معینالدین سعیدی، نماینده مجلس یازدهم، در گفتگو با تجارتنیوز:
برای مقابله با طالبان تمام گزینهها روی میز است/ ایران بدون هیچ شرطی به طالبان رسمیت داد!
حقابه هیرمند بار دیگر به چالشی بزرگ میان ایران و افغانستان تبدیل شده است. دولت طالبان که در ابتدای روی کار آمدن خود از حمایت جدی دولت ایران برخوردار بود، حالا بر سر مسئله آب رو در روی ایران ایستاده است. با بالاگرفتن اختلافات، معینالدین سعیدی، نماینده چابهار در مجلس، میگوید که «برای مقابله با طالبان تمام گزینههای ایران روی میز است».
به گزارش تجارتنیوز ، با بالاگرفتن تنش آبی میان ایران و دولت طالبان حالا مردم استان سیستان و بلوچستان، بهوِیژه در منطقه سیستان با چالشهای متعددی مواجه شدهاند. تا جایی که هر روز بخشی از مردم این منطقه مجبور به مهاجرت از این شهر و استان میشوند.
دولت ایران نیز به جای در پیش گرفتن دیپلماسی آب و اولویتدادن به آن، گویی فعلاً دغدغههای دیگری دارد. معینالدین سعیدی، معتقد است که عدهای با بیعدالتی موی سر زنان را میبینند، اما چشم روی دیگر مسائل بستهاند. دولت به جای در پیش گرفتن دیپلماسی آب بدون هیچ پیششرطی به طالبان رسمیت بخشید، اما اکنون برای مقابله با آنها اگر نیاز باشد تمام گزینهها روی میز است.
در ادامه مشروح گفتگوی تجارتنیوز را با این نماینده مجلس میخوانید.
مناقشات ایران و افغانستان بر سر آب هیرمند سالهاست که تداوم دارد. چه پیش از ریاست جمهموری اشرف غنی، چه در دوره او و چه اکنون که طالبان در افغانستان حاکم است، درگیری این کشور با ایران بر سر مسئله آب تدام داست. حال موضعگیری های جدید طالبان شرایط را برای ایران ویژه کرده است. ارزیابی شما چیست و این مناقشه تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟
موضوع آب هیرمند موضوعی تاریخی است و از زمان جدایی هرات از ایران در سال 1857 این مورد مطرح بود. در دوره پهلوی اول هم این موضوع در دستور کار وزرای خارجه وقت قرار داشت که سرانجام در سال 1351 منجر به معاهده بین دولتین ایران و افغانستان شد.
اعتقاد ما این است که مطابق این معاهده حق قانونی درباره حقابه هیرمند پیشبینی شده که متأسفانه با پروژههای سدسازی که در افغانستان اتفاق افتاده، مساله دچار چالش شده است.
البته این مناقشات باید از طریق دیپلماسی حل و فصل شود؛ اما آیا این مساله واقعاً اولویت دستگاه دیپلماسی ما بوده است؟ اکنون در مورد منطقهای به نام سیستان صحبت میکنیم که دارای کمترین میزان منابع آبی است. در چنین شرایطی هر گونه تنش آبی ناشی از عدم تحقق یافتن حقابه ایران تبعات متعدد اجتماعی و امنیتی دارد.
امروز هم شاهد مهاجرتهای گسترده از حوزه سیستان هستیم. در چنین شرایطی دیپلماسی آب باید فعالترین دیپلماسی باشد، برای حل این موضوع رئیس دولت به استان سیستان و بلوچستان آمد و موضعی بسیار محکم اتخاذ کرد که طرف طالبان باید نسبت به اجرای توافقات سال 1351 متعهد باشد.
پس از آآنکه گروه طالبان زمام امور افغانستان را در دست گرفت، دستگاه دیپلماسی ما دچار اشتباه شد. آنها انتظار داشتند که طالبان بخشی از منافع کشور را تامین کند. در حالی که این گروه ثابت کرد که به الفبای حقوق بینالملل پایبندی ندارد و سابقه و نگاهش نسبت به حقوق انسانها مشخص است. مگر قرار است چند بار از یک سوراخ گزیده شویم؟!
بهرغم اینکه در شعار، موضوع حقابه هیرمند جزو اولویتهای دستگاه دیپلماسی است، اما در عمل برعکس است. چرا سفارت افغانستان در جمهوری اسلامی بدون گرفتن پیششرطهای لازم بازگشایی شد؟ با این اقدام خواسته یا ناخواسته به گروه طالبان رسمیت دادیم. درحالیکه می توانستیم حداقل این کار را در ازای گرفتن حقابه هیرمند انجام بدهیم.
آیا در آن زمان هیچ بحثی در این رابطه نشد؟
متاسفانه خیر؛ من کماکان معتقدم که در این راستا از همه ظرفیتها استفاده نشده است.
اخبار حاکی از آن است که گفتگوهایی که انجام شده که منجر به یک سری توافق مبنی بر سرریز آب به طرف ایران شده است. این اخبار صحیح است؟
تا زمانی که این موضوع جزو اولویتهای اصلی دستگاه دیپلماسی ما قرار نگیرد، کماکان طرف طالبان به مفاد موافقتنامه سال 1351 پایبند نخواهد بود.
آیا گفتگوهایی که به گرفتن حقآبه منجر شده مثل مسکن عمل نمیکند؟ مشخصا موضوع سد بخشآباد هم جزئی از این موضوع است؟
اتفاقاً نگرانی ما از سد بخشآباد بسیار بیشتر است و روند موجود سیگنالهای بسیار منفی در این زمینه مخابره میکند. حتی اگر طرف طالبان را متقاعد کنیم که امروز حقابه ما را بدهد باز هم مسکن خواهد بود و راهکار اصلی این است که چارچوبی حقوقی باید تعریف شود و بر مبنای توافقنامه سال 1351 باشد، ما در مورد جمهوری اسلامی ایران حرف میزنیم که قدرت برتر منطقه است.
بیش از 50 سال است که از معاهدهای که به آن اشاره میکنید، میگذرد و ما همچنان با افغانستان بر سر حقابه درگیر هستیم؛ امروز بحران منابع آبی در سیستان و بلوچستان به جایی رسیده که باید مسئله را جدیتر ببینیم. به عنوان فردی که به منطقه، منابع آبی و مشکلات معیشتی و مهاجرتها اشراف دارید، تصویری از تبعات تنش آبی در آن استان ارائه بدهید.
جواهر لعل نهرو جملهای دارد که میگوید: «بسیار مضحک است که با انسانی تشنه و گرسنه سخن از آزادی، محیط زیست، ارزشهای اخلاقی و توسعه پایدار بزنید.».
مردم سیستان و بلوچستان این گزاره را نقض کردهاند، اما آب با زندگی تمام انسانها گره خورده است. این سناریوی شمال استان است که با این فاجعه روبهرو است، ولی ما در جنوب استان هم با این مشکل روبهرو هستیم.
ما سالانه میلیاردها مترمکعب آب از رودخانههای استان به دریای عمان میدهیم. چابهار که نقطه توسعه سواحل مکران است، بهرغم قرارگیری در کنار اقیانوس، هفتهای فقط یک روز آب دارد.
من معتقد هستم باید از ظرفیتهای شیرینسازی آب دریا استفاده بیشتری میشد. باید در نظر داشت که حدود 62 درصد از آبشیرینکنهای دنیا در حوزه خاورمیانه قرار دارند، اما سهم ما تنها دو درصد است.
در سیستان شاهد اتفاقات تلخی هستیم. روزی نیست که مهاجرت اتفاق نیفتد و کشاورزی مردم به طور کامل از بین رفته است و دامداری آن ها دچار چالش شده است. در مورد سیستانی صحبت می کنیم که انبار گندم ایران بود در مورد مردمی صحبت می کنیم که بیشترین مولفه های هویت ملی ایرانی اسلامی را دارند. این مردم چطور می توانند بدون آب سپری کنند؟!
_با نگاهی دور و بدبینامه آیا میتوان پیشبینی کرد که جدال میان ایران و افغانستان ظرفیت بالا گرفتن و تبدیل شدن به یک اختلاف بزرگ و حتی جنگ بر سر آب را دارد؟
بسیاری از تحلیلگران عقیده دارند که جنگهای آینده دنیا بر سر آب خواهد بود و اگر این موضوع واقعا جزو اولویتهای دستگاه دیپلماسی نباشد، طبیعتا طرف طالبان کوتاه نمیآید.
ما باید از تمام ظرفیتها استفاده کنیم. همانطور که قدرتهای غربی در مواجهه با ما میگویند همه گزینهها روی میز است، ما هم باید در برابر طالبان تمام گزینهها را روی میز داشته باشیم، باید از تمام ظرفیتهای لازم چه شورای عالی امنیت ملی و چه نیروهای مسلح و چه دستگاه دیپلماسی و چه وزارت نیرو و چه سازمان حفاظت از محیط زیست، همه این ارکان باید برای دیپلماسی آب در کنار هم قرار بگیرند.
با توجه به نقدی که در خصوص عملکرد وزارت خارجه در موضوع افغانستان و رویکرد در مقابل طالبان دارید، عملکرد این دستگاه را در موضوعات کلانتری مانند برجام چطور ارزیابی میکنید؟
ادر اقتصاد امروز و در شرایطی که مرزها در حال از بین رفتن هستند، الفبای اقتصادی ایجاب میکند حداکثر ارتباطات سازنده و تعاملی را داشته باشیم. در غیر این صورت رشد اقتصادی محال است.
در این دولت رویکرد ارتباط با کشورهای منطقه مورد توجه قرار گرفته که جای تقدیر دارد، پاکستان هم جزئی از این کشورهاست.
آیا پاکستان میتواند جایگزین قدرتهای بینالمللی شود؟
مسلما اینطور نیست. من دوست داشتم ما یک شب می خوابیدیم و وقتی بیدار شدیم به جای پاکستان و افغانستان با اتریش و سوییس همسایه میشدیم.
من در روز اول رای اعتماد به کابینه این نکته را یادآور شدم که همانطور که قدرتهای غربی هیچ گاه قابل اعتماد نبودند به همان نسبت قدرتهای شرقی هم هیچگاه حافظ منافع ملت ایران نبودند. ما نمیتوانیم جنایتهای روسیه علیه ملت ایران را نادیده بگیریم. در مورد چین هم همینطور است. به عقیده من هرگز نباید از ترس عقرب جراره غرب به مار غاشیه شرق پناه برد.
آینده برجام در دولت آقای رئیسی به کجا میرسد؟ نزدیکی به فصل انتخابات مجلس ایران و ریاست جمهوری آمریکا چه تاثیری بر این توافق دارد؟ چراکه تصویب برجام و برجامسوزی در مجلس هم سابقه دارد.
اگر از هر دانشجوی ترم اول اقتصاد بپرسید، نمیتواند حوزه روابط بینالملل را از اقتصاد تفکیک کند. این دو، جزو لاینفک یکدیگر هستند. اما نباید این نکته را نادیده گرفت که در بحث برجام طرف غربی به صورت یکجانبه خارج شد.
اما برخی از افراد این موضوع را به ابزار سیاسی تبدیل کردهاند و به هر نوع توافقی عنوان سازشکاری میزدند. اما حتی آنها هم معتقد هستند که ما به ارتقای سطح روابط با قدرتهای اقتصادی دنیا نیاز داریم. ما نیاز به سرمایهگذاری خارجی داریم؛ این موضوع را هیچکس نیست که رد کند.
با توجه به التهابات داخلی چند ماه اخیر کشور، چقدر موضوعاتی نظیر برجام یا بیشتر پرداختن به سفره مردم میتواند از این تنشها بکاهد و چه مسائلی مجددا بر این آتش زیر خاکستر می دمد؟
مسلما در ناآرامیهای پاییز 1401 شرایط اقتصادی مردم عاملی تاثیرگذار بود. نمیتوانیم همیشه خودمان را در برابر فریاد اعتراض بخش قابل توجهی از مردم گوش و چشم خود را ببندیم و این صدا را نشنویم. پاک کردن صورت مساله راحتترین کار است، اما آیا منجر به حل مساله میشود؟
امروز مانور زیادی در لایحه عفاف و حجاب داده میشود. در اینکه کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است، تردیدی وجود ندارد، اما باید ببینیم رویکرد امامین انقلاب چیست؟
نگاه حضرت آقا به فرزندان این سرزمین که به هر دلیلی به قرائت حجاب معتقد نیستند، چیست؟ آیا این مهمتر است یا اینکه ما در کل کشور با مشکل کمبود یا گرانی عجیب و غریب مرغ روبهرو هستیم؟ هر زمان حساسیت مسئولان به موی سر فرزندان این سرزمین بیشتر از حساسیت آنها به پدیده زبالهگردی، کودکان کار، حاشیهنشینی، فساد و ارتشا در دستگاههای دولتی است، یعنی عدالت نادیده گرفته میشود.
گاهی آماری داده میشود که برخی از تحلیلگران میپرسند آیا واقعا در مورد کشور ما حرف زده میشود؟! بعضا مطرح میشود که فلان رئیس جمهوری کشور از حجم پیشرفتهای ما شگفتزده شده است. به نظر من به جای اینکه فلان مسئول خارجی از کار ما تعریف کند، باید ببینیم مردم در خیابانهای چابهار، نیکشهر ، قصر قند، زاهدان، ساوجبلاغ، اصفهان، شیراز و … در مورد رویکردهای اقتصادی ما چه میگویند؟ نمیشود که سرمان را زیر برف فرو کنیم.
نظرات