رهبران عرب و اروپایی به طور فزایندهای در انتقاد از نتانیاهو و جنگ، صریحتر شدهاند. با این حال، حداقل در حال حاضر، او هنوز از حمایت حیاتی ایالات متحده و رئیسجمهور دونالد ترامپ برخوردار است؛ البته مشخص نیست که نتانیاهو تا چه مدت حمایت ترامپ را حفظ خواهد کرد، زیرا گمانهزنیها مبنی بر اینکه رئیسجمهور دمدمی مزاج ایالات متحده ممکن است از نتانیاهو خسته شده باشد، رو به افزایش است.
معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه با بیان این مطلب که ایالات متحده از زمان جنگ به طور مداوم پیشنهاد از سرگیری مذاکرات را داده و در تهران نیز چندین بحث در مورد شرایط از سرگیری آنها (مذاکرات) صورت گرفته است، تاکید میکند که «علیرغم تمایل ایالات متحده برای مذاکرات مستقیم، هرگونه مذاکرهای غیرمستقیم خواهد بود و از طریق واسطهها انجام میشود.» او در پاسخ به چرایی اصرار ایران برای مذاکرات غیرمستقیم میگوید: «ما به ایالات متحده اعتماد نداریم و فکر نمیکنیم که این روند به مرحلهای رسیده که مذاکرات مستقیم مناسب باشد.»
ایران پیش از حضور در میدان جنگ با اسرائیل، نبرد را با این دولت در رسانهها و افکار عمومی جهان آغاز کرده است و به نظر میرسد مصاحبههای متعدد مقامات تهران با رسانههای مطرح منطقهای و بینالمللی، پروسهای در راستای اجرای این مهم باشد.
با وجود مشخص نبودن وضعیت مذاکرات هستهای تهران و واشنگتن و تردیدهای جدی نسبت به ادامه این مذاکرات، ایران و تروئیکای اروپایی تصمیم گرفتهاند تا روز جمعه سوم مردادماه نشستی را در ژنو برگزار کنند که ماحصل این نشست میتواند از اجرایی شدن سیستم اسنپبک و اعمال مجدد تحریمهای جهانی علیه تهران جلوگیری کند.
سفیر اسبق ایران در آلمان معتقد است: آنطور که من شنیدهام مسیر گفتوگو میان ایران و آمریکا مسیر درستی بوده است. اما به صورت کلی باید مراقب باشیم با توجه به نفوذ اسرائیل در آمریکا این مذاکرات به تله جدیدی تبدیل نشود و بعد هم سعی شود به یک توافق پایدار دست پیدا کنیم اما اینکه این توافق پایدار چه گزینههایی داشته باشد و چه مواردی در آن گنجانده شود، موضوع بسیار مهمی است. اگر هم توافق مذکور پایدار و بلندمدت نباشد حداقل باید زمان 3 سالهای را برای اجرای آن در نظر بگیریم تا زمانی که دولت ترامپ بر سر کار است مفاد آن رعایت شود.
ما باید در عین ارتباط با مقامات کشورهای دیگر، خط ارتباطی مان با امریکا را به هیچ وجه قطع کنیم؛ سعی کنیم گفتوگوها را معنی دار و اثرگذار کنیم تا به ادامه آتش بس بیانجامد چرا که ما همین حالا هم در مقابل هر اقدام اسرائیل حمله ای را انجام دادیم
چشمانداز تغییر رژیم در تهران واقعاً برای کرملین نگرانکننده است. اما از طرف دیگر، یک ایران هستهای به نفع روسیه هم نیست؛ حمایت مسکو از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران در سال ۲۰۱۰ نشاندهنده این موضع بود. علاوه بر این روسیه که زمانی برای کاهش هزینههای جنگ با اوکراین به پهپادهای ایرانی نیاز داشت حالا با تولید پهپادهای «شاهد» در خاک خود و با ارتقای کلیدی در این سلاح مانند موتورهای جت و قطعات ناوبری مجهز به استارلینک، نیازی به ایران ندارد.
ترامپ مشتاق است از فرصت آتشبس ایران برای ترغیب کشورهای بیشتری به برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل استفاده کند و پیمان ابراهیم را که در دوره اول ریاستجمهوری خود با امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان منعقد کرد، به روابط اسرائیل با دیگر کشورهای عربی نیز بسط دهد.
مقامات اسرائیلی با ادعای اینکه با حمله به ایران، خطر یک حمله قریبالوقوع را دفع کردهاند، تلاش میکنند تا زیرپاگذاشتن بدیهیترین اصول حاکم بر نظام بینالملل را با اقدام اخیر خود توجیه کنند. البته توجیه مقامات این رژیم نیز با حمایت دولتمردان غربی همراه بوده است اما آیا قوانین بینالمللی و نظریهپردازان جهانی نیز این توجیه را قابل قبول میدانند؟
آسمان روابط اروپا با آمریکا این روزها بارانی است و کشورهای اروپایی نیز با وجود نارضایتی از عملکرد ایران در جنگ اوکراین، تمایلی ندارند با اقدامی نابخردانه رودروی آمریکا قرار بگیرند. این موضوع بدین معناست که اگر ایران و آمریکا پس از تصویب قطعنامه تند و شدیداللحن شورای حکام تصمیم بگیرند همچنان پای میز مذاکره بنشینند، اروپا فرصتی برای ادامه روند دیپلماسی در نظر خواهد گرفت. البته اگر ترامپ بهیکباره زیر میز مذاکره با ایران نزند!
بر اساس قطعنامه 1994، آژانس باید در خصوص برنامه هستهای کشورها اصل را بر حسن نیت قرار دهد که به آن «اعتماد مثبت» میگویند؛ یعنی تا زمانی که تخلفی صورت نگیرد آژانس باید اصل را بر مسالمتآمیز بودن فعالیت کشور مورد نظر قرار دهد. اما متاسفانه از زمانی که پرونده ایران در این نهاد بینالمللی مطرح شده، عمدتاً بنا بر تفسیر بدبینانه با ایران برخورد شده است. یعنی آژانس فرض کرده ایران تخلف کرده است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این در حالی است که طبق حقوق عمومی اصل بر برائت است. در همین رابطه، اگر به برخورد آژانس با پرونده کشورهایی چون مصر یا کره جنوبی بنگرید، میبینید که اصل بر برائت و حسن نیت گذاشته شده و برخورد مثبتی هم با آنها صورت گرفته است. آژانس تصریح کرده است که دلیلی بر بدبینی به اقدامات این کشورها وجود ندارد، بنابراین پرونده آنها بسته میشود.
تهران میگوید در صورتی که گزارش رسانههای غربی از گزارش غیرفنی و سیاسی رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از برنامه هستهای ایران درست باشد، آماده است تا با اقدامات فنی در حوزه هستهای و همچنین نوع همکاری ایران با آژانس به این گزارش واکنش نشان دهد.
در حال حاضر دعوای ترامپ و ماسک با اعلام آتشبس از سوی «بیل اکمن» سرمایهگذار و میلیاردر مشهور فروکش کرده است و هیچ کدام از طرفین این مناقشه نیز آن را ادامه نداده است اما مورد ترامپ و ماسک نشان میدهد که برای رئیسجمهور آمریکا هیچ دشمن یا متحد دائمی وجود ندارد وتنها منافع دائمی است که وجود دارد.
تحلیلگر ارشد روابط بینالملل معتقد است: باید به موضوع اروپا بیشتر پرداخته و از سایه مذاکرات ایران و آمریکا خارج شود. تجربه جنگ اوکراین نشان میدهد اگر اروپا با این توافق همراهی نکند، کار برای ما سخت میشود. یعنی درست است که اروپا نمیتواند روند صلح را تقویت کند اما حداقل آن را تخریب نمیکند. این قاعده در مورد برنامه هستهای ایران نیز صادق است؛ بدین معنا که شاید اروپا نتواند از توافق جلوگیری کند اما میتواند در روند اجرای توافق اخلال ایجاد کند، چراکه به لحاظ قانونی امکان فعال کردن مکانیسم ماشه را دارد که ترامپ و آمریکا از آن بینصیباند.
دور پنجم مذاکرات ایران و آمریکا نزدیک به ۴۰ روز پس از دور نخست آن برگزار میشود و دورنمای حصول نتیجه از این مذاکرات همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد؛ سطح غنیسازی و وضعیت انتقال اورانیوم ۶۰ درصد غنیسازی شده ایران به کشوری ثالث موضوعاتی هستند که هنوز در رابطه با آنها اتفاق نظری میان تهران و واشنگتن حاصل نشده است.
به نظر میرسد شکاف بین ایران و ایالات متحده پس از حمله ترامپ به ایران در سفر اخیر به خاورمیانه و به کار بردن عنوان «مخربترین نیرو» در این منطقه، افزایش یافته باشد؛ عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، اظهارات ترامپ را «فریبکاری محض» خواند و به حمایت ایالات متحده از اسرائیل به عنوان منبع بیثباتی در منطقه اشاره کرد. البته میتوان این برداشت را هم داشت که هر آنچه ترامپ در سفر به خاورمیانه در رابطه با ایران به زبان آورد بیشتر در راستای ایجاد خشنودی در میان امرا، پادشاهان و مقامات کشورهای عربی بود که با انعقاد قراردادهای میلیارد دلاری، رئیسجمهور آمریکا را از مواجه شدن با شرایط ناگوار اقتصادی در داخل این کشور حفظ کرده بودند.
نخستین سفر بینالمللی دونالد ترامپ پس از حضور مجدد در قدرت، آن هم به متمولترین کشورهای جهان، نه برای توافقات استراتژیک و سیاسی بلکه به قصد جذب بیشتر سرمایههای اعراب ثروتمند کشورهای عربستان، قطر و امارات برای پیشبرد اهداف کلان تجاری و سرمایهگذاری یک تریلیون دلاری این کشورها در اقتصاد آمریکاست. این رویکرد ماحصل سفر چهارروزه رئیسجمهور ایالات متحده به خاورمیانه است که اگر به ثمر برسد، یاریرسان ترامپ در رسیدن به بسیاری از وعدههای انتخاباتیاش خواهد بود. تمرکز بر معاملات اقتصادی در این سفر در حالی صورت میگیرد که ایالات متحده در سهماهه اول سال، برای اولین بار در طول سه سال گذشته با کاهش تولید اقتصادی روبهرو بوده است.
سفیر اسبق ایران در فرانسه معتقد است: مذاکرهکنندهگان ما در دولت چهاردهم توانستند تابوی مذاکره با آمریکا را بشکنند و با نام مذاکره غیرمستقیم، اجماعی در داخل کشور برای آن به وجود آورند. البته هنوز این اجماع، اجماع غالب در داخل کشور نیست؛ یعنی مخالفان زیادی دارد که درصدند به این بهانه که توافق برای ایران هیچ منفعتی ندارد از آن جلوگیری کنند. آنها مدعیاند که بهتر است ما در مسیر پیشینمان یعنی مبارزه و مقاومت قدم برداریم.
یک وکیل دادگستری در کانادا معتقد است: ولین کاری که یک فرد عاقل و یک رهبر و با تعریف رهبری باید انجام دهد این است که آدمها را به یکدیگر نزدیک کند و قدرت واقعی در این نزدیک شدن آدمها است که میبینیم واقعاً چه کارهایی می توانند با هم انجام دهند.