به گزارش تجارت نیوز، تحولات اخیر در حوزه هوش مصنوعی منطقه خلیج فارس نشاندهنده یک چرخش استراتژیک بزرگ در سیاست فناوری آمریکا است که به طور مستقیم به رقابت با چین ارتباط دارد. این توافقات که در جریان سفر دونالد ترامپ به منطقه در مه ۲۰۲۵ نهایی شدند، نه تنها بازتاب مبادله ساده فناوری با نفت هستند، بلکه بخشی از یک معادله ژئوپلیتیکی پیچیده برای حفظ برتری آمریکا در عصر هوش مصنوعی محسوب میشوند.
تغییرات سیاستهای آمریکا نسبت به صادرات
دولت جو بایدن از اکتبر ۲۰۲۲ یک سیاست کنترل صادرات سختگیرانه علیه چین اعمال کرده بود که به موجب آن، صادرات تراشههای پیشرفته هوش مصنوعی انویدیا به کشورهای خلیج فارس نیز محدود شده بود. این محدودیتها که تحت عنوان قانون انتشار هوش مصنوعی (AI Diffusion Rule) اجرا میشد، همچنان کشورهای حاشیه خلیج فارس را بازاری برای دسترسی غیرمستقیم چین به فناوریهای آمریکایی قرار میداد.
با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، این سیاست به طور کامل تغییر کرد. در جولای ۲۰۲۵، دولت ترامپ اجرای طرح اقدام هوش مصنوعی آمریکا (America’s AI Action Plan) را اعلام کرد که شامل لغو بسیاری از محدودیتهای دوره بایدن و تسهیل صادرات فناوری به کشورهای متحد بود. این تغییر سیاست، راه را برای قراردادهای میلیارد دلاری با امارات و عربستان هموار کرد.
جزئیات قراردادهای امارات: ساخت بزرگترین مرکز هوش مصنوعی
مهمترین توافق با امارات متحده عربی، ساخت یک پردیس هوش مصنوعی عظیم در ابوظبی است که به عنوان «بزرگترین مرکز هوش مصنوعی خارج از آمریکا» معرفی شده است. این مجموعه که توسط شرکت G42 اماراتی ساخته میشود، مساحت ۲۵۰۰ هکتار (۱۰ مایل مربع) دارد. ظرفیت مراکز داده آن پنج گیگاوات است و منبع انرژی آن ترکیبی از انرژی هستهای، خورشیدی و گاز طبیعی است.
بر اساس اسناد منتشرشده، امارات از سال ۲۰۲۵ مجوز واردات سالانه ۵۰۰ هزار تراشه پیشرفته انویدیا را دریافت خواهد کرد. از این تعداد، ۲۰ درصد (۱۰۰ هزار واحد) به شرکت G42 اختصاص یافته و بقیه بین شرکتهای آمریکایی فعال در امارات تقسیم خواهد شد.
قراردادهای عربستان سعودی: هیوماین و انقلاب هوش مصنوعی
عربستان سعودی با تعهد ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری، از بزرگترین طرف قراردادهای ترامپ محسوب میشود. محور اصلی این توافق، شرکت دولتی جدیدالتأسیس هیوماین (Humain) است که تحت نظارت صندوق ثروت ملی عربستان فعالیت میکند.
برنامه شرکت هیوماین در مرحله اول، دریافت ۱۸ هزار تراشه Blackwell انویدیا است. پس از آن، این شرکت به سراغ ساخت مراکز داده «کارخانه هوش مصنوعی» با ظرفیت ۵۰۰ مگاوات در همکاری با انویدیا میرود. این شرکت همچنین ۱۰ میلیارد دلار در سیستمهای AMD سرمایهگذاری کرده است. همچنین، گوگل کلود با صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان برای ایجاد یک قطب هوش مصنوعی در نزدیکی دمام نیز شراکت میکند.
مقابله با نفوذ چین
این قراردادها در صورت بررسی در چارچوب رقابت استراتژیک آمریکا و چین قابل فهم هستند. پژوهشهای متعدد نشان میدهند که چین در سالهای اخیر به طور فزایندهای در حال گسترش نفوذ فناورانه خود در منطقه خلیج فارس بوده است. برای حضور چین در منطقه میتوان شراکت شرکتهای هواوی و علیبابا با کشورهای خلیج فارس، سرمایهگذاری در شبکههای ۵G و شهرهای هوشمند و حضور پژوهشگران چینی در دانشگاههای منطقه مثلا در دانشگاه محمد بن زاید را مثال زد.
دولت آمریکا با اعطای دسترسی به پیشرفتهترین فناوریهای خود، در حال تلاش برای جذب کشورهای خلیج فارس به چتر فناورانه آمریکا و دور کردن آنها از چین است.
نگرانیهای امنیتی و انتقادات
بهرغم اهمیت استراتژیک این قراردادها، نگرانیهای جدی امنیتی وجود دارد. گروهی از سناتورهای دمکرات آمریکا در نامهای به وزرای بازرگانی و خارجه هشدار دادهاند که این توافقات ممکن است «برگشت نفسگیری در محدودیتهای کنترل صادرات» محسوب شوند.
احتمال انتقال غیرمستقیم فناوری به چین از طریق کانالهای خلیج فارس و نگرانی از استفاده نظامی این فناوریها از نگرانیهای اصلی این سناتورهای دمکرات ایالات متحده است. همچنین احتمال دسترسی چین به model weights هوش مصنوعی پیشرفته بالا میرود که برای ایالات متحده امری ناخوشایند است.
تاثیرات بر ایران و منطقه
این تحولات پیامدهای مهمی برای ایران و موازنه قدرت منطقهای خواهد داشت. ایجاد یک محور فناورانه آمریکا-خلیج فارس، ایران را در یک موقعیت فناورانه منزویتر قرار میدهد و امکان دسترسی به فناوریهای پیشرفته را برای تهران محدودتر میکند. از سوی دیگر، این قراردادها میتواند فشار بیشتری بر ایران وارد کند تا روابط خود با چین را تقویت کرده و به دنبال جایگزین برای مقابله با این محاصره فناورانه باشد.
قراردادهای هوش مصنوعی آمریکا با کشورهای خلیج فارس نشاندهنده یک تحول بنیادین در ژئوپلیتیک فناوری است. این توافقات نه تنها منطقه خلیج فارس را به یکی از مراکز اصلی تولید و توسعه هوش مصنوعی جهان تبدیل خواهد کرد، بلکه آن را به بخش جداییناپذیری از اکوسیستم فناورانه آمریکا مرتبط میکند.
هدف این استراتژی که برخی آن را «انتشار کنترلشده هوش مصنوعی» مینامند، ایجاد وابستگیهای بلندمدت تکنولوژیک است که کشورهای خلیج فارس را در مدار آمریکا نگه دارد و از سوی دیگر، مانع نفوذ بیشتر چین در این منطقه حیاتی شود. موفقیت یا شکست این استراتژی، تاثیر عمیقی بر آینده رقابت فناورانه جهانی و موازنه قدرت در منطقه خواهد گذاشت.