تلاش‌های مشکوک افرادی چون افشین پرورش برای خصوصی جا زدن موزه‌ امام علی از یک طرف و دفاعیات عجیب مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران برای عادی جلوه دادن فروش آثار هنری موزه‌ها در جهان، از طرف دیگر صداهای بلندی است که این روزها شنیده اما از سوی مردم باور نمی‌شود. چون نه می‌توان موزه‌ امام علی را به‌ عنوان یکی از زیرمجموعه‌های سازمان فرهنگی و هنری شهرداری خصوصی جا زد و نه رئیس شورای شهر می‌تواند مثالی در جهان معرفی کند که چوب حراج به تن موزه‌ای زده باشند، چه رسد به اینکه با خرسندی و غرور از این اقدام دفاع کنند. در دنیا تبادل آثار میان موزه‌ها یا موزه‌‌ یک کشور و فروشنده‌ای حقیقی در کشوری دیگر امری عادی است که البته در مواردی خاص و به ‌ندرت انجام می‌شود. نمونه‌ این موضوع در ایران مبادله، تابلوی زن ۳ اثر ویلم دکونینگ با برگ‌هایی از شاهنامه‌ تهماسبی است که میان دولت ایران و خانواده‌ آمریکایی هوتون انجام می‌شود. اکنون ۱۱۸ برگ از این کتاب ارزشمند در موزه‌ هنرهای معاصر تهران و یک برگ در موزه‌ رضا عباسی است و ۹۱ صفحه‌ این کتاب در موزه‌های متروپولیتن، آقاخان و اسلامی قطر است که احتمالاً حاضر به مبادله‌‌ آن تحت هیچ شرایطی نباشند. چرا؟ چون ارزش موزه به تلاشش برای نگهداری و ارتقای گنجینه‌اش است، نه زدن چوب حراج به داشته‌هایش. همه می‌دانند، موزه با گالری فرق دارد.‌ بررسی یک گزارش کارشناسی گزارش کارشناسی آثار موجود در موزه‌ امام علی که در تاریخ خرداد ۱۴۰۰ انجام شده است به روزنامه‌ سازندگی رسیده و دربردارنده‌ نکات مهمی است. این موزه بیش از سه هزار اثر را در خود جای داده است. بیش از ۲۵۰۰ اثر حجم، نقاشی، خوشنویسی، تصویرسازی، نگارگری، کاریکاتور و نقاشی قهوه‌خانه‌ای و تعدادی هم فرش، صنایع‌دستی و اشیای عتیقه در گنجینه‌ موزه وجود دارد. طبق نظر کارشناسان این گزارش، تنها ۹۵۶ اثر درجه‌ یک هستند و ۵۸۵ اثر درجه‌ دو. بقیه‌ آثار در رده‌ پایین‌تری قرار گرفته و می‌توانند در فهرست آثاری باشند که مسئولان شهرداری می‌گویند، کیفیت لازم را نداشته‌اند. فهرست آثار خارج‌ شده از موزه اما نمی‌تواند در گروه آثار درجه دوم و پایین‌تر قرار گیرد و بی‌شک نام‌ها و آثار خارج ‌شده از موزه کارهای درجه یکی هستند که به گفته‌ی ناصر امانی ظاهراً باید فروخته ‌شدن‌شان را باور کرد و دیگر امیدی به حضور دوباره‌شان در موزه نیست.‌ بخش مهم دیگری از این گزارش دارایی‌های درجه یک موزه و فراوانی آثار برخی هنرمندان را به رخ می‌کشد:‌‌ ۶۴ اثر حجم و نقاشی از پرویز تناولی، ۷۰ نقاشی از محمدعلی ترقی‌جاه و ۹۸ اثر از جواد حمیدی، نقاش پیشکسوت. همچنین ۱۹ اثر از علی‌اکبر صادقی، ۲ اثر از سهراب سپهری، یک اثر از بهمن محصص، یک اثر از آیدین آغداشلو و آثاری از سیراک ملکونیان، پرویز کلانتری، فرح اصولی، مهدی سحابی، منوچهر معتبر، حسین خسروجردی، صداقت جباری، آنه محمدتاتاری، ایرج اسکندری، اسفندیار احمدیه و بسیاری نام‌های بزرگ دیگر در بخش آثار درجه یک موزه موجود بوده که از میان آنها برخی آثار پس از واگذاری به موسسه‌ نام فروخته شده‌اند، یا اطلاعی از سرنوشتشان در دست نیست. در بخش نقاشی قهوه‌خانه‌ای هم ۵۶ اثر وجود دارد از هنرمندانی چون حسین قوللرآقاسی، محمد مدبر، عباس بلوکی‌فر، حسین همدانی و حسن فراهانی موجود است. در بخش خوشنویسی ۱۱۸۳ اثر وجود دارد که علی شیرازی با ۱۷۵ اثر و حمید عجمی با ۹۴ اثر بیشترین فراوانی را دارند. طبق این گزارش آثار سطح پایین در این بخش فراوان است. به‌رغم فراوانی آثار این بخش فقط یک اثر از شیرازی از موزه خارج شده است و ظاهراً انتخاب‌کنندگان تمایلی به خروج آثار خوشنویسی نشان نداده‌اند.‌ در بخش پایانی گزارش نیاز به مرمت نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای و وجود تعداد زیادی آثار غیرموزه‌ای در گنجینه از معضلات موزه برشمرده شده‌اند. تنها همین ادعای آخر مسئولان کنونی شهرداری با گزارش منتشر شده در سال ۱۴۰۰ تطابق دارد!‌ فرافکنی به سبک سازمان فرهنگی و هنری! طی روزهای گذشته سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران اقداماتی هم داشته است. انتشار دو بیانیه‌ کوتاه و بلند که دومی درباره‌ هر چیزی حرف زده بود جز فروش کارها و پخش شدن یک فایل صوتی یازده‌ونیم دقیقه‌ای از سعید صدرائیان، عضو هیات‌مدیره‌ که فقط کار را برای این سازمان سخت‌تر کرد. تناقضات بسیار زیاد حرف‌های او در چند روز گذشته توسط رسانه‌ها و مردم مورد کنکاش قرار گرفته است اما بیان اینکه کارهای بی‌ارزشی فروخته شده، واکنش‌هایی در میان خانواده‌ هنرمندان هم داشت. ازجمله یادداشتی که نیوشا جوادی‌پور، هنرمند نقاش و فرزند محمود جوادی‌پور نوشت و در روزنامه‌ هم‌میهن منتشر کرد. او این حرف را ناشی از عدم آشنایی مدیران فرهنگی در ایران دانست. احمد وکیلی، هنرمند دیگری هم که اثرش توسط موسسه‌ نام در دوبی فروش رفته، گفت: به ‌علت فروش اثرش با قیمتی پایین، مارکت او را تحت تاثیر قرار داده‌اند. اثر او ۱۰۰ میلیون فروخته شده که یک‌چهارم قیمت اصلی کارش بوده و به گفته خودش متضرر شده است.‌ بالاخره فروشنده‌ی آثار کیست؟ صدرائیان گفته بود با همکاری حوزه هنری و یک موسسه برای فروش کارهای موزه‌ امام علی تصمیم گرفته‌اند. «نگاره آفاق ماهستان» که به اختصار نام خوانده می‌شود، موسسه‌ای است که به گواه سایت World art Dubai و کاتالوگ منتشر شده روی سایت مجله‌ تجسمی حوزه‌ هنری آثاری را به آرت‌فر دوبی برده که ۱۴ اثر موزه‌ امام علی هم در آن قرار داشته و به فروش رسیده است. طی روزهای گذشته کانال شهرداری‌چی، اطلاعات عجیبی درباره‌ این موسسه منتشر کرد. طبق اطلاعات سایت رسمیو، این موسسه در طبقه‌ اول ساختمان حوزه‌ هنری واقع در خیابان سمیه قرار دارد و در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ تاسیس شده است. محمد زرویی، مدیرعامل و مسعود نجابتی و عباس حسین‌نژاد هم اعضای هیات‌ مدیره‌ این موسسه معرفی شده‌اند. این موسسه آخر فروردین ۱۴۰۳ در دوبی ۳۹ اثر هنری را فروخته که ۱۴ مورد آن برای موزه‌ امام علی است و از مالکیت سایر آثار اطلاعی در دست نیست. جالب اینکه همگی اعضای این شرکت، چهارم تیر امسال سهم خود را به حوزه‌ هنری واگذار کرده‌اند و افراد تازه‌ای هم به جای آنها معرفی نشده‌اند. تنها موردی که پس از این اتفاق ثبت شده، یک آگهی روزنامه‌ رسمی است که نشان می‌دهد اساسنامه‌ موسسه تغییر کرده است. با این حساب، زمان فروش آثار گنجینه‌ موزه‌ی امام علی، موسسه خصوصی بوده و سهامداران آن اشخاصی حقیقی. بعد از فروش آثار و واریز سود حاصل از آن هم موسسه هنوز خصوصی است اما احتمالاً با نگرانی ناشی از وقایعی مشابه امروز، ماهیت آن را تغییر داده‌اند که تحلیل این رفتار برای کارشناسان حقوقی کار ساده‌ای است! شهرداری‌چی نوشته است: با بررسی یک کارشناس حقوقی فعال در شهرداری تهران، نه‌تنها هیات‌مدیره‌ سازمان فرهنگی و هنری که هیات‌مدیره‌ شهرداری هم نمی‌تواند مصوبه‌ای برای انتقال اموال دولتی به موسسات خصوصی داشته باشد. چراکه اموال شهرداری عمومی بوده و فروش آنها تنها از طریق مزایده عمومی امکان‌پذیر است. پول حاصل از فروش هم باید مستقیماً به خزانه‌ شهرداری واریز شود. نکته‌ مهم دیگر اینکه گفته می‌شود یکی از مدیران سابق بخش مدیریت هنرهای تجسمی و امور موزه‌های سازمان فرهنگی و هنری شهرداری که مدیریت موزه‌ امام علی را هم برای مدتی عهده‌دار بوده از قدیم حساب‌وکتاب آثار را داشته است. آقای الف.ع اکنون مغز متفکر موسسه‌ نام و رابط میان حوزه‌ هنری و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران است اما هیچ‌ جا نامی از او در میان نیست. بررسی برخی احتمالات درباره‌ فروش آثار در میان ۱۴ اثر فروخته شده‌ موزه‌ امام علی تنها دو کار- آن هم حدودی- به قیمت واقعی فروخته شده‌اند و این موضوع شائبه‌ فروش صوری کارها را در ذهن برخی منتقدان پررنگ کرده است. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران که این روزها شجاعانه پیگیر موضوع است از فروش قطعی ۱۴ اثر خبر داده و گفته امیدی به بازگشت کارها نیست و باید با افرادی که مسبب این اتفاق بوده‌اند، برخورد شود. او درباره این حرف توضیح بیشتری نداده اما به نظر می‌رسد، فشار آوردن به فروشندگان برای ارائه‌ اسامی خریداران و جزئیات فروش می‌تواند امکان ایجاد تحقیق بیشتر درباره این موضوع را فراهم کند. این آثار ارزشمند به قیمتی بسیار ناچیز و همان‌طور که احمد وکیلی اشاره کرده، اغلب به یک‌سوم یا حتی یک‌چهارم قیمت اصلی فروش رفته‌اند که این اتفاق عجیب و شبهه‌برانگیز است. هرجا تناقض هست، حاشا هم هست و هر جا حاشا هست، ممکن است هر فسادی رخ دهد. دور از ذهن نیست که آثار به ظاهر فروخته شده یک دهه‌ دیگر در حراجی هنری گوشه‌ دیگری از جهان، یا حتی در همین ایران خودمان از گنجه‌های مخفی بیرون آمده و روی پیشخوان‌ها بنشینند. تا دیر نشده باید تحقیق و تفحص به بهترین شکل انجام شود ضمن اینکه جدی نگرفتن موضوع می‌تواند بقیه گنجینه این موزه و سایر موزه‌ها را هم به خطر بیندازد. هنوز هم فرصت هست، البته اگر آقای چمران و دیگر بزرگواران باور کنند که اتفاقات بدی رخ داده است. ضمن اینکه طبیعتاً جامعه انتظار دارد، وزرای میراث فرهنگی و فرهنگ هم به موضوع ورود کنند. اینها میراث فرهنگی کشور هستند که باید از آنها مراقبت و نگهداری شود، نه آنکه به فروش برسند.