فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۲۹۱۹۶۱

اکونومیست این هفته چه موضوعاتی را بررسی کرد:

اصلاحات جادویی مادورو چقدر به ونزوئلا کمک می‌کند؟

اصلاحات جادویی مادورو چقدر به ونزوئلا کمک می‌کند؟

اکونومیست در تازه‌ترین شماره خود رسوایی‌های دونالد ترامپ، ناکارآمدی بسته اصلاحات اقتصادی مادورو، سیاست‌گذاری‌های اشتباه غرب در قبال مهاجران و پیامدهای اقتصادی آلودگی بزرگ‌ترین رود در کشور اندونزی را مورد بررسی قرار می‌دهد.

اکونومیست سرمقاله تازه‌ترین شماره خود را به اتهامات و رسوایی‌های ترامپ اختصاص داده است. پس از آنکه در روزهای گذشته پل مانافورت، رئیس ستاد انتخاباتی ترامپ به کلاهبرداری بانکی و پولشویی و مایکل کوهن، وکیل پیشین او هم به تقلب مالیاتی متهم شد، حالا شخص رئیس‌جمهور آمریکا برای اولین بار متهم شده که قوانین ایالات متحده را زیر پا گذاشته است.

به گزارش تجارت‌نیوز، مایکل کوهن به تازگی در دادگاه شهادت داده که در کمپین رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری، از سوی ترامپ مامور شده است که به دو زن حق‌السکوت پرداخت کند. در حالی که او سوگند یاد کرده که این مبلغ را به دستور مستقیم نامزد انتخابات پرداخت کرده، دونالد ترامپ این اظهارات را رد کرده است.

به هر شکل به نظر می‌رسد، دونالد ترامپ موفق شده اذهان عمومی را از پرونده‌ها و حاشیه‌ها در رابطه با خودش منحرف کند.

نویسنده با متهم کردن جمهوری‌خواهان کنگره به دفاع از ترامپ و کوچک جلوه‌دادن اقدامات خلاف قانون او می‌نویسد، هیچ‌کس، حتی رئیس‌جمهور آمریکا بالاتر از قانون نیست.

بسته جادویی نیکولاس مادورو

تحلیل‌گران بر این باورند که بسته اصلاحات اقتصادی نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا که خود آن را یک فرمول جادویی می‌نامد، برای نجات اقتصاد این کشور مناسب نیست و قطعا با شکست مواجه خواهد شد.

او در این بسته با معرفی یک ارز جدید، پنج صفر از بولیوارِ بی‌ارزشِ ونزوئلا حذف کرده، حداقل دستمزدها را بیش از سه هزار درصد افزایش داده و قیمت بنزین را گران کرده است.

بر اساس گزارش‌های منتشرشده از سوی صندوق بین‌المللی پول، در میان کشورهایی که جنگی در آنها جریان ندارد، ونزوئلا بدترین عملکرد اقتصادی را داشته است. تولید ناخالص داخلی این کشور در فاصله زمانی 2017-2013 تا یک‌سوم کاهش یافته و پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که احتمالا نرخ تورم این کشور به یک میلیون درصد در سال جاری میلادی برسد. دولتمردان کشوری که بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان را دارد، نمی‌توانند مواد غذایی و داروهای مورد نیاز شهروندان آن را تامین کنند. همچنین کمبود آب و بیماری‌های مختلف موجب شده بیش از دو میلیون نفر در سال‌های اخیر این کشور را به مقصد کشورهای همسایه ترک کنند.

تولید ناخالص داخلی ونزوئلا از سال 2014 تاکنون به نصف کاهش یافته است.

در حالی که نیکولاس مادورو قدرت‌های امپریالیست مثل ایالات متحده را مقصر اصلی این بحران می‌داند، نویسنده این فاجعه را ناشی از جریان سوسیالیستی تحت رهبری هوگو چاوز می‌داند که پس از مرگ او و در سال 2013 توسط مادورو ادامه یافت. کنترل بی‌رویه قیمت‌ها، شرکت‌های خصوصی را تحت فشار قرار داده و موجب رکود در این کشور شده است. از سوی دیگر فساد اداری دولت را نابود کرده و سوءمدیریت شرکت نفتی دولتی ونزوئلا موجب شده، تولید ناخالص داخلی در این کشور از سال 2014 تاکنون به نصف کاهش یابد. پایمال کردن دموکراسی با تقلب در انتخابات و اداره کشور بدون مراجعه به قانونگذاران مخالف دولت، به بحران اقتصادی ونزوئلا دامن زده است.

به نظر می‌رسد خیلی دیر اما در نهایت مادورو نیاز به تغییر را احساس کرده و برای اولین بار معترف شده که ابرتورم در این کشور به دنبال چاپ بی‌رویه پول با هدف تامین کسری بودجه رخ داده است. بر اساس گزارش‌های صندوق بین‌المللی پول، کسری بودجه در حال حاضر 30 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد.

با این اعترافات و با کاهش یارانه‌های سوخت و افزایش مالیات، مادورو حالا در تلاش است کسری بودجه ونزوئلا را به رقم صفر برساند.

نویسنده بر این باور است که اگر ونزوئلا رئیس‌جمهوری غیر از مادورو داشته باشد، همچنان شانس خروج از بحران اقتصادی را دارد.

از هفته گذشته، واحد پولی جدیدی در ونزوئلا وارد چرخه پولی این کشور شد که پنج صفر از واحد پولی بولیوار کمتر دارد و ارزش آن برابر با سه هزار و 600 واحد پترو است. پترو، ارز رمزنگاری‌شده‌ای است که به پشتوانه نفت ونزوئلا ارائه شده است. به گفته رئیس‌جمهور ونزوئلا هر پترو برابر با حدود 60 دلار، قیمت پایه هر بشکه نفت این کشور است.

به عقیده نویسنده از آنجا که هیچ‌کس نمی‌داند پترو دقیقا چطور عمل می‌کند، این بسته هم نمی‌تواند از مشکلات اقتصادی ونزوئلا بکاهد. در عمل دولت همچنان پول بیشتری چاپ می‌کند و همچنین کاهش مالیات برای صنعت نفت این کشور و افزایش دستمزدها تورم و شرکت‌های ورشکسته بیشتری را به دنبال دارد و این روند کمکی به کاهش کسری بودجه ونزوئلا نمی‌کند. همچنین کنترل بیشترِ قیمت‌ها وضعیت تولید را با شرایط به مراتب بدتری مواجه خواهد کرد.

نویسنده بر این باور است که اگر ونزوئلا رئیس‌جمهوری غیر از مادورو داشته باشد، همچنان شانس خروج از این بحران اقتصادی را دارد. در صورتی که بولیوار توسط یک بانک مرکزی مستقل کنترل شود، یا حتی دلار جای آن را بگیرد و کنترل قیمت‌ها برای کسب‌وکارها برداشته شود، وضعیت اقتصادی به سوی بهتر شدن خواهد رفت و در این صورت، ونزوئلا می‌تواند از طریق مذاکره با نهادهایی چون صندوق بین‌المللی پول و دریافت وام، بازسازی و احیای اقتصادی کشورش را تضمین کند.

بنابراین ونزوئلا در حال حاضر به اصلاحات جادویی نیاز ندارد و آنچه عبور از این بحران را ساده می‌کند اصلاحات اساسی و واقعی است.

قوانین مهاجرتی غرب چقدر درست است؟

نویسنده این گزارش اکونومیست معتقد است که کشورهای ثروتمند باید با اتخاذ سیاست‌های مهاجرتیِ بهتر، عکس‌العمل شدید رای‌دهندگان را دفع کنند. ترس از مهاجرت در حال حاضر تغییرات بسیاری را در سیاست‌های غرب به وجود آورده است. در واقع می‌توان گفت دونالد ترامپ موقعیت شغلی خود را مدیون این ترس است، برگزیت بدون آن رخ نمی‌داد و ناسیونالیست‌های تندرو در ایتالیا، مجارستان، لهستان و اتریش همگی از این طریق به قدرت رسیدند. به نظر می‌رسد این روند در دیگر نقاط دنیا هم نفوذ کرده است.

حتی سوئد که زمانی به عنوان یکی از مهاجرپذیرترین کشورها شناخته می‌شد، حالا رویکردی متفاوت در مورد مهاجرت دارد. احتمال می‌رود، حزب دموکرات سوئد که یک حزب ضدمهاجرت است، اکثریت آرا را در انتخابات نهم سپتامبر به خود اختصاص دهد.

به باور نویسنده، کشورهایی که درهای خود را به روی مهاجران می‌بندند، در آینده فقیرتر خواهند شد. همچنین مهاجرانی که با درهای بسته مواجه می‌شوند، قادر نخواهند بود از فقر، تغییرات آب‌وهوایی یا خشونت‌ و جنگ فرار کنند.

دنیایی که مهاجرت در آن رخ دهد، دنیای غنی‌تری است؛ چرا که حرکت نیروی کار از یک کشور فقیر به یک کشور ثرومندتر کارایی بالاتر را به دنبال دارد.

عمدتا دسته‌بندی مهاجران از طریق قوانین بین‌المللی انجام می‌شود. بر اساس این قوانین یا افراد حق گرفتن پناهندگی را دارند یا در دسته مهاجران اقتصادی قرار می‌گیرند که در این صورت اجازه ندارند به کشورهایی که به آنها و مهارتشان نیازی ندارند، مهاجرت کنند. اما به نظر می‌رسد این قوانین کامل نیستند. معمولا کشورهای فقیری که هم‌مرز کشورهای جنگی و فقیر هستند با هجوم مهاجران مواجهند، در حالی که کشورهای ثروتمند تلاش می‌کنند قوانین سخت‌گیرانه‌تری برای مهاجرت در پیش بگیرند.

کشورهای ثروتمند مهاجران اقتصادی را به سختی می‌پذیرند، مگر آنکه این افراد دارای مهارت‌های استثنایی باشند. از این رو، آنها از طرق دیگر یا به عنوان پناهجو برای ترک کشور خود اقدام می‌کنند.

دنیایی که مهاجرت در آن رخ دهد، دنیای غنی‌تری است؛ چرا که حرکت نیروی کار از یک کشور فقیر به یک کشور ثرومندتر کارایی بالاتر را به دنبال دارد. با این حال تصمیم‌گیری و قدرت در این مورد در دست رای‌دهندگان است. این در حالی است که سرعت پیر شدن جمعیت در بسیاری از کشورهای ثروتمند افزایش چشمگیری یافته است. بنابراین آنها با کاهش نیروی کار مواجهند و نیاز به مهاجران بیشتری دارند. از این رو بهتر است سیاست‌گذاری‌هایی در مورد مهاجرت انجام شود که منفعت همه را به دنبال داشته باشد.

نویسنده با این پرسش مطلب را به پایان می‌رساند: مهاجرت چقدر منطقی است؟ پاسخ به این سوال از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است. قطعا بلژیک کانادا نیست. مهاجرت پویایی اقتصادی به همراه می‌آورد اما نقایص سیاست‌های امروز موجب شده که اکثر کشورهای غرب به درستی عمل نکنند. در حال حاضر غرب شاهد رواج پوپولیسم است که خطری بزرگ برای جهان محسوب می‌شود و فرصت‌های بزرگ را از بین می‌برد.

آلودگی بزرگ‌ترین رود اندونزی

کاپواس، بزرگ‌ترین رود در کشور اندونزی است که در سال‌های اخیر با مشکل آلودگی مواجه است؛ به‌گونه‌ای که حتی اگر آب آن جوشیده شود باز هم قابل آشامیدن نیست. در مطلبی این نشریه به دلایل آلودگی و تبعات اقتصادی آن می‌پردازد.

جنگل‌زدایی را می‌توان یکی از مهم‌ترین دلایل آلودگی این رود بزرگ دانست. از دهه 1970 قطع درختان یکی از راه‌های ثروتمند شدن مردم محلی بوده است. بر اساس تحقیقات‌ انجام‌شده در فاصله سال‌های 1973 تا 2010، بیش از 100 هزار کیلومتر مربع جنگ در کالیمانتان نابوده شده است. همچنین باران‌های سیل‌آسا و ریزش خاک و آلاینده‌ها به داخل رودخانه، موجب آلودگی آن شده است.

از دیگر عوامل آلودگی کاپواس استخراج غیرقانونی طلا از سوی ساکنان است. معدنچیان برای جدا کردن طلا از سایر رسوبات از جیوه استفاده می‌کنند که نفوذ آن به رودخانه، آلودگی و از میان رفتن ماهی‌ها را به دنبال دارد. این در حالی است که در بسیاری از روستاهاهای نزدیک این روخانه، ماهیگیری منبع اصلی معیشت مردم محلی است.

این مساله همچنین موجب شده گردشگران کمتری به این منطقه سفر کنند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.