ایران با وجود داشتن هفت درصد ذخایر معدنی جهان و تنها یک درصد جمعیت، هنوز از ظرفیتهای خدادادی خود در بخش معدن بهره کافی نبرده است. سهم اکتشاف معدن در کشور تنها به هفت درصد محدود شده، در حالی که کشورهایی مانند کانادا سه بار کل مساحت خود را مورد اکتشاف قرار دادهاند. اما چه عاملی باعث شده ایران با وجود این همه ظرفیت در اکتشاف معدن عقب بماند؟
گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد اقتصاد ایران در تیرماه ۱۴۰۴ وارد مسیر نزولی شده و رشد آن به منفی ۰.۳ درصد رسیده است. در این میان، ارزش افزوده بخش کشاورزی با افت ۸.۱ درصدی و صنعت و معدن با کاهش ۳.۴ درصدی بیشترین سهم را در رکود داشتهاند؛ در حالی که تنها نفت و خدمات رشد مثبت ثبت کردهاند.
گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس از تیرماه ۱۴۰۴ نشان میدهد اقتصاد ایران نسبت به سال گذشته ۰/۳ درصد منفی رشد داشته است. از این میزان، بخش صنایع و معادن سهمی منفی ۳/۴ درصدی داشته و بیشترین کاهش ارزشافزوده را ثبت کرده است. پرسش اساسی اینجاست که این کاهش تولید معنادار تا چه اندازه قدرت تولید و توان رقابتی صنعت ایران را تضعیف کرده است و چه تبعاتی برای اشتغال و توسعه در پی دارد؟
کشاورزی ایران، که زمانی ضامن اشتغال و امنیت غذایی کشور بود، حالا در گرداب گرانی و بیتوجهی گرفتار شده است. قیمت کود شیمیایی اوره تنها در یک سال ۷۴ درصد جهش داشته و دولت نیز از مطالبات ۱۵۴ هزار میلیارد تومانی گندمکاران، هنوز کمتر از نصف را پرداخت کرده است. آنچه امروز بیش از همه این بخش را زمینگیر کرده، نه کمبود بارندگی، بلکه عقبماندگی در دانش و تکنولوژی و سیاستهای ناکارآمد قیمتی است.
در یک ماه اخیر، بازار موبایل بیشترین افزایش قیمت را در مدلهای ردهبالا تجربه کرده؛ در حالی که قیمت گوشیهای رده پایین ثابت مانده یا حتی با کاهش نسبی همراه بوده است.
موج فیتنس در شبکههای اجتماعی، باشگاههای ورزشی را به یکی از شلوغترین کسبوکارهای شهری تبدیل کرده است. در تهران، شهریه ۱۲ جلسه باشگاه از یک تا سه میلیون تومان در مناطق جنوبی شروع میشود و در شمال شهر به بیش از ۲۰ میلیون تومان هم میرسد. اگر پای ثبتنام VIP به میان بیاید، هزینهها سه تا پنج برابر همین ارقام است. علت این گرانی پشت چه عواملی پنهان شده است؟
ایران با تولید سالانه بیش از ۴۰۰ تن زعفران، بزرگترین تولیدکننده این محصول در جهان است، اما سهم اصلی از سود آن نصیب کشورهای دیگر میشود. افغانستان با تنها ۲۰ تن تولید زعفران سالانه، بیش از ۶۰ تن صادرات دارد که بخش اعظم آن قاچاقی از ایران به افغانستان وارد شده و با بستهبندی و برند خارجی وارد بازارهای پرمصرفی چون آمریکا و عربستان میشود. در داخل کشور نیز خامفروشی، تعهدات ارزی دستوپاگیر و نبود سیاستگذاری درست، کشاورزان و صادرکنندگان رسمی را زمینگیر کرده و میدان را به قاچاقچیان و دلالها سپرده است.
بازار دام و گوشت قرمز روزهای پرالتهابی را پشت سر میگذارد. از یکسو قاچاق دام به کشورهای همسایه و از سوی دیگر، کاهش ۱۴ درصدی واردات غلات و افزایش قیمت نهادههای دامی خوراک اصلی دام را کمیاب و گران کرده است. آیا با وجود چنین مشکلاتی افزایش قیمت، بازار گوشت را تهدید میکند؟
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی گفت: دولت میتواند به جای توصیه به خرید ژنراتورهای ناکارآمد، نیروگاههای مشارکتی ایجاد کند. در این مدل، دولت باید پیشگام شود و نیروگاهها را با سهام و سرمایه صنایع احداث کند تا تولیدکنندگان بتوانند با راندمان بالا فعالیت کنند.
پس از سه ماه افت تولید، فولاد ایران در چهار ماهه نخست امسال با رشد ۰.۷ درصدی جان تازه گرفت؛ رشدی که حاصل مدیریت برق سبز و نیروگاههای خودتأمین فولادسازان بود؛ اما آیا محدودیتهای دولتی اجازه میدهد این اقدام فولادسازان ادامه پیدا کند؟
بحران قدیمی بازار کاغذ که از سالها پیش آغاز شده، حالا با موج تازه گرانی، صنعت نشر را به رکود کشانده و با ۶۰ درصد افزایش قیمت، خرید کتاب درسی را هم برای بسیاری ناممکن کرده است. دلیل افزایش نرخ کاغذ و کتاب به کدام عامل مهم وابسته است؟
ناترازی انرژی و تعطیلی صنایع، اقتصاد ایران را با خسارتی روبهرو کردهاند که حتی جنگ هم نتوانسته بود وارد کند. برآوردها نشان میدهد هر روز تعطیلی سراسری حدود ۷۰۰۰ میلیارد تومان زیان به کشور تحمیل میکند و افت ۳۰ درصدی تولید در صنایع فولاد، سیمان و پتروشیمی، زنجیره تولید را از معدن تا صادرات مختل کرده است.
در حالیکه محمد آقاجانلو، معاون وزیر صمت در مجمع عمومی سالیانه فولاد مبارکه از تحقق اهداف چشمانداز فولاد سخن میگوید، فعالان این حوزه از ظرفیتهایی که ساخته شد اما خاک میخورد و از صنعتی که با وجود ارزآوری بالا، قربانی کمبود انرژی شده است، سخن میگویند، آیا صنعت فولاد به چشمانداز رسیده یا تنها اغراق و بزرگنمایی در ظرفیتهای ایران است؟
بازار جهانی فولاد در رکود و ناپایداری عمیق به سر میبرد و ایران در میان این شرایط بحرانی با مشکلات جدی در زنجیره تامین سنگ آهن مواجه است. کاهش تولید جهانی، جنگهای تجاری و سیاسی و قیمتگذاری دستوری داخلی، صنایع فولاد کشور را به سمت رکود و بحران کشانده است. آیا راهکاری برای نجات این بخش حیاتی وجود دارد؟
در روزگاری که بحران انرژی، تولید فولاد را فصلی کرده و میلیاردها دلار صرف واردات زغالسنگ میشود، هنوز تکلیف ایران با معادنی که زیر پایش خوابیدهاند روشن نیست. آیا معادن زغالسنگ میتوانستند جای خالی گاز را در صنعت پر کنند؟
گرانی افسارگسیخته مصالح ساختمانی، بهویژه قیمت سیمان، ساختوساز را وارد مرحلهای بحرانی کرده است. با نوسانات قیمتی، سود پروژهها به کمترین میزان خود رسیده و سازندگان از ادامه کار سر باز میزنند. کارشناسان هشدار میدهند که اگر این روند متوقف نشود، رکود ساختوساز به رکود عمومی اقتصاد ختم میشود.