پنج سال از درگذشت محمدرضا شجریان، خسرو آواز ایران سپری شد. مدت زمانی که نه تنها از یاد و خاطره او نکاهید؛ بلکه سال به سال در فراق‌اش بر محبوبیت و دوستداران او افزود. درست مانند شعر زیبا و بی تکلفِ شاملوی شاعر که در بخشی از شعر بلند در آستانه چنین سرود: انسان زاده شدن تجسّدِ وظیفه بود، توانِ دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن توانِ شنفتن توانِ دیدن و گفتن توانِ اندُهگین و شادمان‌شدن توانِ خندیدن به وسعتِ دل، توانِ گریستن از سُویدای جان توانِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاعِ شُکوهناکِ فروتنی توانِ جلیلِ به دوش بردنِ بارِ امانت و توانِ غمناکِ تحملِ تنهایی تنهایی تنهایی تنهایی عریان. انسان دشواری وظیفه است.