کمال سیدعلی، معاون ارزی اسبق بانک مرکزی، در یادداشتی برای تجارتنیوز، به این سوال جواب داده که نرخ دلار چگونه تا 32 هزار تومان هم بالا رفت؟ چه چیزی تعیینکننده قیمت دلار است؛ سیاستهای دولت ایران یا کاخ سفید؟
در ادامه این تحلیل را میخوانید:
برخی معتقدند انتخابات آمریکا و آینده روابط دو کشور بر نرخ ارز در بازار ایران اثرگذار است و برخی دیگر میگویند نرخ دلار بسته به عملکرد تیم اقتصادی دولت و شرایط داخلی است.
برای پاسخ به این سوال که سیاستهای بینالمللی و نحوه عملکرد تیم اقتصادی دولت، هر کدام چقدر در رسیدن نرخ دلار به ۳۲ هزار تومان نقش داشته، باید دید شرایط نرخ ارز قبل و بعد از برجام چه بوده و خروج آمریکا از برجام اثری بر اقتصاد ما و مولفههای مهم آن گذاشته است. آن زمان است که میتوان منصفانه قضاوت کرد.
در یک تقسیمبندی میتوان گفت تحریمها اصولا به تحریمهای محدود، جامع و هدفدار تقسیم میشوند. اما بعد از خروج آمریکا از برجام، دایره تحریمها در ایران از دایره تحریمهای محدود فراتر رفت و این تحریمهای جامع، واردات و صادرات و نقل و انتقالات مالی را هم شامل شد.
جز این، تحریم بانک مرکزی، تحریم مقامات سیاسی و حتی بستن حسابهای افراد ایرانی در خارج از کشور – با آنکه با اصول حقوق بینالملل در تضاد بود- به مجموعه تحریمهای قبل اضافه شد. از جمله محدودیتهای WTO در مورد بازرگانان بخش خصوصی و یا مقررات آزاد سیستم بانکی خصوصی مثل ICC در بانکداری بینالملل و دیگر موارد.
در این مرحله تحریمها کلیت نظام حاکم را هدف گرفته بود و هدف آن مشخصا تغییر رژیم یا براندازی بود که به نتیجه نرسید. اما شدت این تحریمها بر وضعیت زندگی مردم و معیشت آنان تاثیر منفی قابل توجهی گذاشت، اختلاف طبقاتی بیشتر شد و جامعه متوسط و حقوقبگیر نیز به زیر خط فقر رفتند.

۱۰ نتیجه تحریم ارزی ایران
اطلاعات آماری ما نشانگر این است که تحریمهای ارزی منجر به نتایج زیر شده است:
1-اختلال در مدیریت ذخایر
2-عدم امکان فروش نفت
3-عدم امکان دریافت وجوه ناشی از فروش نفت
4-عدم امکان خرید طلا
5-عدم امکان سپردهگذاری ارزی
6-جلوگیری از خرید و فروش اسکناس
7-قطع روابط کارگزاری
8-تحریم ناوگان حملونقل و بیمه
9-افزایش ریسکهای عملیاتی و اعتباری
10-حذف انجام معاملات فاینانس حتی ضمانتنامه و اعتبار اسنادی
تحریمها چگونه تورمزا شد؟
جدای از مشکل واردات ارز به کشورِ منابع درآمدی ایران هم به شدت کاهش یافته است. پیش از امضای برجام، صادرات نفت ایران روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه بود. این مقدار بعد از امضای برجام به سه میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه در روز رسید، حدود ۳ برابر. اما خروج ترامپ از برجام و تحریم نفت ایران، میزان صادرات ما را به کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه رسانده است.
بعد از امضای برجام ایران توانست ناوگان حملونقل هوایی خود را نوسازی کند. خرید 20 هواپیمای کوتاه برد ای تی آر از فرانسه و ایتالیا و خرید ۸۰ فروند هواپیمای بویینگ از دستاوردهای برجام بود. چیزی که سبب شد ناوگان ایران بتواند پروازهای خود به اروپا را از سر بگیرد.
متعاقب خروج آمریکا از برجام ناوگان هوایی ما به لیست سیاه برگشت و پروازها به اروپا قطع شد. در دیگر موارد نیز قراردادهای سرمایهگذاری در ایران و همچنین تامین مالی پروژههای مختلف با خروج ترامپ از اروپا منتفی شد.
علیرغم تلاشهای اروپا برای ارتباط با ایران، هیچ همکاری بانکی شکل نگرفت. حتی اینستکس هم که قرار بود سازوکاری جهت واردات دارو و مواد غذایی ایجاد کند، کارایی لازم را پیدا نکرد.
بروز آثار تحریمها در اقتصاد ایران
با کاهش فروش نفت به کمتر از 400 هزار بشکه در روز، کسری بودجه به طور مشخص نمایان شد. چشم امید دولت به مالیاتها بود که رکود بخشهای مختلف اقتصادی توان مالیاتستانی دولت را کاهش داد.
از سوی دیگر کاهش هزینههای جاری دولت هم ممکن نبود. پس دولت جهت جبران کسری بودجه، اقدام به فروش دارائیهای خود و فروش اوراق بدهی کرد. لذا تمام عوامل و متغیرهای کلان اقتصادی که میتوانست تورم را کاهش دهد در مسیر درستی حرکت نکرد و حتی واردات که در ادوار گذشته لنگر تورم بود، کم شد.
کاهش قیمت نفت و عدم صادرات و فروش نفت از یک سو و عدم نقل و انتقالات ارزی از سوی دیگر سبب شد دسترسی دولت به منابع ارزی کاهش یابد.
از طرف دیگر همانطور که رئیس کل بانک مرکزی هم گفته وجوه حاصل از صادرات غیرنفتی به کاسه ارزی کشور برنمیگردد که یکی از دلایل آن رشد قیمت ارز است. رشد قیمت سبب شده صادرکنندگان تا آخرین مهلت عرضه ارز صادراتی خود، منتظر بمانند و از منافع قیمت بالای ارز استفاده کنند.
این همه سبب شده که تیم اقتصادی دولت نتواند از طریق فروش نفت و مالیات کسری بودجه خود را جبران کند و بانک مرکزی ناگزیر از چاپ اسکناس باشد. در این میان شیوع ویروس کرونا هم بر افزایش هزینههای جاری دولت دامن زده است.
در مجموع میتوان گفت سهم عملکرد تیم اقتصادی دولت در وضعیت فعلی بسیار کمتر از فشارهای ناشی از تحریم و خروج آمریکا از برجام است. چون مصارف ارزی کشور (جهت واردات، خروج سرمایه، واردات کالای قاچاق به کشور و سفتهبازی) بیش از دو برابر فروش نفت و صادرات غیرنفتی است. در این شرایط، طرف تقاضای ارز، قیمت آن را تعیین میکند و چون طرف عرضه پاسخگوی این نیاز نیست، نمیتواند تعیینکننده قیمت ارز در کشور باشد.
در نتیجه کاهش نرخ ارز، نیازمند آن است که مبادی ورود ارز به کشور باز شود که این مساله هم نیازمند این است که شرایط سیاسی کشور عادی شود و آمریکا به برجام بازگردد و تعاملات سیاسی با غرب تنظیم شود. تنها در آن صورت است که میتوان با عرضه ارز بیشتر، شاهد کاهش قیمت ارز باشیم.
(تحلیل تاثیر انتخابات آمریکا بر بازار ارز ایران، در ادامه پرونده ویژهای است که بخش آکادمی منتشر میکند. تاثیر اقتصاد بر دیگر بازارها را در روزهای آتی در صفحه آکادمی تجارتنیوز بخوانید.)
آقا له له شدیم له شدیم که میگه تحریمها اثر نداره برای میلیاردرها خوبه که شمشهای طلا و انلاک فراوان دارند جو بایدن اهل مذاکره است به زور ما را میکشاند پای مذاکره
تحریمها قطعاً اثر خیلی بدی روی اقتصاد کشور گذاشته است ولی فشار آن روی اقشار متوسط و کم درآمد وارد میشود اقشار پر درآمد در حالت آشفتگی درآمدشان چند برابر میشود و خیلی از مردم هم اگر چیزی دارند که حالا گران شده خوشحال میشوند و به این فکر نمیکنند که چندین برابر آن را از دست داده اند. حال که شرایط به این نحو است اقشار مردم میتوانند از قدرت پنهان خود استفاده کنند و با نخریدن کالاهایی که قیمت آنها به سرعت در حال افزایش است افسار قیمتها و سودجویان را بکشند. ولی افسوس که دقیقاً برعکس عمل میشود و هر وقت کالایی گران میشود همه به سمت خرید هجوم میبرند و هر وقت ارزان میشود از خرید منصرف میشوند و در این تلاطم بازار سودجویان ماهی خود را میگیرند و سرمایه های خود را چند برابر میکنند. از ماست که بر ماست
بدبخت مردم ایران زیر بار فشار تورم له شدن گوشت کیلویی یکصدو شصت هزار تومان مرغ بیست و هفت هزار تومان و بیکاری ماشاالله ،!!!!! رییس جمهور تو ایران یعنی حسابدار یک رییس جمهور زمانی میتواند درست عمل کند که سیاست مملکت را تعیین کند کدام کشور دنیا مثل ما هست ، روسیه چین المان یا هر کشور دیگر .
از ماست که بر ماست تا کی سکوت
مشگل اینجاست که مقامات به وعده عمل نکردن قرار بود اگر نفت ما فروش نرفت از تنگه هرمز هیچ محموله نفتی تردد نکند اگر جلوی تنگه که ناسلامت بخشی از کشورمون بااختیار ما تردد میشد کار به اینجا کشیده نمیشد
از نظر حقوق بین الملل ایران نمیتونه تنگه را ببنده. از سایر جهات هم این کار شدنی نیست یعنی هزینه اش خیلی بیش از منافعشه اولین مشکلش رویارویی مستقیم با همه کشورهای حوزه خلیج فارس و بالارفتن احتمال وقوع درگیری چند جانبه در منطقه است.
پس اگر ترامپ دیوانه نمی امد همه چی درست میشد .ولعنت به کشور هائی که از آمریکا طبعیت میکنند.
تا زمان نرمال شدن ایران این روال ادامه دارد… باید فهمید دوره رفتارهای هیجانی و تهی از منطق و انقلابیگری تمام شده.
همچنین دوران نه جنگ و نه صلح به پایان خود رسیده است. یا جنگ میشود و نرمال میشویم یا صلح میکنیم و نرمال میشویم و دست از حماقت برمیداریم…
پس مرگ را برای سیاستمداران خودمان حواله بدهید
چرا چیزی که تقسیر خودتونه رو گردن کشور های دیگه میندازین اقتصاد ما به اونها چه ربطی دارد مشکل مسعولین بی کفایت و حتی خود مردمانی که با چشمان بسته به روحانی رای دادن و الان هم مقصر رو خودشون نمیدونن بلکه آمریکا رو مقصر میدونن
این شرایط و وضعیت موجود نشان میدهد ما باید اقتصادی را برنامه ریزی کنیم مبنی بر حالت جنگی آنهم نه جنگ فیزیکی- جنگ اقتصادی یعنی کوپونیسم مثل کره شمالی و اگرنه در درازمدت به بن بست میرسیم و خسارات جبران ناپذیری را بدنبال دارد حتی امنیت ملی بطور جدی تهدید میشود آنوقت آیندگان ما را نخواهند بخشید الان مجال کم است من نمی خواهم بگویم کمونیست شویم ولی میتوانیم از الگوی مثبت آنها استفاده کنیم
مرد حسابی چرا اقتصاد جنگی؟ چرا مثه آدم با همه دنیا رابطه خوب پیدا نکنیم و از حمایت از تروریسم دست برنداریم؟
افرین
رئیس جمهوری که همش آمریکارو مقصر میدونه پس چرا رئیس جمهور شده، اگه اینطوریه که منم میتونم رئیس جمهور بشم بعد بگم مقصر آمریکاست و هیچ کاری نکنم، هنر اونکه با اینکه میدونی تحریم هستی بتونی با اصول و قوانین مذاکره تحریم رو برداری و کشور رو به سمت پیشرفت ببری نه اینکه چسبیدین همش به آمریکا
هر رئیس جمهوری هم بیاد وضع همینه. مشکل اینه تصمیم گیران کشور یکجای دیگه نشستن
ای اق جلوی دزدی روبگیرن همه چیز درست میشه بخدا زشته کشوری که همجور معادن ونفتو گاز داره چهار فصل هم ک هست بیاد دم از بدبختی بزنه وگرنه آمریکا یا کشورهای دیگه کی باشن ک سرنوشت کشور ما بستگی ب آنهارو داشته باشه
انچه که مسلم است رییس بانک مرکزی درزمان کاهش قیمت ارز بسیار فعال بوده واز کاهش هرچه بیشتر ان به شدت جلوگیری میکند ودر زمان افزایش میگه دلیل ان تحریماست چرا وبه چه علت الله وعلم
وقتی حضرات عقل کل به اصلاحات ساختاری و بنیادین تن نمی دهند وضعیت کشور بحرانی تر می شود وبزودی سیل گرسنگان راهی کف خیابانها خواهند شد