موضوعات داغ: # دستمزد، شورایعالی کار # ارزش معاملات بورسی # شاخص کل فرابورس # دمای هوا # سهامداران بورس # عبدالناصر همتی # کالابرگ # کالابرگ الکترونیکی
علی ارواحی، متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

جوامع انسانی بخشی از تالاب‌ها هستند/ ارزش‌های اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی تالاب‌ها تفکیک‌ناپذیرند

یک متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی معتقد است: جوامع انسانی بخشی از اکوسیستم طبیعی هستند. انسان در طبقه‌بندی تنوع زیستی قرار می‌گیرد. در چرخه‌ طبیعی اکوسیستم تالاب‌ها زیست‌مندان متفاوتی وجود دارند که چیرگی هر کدام از این گونه‌ها فرصت حیات را دچار اختلال می‌کند.

به گزارش تجارت نیوز، بسیاری از تالاب‌های کشور با تنش‌های شدید آبی مواجه‌اند. فرایند توسعه غیراصولی منجر به تخریب گسترده و بروز بحران در این اکوسیستم‌ها شده است. وضعیت نا‌بسامان تالاب‌ها در ایران جوامع محلی را با مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی مواجه کرده است. به این انگیزه تجارت‌نیوز با علی ارواحی، متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی، گفت‌وگو کرده که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.

***

تالاب‌های ایران از ارزش بسیاری برخوردارند

*تالاب‌های کشور در چه وضعیتی قرار دارند و با چه عواملی تهدید می‌شوند؟

بنا به اعلام سازمان محیط‌زیست کشور، در ایران 225 تالاب داریم که مجموع وسعت آنها نزدیک به 3.5 میلیون هکتار می‌شود. 27 گروه تالابی به عنوان رامسرسایت در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده‌اند. آخرین مورد اضافه‌شده به این گروه تالاب گندمان بوده است. علاوه بر اینها، پنج مورد از تالاب‌های کشور از سوی یونسکو به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره شناسایی شده‌اند. این موارد نشان‌دهنده ارزش‌های اکولوژیک و ارزش‌های طبیعی تالاب‌های ما در سطوح بین‌المللی هستند.

یکی از مهم‌ترین عوامل تهدید تالاب‌ها در ایران تخصیص‌نیافتن حقابه است

تالاب‌های ما بیش از سه دهه است که از مجموعه‌ای از تهدیدات رنج می‌برند. مهم‌ترین این تهدیدها بحث تخصیص‌نیافتن حقابه یا کمبود آب در تالاب‌های کشور است. متاسفانه غالب تالاب‌های واقع در فلات مرکزی کشور، مناطق کویری و همچنین تالاب‌های ساحلی در شمال کشور (به‌سبب پس‌روی خزر)، در معرض تنش آبی شدید، خشکیدگی‌های بلندمدت یا دوره‌ای و فصلی قرار گرفته‌اند. از مهم‌ترین تالاب‌های در معرض خطر می‌توان جازموریان، دریاچه ارومیه، تالاب گاوخونی، بختگان، پریشان، کافتر، هامون، میانکاله، انزلی، یادگارلو، طشک و ده‌ها تالاب دیگر را نام برد.

تالاب‌ها در صورت خشکیدن کانون انتشار ریزگرد خواهند بود/ تالاب‌های ایران به لحاظ سلامت در وضعیت مناسبی قرار ندارند

این شرایط سبب شده است بنا بر اعلام دبیر کارگروه مدیریت گردوغبار، حداقل 65 درصد از وسعت اراضی تالابی کشور تبدیل کانون انتشار ریزگرد شوند. تمام تالاب‌های ما در صورت خشکیدگی منشاء انتشار ریزگرد خواهند بود. البته 70 درصد این عرصه‌ها ویژگی کانونی دارند. به‌ این ‌معنا که حوزه تأثیر آنها فراتر از یک منطقه خواهد بود. ممکن است خشکیدن یک تالاب بیش‌از سه استان را با مساله گردوغبار درگیر کند. تالاب‌های ما به لحاظ سلامت در وضعیت مناسبی قرار ندارند.

در ایران عوامل بسیاری حیات تالاب‌ها را تهدید می‌کنند

یکی دیگر از موارد تهدیدکننده سلامت تالاب‌ها، ورود مواد آلاینده و پسماند است. تالاب‌های انزلی، زریبار، صالحیه، گاوخونی، شادگان و برخی تالاب‌های دیگر از این تهدید رنج می‌برند. بحث تغییر کاربری اراضی در تالاب‌های هورالعظیم، انزلی، کمجان، بیشه‌دالان، بلمک، شادگان و زریبار و دیگر تالاب‌ها را نیز داریم. بحث شکار و صید غیرمجاز و غیراصولی در غالب تالاب‌های ساحلی شمال و همچنین تالاب‌های ساحلی جنوب کشور و تالاب‌هایی نظیر هورالعظیم و شادگان نیز تهدیدکننده است. فهرست طولانی حریق‌های عمدی یا طبیعی تالاب‌ها نیز از موارد قابل‌ توجه هستند. از آخرین موارد آتش‌سوزی می‌توان به تالاب گندمان اشاره کرد. علاوه‌برآن، بارها در تالاب‌های زریبار، میانکاله، میقان، انزلی و میانگران شاهد حریق بوده‌ایم.

تهدیدات قابل‌ انتظار مدیریت و کنترل نمی‌شوند

بحث ورود گونه‌های مهاجم از عوامل مهم اثرگذار بر سلامت تالاب‌های کشور است. تالاب‌های انزلی، شادگان، هورالعظیم، نئور، زریبار و برخی تالاب‌های دیگر از این نظر آسیب دیده‌اند. بروز این تهدیدات قابل‌ انتظار است اما لازم است این تهدیدات مدیریت و کنترل شوند و اثر آنها کاهش یابد. مشکلی که بیش از سه دهه است در کشور ما وجود دارد، ادامه‌دار بودن این تهدیدها و عدم کنترل ریشه‌ای بوده است.

برنامه‌های مدیریتی کاری از پیش نبرده‌اند

برای بیش از 49 تالاب در کشور برنامه مدیریتی تهیه شده است. به‌رغم این برنامه‌های مدیریتی ما شاهد اجرای موثر برنامه‌ها و کنترل و کاهش تهدیدات در تالاب‌های کشور نبوده‌ایم. مسائلی که مطرح کردم یک وضعیت کلی از تالاب‌های کشور را توصیف می‌کند.

انتشار ریزگرد از تالاب‌های خشک سلامت انسان را به خطر می‌اندازد

*مخاطرات ذکرشده چه پیامدهایی به همراه دارند؟

همان‌طور که اشاره کردم یکی از اثرات خشکیدگی تالاب‌ها تشدید انتشار ریزگردهاست. یکی از کارکردهای تالاب تثبیت شن‌های روان است. وقتی تالابی خشک می‌شود و پوشش گیاهی‌اش را از دست می‌دهد، میزان انتشار ریزگردها افزایش می‌یابد که ریسک‌های جدی برای سلامت جوامع انسانی پیرامون تالاب دارد. علاوه‌براین، تالاب‌های خشک، قابلیت جذب کربن و تعدیل آب‌وهوا در مقیاس کوچک را از دست می‌دهند.

تغییرات در میکروکلیمای منطقه باعث افزایش نرخ مهاجرت می‌شود

معمولاً در شهرهای بزرگ به‌واسطه توسعه صنعتی جزایر در مجاورت شهرها و توسعه شهرنشینی، جزایر حرارتی ایجاد می‌شوند. تالاب‌ها می‌توانند با فرایندهای کنترلی و کاهشی این جزایر حرارتی را تا حدی تعدیل کنند. با از دست رفتن تالاب‌ها، این جزایر حرارتی بیش‌ازپیش آسیب‌زا خواهند بود. با تغییرات در میکروکلیمای منطقه، ما شاهد کاهش مطلوبیت زندگی بر اثر تغییر در شاخص‌های سلامت و رفاه و آب‌وهوا خواهیم بود. این مساله از عوامل اثرگذار بر افزایش نرخ مهاجرت از مناطق پیرامون تالاب‌ها به سایر مناطق است. اینکه افزایش مهاجرت در مقصد چه اثری داشته باشد خود بحث دیگری است.

خشکیدن تالاب‌ها با کاهش سطح آبخوان کشاورزی را تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد

یکی دیگر از عملکردهای تالاب کنترل سیلاب است. تالاب‌ها با کمک به تغذیه سفره‌ها و آبخوان‌های آب زیرزمینی، وضعیت حاصل‌خیزی اراضی کشاورزی پیرامون تالاب‌ها را بهبود می‌بخشند. با خشکیدن تالاب تغذیه سفره آب زیرزمینی متوقف می‌شود و شاهد افت سطح آبخوان در دشت‌های تالابی خواهیم بود. این اتفاق فرونشست و فروچاله در دشت‌های تالابی را تشدید می‌کند. در تالاب‌های مهارلو، پریشان و برخی تالاب‌های دیگر تشدید فرونشست داشته‌ایم. خشکیدن گاوخونی و زاینده‌رود در اصفهان نیز بر افزایش فرونشست در این استان بسیار موثر بوده است.

امنیت جوامع پیرامون تالاب‌ها در معرض خطر است

خشکیدن تالاب‌ها بر شاخص‌های امنیتی جوامع انسانی بسیار اثرگذار است. این پدیده تاثیرات اقتصادی گسترده‌ای نیز دارد. خشکیدن تالاب‌ها در میان‌مدت و بلندمدت بهره‌وری بخش کشاورزی را به مخاطره می‌‌اندازد. برای مثال می‌توان به تالاب پریشان اشاره کرد که از خشکیدن آن حدود 20 سال می‌گذرد. نیمی از چاه‌های آب در آن منطقه دیگر آبدهی ندارند و کیفیت آب چاه‌های باقی‌مانده نیز به‌شدت افت کرده است. کشاورزهای محلی از اصطلاح «تلخ شدن آب» برای توصیف کیفیت آب باقی‌مانده استفاده می‌کنند. خشکیدن تالاب‌ها به مرور زمان کشاورزی و تولید غذا را با مشکلات زیادی مواجه می‌کند.

تالاب‌ها ظرفیت اقتصادی زیادی دارند/ در مدیریت تالاب‌ها نگاه جامعه‌محور حاکم نیست

از فرصت‌های اقتصادی فراهم‌شده به وسیله تالاب‌ها می‌توان به گردشگری و طبیعت‌گردی و پرنده‌نگری اشاره کرد. این فرصت‌ها می‌توانند منافع اقتصادی قابل‌ توجهی برای جوامع محلی به‌دنبال داشته باشند. این فرصت‌ها به دلایلی نظیر خشکیدن تالاب‌ها و شکار بی‌رویه پرندگان از دست می‌روند.

نگاه جامعه‌محور حاکم نیست. توسعه گردشگری و طبیعت‌گردی پایدار پیرامون تالاب نیازمند پیش‌بینی سازوکارهایی برای بهره‌مندی مستقیم جوامع محلی منافع اقتصادی و افزایش مشارکت ایشان در حفاظت از تالاب است.

جوامع محلی باید متوجه ارزش اقتصادی و اجتماعی تالاب‌ها باشند

طی دولت سیزدهم تهیه طرحی در تالاب شادگان پیگیری شد. از سوی دیگر بخش خصوصی طرح‌هایی را در این تالاب دنبال می‌کند. اگر اجرای طرح به مردم محلی سپرده می‌شد به مرور زمان صید و شکار غیرمجاز و غیراصولی کاهش می‌یافت. زمانی که جوامع محلی متوجه منافع مستقیم تالاب شوند، احساس مسئولیت می‌کنند و مشارکت ایشان در حفاظت از تالاب افزایش می‌یابد.

نگاه بالا به‌ پایین مردم را منافع تالاب محروم می‌سازد

نگاه بالابه‌پایین موجب می‌شود که سهم مشارکت مردم صرفاً به عنوان کارگر پروژه‌ها محدود شود. این وضعیت جوامع محلی را از منافع اقتصادی تالاب‌ها محروم می‌کند. خشکیدگی و صید و شکار بی‌رویه نیز از عوامل محروم ماندن مردم محلی از منافع اقتصادی تالاب به شمار می‌روند.

امنیت غذایی با تخریب تالاب‌ها کاهش می‌یابد

یکی از مسائل مرتبط با تالاب‌ها بحث تولید غذاست. برای مثال پیرامون تالاب شادگان بیش‌ از چند هزار خانوار ارتزاق می‌کنند. تالاب هاون نیز در زمان حیاتش غذای بسیاری از مردم را فراهم می‌آورد. تالاب‌های ساحلی شمال کشور نیز از محل آبزیان و صید و صنایع‌دستی (تهیه‌شده از گیاهان بومی) و تولیدات جامعه محلی به مردم منافع اقتصادی می‌رساندند.

ظرفیت خودپالایی تالاب‌ها در نظر گرفته نمی‌شود

مسائلی نظیر ورود منابع آلاینده بیش‌از ظرفیت خودپالایی تالاب، فرصت‌ها و منافع بسیاری را از مردم جوامع محلی سلب می‌کند. ورود آلاینده‌ها سلامت آبزیان را با مخاطراتی روبه‌رو می‌کند. مصرف مواد غذایی آلوده برای مصرف‌کنندگان نیز تبعاتی در پی دارد.

تخریب تالاب‌ها هزینه‌های جبران‌ناپذیر به مردم و دولت تحمیل می‌کند

آسیب دیدن تالاب فرصت‌های معیشتی بسیاری را از بین می‌برد. همین یک مساله از دست رفتن معیشت و فراهم آوردن فرصت‌های شغلی جایگزین نشان می‌دهد که از دست رفتن تالاب‌ها چه هزینه‌های جبران‌ناپذیری به مردم و دولت تحمیل می‌کند.

تغییر کاربری اراضی و حریق‌های عمدی در تالاب‌ها به‌ هم مرتبط هستند

از تهدیدات دیگر می‌توان به تغییر کاربری اراضی و حریق‌های عمدی در تالاب‌ها اشاره کرد. این دو موضوع به‌ هم مرتبط‌اند. تغییر کاربری اراضی معمولاً به دو شکل اتفاق می‌افتد. یا مردم محلی اراضی تالابی را به اراضی کشاورزی یا مسکونی و غیر از‌ اینها تبدیل می‌کنند، یا زیرساخت‌هایی ایجاد می‌شود که به پهنه و عرصه تالاب آسیب می‌زند. برای مثال در تالاب هورالعظیم بیش از 70 درصد تالاب به‌ واسطه تغییر کاربری از حیات ساقط شده است. چالش تغییر کاربری اراضی در تالاب انزلی نیز باعث تعارض میان مردم و تالاب شده است. در صورت کنترل نشدن این تعارضات، حیات و پایداری اکوسیستم در معرض خطر جدی است.

شیوه‌های جهاد سازندگی تالاب‌ها را در وضعیت بدی قرار داد

متاسفانه بعد از انقلاب و به‌ویژه در دهه‌های 60 و 70 بسیاری از تالاب‌های کشور به‌ دلیل احداث زهکش‌ها از سوی وزارت جهاد سازندگی و بعدها جهاد کشاورزی دچار خشکیدگی شدند. از سمت دیگر بیش‌ از 50 درصد عرصه‌های تالابی دچار تغییر کاربری شدند. بسیاری از این تالاب‌ها قابلیت احیای خودشان را از دست داده‌اند.

یکی از دلایل بحران در تالاب‌ها تغییر کاربری اراضی است/ تغییر کاربری اراضی تالاب‌ها خسارات زیادی به مناطق وارد می‌کند

تغییر کاربری‌ها در ابعاد مختلف، موقت و دائمی، تالاب‌ها را دچار بحران می‌کنند. زمانی که اکوسیستم تالابی با این بحران مواجه می‌شود، کارکردش برای تغذیه آبخوان، تولید غذا و جذب کربن را از دست می‌دهد.

تالاب‌ها پهنه‌های طبیعی سیل‌گیر هستند. تغییر کاربری تالاب‌ها، جوامع انسانی و سکونتگاه‌ها و زیرساخت‌ها را درگیر مخاطرات جدی سیلاب‌ها می‌کند. سال 1398 جوامع پیرامون تالاب بلمک به‌د لیل قطع مسیرهای سیلابی و تغییر کاربری اراضی طعمه سیلاب شدند. این اتفاقات خسارات زیادی به منطقه وارد کرد.

بسیاری از حریق‌های عمدی به نیت تغییر کاربری رخ می‌دهند/ یکی از ارزش‌های اقتصادی تالاب‌ها فراهم آوردن بستر حمل‌ونقل است

بعضاً تغییر کاربری‌ها با اقدام به حریق عمدی به دست افراد سودجو همراه است. لازم است این موضوع به طور جدی بررسی، آسیب‌شناسی و ریشه‌یابی شود. تعارض‌ها باید مدیریت و کنترل شوند تا یک شرایط برد-برد برای جوامع محلی و تالاب به‌ وجود آید.

یکی دیگر از ارزش‌های اقتصادی تالاب‌ها ایفای نقش به‌ عنوان مسیرهای حمل‌ونقل و ارتباط و کریدور است. این نقش در مقیاس‌های گوناگون ایفا می‌شود. در مقیاس کوچک می‌توان تالاب شادگان را نام برد که ارتباط میان برخی از روستاها از با استفاده از قایق در سطح تالاب میسر می‌شود. در مقیاس بزرگ می‌توان به دریای خزر اشاره کرد که در بحث تردد دریای و نقل‌وانتقالات و ارتباط میان کشورهای حوزه دریای خزر اثرگذار است. رونق بنادر و کشتیرانی در منطقه دریای خزر می‌تواند آثار مثبت بسیاری در توسعه اقتصادی و اجتماعی داشته باشد. پس‌روی آب در این مناطق پیامدهای منفی برای اقتصاد جوامع دارد.

ارتباطات میان ارزش‌های اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک تالاب‌ها پیچیده است/ در فرایند توسعه محیط‌زیست آسیب دید

*تالاب چه ارتباطی با جوامع انسانی دارد؟

تفکیک ارزش‌های اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی تالاب‌ها به دلیل ارتباطات درهم‌تنیده کار راحتی نیست. در مورد پیوند اکولوژیک و جوامع انسانی علاوه بر مواردی که شرح دادم، باید به تاثیر گونه‌های غیربومی و مهاجم به تالاب نیز اشاره کنم.

در دنیا ابتدا توسعه صنعتی و توسعه کشاورزی رخ داده است. در این فرایند محیط‌زیست (از جمله دریاچه‌ها و تالاب‌ها) نادیده گرفته شده‌ است. پیامد چنین شیوه‌ای از توسعه برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران (ابتدا در کشورهای توسعه‌یافته) را بر آن داشت تا رویکردهای سخت‌گیرانه‌ای در عرصه‌های طبیعی پیشه کنند. چراکه متوجه پیامدهای منفی روند آن شکل توسعه شدند. رویکرد‌های سخت‌گیرانه نیز چندان موفق نبودند چراکه تعارض‌های شدیدی میان جوامع و محیط‍‌زیست به‌ وجود آوردند.

جوامع انسانی بخشی از اکوسیستم طبیعی هستند

در نهایت به رویکردهای جامعه‌نگر رسیده‌اند. این رویکرد زیست‌بومی انسان را برتر و جدا از اکوسیستم نمی‌بیند. در این رویکرد جوامع انسانی بخشی از اکوسیستم طبیعی هستند. انسان در طبقه‌بندی تنوع زیستی قرار می‌گیرد. در چرخه‌ طبیعی اکوسیستم تالاب‌ها زیست‌مندان متفاوتی حضور دارند که چیرگی هر کدام از این گونه‌ها فرصت حیات را دچار اختلال می‌کند. اگر به دلایل مختلف جمعیت انسانی جوامع انسانی، گونه‌های گیاهی (مثلاً سنبل آبی در انزلی) و گونه‌های جانوری (مثلاً تیلاپیا در شادگان و اردک‌ماهی در زریبار) در تالابی از حد خود تجاوز کند، حیات دیگر زیست‌مندان در خطر قرار می‌گیرد و کل سیستم تالاب و سیستم‌های مربوط به آن دچار مشکل می‌شوند.

باید انسان را به‌ عنوان جزئی از تالاب ببینیم

بسیار مهم است که ما جوامع انسانی را جزئی از تالاب ببینیم. در برنامه‌ریزی‌های توسعه به این نکته توجه نشده است که افزایش جمعیت انسان در برخی مناطق چه آسیب‌هایی در پی دارد. غالب تالاب‌های فلات مرکزی ایران خشکیده‌اند. این رخداد نشان می‌دهد افزایش جمعیت و نیازهای جوامع انسانی باعث از دست رفتن حیات تالاب می‌شود. در پی از دست رفتن تالاب، قسمت شایان توجهی از تنوع زیستی از دست می‌رود. در این چرخه طبیعی انسان متضرر می‌شود. مختل شدن زنجیره حیات در اکوسیستم آثار بلندمدتی دارد. از این آثار می‌توان به ناگزیر شدن مهاجرت انسانی اشاره کرد. این گروه مهاجرت‌ها به‌ دلیل فراهم نبودن مطلوبیت کافی در منطقه تخریب‌شده است. تعادل چرخه حیات در اکوسیستم باید حفظ شود تا زندگی انسان دستخوش تهدیدات و مخاطرات گوناگون نشود.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی