کد مطلب: ۷۳۹۹۷۱

خط و نشان همتی برای رئیسی

خط و نشان همتی برای رئیسی

همتی گفت: امروز که به عملکرد مسئولان نقد وارد می‌کنیم، به این جهت است که وعده دادند اگر بیایند همه چیز را درست می‌کنند. به این دوستان می‌گویم شما هم نتوانستید درست کنید.

به گزارش تجارت‌نیوز ، همتی گفت:ما این حق را به خودمان می دهیم که از شما انتقاد کنیم. شما صبح تا شب عملکرد دولت را مورد شدیدترین نقدها قرار می‌دادید. امروز هم من پاسخ شما را می دهم و می گویم شما هم حرف های بی ربط زدید و وعده های نادرست به مردم دادید.
همتی به رئیسی: استعفا بدهید و کنار بروید

«شما به مردم گفتید پول ایران را بعد از یورو و دلار قوی ترین پول منطقه خواهیم کرد. شما گفتید تورم را تک‌رقمی می کنید. شما گفتید جلوی استقراض از بانک مرکزی را می گیرید. مگر آقای رئیسی اینها را نگفت؟ مگر آقای رضایی نگفت؟ مگر تمام پوششی هایی که همراه آقای رئیسی آمده بودند اینها را نگفتند؟ این ادعاها چه شد؟

حالا مدام می گویند گذشتگان بانی وضع موجود هستند. پس شما برای چه آمدید رئیس جمهور شدید؟ من پیشنهاد می دهم اگر واقعا گمان می کنید قبلی ها وضع را خراب کرده‌اند و شما نمی توانید آن را درست کنید، استعفا دهید و کنار بروید. بگذارید انتخابات جدید با مشارکت اکثریت مردم برگزار شود…»

عبدالناصر همتی، رئیس کل سابق بانک مرکزی و نامزد سیزدهمین دور انتخابات ریاست‌جمهوری گفت‌وگو با هم‌میهن را می پذیرد. محور اصلی گفته ها، ارز است و قیمت هایی که بی مهابا پیش می رود ولی پای موضوعات سیاسی هم به بحث باز می شود.

از فشار دولت بر بانک مرکزی صحبت می شود و درباره سلطان چاپ پول، نسبتی که به او می دهند، توضیح می دهد.

او درباره کند شدن روند رشد نقدینگی که مسئولان به آن می بالند می گوید: «شما یک دنیای موازی درست کرده‌اید و می گویید نقدینگی و تورم را کنترل کرده‌ایم، درحالی که هیچ‌یک از آنها درست نیست. کسری بودجه همچنان ادامه دارد. وقتی در جهان واقعی می بینیم همه قیمت ها افزایش می یابد کافی‌ست یک ماشه مانند اعتراضات کشیده شود و خروج سرمایه هم این شوک را تقویت کند، طبیعی‌ست که نرخ ها بالا می رود.»

در توئیت هفته گذشته نیز تاکید کردم این جهش به‌معنای آن نیست که در دنیای موازی شما، اتفاقات دیگری نیفتاده است. نقدینگی همچنان به‌شدت در حال رشد است. همان اتفاقاتی که قبل از خروج ترامپ افتاد یعنی ناترازی شدید بانکی، نقدینگی متراکم‌شده و سیاست ارزی غلط تثبیت دلار، امروز هم در حال وقوع است و فضا را برای یک شوک جدید مستعد کرده است. شما امروز رشد ۳۵ درصد پایه پولی را دارید. البته دوستان همیشه این نقد را وارد می کنند که در دوره شما هم این رشدها وجود داشت. من در پاسخ به این دوستان می گویم که هیچ‌گاه نگفتم در دوره‌ای که من در بانک مرکزی مسئولیت داشتم، وضعیت مساعد بود. ما در آن دوره و در فشار حداکثری موجود توانستیم جلوی فروپاشی را بگیریم. هیچ‌گاه نگفتیم عملکرد خیلی خوبی داشته‌ایم. اگر گمان کردید که با ۲۰۰ هزار بشکه صادرات نفت آن هم با قیمت بشکه‌ای ۲۰ دلار در شرایطی که کرونا در شدیدترین حالت بروز کرده بود، می شد همه قیمت ها را ثابت نگاه داشت، نادرست فکر کرده‌اید. ما در این شرایط سخت توانستیم جلوی فروپاشی اقتصادی را بگیریم.

‌یعنی اعتراضات شوک ایجاد کرده و در واقع همان کشیدن ماشه بوده است؟

بله، شوک ایجاد کرده، اما دلیل جهش نرخ، اعتراضات نیست. دلیل، فاندامنتال های بازار است. فاندامنتال بازار می گوید نمی توانید تورم ۴۰ یا ۵۰ درصد داشته باشید، ولی نرخ ارز تکان نخورد. می توانید نرخ ارز را با تزریق نگه دارید، ولی در مواقعی که یک شوک مانند اعتراضات ایجاد می شود جهش رخ خواهد داد. در زمان بروز شوک، افرادی که احتمال افزایش قیمت را می دهند برای حفظ ارزش دارایی خود، متقاضی بازار می شوند. بنابراین نمی خواهم بگویم اعتراضات هیچ تاثیری نداشته است، اما تاکید می کنم که تاثیر اصلی را در عمل خود باید دید. شما یک دنیای موازی درست کرده‌اید و می گویید نقدینگی و تورم را کنترل کرده‌ایم، درحالی که هیچ‌یک از آنها درست نیست. کسری بودجه همچنان ادامه دارد. مرکز پژوهش های مجلس دو ماه پیش اعلام کرد ۵۶درصد درآمدهای ارزی پیش‌بینی‌شده در بودجه محقق شده و تا پایان سال ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهیم داشت. این همان دلیل اصلی است که انتظارات تورمی ایجاد می کند. وقتی در مهرماه ۳.۲ درصد رشد پایه پولی اتفاق می افتد، به این معنی است که به‌زودی نقدینگی افزایش پیدا می کند. این اتفاق است که انتظارات تورمی ایجاد می کند. وقتی در جهان واقعی می بینیم همه قیمت ها افزایش می یابد، کافی است یک ماشه مانند اعتراضات کشیده شود و خروج سرمایه هم این شوک را تقویت کند، طبیعی‌ست که نرخ ها بالا می رود. ‌امسال تنخواه ۶۰ هزار میلیارد تومانی را حذف کردند و از حساب شرکت های دولتی استفاده کردند.

حساب های شرکت‌های دولتی را در بانک مرکزی متمرکز کردند و عملا پول شرکت‌ها را از بانک‌های تجاری به بانک مرکزی آوردند. وقتی پولی در بانک مرکزی سپرده می‌شود پایه پولی را کاهش می دهد و برعکس این اتفاق، پایه پولی را افزایش می دهد. اما این پول را برای یک مدت محدود در اختیار دارید، بعد از چند ماه این پول از بانک مرکزی بیرون می آید و دوباره رشد نقدینگی شتاب می گیرد. شاید در کوتاه‌مدت بتوان با اقتصاد بازی کرد اما در میان‌مدت و بلندمدت تمام آثار آن هویدا می شود.

‌بانک مرکزی عرضه های سنگینی در بازار ارز دارد. به نظر می آید نرخ دلار به دلیل این عرضه ها هنوز واقعی نیست. به نظر شما نرخ واقعی دلار چقدر است؟

بانک مرکزی در عرضه ها به دلیل آنکه هیچ اصولی را رعایت نمی کند، تاثیری در بازار نخواهد داشت. چرا می گویم اصولی را رعایت نمی کند؟ چون الان اختلاف بین نرخ ها بسیار زیاد است. بازارساز باید بتواند در بازار قیمت تعیین کند. اگر اسم خودتان را بازارساز بگذارید و عملا نتوانید قیمت را در بازار مدیریت کنید، بازارساز نیستید بلکه تابع بازار هستید. بانک مرکزی امروز تابع بازار است.‌در دوره شما هم بانک مرکزی بعضا از بازار تبعیت می کرد.

‌یکی از اقدامات بانک مرکزی برای مدیریت بازار انتشار اوراق سکه و اوراق ارزی بود. انتظار این بود که این ابزارها تقاضا را پوشش دهد، اما نشد. دلیل ناموفق بودن این اقدام چیست؟

در دوره ما هم این ابزارها را پیشنهاد می دادند. وقتی شما با قیمت ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اوراق سکه عرضه کردید، به این مفهوم است که دلار ۴۰ هزار تومان را به‌رسمیت شناخته‌اید. وقتی بانک مرکزی سکه ۱۶ میلیون تومانی را می پذیرد، یعنی رسما به بازار آلارم افزایش نرخ ارز داده است.

‌بعد از انتشار اوراق سکه، عملا لیدری بازار به سکه داده شد درحالی که پیش از آن ارز لیدری بازار را برعهده داشت.

نرخ ها بعد از انتشار اوراق به‌شدت افزایش یافت و بازارساز هدایت بازار را از دست داد. وقتی شما اعلام می کنید نرخ سکه ۱۶ میلیون تومان باشد، یعنی به بازار ارز سیگنال می دهید که به ۴۰ هزار تومان برسد درحالی که نرخ دلار آن زمان ۳۴ تا ۳۵ هزار تومان بود. انتشار این اوراق یکی از اشتباهات استراتژیک بانک مرکزی بود. از اوراق متصل به ارز هم هیچ استقبالی نشد و این نشان می دهد که ما فقط به صورت صوری می خواهیم وظیفه‌ای انجام دهیم.

‌سال ۱۳۹۹ سازمان برنامه پیش‌بینی از نرخ ارز ارائه داده بود که براساس آن نرخ دلار در سال ۱۴۰۱ تا ۳۵ هزار تومان تخمین زده می شد. با توجه به عبور از این پیش‌بینی فکر می کنید دلار تا پایان سال به چه عددی برسد؟

من پیشگو نیستم. اگر من در بانک مرکزی بودم می توانستم نرخ را پایین تر از پیش‌بینی تحقق دهم اما از سیاست های امروز بانک مرکزی خبر ندارم. شما باید نرخ حقیقی ارز را ثابت نگاه دارید نه نرخ اسمی ارز را. اگر خوب عمل کنند می توانند نرخ را کاهش دهند، اما اگر برنامه درستی نداشته باشند ممکن است قیمت ها افزایش بیشتری را تجربه کند. اگر انتظارات تورمی کنترل شود یا روش های بیشتری برای خنثی کردن تحریم ایجاد شود می توان نرخ ارز را کنترل کرد.

روزی که من به بانک مرکزی آمدم، دلار ۱۱۶۰۰ تومان بود، ظرف یک ماه به ۱۹ هزار تومان رسید. همه صرافی ها تعطیل شده بود و معاون ارزی من را بازداشت کرده بودند و عملا کنترل بازار را از دست داده بودم. تا بتوانم کنترل اوضاع را به دست بگیرم، دو ماه طول کشید، اما توانستیم دو سال نرخ ارز را نگه داریم. در مواقعی که فشارها زیاد شد، کسری بودجه زیاد شد و فشارنقدینگی بیشتر شد، مقداری کنترل از دست بانک مرکزی خارج شد.

‌ اینکه امروز نرخ نیما عقب تر از بازار نگاه داشته شده به نظر می رسد به دلیل فشار دولت و ذینفعان ارزی است کما اینکه در جلسه هفته گذشته معاون ارزی برکنار شده با معاونین سابق بر این موضوع تاکید شده بود. سیاست های ارزی تا چه اندازه تحت تاثیر عدم استقلال بانک مرکزی به مسیر نادرست کشیده می شود؟

در یک دوره‌ای در زمان ما، نرخ نیما پایین تر از نرخ بازار بود. فکر می کردیم تحریم کوتاه‌مدت است و با مذاکراتی که انجام می شود، برجام باز می گردد. بنابراین سعی کردیم به قیمت ها شوک ندهیم. اما وقتی تحریم طولانی شد و مثل امروز از برجام قطع امید می شود، دیگر نمی توان شکاف بین نیما و بازار را حفظ کرد. هرچقدر این شکاف را ادامه دهیم رانت و مشکلات آن بیشتر خواهد شد. وقتی اختلاف بیشتر از ۱۰ هزار تومان می شود، طبیعی است که زیرمیزی ها شروع می شود. چنانچه در آن دوره هم ما احساس می کردیم. به همین دلیل تلاش کردیم نرخ نیما را به بازار آزاد برسانیم. امروز هم باید این فاصله از بین برود.

شوک نیست. قیمت ها واقعی شد. درست می گویید که کالاهای اساسی رشد قیمت داشت، اما رشد قیمت کالاهای اساسی به اندازه سایر کالاها نبود. متاسفانه به دلیل قاچاق و رانت این رشد قیمت اتفاق افتاد. به نظرم اینها را باید کنترل کرد.‌کالاها از گمرک که خارج می شود دیگر قابل کنترل نیست.

می‌توان کنترل کرد ولی نمی خواهند کنترل کنند. منافع آنهایی که واردات انجام می دهند و رابطه برقرار می کنند اجازه نمی دهد کنترل صورت گیرد.

شما به عنوان حکمران باید تصمیم بگیرید. می خواهید تحریم را مقاومت کنید یا خیر. در شرایط تحریمی باید شرایط خاص اقتصادی را در نظر بگیرید. اینکه بگویید اقتصاد آزاد باشد و نرخ تک‌رقمی باشد در شرایطی که شدیدترین تحریم ها برقرار است، بیراهه است. این حرف خیلی لیبرالیستی‌ست. متعلق به کشوری است که آزادی ورود و خروج سرمایه دارد، بانک ها روان است و تجارت آزاد است.

‌و رانت را به هر میزانی هست بپذیریم؟

نظارت بر کالاها کار راحتی است. این حجم که در زندگی خصوصی افراد نظارت دارند، اگر این توان را در بازار کالاهای اساسی می گذاشتند کاملا قابل رصد و شناسایی بود. مرغداری هایی که سال ها تعطیل بودند هم دان مرغ ارزان می گرفتند و در بازار آزاد می فروختند. اینها به‌راحتی قابل پیگیری بود. فهمیدن اینها کاری ندارد اما ما نمی خواهیم بفهمیم. چرا می توانیم بفهمیم فلان خانم امروز روسری‌اش عقب رفته اما نمی توانیم بفهمیم چه کسی رانت می خورد؟ به این دلیل است که به اقتصاد مقاومتی اعتقاد ندارند.

همان زمان که برنامه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را می خواستند اجرا کنند، گفتم نمی توانید طرح کوپن الکترونیک را اجرا کنید. در پاسخ گفتند بانک مرکزی تضمین داده ظرف یک ماه امکان اجرا را فراهم کند. به دوستان گفتم من رئیس بانک مرکزی بودم و اطلاع دارم که شش ماه دیگر هم زیرساخت ها آماده نمی شود. بهتر است این طرح را اعلام نکنید. اما اعلام کردند و گفتند دوماهه اجرا خواهیم کرد. امروز هشت ماه از این وعده گذشته و هنوز این طرح اجرایی نشده است. حرف کارشناسی را برنمی‌تابند.

بگذارید با صراحت بگویم. دوستان دولت فکر کردند توافق نزدیک است. گفتند ارز ۴۲۰۰ تومانی را برداریم تحریم هم که برداشته می شود، مشکل افزایش قیمت پیدا نمی کنیم. اما به هر دلیلی توافق انجام نشد و گرفتاری های جدید پیش آمد. حالا مدام می گویند گذشتگان بانی وضع موجود هستند. پس شما برای چه آمدید رئیس جمهور شدید؟ پس چرا در جلسات مناظره می گفتید ما می آییم وضع را درست می کنیم؟ در همان جلسات گفتید همه مشکلات را شما درست کردید. اصلا فرض کنیم همه مشکلات را ما درست کردیم و تحریم اثر نداشت و اینکه درآمدهای کشور در یک سال به پنج میلیارد دلار رسید، مشکلی ایجاد نکرد. شما که می دانستید وضعیت نامطلوب است، چرا آمدید؟ اگر می دانستید وضعیت خراب است چرا آمدید مسئولیت قبول کردید و وعده دادید؟ حالا که مسئولیت قبول کردید و آمدید چرا با انداختن مشکلات به گردن دیگران مسئولیت اجرا نشدن وعده ها را به گردن نمی گیرید؟

من پیشنهاد می دهم اگر واقعا گمان می کنید قبلی ها وضع را خراب کرده‌اند و شما نمی توانید آن را درست کنید استعفا بدهید و کنار بروید. بگذارید انتخابات جدید برگزار شود با مشارکت اکثریت مردم.

می‌گویند حکومت یکدست شده و این برای پیشبرد اهداف خوب است. باید در پاسخ گفت حکومت یکدست با اقلیت اتفاق نمی افتد، اکثریت مردم باید پشت حکومت باشند.

‌شاید کمتر کسی بداند که ما دو مدل ارز ۴۲۰۰ تومانی داشتیم. یک ارز جهانگیری داشتیم که فروردین ۹۷ ابلاغ شد و براساس آن همه کالاها این ارز را می گرفتند، اما بنا بود قیمت آن به تدریج افزایش یابد. یک ارز دیگر داشتیم که شاید بتوان آن را ارز همتی نامید که مرداد ۹۷ ابلاغ شد و براساس آن بخشی از کالاها از شمول تخصیص خارج شدند که این نکته مثبتی بود. اما افزایش تدریجی قیمت این ارز در ابلاغیه دوم حذف شد و نرخ روی ۴۲۰۰ تومان ثابت ماند. فکر نمی کنید اگر اجازه افزایش تدریجی را می دادید رانت شکل گرفته تا سطح ۱۸ هزار تومان به ازای هر دلار تا پایان دوره شما بالا نمی رفت؟

افزایش تدریجی نرخ اصلا امکان‌پذیر نبود. وقتی شما قبول کردید بازار ثانویه داشته باشید، رشد قیمت دیگر در آن معنی نمی دهد. اگر بانک مرکزی به‌صورت تدریجی قیمت را بالا می برد، باز هم نرخ ها به بازار آزاد نزدیک می شد، پس چه لزومی داشت که اصلا بازار ثانویه داشته باشیم. در جلسه سران در این باره صحبت شد و تصمیم بر آن شد که نرخ ارز برای کالاهای اساسی ثابت روی ۴۲۰۰ تومان باشد. اگر بنا بود شناور باشد باید به بازار آزاد می رسید.

اواخر سال ۱۳۹۷ بخش دیگری از کالاها را از شمول تخصیص خارج کردیم. چون تعدادی از کالاها اگرچه جزو کالاهای اساسی است، اما برای کالری روزانه مردم استراتژیک نیست. مانند شکر، کره، برخی حبوبات که تولید داخل خوبی داشت. ولی کالاهایی مثل مرغ و تخم‌مرغ و کالاهای مورد نیاز مردم را در سبد کالاهای اساسی نگاه داشتیم. در شرایط تحریم جدی که سیستم تجاری و بانکی بسته است، ناگزیر هستید قوت مردم را مدیریت کنید. اینکه چگونه مدیریت کنیم، بسته به سیاست دولت ها متفاوت است.

‌از شما به عنوان سلطان چاپ پول نام می‌برند. در دوره شما چه مقدار چاپ پول صورت گرفت؟

اولا سلطان وقتی فوق سلطان وجود دارد، دیگر موضوعیت ندارد. در زمان ما فقط در یک سال یعنی سال ۱۳۹۸ رشد پایه پولی ۳۱ درصد بود. باقی سال ها نرخ پایین‌تری ثبت شد. اما در سال اول دولت سیزدهم ۳۲ درصد رشد پایه پولی ثبت شد. امسال رشد نقطه‌به‌نقطه پایه پولی در مهرماه ۳۵ درصد اعلام شده است. اینها بازی رسانه‌ای پوششی های آقای رئیسی است.

‌رقم بگویید. از اول سال تاکنون ۱۲۰ هزار میلیارد تومان پول چاپ کرده‌اند.

‌به خاطر دارم برای بازگرداندن پول های بلوکه‌شده در کره‌جنوبی بسته مفصلی تهیه شده بود و همان روزی که معاون شما را بازداشت کردند، قرار بود با سفیر کره جنوبی تفاهم‌نامه امضا شود و بسته مورد نظر به اجرا دربیاید. اول در این باره بگویید که چرا اقدامی در جهت حمایت از معاون ارزی انجام ندادید؟

بیشترین حمایت را من از ایشان داشتم. اصل تاثیر در لغو شدن حکم ایشان را نامه‌ای که من به قوه قضائیه نوشتم، گذاشت. تاکید کرده بودم که همه پول ها بازگردانده شده و کار طبق دستورالعمل انجام شده است.

منبع: هم میهمن

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.