کد مطلب: ۷۵۰۷۵۱

آخرین وضعیت گاز تربت جام

آخرین وضعیت گاز تربت جام

امروز هم گاز تربت جام وصل نشد. مردم این شهر برای ششمین روز پیاپی با قطعی گاز مواجه هستند.

به گزارش تجارت‌نیوز ، اطلاعات جدید درباره وضعیت گاز تربت جام را در ادامه بخوانید.

نماینده تربت جام در مجلس شورای اسلامی گفت: در صورتی که فشار گاز مجددا دچار افت نشود، گاز خانه‌های مردم در تربت جام تا غروب امروز وصل می شود.

جلیل رحیمی جهان آبادی در خصوص آخرین وضعیت گازرسانی به تربت جام بعد از بارش های اخیر و قطعی گاز خانه ها در این شهرستان گفت: با توجه به تزریق گاز از استان‌های مجاور خراسان رضوی مشکل کاهش فشار گاز در حال حل شدن است؛ از دیروز عصر تاکنون گاز ۱۵ هزار واحد وصل شده که این میزان از ۳۰ هزار واحد مشترکی است که گازشان قطع شده بود.

وی ادامه داد: در صورتی که فشار گاز مجددا دچار افت نشود، گاز خانه‌های مردم در تربت جام تا غروب امروز وصل می‌شود.

نماینده تربت جام در مجلس درباره علت اعتراض شب گذشته مردم در تربت جام گفت: بی‌نظمی و بی برنامگی در توزیع چراغ‌های نفتی و بخاری های برقی باعث اعتراضات مردم شده بود؛ الحمدالله با وصل شدن گاز مشکلی وجود ندارد. ( ایسنا)

آخرین کورسوی امید مردم تربت جام

دیگر حتی گاز برای پر کردن کپسول‌های گاز و پیک‌نیک هم پیدا نمی‌شود. اهالی فقط ساعات قابل‌توجهی از روز را در صف کپسول و سیلندر گاز می‌ایستند، ولی در نهایت دست خالی به خانه بازمی‌گردند.

خانواده‌هایی که توان اقتصادی پایین‌تری دارند با برپاکردن آتش و استفاده همزمان از چند پتو مانع انجماد و یخ‌زدگی خون خود می‌شوند.

آخرین کورسوی امید آن‌هایی هم که شرایط مالی نسبتا بهتری دارند به وسایل آشپزی مانند فر یا توستر است که با آن خانه خود را گرم نگه‌ دارند. اما تلاش این افراد هم چندان کارساز نیست و آن‌ها هم درنهایت باید به آتش و پتو پناه ببرند.

مأموریت آقای وزیر؛ تشکیل صف بخاری نفتی!

در واقع مأموریت وزیر نفت را باید در همین امر خلاصه کرد. اضافه‌کردن صف جدیدی به نان صف بخاری به صف‌های نان، نفت، کپسول و پیک‌نیک گاز. او تا چندی پیش با ظالم خواندن دولت‌های اروپایی، نگران تأمین انرژی مردم این قاره بود و گویی خود را وزیر نفت اتحادیه اروپا می‌دانست، اما حالا برای سیاست‌گذاری در حوزه تأمین گاز کشور خود چاره‌ای جز تعطیل‌کردن کسب‌وکارها، صنایع و … ندارد.

به هر حال اینجا تربت جام است. جدیداً در آن نه زلزله‌ای آمده، نه جنگی صورت گرفته است. گناه مردم هم تنها این است که در شهری مرزی داخل ایران متولد شده‌اند. سهم آن‌ها از زندگی در کشوری که دارنده دومین ذخایر گازی جهان است، چیزی نیست جز صف. یک روز صف نان و کپسول گاز، روز دیگر صف نفت و بخاری.

تفاوتی هم ندارد که دهه 60 باشد یا قرن 15 شمسی! جنگی باشد یا نه؛ زمستان باشد یا تابستان. در این شهر نه‌تنها کسب‌وکارها، که زندگی عادی هم یخ زده است. البته شهرهای غیرمرزی هم دیگر شرایط چندان بهتری ندارند. گویی اکنون مردم از پس ابرهای سیاه فصل سرد فقط در انتظار روز میهمانی خورشیدند!

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.