ماجرا از توئیت رسول جعفریان محقق تاریخ اسلام شروع شد،‌ جعفریان در توئیتی مدعی فروش کتاب‌هایی با مهر کتابخانه آیت‌الله طالقانی در بازار دست فروشان کتاب شد و نوشت:‌ «امروز تعدادی کتاب با مهر کتابخانه آیت الله طالقانی در بازار کهنه کتاب دیدم. گویا از خانه آن مرحوم که کتابخانه شده و دست شهرداری است. چطور این کتاب‌ها به بازار راه یافته است؟ آیا کسی توضیحی دارد؟!» پس از انتشار این توئیت در شبکه‌های اجتماعی روایت‌های مختلفی از وضعیت امروز کتابخانه آیت‌الله طالقانی منتشر شد،‌ روایت‌هایی که به تعطیلی کتابخانه توسط شهرداری و رها شدن خانه آیت‌الله طالقانی اشاره داشتند،‌ مهمترین واکنش‌ها را خانواده مرحوم طالقانی داشتند،‌ طاهره طالقانی در این خصوص نوشت:‌ «گزارش‌ها از وضعیت خانه پدری می‌گوید که مدت‌هاست بر درش قفل زده‌اند. خانه زیر نظر شهرداری بوده و شهرداری مستقیما در نگهداری از کتابخانه مسئولیت داشته و درباره تخریب خانه و به غارت رفتن کتاب‌ها باید جواب‌گو باشد. اگر شهرداری نمی‌تواند، بگوید تا ما خودمان از میراث‌مان محافظت کنیم». ابوالحسن طالقانی نیز درگفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها گفت: بیش از یک سال است که ما مطلع شده‌ایم خانه تعطیل است. اوایل فکر می‌کردیم بحث مرمت و تعمیرات است اما با گذشت زمان و اینکه در آهنی خانه را جوش فلزی زده‌اند و شیشه‌های خانه شکسته است، هر روز نگرانی تخریب این بنای قدیمی را برای ما بیشتر می‌کند. تا اینکه خبری که این روزها به دستمان رسید از خبرگزاری‌ها که با مصاحبه از مردم محل متوجه شده‌اند که خانه به جای کتابخانه «رهاخانه» شده است و این واقعه قلب هر آدم دلسوزی را به درد می‌آورد. خانه‌ای که روزهای بسیاری مأمن و مأوای مردم بود، امروز اینگونه تحقیر شده و در حال تخریب رها شده است و ما به عنوان اعضای خانواده پیگیریم که با خاطیان این سهل‌انگاری برخورد شود.» کتابخانه آیت‌الله طالقانی، خانه‌ای در منطقه پیچ‌شمیران و در کوچه‌ای بن‌بست با درخت‌هایی بلند است که در اوایل دهه 40 به قیمت 94 هزار تومان و زمانی که مرحوم سید‌محمود طالقانی در زندان به سر می‌برد،‌ توسط خانواده خریداری شد،‌ پس از آزادی آیت‌الله طالقانی این خانه به کانون انقلاب تبدیل شد و مکانی برای مبارزان سیاسی و هم‌بندان آیت‌الله طالقانی و مردمی شد که برای شنیدن سخنرانی‌های او به این خانه رفت و آمد می‌کردند. خانه آیت‌الله طالقانی سال 73 به شهرداری تهران فروخته و یک سال بعد تبدیل به کتابخانه و مرکز فرهنگی شد. اما بر اساس اخبار از یکسال پیش در این کتابخانه بسته و پلمب شده است،‌ اما چرا؟ در سال 1401 و به دنبال ترک برداشتن دیوار این خانه و مشکلاتی در لوله‌کشی و ...،‌ شورای شهر تهران بودجه‌ای را برای مرمت خانه/کتابخانه آیت‌الله طالقانی در اختیار سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران قرار می‌دهد‌، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران نیز طی تشریفات اداری، کار مرمت خانه را به پیمانکاری واگذار می‌کند،‌ فاز نخست ترمیم خانه به پایان می‌رسد‌، اما ناظر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران این مرمت را مورد تایید قرار نمی‌دهد. در نتیجه مرمت پرژه متوقف و شهرداری منطقه خانه را پلمب می‌‌کند تا تکلیف مرمت مشخص شود. ماجرای رسیدگی نهادهای متولی به خانه‌های تاریخی ماجرای پرریشه‌ای است،‌ در زمینه‌های دیگر از جمله ماجرای خانه جلال،‌ خانه نیما و... نیز به وضعیت‌های مشابهی برخورده‌ایم و ماجرای خانه آیت‌الله طالقانی ماجرای تازه‌ای در این زمینه به شمار نمی‌رود،‌ اما نکته حائز اهمیت علاج کار قبل از بروز فاجعه است. در ماجرای خانه / کتابخانه آیت‌الله طالقانی نیز جدای از بحث جدی بازگشت کاربری خانه به وضعیت سابق و والزام ورود جدی شهرداری تهران به ماجرای مرمت و بازگشایی مجدد این مکان،‌ موضوع حائز اهمیت روشن شدن واقعیت ماجرای ورود کتاب‌هایی با مهر این کتابخانه به بازار کهنه‌فروشان است. بررسی‌های خبرنگار نشان می‌دهد که در زمان واگذاری خانه به شهرداری و تاسیس کتابخانه آیت‌الله طالقانی،‌ خانواده که عملکرد شهرداری و دغدغه حفظ میراث آیت‌الله طالقانی را به عنوان یک میراث ملی دید،‌ تعدادی از کتاب‌های وی را به این کتابخانه ارائه کرد. یک منبع آگاه در این زمینه به تسنیم گفته است که بر اساس صورتجلسه تنظیم شده در زمان تحویل کتاب‌ها،‌ در مجموع 83 نسخه کتاب تحویل شهرداری شده و مابقی کتاب‌های آیت‌الله طالقاتی در تملک خانواده باقی است. [کتاب و ادبیات ,] کتاب‌هایی نیز که در بازار مشاهده شده نه جزو کتاب‌های چاپ سنگی یا نسخ خطی بوده و نه از کتاب‌های خاص و نایاب به شمار می‌رود،‌ بررسی‌ها نشان می‌دهد از این 83 جلد 25 جلد شامل تفسیر قرآن بوده و مایقی هم کتایهایی نظیر قرآن و مفاتیح بوده است. پس از پیش آمدن بحث مرمت خانه و ماجراهای رخ داده‌، طبق عرف معمول در نهادهای ذیربط،‌ کلیه اموال باید تحویل امین اموال شود،‌ بنابراین کتاب‌های موجود در این کتابخانه نیز به انبار رفته و تحویل امین اموال داده می‌شود،‌ اما پس از چندی حراست شهرداری تهران متوجه کاسته شدن برخی از کتاب‌ها از انبار شده و به بررسی موضوع می‌پردازد،‌ پس از بررسی‌ها امین اموال برای بررسی بیشتر پرونده تحویل مقامات انتظامی می‌شود. تا اینکه ماجرای توئیت رسول جعفریان و رسانه‌ای شدن این ماجرا پیش می‌آید. در همین رابطه نجفی منش مدیر امور کتابخانه‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در گفتگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم می‌گوید: پس از پیش آمدن بحث مرمت خانه و انعقاد قرارداد با پیمانکار مذکور‌، کتاب‌های موجود در این کتابخانه جهت نگهداری به انبار فرهنگسرای منطقه منتقل شده است و تحویل امین اموال آن مجموعه داده می‌شود. با انتشار خبر سردرآوردن کتاب‌ها از بازار کهنه‌فروشان،‌ بازرسی و حراست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با دستور ریاست وارد موضوع شده و بررسی‌های لازم صورت می گیرد و با شکایت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به شعبه آگاهی تهران پرونده انتظامی این موضوع باز می گردد و در زمان نگارش این گزارش مراحل تحقیقات از مقصرین و فرد خطاکاری که بخشی از تخلف انجام شده را اعتراف نموده، در حال انجام است. هرچند تا روشن شدن همه ابعاد این واقعیت ممکن است زمان‌بر باشد،‌ اما انتظار می‌رود، با توجه به حساسیت این موضوع و بحث حفاظت از میراث ملی و تکرار نشدن چنین تجربیاتی نهادهای ذیربط از جمله خبرگان اداره آگاهی تهران،‌ مقامات قضایی و انتظامی نسبت به تشکیل یک تیم تخصصی برای بررسی موضوع و جمع‌آوری کتاب‌ها از بازار برای ورود دوباره به خانه / کتابخانه اقدام کنند، نه اینکه موضوع با این موضوع صرفاً‌ به عنوان گم شدن چند کتاب از یک کتابخانه نگاه شده و به شکل عادی جریان سایر پرونده‌های مطرح در کلانتری‌ها مورد بررسی قرار گیرد،‌ چرا که قطعا در درازمدت نه تنها نتایج خوبی حاصل نخواهد شد،‌ بلکه شاید دیگر نتوان جبران مافات نیز کرد. از سوی دیگر این انتظار از اهالی فرهنگ و هنر وجود دارد که اگر اطلاعاتی درباره شناسایی این کتاب‌ها در بازار دارند،‌ موضوع را با مقامات انتظامی مطرح کنند،‌ تا نسبت به جمع‌آوری کتاب‌ها از بازار اقدام شود،‌ شخص رسول جعفریان که خدمات قابل توجهی در حفظ میراث مکتوب در کتابخانه‌های مختلف داشته است نیز می‌تواند در این زمینه اقدامات قابل توجهی با معرفی مکانی که کتاب‌ها را مشاهده کرده است، داشته باشد.