کد مطلب: ۱۹۰۷۰۹

ماشین‌ها عاشق می‌شوند؛ فناوری احساسات و آینده هوش مصنوعی

ماشین‌ها عاشق می‌شوند؛ فناوری احساسات و آینده هوش مصنوعی

«چطوری؟ خوبی؟» این جمله، شاید تکراری‌ترین و کلافه‌کننده‌ترین چیزی باشد که انسان‌ها به زبان می‌‌آورند. سوالی که احتمالا از پاسخ آن طفره می‌رویم. مستقل از اینکه حس و حال واقعی ما چیست، تقریبا همه‌، جواب مشابهی داریم. «ممنون. تو خوبی؟» که البته در مقابل نیز منتظر یک جواب غیرواقعی و بی‌معنی از مخاطبمان هستیم.  شاید

«چطوری؟ خوبی؟» این جمله، شاید تکراری‌ترین و کلافه‌کننده‌ترین چیزی باشد که انسان‌ها به زبان می‌‌آورند. سوالی که احتمالا از پاسخ آن طفره می‌رویم. مستقل از اینکه حس و حال واقعی ما چیست، تقریبا همه‌، جواب مشابهی داریم. «ممنون. تو خوبی؟» که البته در مقابل نیز منتظر یک جواب غیرواقعی و بی‌معنی از مخاطبمان هستیم. شاید اصلا حس واقعی خود را نمی‌دانیم و مهم‌تر از آن نمی‌توانیم این حس را با کلمات انتقال دهیم. احتمالا هم اتفاق تازه‌ای رخ نداده است. اما می‌دانیم که حالمان کمی متفاوت از دیروز است. اما اگر فناوری احساسات راهی برای پاسخ به این سوالات و انتقال آن‌ها فراهم آورد چه؟

پیش به‌سوی آینده

دنیای امروز ما، غرق در فناوری‌های دیجیتال است. کامپیوترها، تلفن‌ها، تلویزیون‌ها و یخچال‌های هوشمند و خودروی خودران چیزهایی هستند یا وجود دارند و یا در آینده‌ای نزدیک وجود خواهند داشت. برخی از این‌ها، همین امروز هم بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی ما را شکل می‌دهند. برخی دیگر در آینده ریشه‌های خود را در زندگی ما عمیق خواهند کرد.

فناوری احساسی

کامپیوترهای آینده موجوداتی بیش‌ازحد منطقی و بی‌احساس نخواهند بود.

اولین کامپیوتر شخصی، توسط شرکت اپل در سال ۱۹۷۶ عرضه شد. کامپیوترهای آن روزها بسیار متفاوت از آنچه امروز می‌بینیم، بودند. از آن زمان تا به امروز اوضاع تغییر بسیاری کرده است. ما امروز همواره یک کامپیوتر قدرتمند با خود حمل می‌کنیم: یک تلفن هوشمند. در زمانی نه‌چندان دور، فناوری سبک زندگی ما را بیش‌ازپیش تغییر خواهد داد. شاید بیش از آنچه امروز بتوانیم تصور کنیم، به فناوری وابسته شویم.

برخورد از نوع دوم

این مسئله، ما با فناوری را بسیار پیچیده خواهد کرد. امروزه آدم‌ها بدون تلفن همراه‌، تبلت یا لپ‌تاپ‌شان از خانه بیرون نمی‌‌آیند. این نوع از متصل بودن، رابطه‌ای یکتا بین کاربر و وسیله ایجاد می‌کند. فناوری دیگر فقط ماشین‌های تک‌وظیفه‌ای نمی‌سازد. بلکه آنچه امروز فناوری می‌آفریند، به بخشی از وجود و چیستی ما بدل می‌شود. مخلوقاتی اضافی که ما را در پاسخ‌گویی به تقاضاهای اجتماع توانا می‌کنند. فناوری به‌صورت زیرپوستی دارد در زندگی روزانه ما و جسم فیزیکی ما تنیده می‌شود. آن‌قدر عمیق که شاید ایجاد تمایز بین ما و فناوری دشوار باشد.

امروزه آدم‌ها بدون تلفن همراه‌، تبلت یا لپ‌تاپ‌شان از خانه بیرون نمی‌‌آیند. این نوع از متصل بودن، رابطه‌ای یکتا بین کاربر و وسیله ایجاد می‌کند.

در این مسیر دو آینده برای فناوری قابل‌تصور است. یا تمام زندگی‌مان را می‌گیرد یا آن‌قدر در زندگی‌مان تنیده می‌شود که حکم مرگ و زندگی را داشته باشد. به نظر می‌رسد مسیر دوم محتمل‌تر است.

فناوری احساسات

فناوری احساسات (Emotional Technology or E.T) گام بعدی انسان‌ها در مسیر توسعه هوش مصنوعی است. فناوری احساسی یعنی ساختن ابزارهایی که بتوانند داده‌های مربوط به علایم بیومتریک ما را دریافت کنند و آن‌ها را به‌منظور تعریف احساسات و استفاده در دستگاه‌ها و اپلیکیشن‌ها به کار ببرند. احتمالا متوجه شده باشید که این کار مستلزم استفاده وسیع از اینترنت اشیا است. بگذارید یک مثال بزنیم:

فرض کنید در این دنیای جدید، حسگرهای موجود در ابزارهای پوشیدنی خاص، می‌توانند سطح هیجان یا اضطراب یک راننده را تشخیص دهند. وقتی راننده به علت ترافیک بیش‌ازحد مضطرب یا عصبانی شود، خطر رفتارهای عصبی، سرعت زیاد و تصادف بالا می‌رود. اما وقتی حسگرهایی که در ابزارهای پوشیدنی او وجود دارند، این اضطراب را تشخیص دهند، هوش مصنوعی خودرو، موسیقی پخش‌شده توسط سیستم پخش خودرو را به‌گونه‌ای تغییر می‌دهد که باعث کاهش اضطراب راننده شود.

فناوری احساسات

فناوری تشخیص چهره در ابتدای راه خود قرار دارد.

فناوری سطح خاصی از ارتباط را فراهم می‌آورد و از این طریق اپلیکیشن‌ها می‌توانند ما را درک و بر این اساس عمل کنند. همان‌گونه که از تعریف و مثال گفته‌شده روشن است، فناوری احساسات دو ستون خواهد داشت: تشخیص و تبدیل. ابزارهای لازم برای هر یک از این کارها پیش از خلق شده‌اند و فقط لازم است کسی آن‌ها را با هم ترکیب کند.

۱- تشخیص ( Detection )

استخراج داده‌های بیومتریک در سال‌های اخیر توجه فراوانی به خود جلب کرده است. در حال حاضر این امکان وجود دارد که افراد پارامترهای گوناگون بدن خود را بیازمایند. امروزه بیش از هر زمان دیگری، به‌واسطه ابزارهای اینترنت اشیا و حسگرهای موجود در وسایل پوشیدنی، می‌توان این اندازه‌گیری‌ها را روی پارامتر‌های مربوط به احساسات نیز پیاده کرد. با انجام این کار، داده‌های فراوانی برای کاربردهای گوناگون تولید خواهند شد.

۲- تبدیل ( Coversion )

متصل کردن وسایل به یکدیگر که پیش از این کمی پیچیده بود، با آمدن اینترنت اشیا بسیار ساده شده است. به‌واسطه اینترنت اشیا، دستگاه‌ها نه‌تنها با داده‌ها و دستوراتی که ما به آن‌ها می‌دهیم کار می‌کنند، بلکه بر اساس داده‌هایی که از محیط و اطراف می‌گیرند نیز رفتار خود را تغییر می‌دهند. همانند حسگر اضطراب در خودرو که در مثال پیشین گفتیم. با این روش، داده‌ خام به‌درستی می‌توانند به عملکرد‌های گوناگون بدل شود.

ابزارهای تشخیصی و تبدیلی امروزی

در سطور پیشین گفتیم، همین امروز هم ابزارهای کافی برای تشخیص و تبدیل داده‌های مربوط به احساسات انسانی موجود هستند. فقط است بتوانیم آن‌ها را به نحو درستی با یکدیگر تلفیق کنیم. بگذارید چند مثال از این ابزارهای تشخیصی و تبدیلی امروزی بیاوریم.

ابزارهای تشخیص

دانشمندان مدتی است که می‌توانند سیگنال‌های زیستی مربوط به احساسات را اندازه بگیرند. حرف زدن، تعریق، کشش ماهیچه‌ها، دمای بدن و ضربان قلب نماینده خوبی از وضعیت ذهنی ما هستند. پیش از دنیای دیجیتال، اندازه‌گیری این پارامتر‌ها فقط در آزمایشگاه‌ها و با ابزارهای خاص و گران‌قیمت ممکن بود. اما امروزه شرایط تغییر کرده است. ما دائما حسگرهای بسیار پیشرفته‌ای با خود حمل می‌کنیم. همواره یک دوربین با خود داریم. ابزار تشخیص صدا داریم که می‌تواند با شنیدن صدای ما، قفل تلفن را باز کند و کارهایی نیز انجام دهد.

فناوری احساسی

برخی آزمایش‌هایی که در گذشته به ابزارهای پیچیده پزشکی نیاز داشتند، حالا با تلفن همراه قابل اجرا هستند.

بیست سال پیش، این اندازه‌گیری‌ها سخت و مشکل بود. اما امروز هر کدام از ما یک آزمایشگاه پیشرفته با خود حمل می‌کنیم.

چند نمونه از این ابزارها

امروزه اپلیکیشن‌های تجاری بسیاری برای اندازه‌گیری‌های بیومتریک وجود دارند. برای نمونه:

اندازه‌گیری ضربان قلب

همان‌گونه ادراک عمومی ما می‌گوید، ضربان قلب انسان یک نشانگر قوی از میزان هیجان اوست. بسیاری از تلفن‌های هوشمند و مچ‌بند‌های ورزشی موجود در بازار یک حسگر نوری برای سنجش ضربان قلب دارند. برای مثال ساعت اپل، ساعت موتو ۳۶۰، ساعت هوشمند سامسونگ و مچ‌بند پبل (Pebble) با ترکیب چند ال‌ای‌دی و یک حسگر نوری، می‌توانند با دقت خوبی ضربان قلب را اندازه بگیرند.

حتی یک عکس ساده با استفاده از وبکم لپ‌تاپ یا دوربین گوشی می‌تواند داده‌هایی مربوط به ضربان قلب و تعریق شما را عیان کند.

حتی یک عکس ساده با استفاده از وبکم لپ‌تاپ یا دوربین گوشی می‌تواند داده‌هایی مربوط به ضربان قلب و تعریق شما را عیان کند. برای مثل شرکت فیلیپس اپلیکیشن وایتال ساینز (Vital Signs) را برای تشخیص ضربان قلب و میزان تعریق با استفاده از دوربین برای سیستم‌عامل آی‌او‌اس عرضه کرده است. این اپلیکیشن با رصد تغییرات بسیار کوچک رنگ پوست، این داده‌ها را جمع می‌کند.

سنجش تعریق

پوست انسان کمی رسانایی الکتریکی دارد. تعریق پوستی، مقدار این رسانایی را افزایش می‌دهد. اما میزان تعریق به وضعیت احساسی ما بستگی شدیدی دارد. با متصل کردن دو الکترود روی پوست و اندازه‌گیری میزان رسانایی بین این دو نقطه، می‌توان سطح هیجانات افراد را اندازه گرفت.

پژوهشگران دانشگاه MIT با همکاری شرکت افکتیوا (Affectiva) موفق شده‌اند مچ‌بند Q-sensor را بسازند. این مچ‌بند می‌تواند وضعیت ذهنی افراد را بر اساس میزان تعریق و سطح رسانایی پوست گزارش دهد. همچنین شرکت برادران ساعتچی (Saatchi & Saatchi) توانسته با همین ایده محصولی با نام XOX تولید کند.

حلقه خُلق‌سنجی (Moodmetric ring) به‌منظور کاهش استرس به مبنای همین ایده‌ها ساخته شده است.

گفتار

آهنگ صدا راهی برای مرتبط کردن احساسات و کلمات‌ ما است. به لطف پیشرفت فناوری، امروزه ابزارهای تشخیص گفتار می‌توانند آهنگ صدا و تغییرات آن را نیز رصد کرد.

فناوری احساسی

دستیارهای صوتی هرروز باهوش‌تر از قبل می‌شوند.

موودی ایموشن آنالیتیکز (Moodies Emotion Analytics) ساخت شرکت بیاند وربال (‌Beyond Verbal)، یک اپلیکیشن موبایل برای تشخیص احساسات بر مبنای تغییر آهنگ صدای انسان است. از آنجایی این اپلیکیشن روی تغییر آهنگ صدا تمرکز دارد، در نتیجه برای هر زبانی کارا است (این اپلیکیشن در بین افراد دارای اوتیسم، بسیار محبوب است).

زبان بدن

حالات چهره و زبان بدن ما نیز اطلاعاتی زیادی در مورد احساسات ما ارائه می‌دهند. امروزه چندین ابزار وجود دارند که می‌توانند این اطلاعات را به‌صورت احساسات گوناگون دسته‌بندی کنند.

سیم‌سی (SimSei) یک ابزار سنجش دیجیتال با روان‌شناسی مجازی است. این پروژه تازه آغاز شده است و هنوز کامل نیست. سیم‌سی با استفاده داده‌های گفتاری و سیستم تشخیص حرکت کینکت مایکروسافت (Microsoft Kinect) می‌تواند زبان بدن را بخواند و مشکلات روانی احتمالی را نیز تشخیص دهد.

افکتیوا که برای ساخت Q-sensor نیز همکاری داشته است، یک ابزار آنلاین برای تحلیل حالات چهره افراد هنگام تماشای ویدئو، عرضه کرده است. با این ابزار، همچنین می‌توان تاثیر تبلیغات را بر احساسات افراد سنجید.

ابزارهای تبدیل

سنجش و اندازه‌گیری احساسات تنها اولین گام برای درک احساسات انسانی است. موضوع مهم، تحلیل، استفاده و ترکیب این داده‌ها با یکدیگر است. زیرا فقط در این صورت می‌توان به نتایج دقیقی رسید. همچنین با استفاده از این داده‌ها و ارائه نتایج آن به دستگاه‌های دیگر، می‌توان ارزش‌افزوده‌ای به مشتری ارائه داد. یک کاربرد خوب فناوری احساسی، درک انسان توسط دستگاه‌ها و تطبیق آن با افراد است. چیزی که تا به امروز برعکس آن را شاهد بوده‌ایم. این همزیستی یک نکته را تضمین خواهد کرد. اینکه فناوری دیگر انسان‌ها از یکدیگر دور نمی‌کند، بلکه ما را به برقراری ارتباطات حسی مشتاق‌تر خواهد کرد.

سنجش و اندازه‌گیری احساسات تنها اولین گام برای درک احساسات انسانی است. موضوع مهم، تحلیل، استفاده و ترکیب این داده‌ها با یکدیگر است.

احتمالا همان‌گونه که حدس زده‌اید، روشن است که درک احساسات انسانی و تبدیل آن به کارکرد‌های مفید مستلزم استفاده از هوش مصنوعی و کلان‌داده‌ها هستند. حجم و تنوع این داده‌ها می‌توانند بسیار زیاد باشند. ابزارهای کلان‌داده می‌توانند به‌صورت بهینه‌ای آن‌ها را ذخیره و دسته‌بندی کنند. در این میان بهره‌گیری از هوش مصنوعی هم در مرحله طبقه‌بندی و تحلیل داده‌ها و هم در مرحله استفاده از آن‌ها ضروری است.

همین ابزارهای تشخیصی که در سطور بالا مطرح شدند نیز به صورتی گسترده‌ از هوش مصنوعی بهره می‌برند.

آنچه در این مرحله لازم است، توسعه و استفاده از ابزارهای یادگیری ماشینی برای ادراک احساسات انسانی و اتخاذ تصمیمات درست متناسب با این داده‌ها است.

تأثیر در بازاریابی

با کمی تامل درباره فناوری احساسات می‌توانیم کاربردهای فراوانی بر‌ای آن در حوزه بازاریابی بیابیم. شاید بتوانیم در این مورد چند مثال بیاوریم.

  • به‌واسطه ابزارهای تشخیص چهره ، می‌توان احساسات فردی را که تبلیغی می‌بیند، دریافت. این کار اطلاعات فراوانی در مورد چگونگی، محل نمایش تبلیغ و محتوای آن فراهم می‌کند. این تکنیک در حال حاضر به‌صورت تجاری توسط شرکت افکتیوا اجرا می‌شود.
  • هنگام استفاده از یک محصول، احساساتی را که به‌واسطه هرکدام از عملکردهای آن ایجاد می‌شوند، قابل‌تحلیل هستند. با این کار می‌توان داده‌هایی جمع کرد که نشان می‌دهند چه چیزهایی کاربر را خسته می‌کنند و چه چیزهایی وی را سر شوق می‌آورند.
  • تاثیر تبلیغات همچنین بستگی به وضعیت حسی فرد هنگام نمایش تبلیغ دارد. پیام شادی‌آوری که هنگام وجود استرس نمایش داده می‌شود، تاثیر بهتری نسبت به حالتی که فرد با آرامش در خانه نشسته است، دارد. مرتبط کردن تبلیغات به این حالت‌های ذهنی باعث ارائه محتواهای به‌مراتب مرتبط‌تر می‌شود.

من سرشار از امیدم

فناوری احساسات گام بعدی انسانی‌سازی فناوری است. روشی که ما با ابزارهای‌مان برهمکنش می‌کنیم، بیش‌ازپیش با کنش‌های ما ترکیب می‌شود. چنین ترکیبی مرز بین انسان و غیر انسان را کمتر می‌کند.

مقدار داده‌ای که به‌واسطه همه ابزارهای پوشیدنی و سلامتی جمع‌آوری می‌شود، به‌عنوان ورودی اپلیکیشن‌های هوشمند استفاده خواهند شد. به‌علاوه بازاریاب‌ها ابزارهای قدرتمندی که می‌توانند زمینه حسی افراد را ارزیابی و محتوای مناسب ارائه دهند، خواهند داشت. در مقاله‌ آینده به کاربرد‌های وسیع‌تر وارد کردن این داده‌ها در سیستم‌های هوش مصنوعی خواهیم پرداخت. شاید روزی برسد که بتوانیم پاسخ مناسبی برای سؤال «چطوری؟ خوبی؟» داشته باشیم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • دندونی

    آخه کجای این مقاله جذابه