به گزارش تجارت نیوز، در تاریخ 10 دسامبر، گارد ساحلی ایالات متحده یک نفتکش را در نزدیکی سواحل ونزوئلا به دلیل نقشش در حمل نفت ونزوئلا و نقض تحریمهای اقتصادی آمریکا توقیف کرد. شش روز بعد، دونالد ترامپ در پلتفرم Truth Social اعلام کرد که قصد دارد به واسطه «محاصره کامل» تمام «نفتکشهای تحریمی» که قصد دارند از ونزوئلا وارد یا خارج شوند، توقیف کند. این نخستین باری است که ایالات متحده بعد از بحران موشکی کوبا به این سو کشوری را به این شکل محاصره کرده است.
ترامپ در کارائیب به دنبال چیست؟
به ادعای نشنال اینترست، در روزهای بعد، گارد ساحلی نفتکش دوم را هنگام خروج از ونزوئلا توقیف و اعلام کرد که در حال تعقیب نفتکش سوم است. ترامپ در دفاع از این عملیاتها مدعی شد که «ساختار سیاسی تحت رهبری مادورو نفت این میادین نفتی را برای تامین مالی خود و سیاستهایش استفاده میکند». او خواستار بازگرداندن فوری داراییهای (به ادعای او) دزدیدهشده از ونزوئلا به ایالات متحده شد.
این تحولات، آخرین کنش از یک رشته کنشهای نظامی دولت ترامپ علیه ونزوئلا در ماههای اخیر است که شامل بیش از 20 حمله هوایی به قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر در کارائیب و استقرار ناو هواپیمابر یو.اس.اس. جرالد آر. فورد در کارائیب میشود. ترامپ همچنین خواستار استعفای مادورو شده است.
به ادعای گروهی از ناظران، هدف از محاصره ونزوئلا، آنچه به ادعای واشنگتن «ناوگان تاریک» شناخته میشود، کشتیهایی هستند که نفت و دیگر کالاهایی را حمل میکنند که تحت تحریم یا توقیف قرار دارند. تقریبا 20 درصد از تمام نفتکشهای جهانی برای قاچاق نفت کشورهای تحت تحریمهای بینالمللی قرار دارند، استفاده میشوند، که 10 درصد از این کشتیها به طور انحصاری نفت ونزوئلا را حمل میکنند.
صنعت نفت ونزوئلا، که دارای بزرگترین ذخایر نفتی خام جهان است، از سوی دولت ترامپ در سال 2019 تحریم شد، رخدادی که منجر به کاهش بیش از 50 درصدی صادرات روزانه نفت خام این کشور تا پایان همان سال گشت. با این حال، استفاده ونزوئلا از ناوگان تاریک برای حمل نفت به بازارهای جهانی صنعت نفت این بازیگر را تقویت کرده، به طوری که این کشور در نوامبر 2025 حدود 952 هزار بشکه نفت در روز صادر کرده که نسبت به 495 هزار بشکه در اواخر سال 2019 افزایش قابل توجهی داشته است.
پاسخ مادورو به کنش ترامپ
محاصره ونزوئلا صادرات نفت این کشور را به طور کامل متوقف نخواهد کرد، زیرا تنها حدود 40 درصد از کشتیهای ناوگان تاریک که به ونزوئلا خدمات میدهند، در حال حاضر تحت تحریمهای ایالات متحده قرار دارند. با این حال، این اقدام میتواند توان ونزوئلا برای صادرات نفت را بهطور قابلتوجهی کاهش دهد و شرکت نفت دولتی این کشور را ناگزیر سازد برای جلوگیری از تکمیل ظرفیت ذخیرهسازی، تولید را بهشدت کاهش دهد. تا هفته گذشته، بیش از 30 کشتی تحریمشده در خاک ونزوئلا یا در نزدیکی این کشور مستقر بودند که ممکن است در جریان این محاصره توقیف شوند، هرچند برخی از کشتیها به دنبال توقیف نفتکش توسط گارد ساحلی، مسیر خود را تغییر دادهاند.
با این حال، مادورو بیپروا اعلام کرده که ونزوئلا به صادرات نفت خود ادامه خواهد داد، تهدیدات آمریکا تاثیری در این روند نخواهد داشت و درخواست ترامپ برای محاصره را به عنوان «جنگطلبی» محکوم کرده است. استفاده ترامپ از عبارت «محاصره کامل» برای توصیف برنامهاش در هدف قرار دادن نفتکشهای تحت تحریم ایالات متحده کمی گمراهکننده است و باعث شد برخی تحلیلگران و اعضای کنگره هشدار دهند که این اقدام میتواند به عنوان عمل جنگی علیه ونزوئلا تلقی شود. با در نظر گرفتن پست ترامپ در Truth Social، این طرح میبایست بیشتر به عنوان اجرای تهاجمی طرح تحریمهای آمریکا قلمداد شود تا «محاصره» سنتی یک بازیگر (که هدف آن خفه کردن جریان تجارت به داخل و خارج یک کشور خاص است).
پیامدهای سیاست تهاجمی رئیسجمهوری آمریکا
در مورد هر دو نفتکش Skipper و Centuries که 10 دسامبر توقیف شد و نفتکش Bella 1 که در حال حاضر تحت تعقیب است، گارد ساحلی ایالات متحده در حال اجرای احکام توقیفی برای این کشتیها است که توسط دادگاههای ایالات متحده صادر شده است. اگر اجرای این محاصره توسط ارتش ایالات متحده به توقیف «کشتیهای بیدولت» مانند Skipper محدود شود که به اشتباه پرچم گویان را برافراشته، کنشها احتمالا از انتقادات و بحثهای مربوط به بمباران قایقهای مظنون به قاچاق مواد مخدر، فراتر نخواهد رفت.
با این حال، نشانههای اولیه حکایت از آن دارد که محاصره محدود به «نفتکشهای تحریمشده» همانطور که ترامپ در ابتدا بیان کرده، نیست. نفتکش دوم که توسط گارد ساحلی توقیف شد (Centuries) تحت هیچیک از تحریمهای ایالات متحده قرار ندارد. کاخ سفید اعلام کرده که Centuries به اشتباه پرچم پاناما را برافراشته، که به نوبه خود آن را یک کشتی بیدولت میسازد و توقیف آن را به وضوح توجیه میکند. اما گزارشها نشان میدهد که این کشتی از سال 2021 تحت پرچم پاناما قرار داشته و هیچ «اطلاع رسمی از لغو ثبتنام از پاناما» پیدا نشده، گزارهای که این سوال را مطرح خواهد کرد که آیا توجیه قانونی که برای توقیف Skipper استفاده شده، به طور مشابه برای Centuries نیز قابل اعمال است یا خیر. حداقل، توقیف Centuries این احتمال را به وجود میآورد که ایالات متحده ممکن است کشتیهایی را که تحت تحریم قرار ندارند هدف قرار دهد، متغیری که میتواند محاصره محدود ترامپ را به عملیاتی وسیعتر از آنچه که ابتدا تصور میشد، تبدیل کند.
حتی محاصره محدود نیز بدون خطر نیست. چنین اقدامی به طور طبیعی احتمال وقوع درگیری مسلحانه با ونزوئلا را افزایش میدهد، کشوری که نیروی دریاییاش از پیش اسکورت نفتکشهای غیر تحریمی وارد و خارج شده از بندر را آغاز کرده و ممکن است به طور فعال با تلاشهای آمریکا برای هدف قرار دادن کشتیها در آبهای خود مقاومت کند. علاوه بر این، مادورو قادر است از این محاصره برای جلب حمایت داخلی از ساختار تحت رهبری خود به شیوهای استفاده کند که ضربات آمریکا به قایقهای قاچاق مواد مخدر را به شکلی برجسته بی اهمیت جلوه داده و محاصره را به عنوان عامل اصلی مشکلات اقتصادی ونزوئلا معرفی کند.
محاصره اگر به شکل بدی اجرایی شود ممکن است تجارت قانونی در ونزوئلا را تحت تاثیر قرار دهد، اگر کشتیهای تجاری مشروع از ترس آزار یا توقیف توسط ارتش ایالات متحده از تجارت باز بمانند، به ویژه اگر کشتیهایی توقیف شوند که هدف تحریمهای آمریکا نباشند. از منظری دیگر کاهش جریان کالاها میتواند بحرانهای اقتصادی و انسانی شدیدی را به همراه داشته باشد.
محاصره محدود که ترامپ ابتدا مطرح کرده نیز میتواند آسیبهای زیادی به اقتصاد ونزوئلا وارد کند. صنعت نفت یکی از آخرین گزینههای رشد اقتصادی ونزوئلا است که تقریبا 80 درصد از کل ارزش صادرات کشور را به خود اختصاص میدهد و نزدیک به 60 درصد از بودجه دولت را تامین میکند. فشار آمریکا بر شریان اقتصادی اصلی ونزوئلا میتواند آسیبهای قابل توجهی به شهروندان فقیر این کشور وارد کند، حتی اگر محاصره در نهایت مادورو را مجبور به ترک قدرت کند.
پیام ترامپ به چین
حال سوال این است، آیا محاصره ونزوئلا نشانهای از جنگی قریبالوقوع بین ایالات متحده و ونزوئلا است؛ جنگی که ترامپ خود میگوید احتمال وقوع آن وجود دارد؟ همانطور که پیشتر استدلال شده، موضع کنونی آمریکا نسبت به ونزوئلا کمتر مربوط به تغییر رژیم است و بر تعهد ترامپ نسبت به «متوقف کردن تجارت مواد مخدر، حفاظت از مرزهای آمریکا و بازپسگیری قدرت آمریکا در نیمکره غربی» متمرکز شده است.
این تفسیر از طریق ارتقای جایگاه نیمکره غربی به عنوان اولویت برتر امنیت ملی آمریکا در استراتژی امنیت ملی جدید دولت ترامپ تقویت خواهد شد. سند «متمم ترامپ» دامنه دکترین مونرو را ترویج و اعلام کرده که آمریکا اقدام خواهد کرد تا روندهای منطقهای که آن را مغایر با منافع خود مییابد، معکوس کند، از جمله مهاجرت انبوه، جرمهای فراملی و هرگونه «تجاوز خارجی یا مالکیت داراییهای کلیدی» در آمریکای لاتین. در چارچوب این استراتژی، طرح ترامپ شاید بهتر است به عنوان نمایشی از قدرت در نظر گرفته شود که هدف آن تاکید بر چرخش آمریکا به سمت نیمکره غربی است، تا پیشدرآمدی برای حمله به ونزوئلا.
با این حال، ونزوئلا تنها کشوری نیست که هدف چنین محاصرهای قرار گرفته است. در راستای درخواست «متمم ترامپ» برای جلوگیری از مالکیت خارجی داراییهای کلیدی استراتژیک در منطقه، این محاصره همچنین تلاشی آشکار برای مختل کردن همکاری فزاینده چین و ونزوئلا است. چین حدود 80 درصد از صادرات نفت ونزوئلا را خریداری میکند و به شدت در این صنعت سرمایهگذاری کرده است، به طوری که شرکت ملی نفت چین بزرگترین سرمایهگذار خارجی در صنعت نفت ونزوئلا است و شرکتهای خصوصی چینی قراردادهای مشارکت در تولید بلندمدت با کاراکاس امضا کردهاند. این مساله شاید چندان تعجبآور نباشد که بخش عمدهای از لفاظیهای کاخ سفید در مورد ونزوئلا اخیرا بر نفت متمرکز شده، به طوری که هم ترامپ و هم دستیار او، استیون میلر، شکایتهای پیشین در مورد تصرف داراییهای شرکتهای نفتی ایالات متحده در قالب ملیسازی صنعت نفت ونزوئلا مطرح کردهاند.
دولت ترامپ تمایل خود به حذف نفوذ چین در آمریکای لاتین را به وضوح نشان داده است، همانطور که از طریق فشار موفقیتآمیز خود برای متقاعد کردن پاناما به خروج از ابتکار کمربند و جاده چین، این خواسته را به اجرا درآورده است.
در حالی که چین به اندازه کافی نفت در اختیار دارد و در حال انتقال است تا از هرگونه کمبود کوتاهمدت ناشی از اختلال صادرات نفت ونزوئلا جلوگیری کند، موضع تهاجمی ترامپ نسبت به یکی از شرکای استراتژیک منطقهای خود و هدفگیری خاص بزرگترین منبع سرمایهگذاری چین در این کشور پیامی واضح به پکن است که باید از آرزوهای خود در نیمکره غربی دست بردارد.
سیاستی که میتواند نتایج معکوس داشته باشد
ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، چشماندازی برای نیمکره غربی ترسیم کرده که در چارچوبش آمریکا قادر است بر سیاستهای داخلی کشورهای همسایهاش تاثیر بگذارد تا منافع خود را محقق کرده و قدرتهای خارجی مانند چین را از نفوذ در این منطقه باز دارد. با این حال، تلاشهای آمریکا برای تأکید بر تسلط خود بر نیمکره غربی ممکن است باعث دوری بیشتر از همسایگاناش شود و کشورهای آمریکای لاتین را تشویق کند تا به دنبال حمایت و امنیت از جاهای دیگر باشند، به ویژه اگر آنها رفتار آمریکا را تهاجمی یا پیشبینیناپذیر تلقی کنند.
«متمم ترامپ» اولین اصلاحیه مرتبط با دکترین مونرو نیست، بلکه از «متمم روزولت» که در سال ۱۹۰۴ توسط تئودور روزولت صادر شد، پیروی میکند. این متمم بهطور طعنهآمیزی در پاسخ به محاصره ونزوئلا توسط اروپا صادر شد. متمم روزولت نقش آمریکا بهعنوان قدرت پلیس بینالمللی در نیمکره غربی را تثبیت کرد و آمادگی این کشور برای مداخله در امور داخلی همسایگانش بهمنظور پیشبرد منافع آمریکایی را مورد تاکید قرار داد.
در حالی که متمم روزولت موفق شد مداخلههای اروپایی در امور نیمکره غربی را کاهش دهد، اما الهامبخش دههها مداخله آمریکا در سیاستهای آمریکای لاتین بود که به تقویت احساسات ضدآمریکایی در ونزوئلا انجامید. در حالی که اقداماتی مانند محاصره و توقیف نفتکش «اسکیپر» ممکن است نشاندهنده اراده آمریکا برای سلطه بر نیمکره غربی و برانگیختن همکاری کشورهای آمریکای لاتین در کوتاهمدت باشد، در نهایت خطر آن را دارد که موقعیت آمریکا در این منطقه را تضعیف کند.
این اقدامات میتواند باعث شود کشورهای همسایه آمریکا به دنبال شراکت با رقبای ژئوپلیتیکیاش باشند. محاصره ممکن است در کوتاهمدت پیروزی برای دولت ترامپ به دنبال داشته باشد، اما در نهایت میتواند تلاشهای این کشور برای تثبیت ثبات در نیمکره غربی را تضعیف کند.