بیانیه ۵ اقتصاددان در واکنش به تجمعات اخیر
پس از مرگ مهسا امینی اعتراضاتی در سراسر کشور شکل گرفت. تاکنون افراد و گروههای مختلفی نسبت به این تجمعات واکنش نشان دادهاند.
به گزارش تجارتنیوز ، اکنون نیز پنج اقتصاددان برای تجمعات اخیر ایران بیانیه دادند.
به نقل از اکوایران، پنج اقتصاددان در بیانیهای سرگشاده نسبت به اتفاقات پس از مرگ تاثر برانگیز مهسا امینی واکنش نشان داده و به سیاستگذاران هشدار دادند: اعتراض چنانچه شنیده نشود به خشم تغییر وضعیت میدهد و خشم در ادامه تبدیل به نفرت میشود و از اینجا به بعد، خشونت بهعنوان نیروی پیشران اصلی عمل میکند.
مسعود نیلی، دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، محمد طبیبیان، از بنیانگذاران موسسه عالی آموزشوپژوهش مدیریت و برنامهریزی، موسی غنینژاد، اقتصاددان و مدیر مرکز تحقیقات دنیای اقتصاد، محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان و دانشیار دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی و حسن درگاهی، دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی پنج امضاکننده این بیانیه هستند.
این اقتصاددان در بیانیه خود یک پرسش مهم مطرح کردهاند: «چرا جامعه ایران به انبار مواد محترقهای تبدیل شده که با جرقههایی مشتعل شده و آتش بهسرعت در آن، گسترش پیدا میکند؟»
آنها در پاسخ به این پرسش و ریشهیابی التهابات در جامعه ایران به دو مشاهده پرداختهاند که از نگاهشان حیاتی است.
تفاوت عمیق جامعه ایران در حوزه های مختلف با گذشته و موانع رشد در مسیر تحولات طبیعی جامعه دو مشاهده موردنظر اقتصاددانان است.
اقتصاددانان در بیانیه خود ردپای تفاوت عمیق جامعه را در تحولات جمعیتی تعقیب کرده و نوشتهاند: افزایش جمعیت جوان و دانشجو در مقایسه با قبل از انقلاب و افزایش جمعیت زنان تحصیلکرده نشان میدهد جامعه امروز بسیار توانمندتر از گذشته است.
تفاوت جامعه امروز و قبل از انقلاب
اقتصاددانان در بیان تفاوت جامعه امروز و قبل از انقلاب عنوان کردهاند: جمعیت امروز کشور، بسیار شهریتر، تحصیلکردهتر و در بازه سنی اثربخشی و برخورداری از انرژی اجتماعی بیشتر از گذشته است. به همه اینها میتوان دسترسی غیرقابل اجتناب به اطلاعات را بهعنوان یک عنصر کلیدی و تحولآفرین اضافه کرد.
امروز بدون تردید با وجود نعمت بیبدیل فضای مجازی، آحاد مردم بهصورت بههنگام از هرگونه اطلاعی که مایل باشند بهرهمند هستند. برخورداری از سطح تحصیلات بالا و گستردگی زیاد در سطح کشور نیز باعث شده است که سطح آگاهی عموم مردم بهطرز شگفتآوری بالا باشد.
آنان با این توضیح حاکمیت را خطاب داده و نوشتهاند: حکمرانی بر چنین جامعهای مستلزم رعایت قواعدی است که ذیل یک عنوان کلیِ «مراعات بیشتر» و «احترام فزونتر» به خواستهها و تمایلات آنها قرار میگیرد. این ضرورت را در امر حکمرانی، وقتی در مورد زنان مدنظر قرار میدهیم با شدتِ به مراتب زیادتری اهمیت پیدا میکند.
موانع رشد طبیعی جامعه
در بخش موانع رشد طبیعی جامعه که ذیل مشاهده دوم پنج اقتصاددان است آمده با افزایش سطح تحصیلات، توسعه شهرنشینی، دسترسی بیشتر به اطلاعات و فراهم شدن بیشتر زیرساختها و بهطور ویژه، با افزایش مشخصههای یادشده برای زنان، تقاضا برای رفاه فزونتر، مشارکت موثرتر سیاسی و شفافیت مالی و سیاسی و در یک کلمه، کیفیت بهتر حکمرانی، افزایش پیدا میکند، اما مسیری که طی یک دهه گذشته و بهطور کاملا ویژه در فاصله سالهای ۱۳۹۶ به بعد در هر سه زمینه یادشده یعنی «رفاه»، «مشارکت سیاسی» و «شفافیت مالی و سیاسی» طی شده، خلاف جهت مورد تقاضا بوده است.
اقتصاددان امضا کننده بیانیه یک آمار از وضعیت رفاه خانوارهای ایرانی آورده و نوشتهاند: تحولات نامطلوب دهه ۱۳۹۰، باعث آن شده است که جمعیت کمدرآمد کشور از ۱۱میلیون به رقم هشداردهنده ۲۳میلیون نفر برسد که این میزان افزایشِ هشداردهنده فقط با کوچکتر شدن جمعیت طبقه متوسط اتفاق افتاده است.
آمارهای بیانیه نشان میدهد در چهار سال گذشته یکی از بدترین جلوههای نابرابری قرار گرفتن همه اقشار در شیب نزولی بوده با این تفاوت که قشر کمدرآمد با آهنگی بسیار تندتر به عمق فقر رانده شده است.
اقتصاددانان تاکید کرده اند: امروز درآمد سرانه ما، حتی مستقل از توزیع بسیار نابرابر آن، نهتنها از ترکیه، بلکه در سطحی پایینتر از آذربایجان، ترکمنستان و قرقیزستان قرار گرفته است.
به گفته اقتصاددانان در سوی مقابل شهروندان مکررا در معرض شنیدن اخبار تخلفات مالی گسترده، مشاهده زندگی لوکس فرزندان مسئولان، و لمس رانتهای بزرگ هستند.
چنین تناقضی برای شهروندانی که در معرض فقر و کاهش رفاه هستند قابل قبول نیست و در این بستر جامعه عصبانی و خشم آنها آماده اشتعال است.
یک دست صدا ندارد
این بیانیه با تاکید بر اینکه حل مشکلات ایران بدون چالشهای موجود در حوزه سیاست خارجی و داخلی نیازمند دو دهه زمان است به صراحت گوشزد کرده حاکمیت در این مسیر به همه اقشار و سرمایههای ملی از جمله ورزشکاران و هنرمندان نیاز دارد.
اقتصاددان امضاکننده بیانیه با گریزی به وقایع اخیر و نحوه برخورد با اتفاقات با استناد به شواهد اعتقاد دارند: سوءتدبیرها موجب شده که اعتراضات وارد فاز خشم شود و در این مرحله حتی اگر تصمیمگیرندگان موفق به سرکوب خشم شوند بهمعنای پایان غائله نیست و خطر قهر دائمی میان جامعه و حکومت را به دنبال دارد.
امضاکنندگان بیانیه با تاکید بر اینکه جامعه ایران ظرفیت اضافه شدن مشکل جدیدی را ندارد خطاب به نظام حکمرانی نوشتهاند: برای کنار زدن مشکلات عظیم اقتصادی و چالش بزرگ سیاست خارجی، چارهای جز همراه کردن مردم با همه چندگونگی و تنوعی که دارند نیست و این همراه کردن تنها با پذیرش واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی موجود جامعه ایران، به همین شکل موجود حاصل میشود.
اقتصاددانان با انتقاد از فرصتسوزیها برای حل چالشها و برخی سوءتدبیرها پیشنهاد دادهاند در مرحله کنونی برای رفع تعارض شکل گرفته، بازداشتشدگان وقایع اخیر آزاد و زمینه طرح و بیان آزادانه انتقادها و ابراز اعتراضهای رسمی و مسالمتآمیز، فراهم شود تا جامعه از این پیچ خطرناک گذر کند.
نظرات