به گزارش تجارت نیوز، فرصت 50 روزهای که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به روسیه ارائه کرده بود تا به جنگ در اوکراین پایان دهد و یا با تحریمهای شدید غرب مواجه شود، چند روزی است که به پایان رسیده و حالا او از ولادیمیر پوتین دعوت کرده تا به آلاسکا برود و در رابطه با وضعیت جنگ اوکراین به تبادل نظر بپردازند. دیداری که به نظر میرسد با توجه به نزدیک شدن زمان اجرای تهدیدهای کشورهای اروپایی نسبت به فعال کردن سیستم مکانیسم ماشه، در برگیرنده وضعیت آینده ایران نیز باشد. هر چند که به گفته، بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل قفقاز، «پیش از این اثبات شده است که روسیه هیچگاه همپیمان استراتژیک یا متحد استراتژیک ما نیست والا در جنگ 12 روزه وارد عمل میشد.»
وی با بیان اینکه دولت ایران و به صورت کلی ایران باید متکی به نیروی داخلی و مردم و ملت خود باشد، تصریح میکند: «چین هم در جنگ 12 روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران – به جز محکوم کردن حمله آمریکا و اسرائیل – هیچ عکسالعمل، اقدام عملی و پشتیبانی انجام نداد و در بدترین شرایط این ملت ایران هستند که از تمامیت ارضی کشورشان دفاع میکنند.»
امیراحمدیان بر این باور است که «اتکا به نیروهای ملی که توان، قدرت و فرهنگ دارند میتواند از استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع و آن را محافظت کند. دولت نباید به چین و روسیه تکیه کند و تجربه ما از جنگ 12 روزه این موضوع را تایید میکند.» متن کامل گفتوگوی تجارتنیوز با این استاد دانشگاه را در ادامه خواهید خواند.
***
دیدار ترامپ و پوتین به لحاظ سمبلیک بسیار مهم است
*امروز جمعه قرار است دیداری میان روسای جمهور آمریکا و روسیه در آلاسکا برگزار شود. ارزیابی شما از این دیدار چیست؟
از دیدگاه بنده دیدار روز جمعه ترامپ و پوتین دیدار بسیار مهمی است. این دیدار در آلاسکا برگزار میشود که در گذشته به روسیه تعلق داشته است. آمریکا ایالت آلاسکا را از روسیه خریداری کرد هر چند که روسها هنوز ادعای مالکیت آن را دارند و به دفعات بمبافکنهای اتمی و استراتژیک خود را در حوالی این منطقه به پرواز درآوردهاند.
بر همین اساس معتقدم ترامپ با دعوت از پوتین برای سفر به آلاسکا به دنبال آن است که نشان دهد این منطقه قرنهاست که به آمریکا تعلق دارد، نه به روسیه. یعنی او به عنوان رئیسجمهور آمریکا، پوتین را به سرزمین آمریکا دعوت کرده است. پوتین نیز این دعوت را پذیرفته تا به مردم روسیه نشان دهد در منطقهای با ترامپ دیدار میکند که در گذشته به روسیه تعلق داشته است. بنابراین به لحاظ سمبلیک این دیدار بسیار مهم است؛ آمریکا به نمایندگی از جانب کشورهای اروپایی و کشورهای غربی با روسیه دیدار میکند. این به معنی مناسبات قدرت یعنی یک ابرقدرت جهانی با ابرقدرت منطقهای (روسیه) است، که بازماندهای از بلوک قدرتمند شرق است. شرقِ فروپاشیده که هر یک از کشورهای محصور در جغرافیای آن با مشکلی دستوپنجه نرم میکند.
در این شرایط به نفع پوتین نیست که بیهوا وارد عمل شود و یا ادعایی فراتر از صبر و حوصله ترامپ را مطرح کند
*درگیر شدن در جنگ اوکراین فرصت حضور در مناطق دیگر را از خود روسها هم گرفت.
بله، همینطور است. مثلا موجب شد روسیه در موضوع قرهباغ شکست بخورد. قرار بود 2 هزار نیروی روسی در این منطقه حضور داشته باشند تا امنیت آن را تامین و کریدور زنگزور را راهاندازی کنند اما روسیه عملا امکان اجرای این سیاست را پیدا نکرد چرا که تمامی انرژی و فرصت خود را صرف حضور نظامی در جبهه اوکراین کرد. یعنی 2 هزار نیروی ورزیده نظامی (صلحبان) که قرار بود در قرهباغ پیاده شود را ناچارا راهی میدان جنگ در اوکراین کرد و حتی برای کمبود نیروی نظامیاش هم دست به دامان کرهشمالی شد تا بتواند نبرد در جبهههای جنگ در اوکراین را ادامه دهد.
روسیه با جمععیت 140 میلیون نفری (سه و نیم برابر اوکراین) نمیتواند نیروی نظامی تازهنفس برای میدانهای جنگی خود تامین کند و این مساله مهمی برای مسکو است. در این میان ترامپ پیشنهاد مصالحه به پوتین داده است. البته اروپا، به ویژه 3 کشور اروپایی فرانسه، بریتانیا و آلمان، از طریق برلین پیام خود را برای ترامپ ارسال کردهاند. سه کشور اروپایی اعلام کردهاند که حاضر نیستند به پوتین برای پایان جنگ در اوکراین باج دهند. ترامپ خود نیز از عملکرد پوتین ناخشنود است و بعد از پایان مهلت 50 روزهای که به روسیه برای اعلام آتشبس و مذاکرات صلح در اوکراین داده بود، رئیسجمهور روسیه را به آلاسکا دعوت کرد؛ تجربه ایران و حمله به کشورمان درست پس از پایان مهلت 60 روزه حتی پوتین را نیز نسبت به هشدارهای ترامپ هشیارتر کرده است.
بنابراین به اعتقاد من در این شرایط به نفع پوتین نیست که بیهوا وارد عمل شود و یا ادعایی فراتر از صبر و حوصله ترامپ را مطرح کند. البته ترامپ قبلا گفته بود که حاضر است سرزمینهای اشغال شده از سوی روسیه را به این کشور واگذار کند تا صلح برقرار شود؛ شهرهای اشغال شده توسط ارتش روسیه عمدتا جزو مناطق سکونت روستبارهای ارتدوکس است و معادن ارزشمندی چون زغالسنگ و صنایع سنگین بازمانده از دوره شوروی سابق در این مناطق مستقر است.
سرنوشت اروپا به مذاکرات آلاسکا بستگی دارد / ترامپ تنها به نمایندگی از اروپا در نشست آلاسکا حضور دارد و نه اوکراین
*بنابراین امکان برقراری آتشبس در اوکراین دور از ذهن نیست؟
در اینجا دو موضوع وجود دارد. اگر صلح میان روسیه و اوکراین بدون جدایی مناطق روس نشین اوکراین صورت بگیرد، ساکنان مناطق مذکور که اشاره شد، عمدتا روستبار هستند، ابراز نارضایتی و ناخشنودی خواهند کرد چرا که سالها تحت فشار دولت مرکزی اوکراین قرار داشتند و اگر این جدایی سرزمینی صورت گیرد مردم دیگر مناطق اوکراین ناراضی خواهند بود.
علاوه بر این به نظر میرسد پس از اشغال شبه جزیره کریمه (در سال 2014) و اشغال شرق اوکراین (سراسر ساحل دریای آزف) پوتین سعی دارد سواحل دریای سیاه را از شرق اوکراین تا مرز مولداوی (تمام نوار ساحلی اوکراین) را اشغال و اوکراین را به یک کشور محصور در خشکی تبدیل کند. بنابراین اگر بتواند به اهداف خود از جنگ اوکراین دست پیدا کند، میتواند استراتژی کلی خود را هم ادامه دهد.
این استراتژی به هیچ وجه مورد تایید کشورهای اروپایی نیست. اروپا می داند که روسیه با رسیدن به این هدف آرام نمینشیند و پس از آن به کشورهای منطقه دریای بالتیک و حتی فنلاند نیز حمله میکند. یعنی درصدد صفآرایی برای تصرف یکی دیگر از کشورهای بازمانده از اتحاد جماهیر شوروی است. بر همین اساس تاکید میکنم سرنوشت اروپا به مذاکرات آلاسکا بستگی دارد و اگر غرب تسلیم شود و بخشی از خاک اوکراین را به روسیه واگذار کند (اوکراین با این موضوع موافق نیست چرا که براساس قانون اساسی این کشور واگذاری خاک و سرزمین ممنوع است) مشکلات بیشتری در راه خواهد بود و البته این موضوع از سوی مردان و زنان اوکراینی که با تمامی وجود از کشورشان دفاع میکنند هم پذیرفتنی نیست.
مثالی هم در این میان وجود دارد که میگوید: «فلانی گفت من از مرگ پدرم نمیترسم بلکه از این میترسم که عزرائیل آدرس و نشانی ما را یاد بگیرد.» این مثال را میتوان به روسیه نیز تعمیم داد. به این صورت که اگر خاکی از اوکراین را به روسیه بدهند این کشور برای خاک کشورهای دیگر نیز وارد عمل خواهد شد. در اوت سال 2008 روسها دو بخش از گرجستان یعنی استان خودمختار اوستیای جنوبی و جمهوری خودمختار آبخازیا (دو واحد سیاسی جز حاکمیت گرجستان) را جدا (در هشتم اوت 2008 یعنی درست همزمان با آغاز المپیک پکن) و دولتهای خودخوانده وابسته به روسیه را در آنجا مستقر کردند و حالا میخواهند این بدعت را در کشورهای دیگر نیز پیاده کنند.
ترامپ نماینده اوکراین نیست چرا که زلسنکی گفته است باید خود در نشست مشترک پوتین و ترامپ حضور داشته باشد و اگر ترامپ بخواهد به لحاظ حقوقی برای آتشبس میان اوکراین و روسیه کاری انجام دهد لازم است که نماینده اوکراین نیز حضور داشته باشد. ترامپ تنها به نمایندگی از اروپا در این نشست حضور دارد و نه اوکراین.
روسیه هیچگاه همپیمان یا متحد استراتژیک ایران نیست / چین هم در جنگ 12 روزه هیچ عکسالعمل، اقدام عملی و پشتیبانی انجام نداد
*آیا در نشست روز جمعه در مورد ایران نیز مذاکرهای صورت میگیرد؟
طبیعی است که بخشی از این دیدار به ایران اختصاص داشته باشد. پیش از این اثبات شده است که روسیه هیچگاه همپیمان یا متحد استراتژیک ما نیست والا در جنگ 12 روزه وارد عمل میشد. این کشور حتی به ارمنستان نیز کمک نکرد. روسیه و ارمنستان از اعضای اتحادیه پیمان امنیت دستهجمعی هستند اما در زمان نیاز ارمنستان، روسیه در برابر حمله آذرباجان به این کشور کمکی نکرد. کشورها به دنبال تامین منافع ملی خودشان هستند حتی در یک پیمان استراتژیک.
برای بیان این موضوع مُصِر هستم که بگویم دولت ایران و به صورت کلی ایران باید متکی به نیروی داخلی و مردم و ملت خود باشد. چین هم در جنگ 12 روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران – به جز محکوم کردن حمله آمریکا و اسرائیل – هیچ عکسالعمل، اقدام عملی و پشتیبانی انجام نداد و در بدترین شرایط این ملت ایران هستند که از تمامیت ارضی کشورشان دفاع میکنند. اتکا به نیروهای ملی که توان، قدرت و فرهنگ دارند میتواند از استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع و آن را محافظت کند. دولت نباید به چین و روسیه تکیه کند و تجربه ما از جنگ 12 روزه این موضوع را تایید میکند.
کریدور زنگزور، در صورت حاکمیت حقوقی و قانونی دولت ارمنستان، خطری برای ایران ندارد
*دیدگاه شما در رابطه با پیمان جدیدی که اخیرا میان آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید منعقد شده، چیست؟ این توافق چه خطری برای ایران دارد؟
کریدور در تمام دنیا به لحاظ حقوقی و امنیتی متعلق به کشوری است که در آن واقع شده است (در این مورد دولت ارمنستان). در پیشنویس متن قرارداد صلحی که در کاخ سفید منعقد شد نیز حاکمیت دولت ارمنستان بر کریدور زنگزور مورد تاکید قرار گرفته است و تمامی قوانین و مقرارات کشور ارمنستان در آن اعمال میشود. تنها یک کنسرسیوم در این منطقه فعال خواهد بود که میتواند چندملیتی باشد. کریدور زنگزور، در صورت حاکمیت حقوقی و قانونی دولت ارمنستان، خطری برای ایران ندارد. بعد هم اینکه کریدور دیوار نیست که ارتباط زمینی ایران و ارمنستان را قطع کند، بلکه خاک و زمین است که عبور و مرور در آن جریان دارد و البته کنترل هم میشود. اگر دولت ارمنستان به لحاظ امنیتی بررسیهای موردنظر را به عمل آورد و با ایران نیز همکاری داشته باشد، راهاندازی کریدور زنگزو برای ایران مشکلی ایجاد نمیکند.