به گزارش تجارت نیوز، سال ۲۰۲۵ را میتوان یکی از مهمترین مقاطع تاریخ هوش مصنوعی دانست؛ سالی که نه با یک جهش انقلابی ناگهانی، بلکه با ترکیبی از پیشرفتهای پیوسته، بازنگریهای جدی و عادی شدن تدریجی این فناوری در زندگی روزمره تعریف شد. در این سال، هوش مصنوعی بیش از هر زمان دیگری در محصولات، خدمات و تصمیمهای روزانه حضور داشت، اما در عین حال نشان داد که هنوز با وعدههایی مانند هوش عمومی مصنوعی فاصله دارد.
در طول سال ۲۰۲۵، استفاده از ابزارها و برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی رشد مداومی را تجربه کرد. عرضه محصولات جدید نشان داد که AI دیگر صرفا ابزاری برای افزایش بهرهوری نیست، بلکه به حوزههایی مانند خلاقیت، توسعه فردی و تعامل انسانی نیز وارد شده است. از جمله نمونههای شاخص میتوان به اپلیکیشن Purpose اشاره کرد که توسط مارک منسون توسعه یافت و با کمک هوش مصنوعی به خوداندیشی و هدفگذاری ساختارمند کاربران کمک میکرد. همچنین مولد تصویر نانو بنانا از گوگل بهسرعت مورد توجه قرار گرفت و به دلیل کیفیت بالا، سرعت پردازش و دسترسی آسان، به یکی از نمادهای AI در سال ۲۰۲۵ تبدیل شد.
سال با هیجان زیادی آغاز شد؛ هیجانی که ریشه در معرفی مدل DeepSeek R1 داشت. این مدل که در چین توسعه یافته بود، با عملکردی قابل مقایسه با ChatGPT و هزینهای بسیار کمتر برای توسعهدهندگان، بازار جهانی را غافلگیر کرد. انتشار DeepSeek R1 انتظارات را بهشدت افزایش داد و بسیاری گمان میکردند ۲۰۲۵ سال تحقق کامل هوش مصنوعی در مقیاس جهانی خواهد بود. گمانهزنیها درباره نزدیک بودن هوش عمومی مصنوعی به اوج رسید و اظهارنظرهای خوشبینانه چهرههایی مانند ایلان ماسک نیز به این فضا دامن زد.
با این حال، برخلاف این پیشبینیها، هوش عمومی مصنوعی در سال ۲۰۲۵ محقق نشد. اما نبود AGI به معنای رکود نبود. شرکتهایی مانند OpenAI، xAI، Anthropic و گوگل به پیشرفتهای مهمی دست یافتند و رقابت در این حوزه ادامه یافت. در همین زمان، اختلاف سرعت و رویکرد میان بازیگران بزرگ نیز آشکارتر شد. اپل نسبت به رقبا عقبتر به نظر میرسید و عرضه نسخه تکاملیافته Apple Intelligence به سال ۲۰۲۶ موکول شد. در مقابل، گوگل و سامسونگ با سرعت بیشتری هوش مصنوعی را در گوشیها و محصولات مصرفی ادغام کردند و جایگاه خود را در تجربه کاربری مبتنی بر AI تقویت کردند.
ChatGPT همچنان پرکاربردترین چتبات هوش مصنوعی جهان باقی ماند، اما سال ۲۰۲۵ برای OpenAI بدون حاشیه نبود. فشارهای حقوقی افزایش یافت و شکایت حق نشر نیویورک تایمز به یکی از چالشهای جدی این شرکت تبدیل شد. در ماه ژوئن، از کار افتادن چندروزه سرورهای OpenAI باعث نارضایتی گسترده کاربران شد و نشان داد که این ابزار تا چه اندازه در گردش کار روزمره افراد و سازمانها ریشه دوانده است.
انتشار GPT-5 نیز با واکنشهای دوگانه همراه شد. بسیاری از کاربران این نسخه را سردتر و کماحساستر از GPT-4o توصیف کردند. برای کاربرانی که به تعامل انسانیتر با ChatGPT عادت کرده بودند، این تغییر ناگهانی ناامیدکننده بود. شدت بازخوردها به حدی رسید که OpenAI دوباره دسترسی به مدل 4o را فراهم کرد و عملا پذیرفت که بعد احساسی تعامل، به بخش مهمی از تجربه کاربری تبدیل شده است.
در سوی دیگر رقابت، گوگل با پلتفرم جمینای پیشروی قابل توجهی داشت. عرضه Gemini 3 Pro در ماه نوامبر تحسین گستردهای را به همراه آورد و مدلهای تصویری نانو بنانا و نانو بنانا پرو از نظر بسیاری از کاربران، در تولید تصویر عملکردی بهتر از ChatGPT داشتند. واکنش OpenAI در اواخر سال و معرفی یک مدل جدید تصویرساز، نشان داد که رقابت همچنان ادامه دارد و هیچ بازیگری به برتری قطعی نرسیده است.
یکی از مهمترین روندهای ۲۰۲۵، ظهور عاملهای هوش مصنوعی بود؛ دستیارهای خودکاری که قرار بود وظایف واقعی را بهصورت مستقل انجام دهند. هرچند ابزارهایی مانند Agent Mode از OpenAI و مرورگر Comet از Perplexity توانمندیهای قابل توجهی نشان دادند، اما پذیرش گسترده آنها محقق نشد. مسئله اصلی، اعتماد بود. حتی خطاهای کوچک زمانی که یک عامل باید یک فرایند کامل را بدون نظارت انسانی انجام دهد، غیرقابل قبول به نظر میرسید.
در واکنش به این شرایط، OpenAI رویکرد خود را تعدیل کرد. سم آلتمن با اشاره به پیشرفت سریع گوگل در جمینای، اعلام کرد که تمرکز اصلی دوباره بر بهبود تجربه هسته ChatGPT خواهد بود، نه توسعه شتابزده عاملها. هرچند عاملهای هوش مصنوعی همچنان بخشی از آینده تلقی میشوند، اما سال ۲۰۲۵ نشان داد که این فناوری هنوز برای استفاده گسترده و بدون نظارت آماده نیست.
ایمنی کاربران نیز به یکی از محورهای اصلی تبدیل شد. OpenAI قابلیتهای حفاظتی جدیدی برای شناسایی کاربران در معرض خطر معرفی کرد و برای نخستین بار کنترلهای والدین را به سیستم خود افزود. این اقدامات در پی گزارشهای نگرانکننده درباره آسیبدیدن برخی نوجوانان در تعامل طولانیمدت با سیستمهای هوش مصنوعی فاقد نظارت کافی انجام شد.
در کنار این تحولات جدی، جنبههای سبکتر هوش مصنوعی نیز پررنگتر شد. حیوانات خانگی و اسباببازیهای مجهز به AI وارد بازار شدند و محصولاتی مانند موفلین توجه کاربران را جلب کردند. همزمان، یک الگوی مشخص در صنعت شکل گرفت: تقریبا هر محصولی باید به نوعی از هوش مصنوعی بهره میبرد. مایکروسافت بیش از همه این رویکرد را دنبال کرد و Copilot را در بخش عمدهای از اکوسیستم نرمافزاری خود ادغام نمود.
در پایان سال، آمازون نیز با نسخه جدید الکسا پلاس در آستانه یک بازگشت جدی قرار گرفت و انتظار میرود عرضه گسترده نسخه وب آن در آمریکا، موفقیتی دیرهنگام اما مهم برای این شرکت باشد.
در نهایت، سال ۲۰۲۵ سالی نبود که هوش مصنوعی همه چیز را یکشبه دگرگون کند. بلکه سالی بود که AI به شکلی آرام اما اجتنابناپذیر به بخشی ثابت از زندگی روزمره تبدیل شد. پیشرفتها ادامه دارند، اما مسیر آینده بیش از آنکه با جهشهای ناگهانی تعریف شود، با ادغام تدریجی و پایدار در زندگی انسانها شکل خواهد گرفت.