تکرار چنین وضعیتی می تواند حتی منجر به مساله «سفر ترسی» یا فوبیای سفر شود و همین اندک مایه دلخوشی و فراغت را هم از بسیاری ایرانیان امروزی دریغ کند. برخی سواحل عمومی شمال نشان دهنده وضعیت اسفناک مسافران عادی است، در کمبود جا و امکانات، شرایط اقامت آن هایی که نه ویلای شخصی و نه امکان بهره مندی از ویلاهای دولتی را دارند، بیشتر شبیه آوارگان است. آلاچیق تا 500 هزار تومان هزینه روزانه روی دست مسافران عموما کم درآمد می گذارد. اقامتگاه های گردشگران از کیفیت لازم برخوردار نیست و می توان صف های طولانی را برای دستشویی هایی نه چندان بهداشتی و سکوی های ظرفشویی دید. گردشگری یک فرصت برای توسعه اقتصادی و اجتماعی است. کافی است به کشور همسایه، ترکیه، نگاه کنیم تا ابعاد و ارزشمندی بهره گیری ترک ها از اقتصاد گردشگری را در رونق بخشی به اقتصاد محلی و ملی و بسط روابط بین المللی ترکیه و تبلیغ جهانی آن درک شود. شمالی ها اکنون بیشتر خام فروشی می کنند، زمین های زراعی آبا و اجدادی را به ثمن بخس واگذار می کنند و بساط املاکی ها و ساخت و ساز ویلا رونق دارد اما چنین تکاپوهایی فقط برای عده ای محدود سود دارد و مصیبت های فشار گردشگران بر زیرساخت ها و امکانات محدود، همه مردم شمال را گرفتار می کند و موجب «گردشگرهراسی» می شود.