به گزارش تجارت نیوز، بحثها پیرامون همسویی سیاست خارجی ترکیه ماه سپتامبر دوباره شعلهور شد، زمانی که دولت باغچلی، رهبر حزب حرکت ملی (MHP)، ایده ائتلاف موسوم به بلوک سهجانبه میان ترکیه، روسیه و چین را مطرح کرد. این پیشنهاد که بهعنوان جایگزینی برای مسیر سنتی غربمحور آنکارا ارائه گشت، بهسرعت از سوی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، رد شد. اردوغان که برای نشست سازمان ملل و دیدار با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در دفتر بیضی به واشنگتن رفته بود، در پاسخ به پرسشی درباره این طرح، ظاهرا از اظهارات باغچلی در مورد این ائتلاف بیخبر بود و با لحنی کنایهآمیز گفت: «امیدواریم بهترین اتفاق بیفتد.»
چرا کمربند و جاده از دهان افتاد؟
اگر چه این قبیل ایدهها با توجه به عضویت ترکیه در ناتو غالبا خیالی و آرمانگرایانه قلمداد میشوند، اما چنین مواضعی بخشی از یک الگوی تکرار شونده است. گاهی موضوع پیوستن به بریکس یا چرخش به اوراسیا در دستور کار داخلی تعریف میشود، اما بدون پیگیری نهادی از بین میرود. همین الگو در تعامل آنکارا با ابتکار «کمربند و جاده» (BRI) چین نیز مشهود است. ترکیه در مسیر «کریدور میانی» پیشنهادی چین جایگاه ژئوپلیتیکی مهمی دارد و از نخستین حامیان طرح کمربند و جاده قلمداد میشود. در سال ۲۰۱۰، دو کشور توافقنامهای برای «همکاری راهبردی» امضا کردند و در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۹ نیز دیدارهای سطح بالا میان مقامات دو طرف برگزار شد.
در سال ۲۰۱۵، ترکیه رسما به کمربند و جاده پیوست و طرح زیرساختی «کریدور میانی» خود را با ابتکار چین هماهنگ کرد. پروژههای کلیدی همچون راهآهن باکو–تفلیس–قارص و خط باربری ریلی که استانبول را به «شیآن» متصل میکند، شکل گرفتند. همچنین سرمایههای چینی وارد پروژههایی مثل قطار سریعالسیر آنکارا–استانبول، متروی فرودگاه استانبول و بندر کومپورت شد.
اما این شتاب اولیه بهسرعت کند شد. تا سال ۲۰۲۳، سرمایهگذاری چین در ترکیه تقریبا به صفر رسید و بنا بر گزارش «مرکز سیاست توسعه جهانی» (GFDC)، هیچ پروژه جدیدی ذیل کمربند و جاده در ترکیه به ثبت نرسیده است. در حالیکه چین حضور خود را در غرب آسیا و آفریقا گسترش میداد، سهم ترکیه از سرمایهگذاریهای جهانی کمربند وجاده تنها ۱.۳ درصد باقی ماند.
پروژهای تریلیوندلاری بدون آنکارا
از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳، میزان سرمایهگذاریها و قراردادهای ساختوساز کمربند و جاده در سطح جهان بیش از ۱.۰۵ تریلیون دلار برآورد شد. تنها در نیمه نخست ۲۰۲۵، این رقم به ۱.۳ تریلیون دلار رسید. عربستان سعودی، عراق، امارات و اندونزی از مهمترین دریافتکنندگان سرمایههای مرتبط بودند. قزاقستان بهتنهایی در اوایل ۲۰۲۵، ۲۳ میلیارد دلار سرمایه جدید جذب کرد. در مقابل، ترکیه – با وجود ظرفیتهای زیرساختی و اهداف اتصال منطقهای – غایب بزرگ این موج سرمایهگذاری بود.
عامل اصلی این وضعیت، بیثباتی اقتصادی ترکیه است. تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی و نوسانات مزمن اقتصاد کلان، اعتماد سرمایهگذاران را از بین برده است. گزارش سال ۲۰۲۵ سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) به صراحت بیان میکند: «تورم بالای ۵۰ درصد و کاهش شدید ارزش لیر، اعتماد سرمایهگذاران را تضعیف کرده است. بدون ثبات اقتصاد کلان، سرمایهگذاری مستقیم بلندمدت محدود خواهد ماند.»
نبود فناوری، نبود اعتماد
آنکارا نتوانسته پروژههای ارزشمند و فناورانهای چون کمربند و جاده را از آن خود کند. بیشتر سرمایههای چین به بخشهایی چون خردهفروشی، معدن و صنایع سبک اختصاص داده شدند و امیدها برای انتقال فناوری و توسعه صنعتی تحقق نیافتهاند. در این میان مقالهای با عنوان «سرمایهگذاری چین در ترکیه: ابتکار کمربند و جاده، انتظارات رو به افزایش و واقعیتهای میدانی» که در سال ۲۰۲۲ در مجله European Review منتشر شد، نشان میدهد که ترکیه در تحقق انتظارات سرمایهگذاری کمربند و جاده موفق نبوده است.
حسن چپان، رئیس «بنیاد دوستی ترکیه–چین»، در گفتوگو با The Cradle یادآور میشود که در نشست سال ۲۰۱۷ چین، وعده داده شد بزرگترین بودجه کمربند و جاده به ترکیه اختصاص یابد. اما پروژه ریلی که قرار بود کریدور میانی ترکیه را متحول کند، هیچگاه پیشرفت نکرد. به باور این تحلیلگر، «ترکیه در آن نشست شرکت داشت و موضوع در سوابق ثبت شد، اما امضایی انجام نشد. بعدها نیز که گهگاه اختیار امضای دوباره پروژه را داشتم، با طرف چینی نتایج مثبتی به دست آمد. حتی پیشرفتهایی در بخش میانی پروژه، یعنی خط کوشکوی–ادرنه حاصل شد. چین پیشنهاد ارائه وام را مطرح کرد، اما این فرآیند هیچگاه تکمیل نشد. دلیل آن سیاسی نبود؛ اقتصادی بود. هیچ مشکل سیاسی وجود نداشت. حتی تردید دارم که مسئولان وقت موضوع را به رئیسجمهور منتقل کرده باشند.»
چالش بیاعتمادی
یانگ چن، مدیر «مرکز مطالعات ترکیه» در دانشگاه شانگهای، به The Cradle میگوید:«سازمانهای جداییطلب ترکستان شرقی آزادانه در ترکیه فعالیت میکنند. دولت ترکیه در این زمینه وعدههایی داده است. عمل به این وعدهها برای چین بسیار مهم است. فکر میکنم اگر مساله اعتماد سیاسی حل شود، بسیاری از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.»
به گفتهی او، وعدههای آنکارا چنین بود: «دولت وعده داد که فعالیت سازمانهای ترکستان شرقی فعال در ترکیه – که چین آنها را تروریستی میداند – متوقف شود. اما با وجود موضعگیریهای تند، اعضای این سازمانها همچنان فعالاند.» پکن تساهل آنکارا در قبال سازمانهای اویغور را نقض اساسی اصول خود میداند. همچنین اظهارات سیاستمداران ترک در حمایت از اویغورها و عضویت ترکیه در ناتو، تردیدها درباره استقلال راهبردی آنکارا را تقویت میکند.
سردار یورتچیچک، پژوهشگر مقیم شانگهای، در این باره مدعی است: «چین باور ندارد که یک کشور عضو ناتو بتواند در روابط بینالملل فرآیند تصمیمگیری کاملاً مستقلی داشته باشد.» او همچنین نگرانی پکن از سازمان کشورهای ترک به رهبری آنکارا را مطرح میکند؛ سوال اصلی برای چین این است: آیا ترکیه در آسیای مرکزی به رقیب بدل خواهد شد؟ آیا این سازمان میتواند در آینده هویتی ضدچینی پیدا کند؟ آیا اتحاد ترکزبانها ممکن است به حمایت از اویغورها بینجامد؟ چون ترکیه بازیگر غالب این ساختار است، هر حرکت آنکارا در آسیای مرکزی با سوءظن دقیق دنبال میشود.» با وجود «شراکت راهبردی» رسمی، اعتماد سیاسی میان دو کشور ضعیف باقی مانده و این رابطه به همکاری اقتصادی تبدیل نشده است.
دام وابستگی به غرب
از نظر چپان، وابستگی ترکیه به غرب همچنان مشکل اصلی است؛ به باور این تحلیلگر «با وجود عضویت در ناتو، سیاست خارجی ما همچنان غربمحور است. این مسیر مانع از آن میشود که ترکیه بهطور کامل بهسوی آسیا بچرخد.» او در ادامه خاطر نشان کرد: «پیوستن به بریکس یا سازمان همکاری شانگهای صرفا جنبه نمادین ندارد، با این حال ائتلافهای آینده ترکیه با کشورهای آسیایی و غرب آسیا میتواند موازنهای در برابر غارت منابع توسط غرب و سکوت آنها در برابر کشتار غیرنظامیان ایجاد کند.»
او همچنین تاکید کرد: «ابتکارهای رقیب غرب، ایجاد بیثباتی در مناطق مختلف، و رویدادهایی مانند جنگ اوکراین–روسیه، پیشرفت این طرح پیشنهادی را بهشدت پیچیده کردهاند. تحولات منطقهای – بهویژه رویکرد اسرائیل و حمایت بیقید و شرط غرب – میتواند مستقیما بر پروژه جاده و ابریشم تاثیر بگذارد. از این رو، به نظر میرسد چین باید راهبردی متناسب با عصر چندقطبی تدوین کند. در غیر این صورت، تحولات ژئوپولیتیک منطقه اجرای این پروژه را دشوارتر خواهد کرد.»
پیشبینیناپذیری سرمایه
در عصر چندقطبیِ در حال شکلگیری، ناتوانی یا عدم تمایل ترکیه به رهایی از وابستگی از غرب، این کشور را از تحولات واقعی در قدرت و سرمایهگذاری کنار خواهد گذاشت. اگر چه اظهارات باغچلی ممکن است در میان بخشی از پایگاه ملیگرای داخلی طنینانداز شود، اما در پکن و سایر پایتختهای جنوب جهانی، چنین سخنانی تصویر ترکیه را بهعنوان شریکی غیرقابل پیشبینی تقویت میکند. بدون رفع شکاف اعتماد با چین، ترکیه همچنان از جریان سرمایه به مقاصد پایدارتر و قابلاعتمادتر کنار گذاشته خواهد شد.
با نظر موافق روسیه و چین، ایران شاهراه اقتصادی خواهدشد
باید متحد واقعی باشد
ایران ماکجای این معادله است
درود اینک ما خودمان را به خواب بگیریم و بگوییم کریدور زنگ از دهان افتاد اشتباه محض است این کریدور در جغرافیای منطقه برای نفوذ و دسترسی آمریکا به خاور میانه و ایجاد چالش برای ایران و روسیه است.نوشدارو پس از مرگ سهراب. سیاستمداران بایستی راه درمان را در پیش بگیرند و چالش را به فرصت تبدیل کنند