فعال سیاسی اصولگرا در یادداشتی نوشت: بیتعارف یکی از مسائل اصلی دولت آقای رئیسی که به احتمال زیاد لاینحل است، کمبود مدیران توانمند است بطوری که در کابینه ایشان تعداد افراد قوی، به عدد انگشتان یک دست نمی رسد.
علی اکبر رائفی پور سخنرانیهای خود را با تکیه بر پژوهشهای انجامشده در کارگروههای مختلف مؤسسه مصاف ایرانیان و همچنین با کسب نظرات متخصصین امر انجام میدهد. او منتقد همه دولتهاست، از احمدینژاد و روحانی گرفته تا رئیسی که روزی از او حمایت میکرد؛ هم در زمین مردم بازی میکند و هم در زمین نظام.
محمدرضا تاجیک فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: این بازیپیشگان سیاسی که توامان گرفتار سندروم «همهچیزدانی» و «خودتاییدگری» و «خودحقپنداری» هستند، معمولا ذهنی لجوج و بسته، اما دهانهای گشاد و باز دارند.
یک استاد علوم سیاسی درباره انتخابات نوشت: همّ و غم نیروهای سیاسی باید شکلگیری یک معنای سیاسی پایدار و دوامپذیر در طی زمان مشخص باشد تا امکان شکلگیری سازمان رأی پدید آید.
تقی آزادارمکی گفت: اصولگرایان رادیکال از وقتی کار را به دست گرفتهاند، فقط کمک کردهاند به رادیکال شدن بخش مدنی و متوسط جامعه و قدرتمند شدن رویکردهای برانداز.
اگر جای چهرههایی مانند هاشمیرفسنجانی و ناطق نوری را حدادعادل گرفت که حداقل در تاریخ سیاست جمهوری اسلامی سابقه دارد، پس از حدادعادل این صندلی به چه کسی خواهد رسید و آیا چهرههایی که بازی در سیاست را تنها به سخنرانی خلاصه کردهاند، آیا واقعاً قرار است که جایگزین چنین چهرهای شوند؟