به گزارش تجارت نیوز، برخلاف رویکردهای دیپلماتیکتر جو بایدن، ترامپ از نخستین روزهای بازگشتش به کاخ سفید، سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران احیا کرده و رویکرد تهاجمیتری را نسبت به چین، روسیه و برخی کشورهای اروپایی در پیش گرفته است. در همین حال، بازارهای مالی ایران با شوکهای متعددی روبهرو شدهاند و قیمت دلار در تهران از مرز ۹۰۰,۰۰۰ ریال عبور کرده است. این تحولات چه پیامی برای آینده اقتصاد ایران دارد؟ آیا میتوان فرصتهایی را در این فضای متلاطم شناسایی کرد یا اینکه کشور با بحرانی عمیقتر از گذشته روبهرو خواهد شد؟
سیاست تحریمی ترامپ: فشارها و پیامدهای جدید برای ایران
سیاست خارجی ترامپ در قبال ایران، تداوم همان مسیر ۲۰۱۸-۲۰۲۰ است، اما اینبار با شدت بیشتری همراه است. او نه تنها تحریمهای بانکی و نفتی را بازگردانده، بلکه در همکاری با متحدان منطقهای خود مانند عربستان و امارات، فشارها بر ایران را در حوزههای تجاری و سرمایهگذاری افزایش داده است. بسته تحریمی جدید، که شامل ممنوعیت کامل تراکنشهای دلاری مرتبط با ایران و تحریم شرکتهای طرف قرارداد با صنایع کلیدی ایران است، دامنهای وسیعتر از دور نخست ریاستجمهوری او دارد.
تأثیر این تحریمها را میتوان در سه حوزه مشاهده کرد:
یک) محدودیتهای بانکی عملا ایران را از دسترسی به منابع ارزی خارجی محروم کرده و حتی تجارت با کشورهای همسایه را نیز دشوارتر کرده است. در این میان، سیستمهای مالی جایگزین مانند تهاتر کالا و ارزهای دیجیتال میتوانند تا حدودی این خلاء را پر کنند، اما همچنان با چالشهایی مانند عدم اعتماد بینالمللی مواجه هستند.
دو) کاهش صادرات نفتی که تا پیش از اعمال این تحریمها به بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز رسیده بود، اکنون مجددا به کانال ۵۰۰ هزار بشکه سقوط کرده است. چین، بهعنوان اصلیترین خریدار نفت ایران، در سایه فشارهای آمریکا و گزینههای جایگزین مانند روسیه، تخفیفهای بیشتری را طلب کرده و موقعیت چانهزنی ایران را تضعیف کرده است.
سه) خروج سرمایه از کشور که منجر به افزایش تقاضای ارز در بازار آزاد شده و تورم را به بالاترین سطوح خود در دهههای اخیر رسانده است. در نتیجه، بانک مرکزی ایران با چالش کنترل نرخ ارز بدون دسترسی کافی به منابع ارزی روبهروست.
افزایش نرخ ارز و فشارهای تورمی: اقتصاد ایران در بحران؟
در شرایطی که سیاستهای پولی و ارزی ایران همواره تحت تأثیر تصمیمات سیاسی قرار داشته، افزایش ناگهانی قیمت دلار در ماههای اخیر، شوکی شدید به اقتصاد وارد کرده است. عبور نرخ دلار از ۹۰۰,۰۰۰ ریال نهتنها نشاندهنده بحران در ذخایر ارزی بانک مرکزی است، بلکه بهمعنای کاهش جدی ارزش پول ملی و افزایش سرسامآور هزینههای واردات خواهد بود.
این روند، دولت را در برابر دو سناریوی دشوار قرار داده است:
اول) اعمال کنترلهای قیمتی برای مهار تورم که میتواند منجر به رکود اقتصادی و کمبود کالا شود.
دوم) رهاسازی نرخ ارز و پذیرش تورم بالا که فشارهای اجتماعی و نارضایتی عمومی را تشدید خواهد کرد.
بازار نفت و جایگاه ایران در معادلات انرژی
افزایش فشارهای اقتصادی بر ایران همزمان با تحولات مهمی در بازار جهانی نفت رخ داده است. در حالی که عربستان و امارات با حمایت ایالات متحده تولید خود را افزایش دادهاند، کاهش عرضه نفت ایران به افزایش نسبی قیمتها کمک کرده است. با این حال، محدودیتهای تحریمی باعث شده تا ایران نتواند از این افزایش قیمت بهرهای ببرد. در همین حال، روسیه بهعنوان یک رقیب در بازارهای صادراتی ایران، از فرصت تحریمها استفاده کرده و سهم بیشتری از بازارهای چین و هند را در اختیار گرفته است.
افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی در منطقه، از جمله درگیریهای پراکنده در یمن و ناآرامیهای اخیر در عراق، بر امنیت مسیرهای ترانزیتی نفت و گاز اثر گذاشته است. این وضعیت، اگرچه در کوتاهمدت به افزایش قیمتها کمک میکند، اما در بلندمدت ریسک سرمایهگذاری در منطقه را بالا خواهد برد.
چشمانداز سرمایهگذاری و رشد اقتصادی
در چنین فضایی، سرمایهگذاران داخلی و خارجی رویکردی محتاطانه در پیش گرفتهاند. بازار سرمایه ایران رشد اسمی را تجربه کرده، اما این رشد عمدتا ناشی از انتظارات تورمی و ورود نقدینگی سرگردان به بورس بوده است. صنایع صادراتمحور مانند پتروشیمی، فلزات و معادن از این شرایط بهره بردهاند، اما صنایعی که به واردات وابستهاند، از جمله خودروسازی و برخی صنایع دارویی، با بحران جدی مواجه شدهاند.
در سطح بینالمللی، ایران برای یافتن شرکای تجاری جدید تلاش میکند، اما تحریمها و محدودیتهای بانکی مانع از جذب سرمایهگذاریهای بزرگ و چشمگیر شدهاند. همکاری با چین و روسیه، اگرچه فرصتهایی را فراهم کرده، اما به دلیل شرایط نامتعادل تجاری، چالشهایی را نیز به همراه داشته است.
سناریوهای اقتصادی ایران: مسیرهای پیشرو و راهکارهای خروج از بحران
در این شرایط، دولت و بخش خصوصی ایران نیازمند راهبردهای عملی برای عبور از بحران اقتصادی هستند. سه سناریوی محتمل به شرح زیر است:
سناریوی خوشبینانه: در صورتی که ایران بتواند تجارت منطقهای را گسترش داده و از ارزهای جایگزین مانند یوان و روبل استفاده کند، وابستگی به دلار کاهش یافته و فشار تحریمها کاهش خواهد یافت.
سناریوی محتمل: تحریمها ادامه پیدا میکند، اما ایران از طریق روشهای غیررسمی و تهاتر کالا بخشی از نیازهای خود را تامین میکند. در این وضعیت، اقتصاد با رکود تورمی مواجه خواهد بود.
سناریوی بدبینانه: در صورت تشدید تحریمها و عدم اجرای اصلاحات ساختاری، تورم کنترلناپذیر شده و منجر به ناآرامیهای اقتصادی و اجتماعی خواهد شد.
در راستای مقابله با این چالشها، موارد زیر پیشنهاد میشود:
- افزایش سرمایهگذاری در صنایع داخلی برای کاهش وابستگی به واردات.
- گسترش پیمانهای دوجانبه مالی با کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق.
- توسعه زیرساختهای دیجیتالی و ارزهای جایگزین برای کاهش وابستگی به نظام مالی غرب.
دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، چشمانداز اقتصادی ایران را پیچیدهتر از قبل کرده است. تحریمهای گسترده، کاهش دسترسی به منابع ارزی و افزایش نرخ تورم، چالشهای مهمی برای سیاستگذاران و فعالان اقتصادی ایجاد کرده است. در این میان، آینده اقتصادی ایران بیش از هر زمان دیگری به تصمیمات هوشمندانه و راهبردهای بلندمدت وابسته خواهد بود.