان با دشمنان ایالات متحده یعنی روسیه و چین تقویت شده است. گرجستان و چین مشارکت استراتژیک تعریف کرده و همکاری اقتصادی‌شان را در چارچوب کمربند و جاده گسترش داده‌اند. در عین حال، تفلیس یا از رای دادن علیه روس‌ها خودداری کرده یا در واکنش به قطعنامه‌های بین‌المللی که تجاوز مسکو را محکوم می‌کنند، موضعی منعطف‌تر اتخاذ می‌کند.

به گزارش تجارت نیوز، توان نظامی روسیه در جنگ با اوکراین تا حدودی به دلیل مسیرهای ترانزیتی و نقاط ضعف مالی کشورهایی که رسما تحت تحریم‌های غرب نیستند، همچنان پابرجا است. یکی از این بازیگران، گرجستان تحت رهبری حزب رویای گرجستان (GD) است که دور زدن تحریم‌ها را از طریق کریدورهای تجاری، بانکی و انرژی تسهیل کرده و به مسکو اجازه داده تا فشار غرب را دور زده و جنگ در اوکراین را طولانی‌تر کند. همان ساختاری که زمانی گرجستان را به عنوان نماد دموکراسی و متحد ثابت قدم ایالات متحده در قفقاز جنوبی تعریف می‌کرد، اکنون به طور فعال در اردوگاه دشمنان آمریکا فعال است.

وقتی نماد غرب تسلیم رقیب می‌شود!

حزب رویای گرجستان با تکیه بر کنش سرکوبگرانه، بازداشت‌های گسترده و تصویب قوانینی که برای ممنوعیت احزاب سیاسی طرفدار غرب و به حاشیه راندن چهره‌های مخالف طراحی شده، به دنبال تحکیم کنترل است و در عین حال خود را به عنوان نگهبان «حاکمیت ملی» به تصویر می‌کشد. در عمل، این اقدامات نشان‌دهنده برچیدن سیستماتیک کثرت‌گرایی و ایجاد یک دولت تک‌حزبی به بهانه ریشه‌کن کردن آن چیزی است که از آن تحت عنوان «عوامل خارجی» یاد می‌شود.

تا اواسط اکتبر، بیش از صد فعال مخالف، روزنامه‌نگار و معترض دستگیر شده‌اند، گزاره‌ای که موجب شد تا گرجستان به یکی از کشورها با بیشترین تعداد زندانیان سیاسی تبدیل شده و حتی از روسیه نیز پیشی بگیرد. انتظار می‌رود دادگاه قانون اساسی، که از قبل تحت نفوذ حزب حاکم است، این قوانین سختگیرانه را تایید کرده، آنچه از نمایندگی دموکراتیک باقی مانده را پاکسازی و به این طریق لغزش گرجستان به سمت اقتدارگرایی را تثبیت کند.

آنچه در گرجستان در حال وقوع است، بحران سیاسی محلی نیست، بلکه تغییر عامدانه مسیر ژئوپلیتیک است؛ فرسایش متحد دموکراتیک سابق که اکنون ماشین جنگی روسیه را قدرتمند‌تر کرده و منافع استراتژیک ایالات متحده را در تقاطع اروپا، خاورمیانه و آسیای مرکزی تضعیف می‌کند.

ردپای تیره روسیه در گرجستان

گرجستان از زمان استقلال، در مسیر تضمین اجرای استراتژی واشنگتن در قفقاز جنوبی نقشی برجسته‌ای داشت و در این چارچوب همیشه به عنوان متحد دموکراتیک و طرفدار غرب برای نفوذ ایالات متحده، تنوع انرژی و چارچوب امنیت منطقه‌ای مطرح بوده است. با این حال، اکنون متغیرها تغییر کرده و این کشور تحولات متفاوتی را تجربه می‌کند.

تحت رهبری حزب رویای گرجستان، لفاظی‌های ضد غربی و به‌ویژه موضع‌گیری‌های ضد آمریکایی به سیاست رسمی تبدیل شده و چهره‌های ارشد از جمله رئیس سرویس امنیت دولتی گرجستان ایالات متحده را به توطئه چینی برای کودتا، تامین مالی جنبش‌های مخالف و تلاش برای «کشاندن گرجستان به جنگ با روسیه با گشودن جبهه دوم» متهم کرده‌اند. رسانه‌های دولتی و تحت کنترل دولت نیز مرتبا روایت‌های ضد غربی را پخش و ترویج کرده‌اند، در حالی که جامعه مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد تحت حمایت غرب بارها مورد آزار و اذیت قانونی و سیاسی قرار گرفته‌اند؛ رخدادی که منعکس‌کننده قوانین روسیه است.

در این میان هم‌سویی حزب موسوم به رویای گرجستان با دشمنان ایالات متحده یعنی روسیه و چین تقویت شده است. گرجستان و چین مشارکت استراتژیک تعریف کرده و همکاری اقتصادی‌شان را در چارچوب کمربند و جاده گسترش داده‌اند. در عین حال، تفلیس یا از رای‌دادن علیه روس‌ها خودداری یا در واکنش به قطعنامه‌های بین‌المللی که تجاوز مسکو را محکوم می‌کنند، موضعی منعطف‌تر اتخاذ می‌کند. در همین حال، علی‌رغم نقش مهم ایران در دور زدن تحریم‌ها، گرجستان به تهران فرصت می‌دهد تا از راهروها و مسیرهای ترانزیتی گرجستان برای کمک به روسیه در تجارت و بازرگانی استفاده کند.

در همین راستا مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده در کمیته روابط خارجی سنا مدعی شد: «هدف ایالات متحده تحقق منافع ملی ماست. بنابراین، ما به این موضوع نگاه خواهیم کرد و خواهیم گفت: آیا منافع ملی ما در گرو آن است که دولت ضد آمریکایی بر بخش مهمی از جهان حکومت کند؟ اگر نه باید برای تحمیل هزینه به آن دولت گام‌های رسمی برداریم.» این سوال باید توسط واشنگتن جدی گرفته شود، زیرا مسیر سیاسی و سیاست خارجی فعلی گرجستان منافع ایالات متحده را در نظر نمی‌گیرد و اهداف کلیدی این بازیگر در قفقاز جنوبی، از اجرای تحریم‌ها و امنیت انرژی گرفته تا مقابله با نفوذ مخرب پکن، مسکو را تضعیف می‌کند.

تفلیس و کریدور میانه

به نوشته نشنال اینترست، دموکراسی تنها مساله مورد بحث نیست. گرجستان ستون فقرات کریدور میانه، مسییر تجاری و انرژی فرا اوراسیایی است که آسیای مرکزی و دریای خزر را از طریق قفقاز جنوبی و دریای سیاه به اروپا متصل می‌کند. این کریدور برای روسیه جهت دور زدن تحریم‌ها بسیار مهم است و به ایالات متحده و متحدانش جایگزینی امن و مطابق با تحریم‌ها برای مسیرهایی که توسط رژیم‌های اقتدارگرا به خطر افتاده‌اند، قرار خواهد داد.

بدون گرجستان، استراتژی ایالات متحده در قفقاز جنوبی ناقص خواهد بود، واقعیتی که غیرقابل انکار است. با این حال، سیاست‌های ضد غربی دولت رویای گرجستان اکنون این چشم‌انداز را به خطر انداخته است. ساختار سیاسی تحت رهبری ایوانیشویلی با تعمیق همسویی خود با روسیه و چین، پروژه‌های زیرساختی و انرژی مورد حمایت ایالات متحده، از جمله خط لوله باکو-تفلیس-جیحان (BTC)، کریدور گاز جنوبی و مسیرهای ترانس قفقاز برای مواد معدنی حیاتی و عناصر خاکی کمیاب را تضعیف کرده و حتی تحریم‌های ایالات متحده را نادیده گرفته: شرکت روسی روس‌نفت اولین محموله نفتی خود را به یک پالایشگاه جدید گرجستان عرضه کرده؛ کنشی که مستقیما تحریم‌های اعمالی واشنگتن علیه مسکو در حوزه انرژی را از دهان انداخته است.

این تحولات را باید در یک قالب ژئوپلیتیکی کلان بررسی کرد. روسیه و چین یک محور تجدیدنظرطلب تشکیل داده‌اند که در زمینه انرژی، امور مالی و فناوری برای فرار از رژیم‌های تحریمی به رهبری ایالات متحده هماهنگ هستند. با حفظ یکپارچگی اجرا در قفقاز جنوبی – جایی که گرجستان به عنوان مرکز ترانزیت کلیدی فعال است – قانون MEGOBARI مکمل قانون تحریم روسیه است، تلاش‌های ایالات متحده برای جلوگیری از دسترسی پکن به نقاط حیاتی سیستم انرژی و مالی روسیه را تقویت می‌کند.

همچنین با تکیه بر ضمانت‌ها، واشنگتن نه تنها متجاوزان اصلی، بلکه تسهیل‌کنندگان ثانویه را نیز پاسخگو نگه می‌دارد. این رویکرد جامع، انسجام و ارزش بازدارندگی تحریم‌های ایالات متحده را تقویت و تضمین خواهد کرد و موجب خواهد شد تا قفقاز جنوبی همچنان یک کریدور آزادی و ثبات باقی بماند؛ نه یک شریان حیاتی برای جاه‌طلبی‌های اقتدارگرایانه مسکو و پکن.

ساز ناکوک گرجستان

چارچوب ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی به سرعت در حال تغییر است. توافق صلح اخیر امضا شده بین آذربایجان و ارمنستان، فرصتی بی‌نظیر برای ایجاد محیط منطقه‌ای به نفع منافع ایالات متحده ایجاد کرده است. باکو و ایروان قصد دارند ساختار همکاری جامع‌تری با غرب داشته باشند و از مسکو مستقل شوند.

در این میان ارمنستان که مدت‌ها به عنوان کشور وابسته به روسیه لحاظ می‌شد، اکنون در برابر کرملین مقاومت می‌کند، از سازمان پیمان امنیت جمعی خارج شده و در آموزش‌های نظامی با شرکای غربی خود شرکت می‌کند و حتی میزبان است. آذربایجان اکنون به عنوان بازیگر عملگرا و مورد اعتماد در یک چارچوب منطقه‌ای احیا شده در قفقاز جنوبی در نظر گرفته می‌شود که مشتاق تعمیق روابط تجاری و انرژی با اتحادیه اروپا و ایالات متحده است.

در حال حاضر، گرجستان تنها بازیگر ضد غربی در قفقاز جنوبی است که با نفوذ کشورهای تجدیدنظرطلب موافق است.

این امر اتحاد حامیان غرب را در مسیر ایمن‌سازی کریدورهای انرژی و ترانزیت و ایجاد بلوک دموکراتیک در قلب اوراسیا تضعیف می‌کند. اگر گرجستان از دست برود، ایالات متحده نه تنها شریکی در قفقاز جنوبی، بلکه مسیر فیزیکی برای استراتژی اتصال در جغرافیای اوراسیای را از دست می‌دهد.

چگونگی حمایت از تفلیس

جی دی ونس، معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده، در سخنرانی اوایل سال جاری در مونیخ هشدار داد که «شما نمی‌توانید با سانسور مخالفان یا زندانی کردن آن‌ها، به یک ساختار دموکراتیک دست یابید. چه رهبر مخالفان باشد، چه یک مسیحی فروتن که در خانه خود دعا می‌کند، یا روزنامه‌نگار.»

امروز، شرایط حاکم بر گرجستان کاملا با این تصویر مطابقت دارد. حزب رویای گرجستانی، آنچه را که زمانی الگویی از پیشرفت دموکراتیک بود، به آزمایشگاهی از سرکوب، خاموش کردن مخالفان، زندانی کردن رهبران مخالفان و همسویی با دشمنان آمریکا تبدیل کرده است.

به ادعای ناظران دقیقا به همین دلیل است که واشنگتن باید اقدام کند. سیاست‌های منفعلانه در برابر رژیم‌های اقتدارگرا هزینه‌های ملموسی را به همراه دارد، به ویژه هنگامی که این رژیم‌ها در مناطقی با ارزش استراتژیک بالا فعالیت می‌کنند. بدون تعامل مجدد آمریکا، روسیه کنترل خود را بر شبکه‌های تجاری و اطلاعاتی در گرجستان و سراسر قفقاز جنوبی تثبیت خواهد کرد. چین نیز با گسترش زیرساخت‌ها و بدهی‌های خود در امتداد دریای سیاه، از نفوذ رو به رشد خود بهره‌برداری کرده و در پروژه‌هایی با اهمیت ژئواکونومیک و استراتژیک نقش آفرینی خواهد کرد.

برای جلوگیری از تحقق این سناریو، ایالات متحده باید یک سیاست روشن و قاطع مبتنی بر واقع‌گرایی استراتژیک و ارزش‌های دموکراتیک اتخاذ کند: اعمال تحریم‌های هدفمند از طریق قانون MEGOBARI و چارچوب جهانی مگنیتسکی علیه مقامات گرجی که مسئول آزار و اذیت سیاسی، فساد و فرسایش نهادهای دموکراتیک هستند یکی از گزینه‌ها است. قانون MEGOBARI که برای تکمیل قانون تحریم روسیه طراحی شده و روزنه‌های فرار از تحریم‌ها در قفقاز جنوبی را بسته و بازیگرانی که مسکو و پکن را از طریق همکاری‌های تجاری، مالی یا انرژی توانمند ساختند، پاسخگو می‌کند.

گزینه دوم، سرمایه‌گذاری استراتژیک در کریدور میانی و هم صدایی با نیروهای دموکراتیک گرجستان و اولویت دادن به پروژه‌های لجستیک، انرژی و اتصال دیجیتال است.

در اخر گزینه سوم بر مبنای تعمیق هماهنگی با ارمنستان و آذربایجان از طریق چارچوب‌های همکاری سه‌جانبه یا چهارجانبه که شامل نمایندگان دموکراتیک گرجستان می‌شود، تبیین می‌شود مشروط بر اینکه به سمت همسویی فراآتلانتیکی گام‌هایی برداشته شود.

حال اگر آمریکا در این مسیر شکست بخورد و گرجستان سقوط کند، این سیگنال را فراتر از تفلیس، از کیف تا تایپه، ارسال خواهد شد؛ سیگنالی حاوی این محتوا، ایالات متحده دیگر قادر به دفاع از شرکای خود در چندین جبهه نیست.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی