صنعت پوشاک مهمتر از آن چیزی است که فکر میکنیم و در واقع، بینهایت مهمتر. بریتانیا، نخستین ابرقدرت صنعتی جهان (البته پس از انقلاب صنعتی)، در واقع با صنعت پوشاک به جایی رسید که بزرگترین استعمارگرِ دنیا لقب بگیرد.
به گزارش تجارتنیوز، «ماشین بخار»، که اختراعش صنعت نساجیِ بریتانیا را با یک انقلاب مواجه کرد، پیش از هر صنعت دیگری به تولیدِ هر چه بیشتر لباس یاری رساند. بزرگترین کارخانههای بریتانیایی (از جمله در شهر منچستر) هم زمانی کارخانههای نساجی بودند.
پوشاک یعنی قدرت
به طور خلاصه، این پارچه و پوشاک بود که بریتانیا را به مقام یک قدرت صنعتی رساند.
این البته عجیب هم نیست.
پوشاک از جمله آن نیازهای اقتصادی است که مخاطبش تکتک افراد هستند. همه ما باید چیزی بپوشیم، چه در محیط کار، چه در جمع دوستان و چه حتی در زمانی که در خانه هستیم.
![early blanket factory witney oxfordshire 1898 artist henry taunt DDN12W](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2022/05/early-blanket-factory-witney-oxfordshire-1898-artist-henry-taunt-DDN12W.jpg)
صنعت پوشاک اصلیترین رکن بدلشدنِ بریتانیا به یک ابرقدرت صنعتی و اقتصادی بود.
از این نظر، صنعت پوشاک تنها با کشاورزی قابل مقایسه است، یعنی حوزهای دیگر که نیاز فرد فردِ انسانها را در سرتاسرِ عمر آنها تامین میکند.
محققان تاریخ اقتصاد میگویند صنعت پوشاک بریتانیا را به قدرت نخست اقتصادی در دنیا بدل کرد؛ صنایع فولاد همین نقش را برای آلمان (در دورهای بسیار کوتاه) داشتند و در نهایت، صنعت خودروسازی هم آمریکا را به جایگاه بزرگترین اقتصاد دنیا رساند.
صنعت پیشتازِ بعدی و ابرقدرتِ بعدی
دشوار بتوان گفت که صنعت پیشتازِ بعدی چیست و ابرقدرت اقتصادیِ بعدی کدام کشور است.
البته نامزدهایی وجود دارند: «صنعت داده»، «خودروهای الکتریکی»، «پرینترهای سهبعدی»، «فناوری نانو» و «فناوری زیستی»، محتملترین گزینهها هستند.
شاید هم سرعت تحولات بهقدری زیاد شده باشد که همه اینها همزمان به صدر بیایند و خیلی زود هم جایشان را به صنایعی دیگر بدهند.
ابرقدرتهای صنعت پوشاک در دنیای امروز
اما هر چه باشد، ما هنوز هم لباس میپوشیم و صنعت پوشاک هنوز هم قابلیت آن را دارد که کشورهایی را به صدرِ توسعه اقتصادی در جهان برساند.
شاهد مثالهای این مدعا، ترکیه، ویتنام و بنگلادش هستند.
در سال ۲۰۲۱ میلادی، ترکیه حدود ۲۹ میلیارد دلار محصولات نساجی و پوشاک به دنیا صادر کرد. بسیاری از ایرانیها هم تجربه حضور مستقیم در بازار پوشاک ترکیه و خرید شخصی در این زمینه را دارند. پوشاک تولید ترکیه هم اساسا سهمی بزرگ از بازارِ داخلی ایران دارد.
![پوشاک](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2021/04/پوشاک.jpg)
صنعت پوشاک در ایران، با سیاستهای نادرست در سالهای گذشته، نابود شد.
در واقع، اقتصاد ترکیه را عموما بر سه محور استوار میدانند: صنعت گردشگری، صنعت پوشاک و نساجی و صنعت خودرو.
جالبتر اینکه کل صادرات غیرنفتی ایران (که البته محصولات برگرفته شده از نفت، همچون محصولات پتروشیمیایی هم در آن منظور میشود)، در سال ۱۴۰۰ حدود ۴۸ میلیارد دلار بوده است.
معجزه ویتنام و بنگلادش
ویتنام و بنگلادش اما مثالهای به مراتب جالبتری در قیاس با ترکیه هستند.
ویتنام را آمریکاییها در جریان «جنگ ویتنام» با خاک یکسان کرده بودند، به حدی که بر اساس برخی محاسبات، به ازای هر کیلومتر مربع از خاک این کشور، آمریکاییها ۳۲ عدد بمب روی سرِ ویتنامیها ریخته بودند.
در سال ۲۰۲۱ میلادی اما ویتنام حدود ۳۸ میلیارد دلار پوشاک صادر کرد و از این منظر، در جایگاه چهارم در جهان قرار داشت.
![بنگلادش](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2020/12/بنگلادش.jpg)
بنگلادش کشوری پرجمعیت و فقیر است، اما ۸۰ درصد از صادراتش را پوشاک تشکیل میدهد.
بنگلادش، کشوری که برای سالهایِ سال مثالی از فقر گسترده در کتابهای درسیِ اقتصاد بود، حالا سالها است که رشد متناوب (و گاه دو رقمیِ) اقتصادی را تجربه میکند و اصلیترین پایه این رشد اقتصادی هم صنعت پوشاک است.
خیلیها حتی معتقدند بنگلادش میتواند (به صورت بالقوه) چینِ بعدی در حوزه رشد اقتصادی باشد.
تخمین زده میشود که حدود ۲۰ میلیون نفر بنگلادشی تنها در حوزه پوشاک مشغول به فعالیت باشند و این صنعت، به تنهایی نزدیک به ۸۰ درصد از صادرات بنگلادش را پوشش میدهد. در واقع، رشد اقتصادی بنگلادش، یا معجزه اقتصادی بنگلادش، مرهون صنعت پوشاک است.
ایران و بقیه
اما جالب اینجا است که چین هم همین مسیری را پیموده که حالا بنگلادش، ویتنام و ترکیه در حال پیمودنِ آن هستند و پیش از آنها (در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی)، بریتانیا پیموده بود.
چین از سال ۱۹۹۳ میلادی تا به امروز، بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده پوشاک در جهان بوده است.
در سال ۲۰۲۱ میلادی، حدود ۵۲ درصد از تمام تولیدات پوشاک در جهان در چین انجام گرفته بود و در همان سال، چینیها حدود ۱۱۸ میلیارد دلار صادرات پوشاک داشتند.
اروپاییها هم هنوز این فرصت و این بازار را جدی میگیرند و نام آلمان، اسپانیا و ایتالیا هم در میان بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان پوشاک در جهان به چشم میخورد.
![پوشاک 04](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2017/07/پوشاک-04.jpg)
قاچاق پوشاک هم یکی دیگر از مشکلات این صنعت در ایران است.
اما چرا ایران چنین مسیری را طی نکرده است؟
پاسخهای فراوانی میتوان به این پرسش داد، از جمله اینکه درهای وارداتِ پوشاک چینی به ایران، در سالهای گذشته بیش از آن باز بوده که صنعت پوشاک ایران توان رقابت با کالاهای چینی را داشته باشد.
اما این حجم از فرصتسوزی حیرتآور است و شاید یک محاسبه سرانگشتی نشان بدهد که ما واقعا چه فرصت عظیمی را از تولید داخلیمان دریغ کردهایم.
چرا صنعت پوشاک ما رشد نکرد؟
فرض کنید تنها ۷۰ میلیون نفر از ایرانیها (و نه همه ایرانیها)، به طور متوسط سالانه تنها یک میلیون تومان هزینه پوشاک داشته باشند. (واضح است که این فرض چقدر دستِ پایین است!)
در این محاسبه ساده، بازار پوشاکِ ایران سالانه ۷۰ هزار میلیارد تومان خرید مستقیم را شاهد خواهد بود. (و باز هم تاکید میکنیم که این محاسبه چقدر دستِ پایین است.)
به فرصتهای جانبی هم فکر کنید: اشتغالزایی در صنعتِ خردهفروشی (مغازههای فروش لباس)؛ تبلیغات تلویزیونی؛ بیلبوردها؛ رونق مراکز تجاری و دهها مورد دیگر.
برخی هم به زنجیره تامین در صنعت پوشاک اشاره میکنند و آن را مانعی بر سر راه توسعه صنایع پوشاک و نساجی در ایران میبینند.
به عنوان نمونه، ایران نزدیک به دو دهه است که با کاهش چشمگیر سطح تولید پنبه مواجه بوده است و علت اصلی هم روشن است: کمبود آب در ایران.
برخی میگویند که اگر ایران تولید گسترده پنبه داشت، قیمت پوشاک ایرانی میتوانست بهمراتب پایینتر باشد و حتی در مقایسه با نمونههای ترکیهای، رقابتپذیری بالاتری داشته باشد.
![پنبه](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2018/05/پنبه.jpg)
چرا در عین بحران آب هندوانه صادر میکنیم، اما پنبه (با ارزش افزوده بالاتر) تولید نمیکنیم؟
اما همهچیز هم الزاما به آب بر نمیگردد. مثلا، همین روزها خبر رسیده بود که ایران به ترکیه هندوانه صادر میکند، در حالی که ترکیه ترجیح میدهد هندوانه کشت نکند تا منابع ارزشمند آب را هدر ندهد.
مشکل آب در ایران به سطح فرابحرانی رسیده، اما اگر قرار بود آب را در قالب صادرات هندوانه هدر بدهیم، چرا مثلا پنبه کشت نکردیم که ارزش افزوده بالاتری دارد؟
مشکل ما نبود «استراتژی توسعه صنعتی» است. به عبارت ساده، با وجود دهها هزار کارمند، هزاران میلیارد تومان بودجه دولتی، صدها ساختمان و دهها گروه پژوهشی، ساختار مدیریت صنعتی در ایران اساسا رها است و کاری برای آن صورت نمیگیرد.
ظاهرا ما باید آنقدر هندوانه صادر کنیم که با بحرانهای امنیتی-اجتماعیِ معطوف به حوزه آب مواجه شویم. تا آن زمان، ما باید لباسهایی که میپوشیم را هم از بنگلادش، ترکیه و ویتنام وارد کنیم.
پشم گوسفندی یکی از مواد اولیه پوشاکه.متاسفانه هیچ تقاضایی برای آن وجود نداره و در نتیجه دامدارها مجبورند کلی هزینه پشم چینی کنند و آخر سر پشم ها را یا آتش بزنند یا تو بیابان رها کنند
دوست عزیزم مسولین ما یا خواب تشریف دارن یا به فکر اختلاسن. همین جهاد کشاورزی با این همه نیروی بلا استفاده واین همه کبکبه دبدبه استراتژی وراهبری برای کشاورزی ندارد . چنان که سالهاست کشاورزان ما با مشکلات عدیده ای در تولید در فروش وبازاریابی مواجه اند که حتی این سازمان حاضر به قبول بی کفایتی وعدم حمایت ازآنها نمی شود.
آنها تولید میکنن به ما میفروشن کار ماراچه کسی میخره ما نمیتونیم قیمت ماکارونی درست نگاه داریم چه برسه مواد اولیه که ازخارج میاد همین حد هم که هستیم خدا شکر کنیدتمام تمام
صنعت پوشاک فقط نون داره واسه سرمایه دار ودلال.بنده دارم ضرر میدم چون نمیخام ۵نفرسرپرست خانوار بیکار بشه ولی خودم دربه درو بدبخت شدم.امروزمیرم ۲۰۰پارچه میخرم ده روز دیگه کارش امادس .حساب میکنم روپول پارچه وخرج کار وسود حلال وار.میفروشم کارما میرم پارچه بخرم دوباره میبینم ای دل غافل پارچه اوقدگرون شده ک باپول جنس قبلیا ۱۹۰کیلو پارچه بهم میدن .نمیدونم چیکار کنم موندم توگل
مدیریت اقتصادی و کشاورزی در هر استان باید تشکیل شود و هر استان با توجه به میزان آب و دیگر منابع طبیعی و انسانی صنایع مختلف ایجاد شود
حالا مگه ایران در چه زمینه ای پیشرفت داشته که فقط صنعت پوشاک از این پیشرفت ها جا مانده است. فقط دزدی و فساد . تورم .بیکاری .و گرانی پیشرفت بسیار خوبی در این کشور دارد. پنجاه برابر میانگین جهانی.
دزدی در کار طبق معمول همیشه بلای جان صنعت ایران
۹۰درصد مشکلات اقتصادی و پژوهشی و انواع دیگر مشکلاتمون بخاطر اینه که اقتصادمون دولتیه و کسی بابت کار نکردن و یا اشتباه تصمیم گرفتن و یا به فنا دادن ،ن جریمه میشه و ن اخراج و ن اینکه حقوقش قطع میشه،و چون محیط رقابتی نیست و مدیران از طرف دولت تغذیه میشن اونها هم رغبتی برای حل مسایل و ریسک ندارند،اقتصادی دولتی=فلاکت و رانت
اگر سامانه ای داشت ازتولید تامصرف وتهیه واداولیه به موصل بود اشکالات رفع وتولید کنندگان به مصزفکننده وصل رشد می کرد