موضوعات داغ: # قیمت مصالح # قیمت مصالح ساختمانی # ایران خودرو # بورس کالای ایران # پیش بینی بازارها # قیمت خودرو # پزشکیان # بازار سهام
محمد کشاورزاده، سفیر اسبق ایران در چین، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

حفظ محرمانگی در دیپلماسی تهران جایی ندارد

ایرانی‌ها اطلاعات همکاری با شرکت‌های چینی را درز می‌دادند و آمریکا آن‌ها را تحریم می‌کرد
کشاورززاده
سفیر اسبق ایران در چین گفت: زمانی که به عنوان سفیر ایران در پکن حضور داشتم در موضوع فروش نفت ایران به چین به یکباره 3 یا 4 هیات با دستور کار موازی به این کشور سفر می‌کردند و این امر وجهه جالبی برای کشورمان ایجاد نمی‌کرد. یا نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که چینی‌ها بارها این دغدغه را مطرح کرده‌اند که در ایران هیچ سیاستی به عنوان حفظ محرمانگی وجود ندارد. ما نیاز داریم که چینی‌ها به کشورمان بیایند و با سرمایه‌گذاری و اجرای پروژه‌های مختلف به ما کمک کنند این در حالی است که طی سال‌های گذشته اطلاعات بسیاری از شرکت‌های چینی، از سوی طرف ایرانی درز پیدا کرده است و این شرکت‌ها مورد تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند.

به گزارش تجارت نیوز، محمد کشاورزاده، دیپلمات و سفیر اسبق ایران در چین، می‌گوید اصلی‌ترین مشکل روابط تهران و پکن این است که متولی خاصی برای این روابط وجود ندارد. بخشی از این روابط در دولت و بخشی از سوی دستگاه‌های حاکمیتی پیگیری می‌شود. او بر این موضوع تاکید می‌کند که حتی در دولت نیز بعضی از وزارتخانه‌ها ساز خودشان را در مورد رابطه با چین می‌زنند و سر خود عمل می‌کنند.

کشاورزاده که تجربه‌ای 40 ساله در دستگاه سیاست خارجی کشور دارد، دغدغه دیگر پکن در مناسبات با تهران را اینگونه بیان می‌کند: «چینی‌ها بارها گفته‌اند که در ایران هیچ سیاستی به عنوان حفظ محرمانگی وجود ندارد؛ ما نیاز داریم که چینی‌ها به کشورمان بیایند و با سرمایه‌گذاری و اجرای پروژه‌های مختلف به ما کمک کنند. این در حالی است که طی سال‌های گذشته اطلاعات بسیاری از شرکت‌های چینی، از سوی طرف ایرانی درز پیدا کرده است و این شرکت‌ها مورد تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند.»

این دیپلمات در مورد توافق 25 ساله ایران و چین هم می‌گوید: «این توافق از سوی سخنگوی دولت وقت ایران افشا و مشکلات بسیاری برای چینی‌ها ایجاد کرد.» متن کامل گفت‌وگوی تجارت‌نیوز با محمد کشاورززاده را در ادامه می‌خوانید.

***

آمریکا هیچ‌گاه گمان نمی‌کرد چین به این درجه‌ از رشد و شکوفایی دست پیدا کند

*چند سال است که تنش‌های کشورهای عضو جبهه شرق و غرب یعنی چین و روسیه از یک‌سو و اروپا و آمریکا از سوی دیگر مجددا فزونی یافته است. با التفات به این موضوع که جهان امروز بسیار متفاوت از وضعیت جهان در دهه‌های گذشته است و کشورهای غربی رابطه تنگاتنگ اقتصادی با چین دارند، از دیدگاه جنابعالی آیا ممکن است علی‌رغم روابط در هم تنیده اقتصادی و تجاری پکن با واشنگتن و اتحادیه اروپا ما شاهد منازعه و درگیری نظامی جدیدی در جهان باشیم؟

در مورد روابط آمریکا با چین در ابتدا باید نگاهی به مناسبات گذشته این کشورها با یکدیگر داشته باشیم چرا که روابط این دو کشور هیچ‌گاه کم تنش نبوده است. این روابط در برخی از مواقع با آرامش همراه بوده و در موارد دیگر با تنش به پیش رفته است. آمریکایی‌ها در سال‌های نخست برقراری رابطه با چین تلاش می‌کردند از رابطه با پکن علیه مسکو که در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی بود استفاده کنند. پس از آن نیز هیچ‌گاه گمان نمی‌کردند که چین به این درجه‌ از رشد و شکوفایی دست پیدا کند.

رقم تجارت خارجی چین در سال 2024 بالغ بر 6 تریلیون دلار بوده است

چین در 40 سال گذشته کشور پر جمعیت و توسعه‌نیافته‌ای بود اما در حال حاضر این کشور به عنوان دومین اقتصاد جهان توانسته رشد اقتصادی خود را در بالاترین سطح حفظ کند. در سال 2024 رقم تجارت خارجی چین بالغ بر 6 تریلیون دلار بوده است که از این میزان حدود 950 میلیون تا یک تریلیون دلار مازاد تجاری آن محسوب می‌شود. چین با 130 تا 140 کشور جهان مشارکت جامع راهبردی دارد که توانسته این کشور را به عنوان یک قدرت اقتصادی و یک قدرت نوظهور به دنیای غرب ثابت کند. شما می‌توانید نتیجه پیشرفت‌های چین را در آخرین دور مذاکرات شی جین پینگ، رئیس‌جمهور این کشور با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، مشاهده کنید. به طوری که رئیس‌جمهور ایالات متحده مجبور شد، علی‌رغم خلق و خوی عجیب خود در برخورد نادرست با سران کشورهای دیگر، رویه‌اش را در مقابل چینی‌ها تغییر دهد و با آن‌ها رفتار مودبانه‌ای داشته باشد.

GDP کنونی چین 18 تریلیون دلار است / سرمایه‌گذاری پکن در هوش مصنوعی 30 تا 40 درصد بیشتر از واشنگتن است

تعرفه‌هایی که دولت ترامپ فکر می‌کرد موجب به زانو درآمدن چین خواهد شد هم راهی از پیش نبرد و مقامات دولت فعلی آمریکا مجبور شدند پای میز مذاکره با چین بنشینند تا به یک توافق مرزالطرفینی  با پکن دست پیدا کنند. سیاست چین در برابر آمریکا به گونه‌ای است که حتی کانادا که در گذشته رفتار غیر دیپلماتیکی با چین داشت هم با تغییر رویه خود مجبور شد با خواسته‌های پکن همراه شود.

GDP چین در حال حاضر نزدیک 18 تریلیون دلار است و این رقم تا سال 2030 به  بیش از 23 تا 24  تریلیون دلار خواهد رسید.  ذکر این نکته جایز است که چین در حوزه های نظامی و فناوری هم به پیشرفت‌های خارق‌العاده‌ای دست پیدا کرده و سومین و چهارمین ناو هواپیمابر خود را نیز مورد بهره‌برداری قرار داده است. یا در زمینه هوش مصنوعی، چینی‌ها به مراتب از دنیای غرب پیش هستند و سرمایه‌گذاری پکن در این زمینه 30 تا 40 درصد بیشتر از آمریکا است. یا در زمینه هوا و فضا، چین نیز به کُرات دیگر راه پیدا کرده است و  این دانش را در ابعاد جدیدی گسترش خواهد داد.

آمریکا دیگر نمی‌تواند با زبان تهاجمی با چین صحبت کند

همه این موارد نشان می‌دهد آمریکا دیگر نمی‌تواند با زبان تهاجمی با چین صحبت کند و این قدرت پکن است که واشنگتن را وادار کرده است که چین را عنوان یک کشور بزرگ و تاثیرگذار بپذیرد. علاوه بر این چین به همراه روسیه با ایجاد پیمان‌های منطقه‌ای چون شانگهای و یا بریکس نشان داده‌اند که پکن به عنوان بانی این توافق‌ها در مسیر توسعه فعالیت‌های خود به سرعت در حال حرکت است. فکر نمی‌کنم آمریکایی‌ها و دنیای غرب این خطا را انجام دهند و از دریچه جنگ با پکن وارد شوند.

در حال حاضر چین به لحاظ تجهیز به تسلیحات هسته‌ای و دفاعی کمتر از آمریکا نیست و  این امر خود می‌تواند موجب ایجاد بازدارندگی شود. اگر چه آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند مواردی را برای زمین‌گیر کردن چین مطرح کنند. مانند بحث تایوان که بر خلاف توافقات گذشته پکن و واشنگتن درباره منع ورود ایالات متحده به این موضوع است چرا که تایوان بخش جدایی‌ناپذیر کشور چین محسوب می‌شود. در واقع زمانی که چین می‌گوید One China Policy به معنای سیاست هماهنگ میان پکن، هنگ‌کنگ، ماکائو و تایوان است. این در حالی است که آمریکایی‌ها همواره تلاش می‌کنند تا با تحریک جدایی‌طلبان چینی در تایوان فشار موردنظر خودشان را بر پکن افزایش دهند.

آمریکایی‌ها توان جنگ با چین را ندارند

*بنابراین تنش‌های ایجاد شده در جبهه غرب و شرق به یک منازعه و جنگ کشیده نمی‌شود؟

خیر؛ بعید می‌دانم! چرا که آمریکایی‌ها این توان را ندارند. طی هفته‌های اخیر نخست‌وزیر ژاپن صحبتی را در مورد تایوان مطرح کرده بود که در نهایت مجبور به عذرخواهی از چینی‌ها خواهد شد. چین قدرت بازدارندگی قوی دارد. ای کاش ما نیز این قدرت بازدارندگی قوی را در کشور تقویت کنیم. البته قدرت بازدارندگی نظامی ایران در مقابل نیروهای خارجی کم نیست اما به اعتقاد بنده، همان‌طور که رهبری اشاره کرده‌اند، ما باید در تمامی زمینه‌ها یعنی اقتصادی و اجتماعی هم قدرتمند شویم. قدرتمند شدن در این حوزه‌ها نیز خود بازدارنده است.

ایران مستقل مانند کشور چین می‌تواند در برابر توطئه‌های غربی‌ها بایستد

ایران مستقل مانند کشور چین می‌تواند در برابر توطئه‌های غربی‌ها بایستد. (زمانی انگلیسی‌ها با ارائه سیاست‌های استعماری در چین، مردم این کشور را مجبور می‌کردند تا به جای پرداخت هزینه‌های گمرکی از این کشور تریاک بخرند و جنگ تریاک معروف نیز میان لندن و پکن به همین دلیل رخ داد) چین کشور پهناور و بزرگی است و در آخرین دور مذاکرات روسای‌جمهور چین و آمریکا به ایالات متحده نشان دادند که مجبور است با زبان احترام با آن‌ها سخن بگوید. یعنی نه همان زبانی که ترامپ با کانادا و مکزیک یا حتی کره‌جنوبی، ژاپن و هند استفاده می‌کند. این موضوع حاکی از قدرت بازدارندگی بسیار فراوان چین است. کشوری که علاوه بر قدرت نظامی، قدرت اقتصادی آن هم بر کشور و فردی پوشیده نیست.

خریدهای نظامی به صورت فی‌البداهه صورت نمی‌گیرند / ایران نمی‌تواند در کوتاه‌مدت یک سیستم نظامی را خریداری و راه‌اندازی کند

*با توجه به صحبت‌هایی که شما به آن اشاره کردید آیا ما می‌توانیم در صوت بروز درگیری میان ایران و اسرائیل روی کمک چینی‌ها حسابی باز کنیم؟ در جنگ 12 روزه تل‌آویو و واشنگتن علیه تهران، هیچ کشوری از ایران حمایت نکرد. البته بعد از پایان آن جنگ تهران برای خرید تجهیزات دفاعی و نظامی سراغ چینی‌ها رفت. بر همین اساس این سوال را مجددا مطرح می‌کنم که آیا ما می‌توانیم همچنان به کمک‌های چینی‌ها امیدوار باشیم؟ در همین رابطه ما شاهد افزایش تحریم‌های کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده علیه ایران هستیم. آیا در کشاکش روابط اقتصادی واشنگتن با پکن، چینی‌ها تسلیم خواسته آمریکا می‌شوند و خرید نفت از ایران را متوقف می‌کنند؟

این سوال دو بخش دارد. در رابطه با جنگ 12 روزه ناجوانمردانه اسرائیل با ایران که بعدها مشخص شد علاوه بر آمریکا دیگر کشورهای غربی هم از آن حمایت می‌کردند، آنچه اتفاق افتاد این بود که ما مشاهده کردیم با تکیه بر نیروهای داخلی خودمان یعنی رشادت و از جان گذشتگی بسیاری از فرزندان این سرزمین توانستیم از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی خودمان دفاع کنیم.

اما در رابطه با موضوع خریدهای نظامی شما باید این سوال را از دوستان حوزه موردنظر مورد پرسش قرار دهید. من اطلاع چندانی از آن ندارم. اما این را می‌دانم که چین مخالف تجاوز به کشورها است. ما در کمیسیون‌های مختلفی که با چینی‌ها داریم از جمله کمیسیون نظامی و دفاعی، بارها در این رابطه صحبت کرده‌ایم و از دیدگاه‌های مقامات پکن اطلاع داریم؛ به عنوان یک دیپلمات می‌دانم خریدهای نظامی به صورت فی‌البداهه صورت نمی‌گیرند که شما به یکباره تصمیم بگیرد کالای موردنظر خودتان را خریداری کنید و به سرعت هم آن را انجام دهید. حتی اگر محصول مورد نیازتان را خریداری کرده باشید برای نصب و راه‌اندازی آن نیاز به برخورداری از آموزش مربوطه دارید. می‌خواهم بگویم اینکه فکر کنیم ایران می‌تواند در کوتاه‌مدت یک سیستم نظامی را خریداری و راه‌اندازی کند، خیر اینطور نیست.

تجهیزات نظامی ایران اکثرا روس پایه هستند و نمی‌توانیم به یکباره این تجهیزات را بر اساس تکنولوژی چین به پیش ببریم

علاوه بر این تجهیزات فعلی ایران بخشی داخلی و بخشی دیگر به اصطلاح روس پایه هستند و ما نمی‌توانیم به یکباره به تجهیزات چین پایه شیفت کنیم. این موضوع را هم باید بیان کنم که بنده بارها با دوستان نظامی این موضوع را مطرح کرده‌ام که بزرگترین مشکل فعلی ما کمبودهایی است که در سیستم ناوبری کشور با آن‌ها مواجه هستیم. ما در حال حاضر از سیستم جی‌پی‌اس استفاده می‌کنیم اما سیستم جی‌پی‌اس مشخص است که سرمنشا آن از کجاست و غربی است. چینی‌ها خودشان سیستم «بیدو» را دارند. شاهد بودم زمانی که در چین از این سیستم استفاده می‌کردیم به مراتب ایمن‌تر از سیستم فعلی ناوبری ایران یعنی جی‌پی‌اس بود.

گمان نمی‌کنم چین خرید نفت از ایران را به صفر برساند

در مورد سوال شما در رابطه با افزایش تحریم‌ها نیز باید گفت که این تحریم‌ها همیشه وجود داشته است. مسلما تحریم‌هایی که کشورهای غربی علیه ما اعمال کرده‌اند در روابط خارجی ایران با تمامی کشورهای جهان از جمله چین خود را نشان خواهد داد. اما اینکه این تاثیرگذاری تا چه اندازه است موضوعی است که به گذشت زمان نیاز دارد هر چند که گمان نمی‌کنم چین خرید نفت از ایران را به صفر برساند. به دلیل اینکه چینی‌ها تحریم‌های آمریکا را تحریم‌های یکجانبه‌ای می‌دانند و معتقدند واشنگتن نمی‌تواند قوانین خود را به کشورهای دیگر تعمیم دهد.

ادامه همکاری‌های اقتصادی ایران و چین هم به این موضوع باز می‌گردد که دیپلماسی ایران تا چه اندازه پویا است

چین کشور دست سوم یا چهارم نیست که مطیع خواسته‌های واشنگتن باشد. در همان دور نخست ریاست‌جمهوری که ترامپ فشار زیادی را بر کشورها اعمال می‌کرد خیلی از شرکت‌های  چینی به دلیل همکاری با ایران تحریم شدند. این همکاری همچنان ادامه دارد این در حالی است که شرکت‌های ژاپنی یا هندی و یا حتی کره‌جنوبی و یا اروپایی به دلیل عدم همکاری با ایران تحت این تحریم‌ها قرار نگرفتند. اما در هر صورت ادامه همکاری‌های اقتصادی ایران و چین هم به این موضوع باز می‌گردد که دیپلماسی ایران تا چه اندازه پویا است و چقدر می‌تواند از فرصت‌های ایجاد شده در روابط دو جانبه ایران و چین استفاده کند.

یکی از مهم‌ترین معضلاتی که می‌تواند در روابط ایران و چین ایجاد شود جناحی شدن این روابط است

*موضوعی سال‌هاست که از سوی مخالفان وزارت خارجه محمدجواد ظریف و دولت حسن روحانی دستمایه انتقادهای بی‌شمار از دولت یازدهم و دوازدهم شده است و آن هم ادعای بی‌توجهی و اهمال‌کاری وزیرخارجه و رئیس کابینه آن دولت‌ها در ایجاد موازنه میان روابط ایران با جبهه غرب و شرق به ویژه کشور چین در مقطع زمانی موردنظر است. آن‌ها می‌گویند که عملکرد این دولت در اجرای مصوبات توافق 25 ساله تهران و پکن بود که موجب شد این توافق عملیاتی نشود. به عنوان سفیر وقت ایران در چین در زمان امضای توافق 25 ساله دو کشور و به عنوان دیپلماتی که سال‌ها در پکن حضور داشته‌اید  دلیل عدم اجرای این توافق را چه مواردی می‌دانید؟

یکی از مهم‌ترین مشکلات و معضلاتی که می‌تواند در روابط ایران و چین ایجاد شود جناحی شدن این روابط است؛ یا اینکه اجازه دهیم این روابط مورد سواستفاده افراد در گروه‌های مختلف قرار گیرد. من به شخصه به عنوان یک دیپلمات در این کشور فعالیت می‌کردم و هیچ‌گاه خود را یک فرد جناحی و حزبی نمی‌دانستم. بعد هم باید به خاطر بیاوریم که نخستین سفر یک رئیس‌جمهور از چین به ایران در همان دور نخست ریاست‌جمهوری حسن روحانی رخ داد و شی جین پینگ به تهران آمد.

توافق 25 ساله در زمان وزارت ظریف امضا شد / چطور او مانع اجرای توافقی بوده است که برای به ثمر رسیدنش بسیار تلاش کرده است!

در رابطه با انتقاداتی که از آقای ظریف مطرح می‌شود نیز با وجود اینکه در طول 3 سال گذشته هیچ ارتباطی با ایشان نداشته‌ام اما باید بگویم او به ارتقای روابط تهران و پکن کمک شایان توجهی داشت. ما نباید از دایره انصاف خارج شویم و باید به خاطر بیاوریم که توافق 25 ساله در زمان وزارت آقای ظریف امضا شد. یعنی در فروردین سال 1400 که وانگ یی، وزیر خارجه چین، به ایران سفر کرد این توافق میان او و محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت ایران به امضا رسید. چطور او مانع اجرای توافقی بوده است که برای به ثمر رسیدنش بسیار تلاش کرده است! بعد هم سفرهایی که آقای ظریف به چین داشته‌اند را با دولت‌های بعد از او مقایسه کنید. یعنی اگر این سفرها بیشتر نبوده باشد، کمتر هم نبوده است.

در طرف ایرانی متولی خاصی برای این روابط و اجرای توافق 25 ساله نداریم / چینی‌ها بارها گفته‌اند که نمی‌دانیم در ایران باید با چه کسی صحبت کنیم و متولی روابط تهران و پکن کیست؟

 من اعتقادی ندارم که در آن دوران دستگاه دیپلماسی ایران از روی سوءنیت اهمال‌کاری انجام داده باشد. معتقدم در همان دوران نیز وزات خارجه تلاش بسیار زیادی برای بهبود این روابط انجام داد. اما معضل اساسی که در روابط ایران و چین وجود دارد این است که ما در طرف ایرانی متولی خاصی برای این روابط و اجرای توافق 25 ساله نداریم. این موضوع در دیدگاه‌های طرف چینی از روابط با ایران کاملا مشخص است. در این کشور همه ارگان‌ها و سازمان‌ها تابع دولت هستند و هر کاری که دستور داده شود به سرعت انجام می‌شود اما در ایران این‌طور نیست. چینی‌ها خودشان هم بارها گفته‌اند که ما نمی‌دانیم در ایران باید با چه کسی صحبت کنیم و متولی روابط تهران و پکن کیست؟

دولت در ایران یک مورد را می‌گوید اما بخش‌هایی از حاکمیت تحت نظر دولت قرار ندارند و دولت نمی‌تواند در مورد اقدامات این بخش‌ها اعمال نظر کند. یا برخی از وزارتخانه‌ها خودشان با نظر و صلاحدید خودشان عمل می‌کنند. این معضلی است که ما باید آن را اصلاح کنیم. باید توجه داشته باشیم که کشورهای دیگر تا چه اندازه به روابط‌شان با چین اهمیت می‌دهند. حتی در عربستان که به شکلی هم‌پیمان منطقه‌ای آمریکا محسوب می‌شود شخص ولیعهد این کشور یعنی محمد بن سلمان رئیس مکانیسم عالی روابط پکن با ریاض است. یعنی کشورها در این سطح به رابطه با چین اهمیت می‌دهند.

عارف اشراف چندانی به موضوع روابط تهران با پکن ندارد

در ایران زمانی علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس این مسئولیت را عهده‌دار بود و اشراف خوبی هم به این موضوع داشت. بعد هم در دولت سیزدهم معاون اول رئیس‌جمهور این سمت را برعهده گرفت و حالا نیز توافق 25 ساله با چین در حیطه اختیارات معاون اول فعلی قرار گرفته است. با وجود احترام بسیار زیادی که برای معاون اول فعلی رئیس‌جمهور قائل هستم معتقدم که او اشراف چندانی به موضوع روابط تهران با پکن ندارد و اولویت او قطعا موضوعات داخلی و پاسخگویی به مشکلات اقتصادی مردم است. روابط ما با چین و روسیه متفاوت از روابط ایران با کره و هند و ژاپن است. چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، کشور تاثیرگذاری است و نباید اجازه دهید که با سیاه‌نمایی این روابط خدشه‌دار شود. طرف چینی این موارد را می‌بیند و با خود فکر می‌کند که ما در مقابل تحریم‌های غرب ایستادگی می‌کنیم اما جو مناسبی نسبت به روابط دو کشور در تهران وجود ندارد.

شرکت‌های ایرانی اطلاعات همکاری‌های محرمانه تهران و پکن را لو می‌دادند

برهمین اساس هم تاکید می‌کنم ما باید اوضاع را به نحوی هدایت کنیم که طرف چینی بداند در کشورمان با چه کسی طرف حساب است. به خاطر می‌آورم زمانی که به عنوان سفیر ایران در پکن حضور داشتم در موضوع فروش نفت ایران به چین به یکباره 3 یا 4 هیات با دستور کار موازی به این کشور سفر می‌کردند و این امر وجهه جالبی برای کشورمان ایجاد نمی‌کرد. یا نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که چینی‌ها بارها این دغدغه را مطرح کرده‌اند که در ایران هیچ سیاستی به عنوان حفظ محرمانگی وجود ندارد.

توافق 25 ساله ایران و چین از سوی سخنگوی دولت وقت افشا و مشکلات بسیاری برای چینی‌ها ایجاد کرد

ما نیاز داریم که چینی‌ها به کشورمان بیایند و با سرمایه‌گذاری و اجرای پروژه‌های مختلف به ما کمک کنند این در حالی است که طی سال‌های گذشته اطلاعات بسیاری از شرکت‌های چینی، از سوی طرف ایرانی درز پیدا کرده است و این شرکت‌ها مورد تحریم آمریکا قرار گرفته‌اند. یا در مورد توافق 25 ساله ایران و چین، این توافق از سوی سخنگوی دولت وقت افشا و مشکلات بسیاری برای چینی‌ها ایجاد کرد. بسیاری از اطلاعاتی که مورد همکاری‌های تهران و پکن وجود داشت از سوی طرف ایرانی منتشر شده است و این سوال را ایجاد می‌کند که دلیل این اقدامات چه بوده است؟

رویه ایران در برخی از کشورهای مهم جهان نسبت به انتصاب سفرا اشتباه بوده است

*به عنوان یک دیپلمات معتقدید که حضور یک فرد مجرب از وزارت خارجه می‌تواند به راهبری و هدایت بهتر روابط ایران و چین کمک کند یا یک شخص سیاستمدار؟ برخی معتقدند که سفرای ما در چین باید همواره از افراد کار کشته و مجرب انتخاب شوند و اگر این فرد با پشتوانه حوزه دیپلماسی راهی محل ماموریت خود شود، می‌تواند به شناسایی و رفع مشکلات این روابط و بهبود و ارتقای مناسبات دو کشور کمک کند. بعضی نیز می‌گویند حضور یک فرد سیاسی کمک‌کننده است. دیدگاه جنابعالی چیست؟

بدون اینکه بخواهم به صورت مستقیم به این سوال شما پاسخ دهم به عنوان دیپلماتی که 40 سال در وزارت خارجه به عنوان کارشناس، رایزن یک و رایزن 2 و در نهایت سفیر فعالیت کرده‌ام، می‌گویم که چینی‌ها برای کار کارشناسی اهمیت بسیار زیادی قائل هستند و این‌طور نیست که به یکباره برای انجام کاری تصمیم‌گیری کنند. شما باید برای انجام هر کاری مدت‌ها با این افراد مذاکره کنید. قطعا دیپلمات کار کشته‌ای که دارای تجربه پیشبرد امور کشور است می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. این‌طور نیست که اگر ما یک سیاستمدار و یا مقام عالی سیاسی کشور را راهی پکن کنیم این فرد می‌تواند به مقامات عالی کشور چین دسترسی داشته باشد. برای مذاکره در هر موضوعی حداقل 4 تا 5 نفر از متخصصین سفارتخانه در حوزه‌های بازرگانی، بانکی، اقتصادی و… ما را همراهی می‌کردند و اگر با صحبت‌های کارشناسی چینی‌ها را متقاعد می‌کردیم در بسیاری از موارد می‌توانستیم  به اهداف خود دست پیدا کنیم.

این‌که یک مقام سیاسی را به عنوان سفیر راهی کشوری مثل چین کنیم، درست نیست / طی 3 سال گذشته ایران 3 سفیر در چین تعیین کرده‌ است

به اعتقاد بنده رویه ما در برخی از کشورهای مهم جهان نسبت به انتصاب سفرا اشتباه بوده است. اینکه یک مقام سیاسی را راهی این کشورها کنیم درست نیست. یا مشکل دیگری که در رابطه با چین وجود دارد این است که طی 3 سال گذشته ما 3 سفیر در این کشور تعیین کرده‌ایم. یعنی بعد از بازگشت من از پکن، سفیر بعدی 2 سال در این کشور حضور داشت و فرد فعلی هم معلوم نیست تا چند سال به عنوان سفیر ایران در چین مشغول فعالیت باشد! یا پیشتر فردی را به عنوان سفیر ایران در چین راهی پکن کرده بودیم اما بعد از گذشت یک ماه تصمیم گرفتیم که او را به عنوان رئیس کل بانک مرکزی کشور انتخاب کنیم بنابراین حکم به بازگشت او به کشور دادیم.

ایران سیاست با ثباتی را در رابطه با چین انتخاب نکرده است

این رویه‌ها نشان می‌دهد که ایران سیاست با ثباتی را در رابطه با چین انتخاب نکرده است و نمی‌تواند کار طویل و طولانی‌مدت با این کشور انجام دهد. این موضوع برای چینی‌ها بسیار مهم است. ما بارها به سمت رابطه با چین رفته‌ایم بعد با بهبود روابط با غرب رویه و مسیر خود را تغییر داده‌ایم و بعد از چند سال مجددا به رابطه با پکن روی آورده‌ایم. این موضوع هم منحصر به دولت و جناح خاصی نمی‌شود. چینی‌ها این موضوعات را می‌بینند. بر همین اساس هم با اعتقاد به ظرفیت‌های بسیار زیاد روابط تهران و پکن می‌گویم که باید طراحی خاصی برای این روابط صورت گیرد. باید ابتکارات خاصی را در پیش بگیریم. اما اجازه ندهیم هر ارگان یا سازمان و یا حتی فردی برای این روابط تصمیم گیری کند.

در حال حاضر ده‌ها مرکز مطالعاتی در روابط تهران و چین تاسیس شده‌اند و هر کدام یک اظهارنظری را مطرح می‌کنند که روابط دو کشور را با آشوب مواجهه می‌سازد. این در حالی است که چینی‌ها تمامی طرح‌های بزرگ اقتصادی و سیاسی خود را سال‌ها در مراکز مطالعاتی‌شان پیش می‌برند بدون اینکه بخواهند در رابطه با آن‌ها اظهارنظر و یا اطلاع‌رسانی داشته باشند. مانند آنچه در رابطه با طرح «کمربند و جاده» صورت گرفت. در سفری که سال گذشته به چین داشتم در قالب یک سخنرانی به مقامات این کشور گفتم که باید روابط دو کشور را از حالت «مشارکت جامع و راهبردی» ارتقا دهیم؛ چینی‌ها یک سال بعد و پس از کار کارشناسی فراوان آن را مجددا عنوان کردند. طی این مدت نه خبری از طرح مورد نظر در طرف چینی بود و نه اظهارنظری صورت گرفت. بر همین اساس نیز تکرار می‌کنم باید تمامی موضوعاتی که در اندیشکده‌های فعال در روابط تهران و پکن مطرح می‌شود را مورد بازنگری قرار دهیم و برای این مراکز برنامه‌ریزی کنیم.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی