قیمت جهانی طلا در میانه امواج بیثباتی و نااطمینانی اقتصاد جهانی همچنان رو به افزایش است. بهای هر اونس طلا روز به روز و حتی ساعت به ساعت به سمت ۴۵۰۰ دلار پیش میرود؛ برخی تحلیلگران میگویند این رقم در سال ۲۰۲۶ ممکن است از مرز پنج هزار دلار برای هر اونس نیز بگذرد.
افزایش تقاضای جهانی برای طلا به عنوان یکی از امنترین و پایدارترین داراییها، قیمت این کالای استراتژیک را با شیبی تند در مسیری صعودی قرار داده است. به گزارش شورای جهانی طلا، بهای این کالای استراتژیک تنها در نیمه اول سال ۲۰۲۵، بر حسب دلار آمریکا ۲۶ درصد افزایش یافت و به بازدهی دو رقمی در بین ارزها رسید.
در شرایطی که اقتصاد جهانی با موجی از بیثباتی روبهرو است، طلا به ابزاری کلیدی برای مدیریت سرمایه و پوشش ریسک تبدیل شده است. از این رو، روند انباشت ذخایر طلا در کشورهای مختلف در حال افزایش است؛ روندی که از عوامل مختلفی ناشی میشود و در صورت تداوم میتواند الگوی اقتصاد جهانی را از خود متاثر کند.
چرا قیمت طلا پرواز کرد؟
قیمت طلا عمدتاً بهخاطر خرید گسترده بانکهای مرکزی، ورود سرمایهگذاران از طریق «ایافتی»ها یا همان صندوقهای فیزیکی طلا، تضعیف دلار، افزایش ریسکهای ژئوپلیتیک و انتظارات نرخ بهره در بازار جهانی بالا رفته است:
۱- خرید بانکهای مرکزی (تقاضای رسمی و ساختاری)
در سالهای اخیر بانکهای مرکزی در سراسر جهان تحت تاثیر موج «آیندهنگری استراتژیک» در حال افزایش ذخایر طلای خود هستند.
در شرایطی که اقتصاد جهانی با موجی از بیثباتی روبهرو است، طلا به ابزاری کلیدی برای مدیریت سرمایه و پوشش ریسک تبدیل شده است
این تغییر قابل توجه که از سال ۲۰۲۲ به طور قابل توجهی سرعت گرفته است، نشانگر تلاش هماهنگ کشورها برای تقویت امنیت مالی، تنوعبخشی به داراییهای ذخیره سنتی و پوشش ریسک در برابر آینده بیثبات ژئوپلیتیکی و اقتصادی است.
به گزارش «شورای جهانی طلا»، طی سال ۲۰۲۵، بانکهای مرکزی—بهویژه در بازارهای نوظهور—خرید طلا را تشدید کردهاند و این خریدها بهصورت استراتژیک برای تنوعبخشی ذخایر و پوشش در برابر ریسکهای سیاسی و تحریمها گزارش شده است؛ این روند یک «کف قیمتی» ساختاری برای طلا ایجاد کرده و فشار خرید را پایدار نگه داشته است.
فعالیت پایدار بانکهای مرکزی اقتصادهای نوظهور، نشان میدهد که این خریدها نه «فرصتطلبانه»، بلکه «استراتژیک» هستند و این امر، اهمیت طلا را در بحبوحه عدم قطعیت مداوم اقتصاد کلان تقویت میکند.
بر اساس این گزارش، از ابتدای سال ۲۰۲۵ تاکنون، بانک ملی لهستان (با ۸۳ تن) همچنان بزرگترین خریدار رسمی طلا در بخش دولتی است که دو برابر قزاقستان (با ۴۱ تن) به عنوان دومین خریدار، در گردآوری فلز زرد شتاب گرفته است. در حالی که خرید همچنان در بین بانکهای مرکزی اقتصادهای نوظهور متمرکز است، فهرست خریداران – قدیمی و جدید – همچنان گسترده است.
در سهماهه سوم ۲۰۲۵ کشورهایی چون برزیل، ترکیه و گواتمالا هم در میان خریداران برجسته طلا قرار گرفتهاند و به خریداران بزرگی مانند چین پیوستهاند؛ کشوری که اکنون بیش از هر زمانی به دنبال ایجاد یک سپر امنیتی در برابر سیاستهای بیثباتکننده و تهدیدآمیز «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا است.
۲- ورود سرمایه از طریق ETFها (صندوقهای فیزیکی طلا) و جریانهای سرمایهگذاری
ورود سرمایه از طریق صندوقهای فیزیکی طلا، از عوامل مهم افزایش قیمت جهانی این دارایی معرفی میشود. صندوقهای فیزیکی طلا نوعی صندوق قابل معامله در بورس هستند که پشتوانه آنها طلای واقعی (شمش یا سکه) است. هر واحد این صندوقها نماینده بخشی از یک اونس طلا بوده و قیمتشان تقریباً همجهت با قیمت لحظهای طلا تغییر میکند.
به گزارش شورای جهانی طلا، ورود سرمایه خالص به صندوقهای فیزیکی طلا در ۲۰۲۵ پیوسته بوده و دارایی تحت مدیریت این صندوقها به رکوردهای جدید رسیده است؛ این جریانهای نقدی، به بازار فیزیکی فشار تقاضا وارد میکنند و نوسانپذیری را کاهش میدهند.
۳- ضعف دلار و انتظارات مربوط به سیاست پولی
کاهش ارزش دلار یکی از علل رویآوری بیشتر به طلا است. وقتی ارزش دلار کاهش پیدا میکند، طلا برای سرمایهگذاران جهانی ارزانتر و جذابتر میشود. چون طلا به دلار قیمتگذاری میشود، افت دلار باعث افزایش تقاضا برای این فلز گرانبها میشود.
نرخهای نوسانی از دیگر علل اقبال به طلا است. منظور از نرخهای نوسانی، نرخهای بهرهای است که از سوی بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) تغییر میکند. اگر نرخ بهره پایین یا نوسانی باشد، نگهداری پول نقد یا اوراق قرضه جذابیت کمتری دارد و سرمایهگذاران به سمت طلا میروند.
۴- ریسکهای ژئوپلیتیک و تقاضای پناهگاه امن
محیط ژئواکونومیک بسیار نامطمئن هم منجر به تقاضای بالای سرمایهگذاری روی این فلز گرانبها شده است؛ عاملی که ناظر بر ترکیبی از بحرانهای ژئوپولیتیک (جنگها، تنشهای سیاسی) و مشکلات اقتصادی (تورم، رکود، بدهیهای دولتی) است. این شرایط باعث میشود سرمایهگذاران به دنبال دارایی امنی مثل طلا باشند.
به گزارش بانک مرکزی اروپا، افزایش تنشهای منطقهای و بینالمللی باعث شده سرمایهگذاران و حتی بانکهای مرکزی، طلا را بهعنوان «پناهگاه امن» انتخاب کنند. گزارشهای سیاستگذاری و پژوهشهای اقتصادی نشان میدهند که نگرانی از تحریمها، اختلالات تجاری و بیاعتمادی به برخی ارزها، انگیزهای قوی برای انباشت طلا فراهم کرده است.
به گزارش بانک مرکزی اروپا، در سال ۲۰۲۴، قیمت طلا به بالاترین حد تاریخی خود رسید، در حالی که ذخایر طلای بانکهای مرکزی در سطوحی نزدیک به آخرین دوره «برتون وودز» قرار داشت. این ذخایر، همراه با قیمتهای بالا، طلا را به دومین دارایی ذخیره جهانی با قیمتهای بازار در سال ۲۰۲۴ – پس از دلار آمریکا – تبدیل کرد.
دادههای یک نظرسنجی نشان میدهد که طلا از سوی بانکهای مرکزی در درجه اول برای اهداف تنوعبخشی به دارایی و همچنین برای پوشش ریسک ژئوپلیتیکی نگهداری میشود.
یک نظرسنجی از تقریباً ۶۰ بانک مرکزی که توسط شورای جهانی طلا بین فوریه و آوریل ۲۰۲۴ انجام شده، سه عامل کلیدی را برای داراییهای طلای بانکهای مرکزی شناسایی کرده است؛ ذخیره ارزش بلندمدت و پوشش تورمی، عملکرد خوب در مواقع بحران و تنوعبخش موثر در سبد سرمایهگذاری.
علاوه بر این، پاسخدهندگان به ریسکهای نکول، تنوع ژئوپلیتیکی و ریسک سیاسی به عنوان عواملی که بر داراییهای آنها تأثیر میگذارند، اشاره کردند.
علاوه بر این، نگرانیهای مربوط به تحریمها و احتمال کاهش نقش ارزهای اصلی توسط برخی از بانکهای مرکزی در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه ذکر شده است. از هر چهار بانک مرکزی، یکی از آنها «نگرانی در مورد تحریمها» یا «پیشبینی تغییرات در سیستم پولی بینالمللی» را به عنوان عوامل تعیینکننده سرمایهگذاری خود در طلا ذکر کرده است.
تحقیقات اخیر نشان میدهد که اعمال تحریمهای مالی با افزایش سهم ذخایر بانک مرکزی به صورت طلا مرتبط است. نکته قابل توجه این است که در پنج مورد از ۱۰ مورد، افزایش سالانه بزرگ سهم طلا در ذخایر خارجی از سال ۱۹۹۹، کشورهای درگیر در همان سال یا سال قبل با تحریم مواجه بودهاند .
همچنین ملاحظات ژئوپلیتیکی به عنوان انگیزهای برای تنوعبخشی به ذخایر ارزی به سمت طلا از زمان آغاز حمله تمامعیار روسیه به اوکراین وجود دارد. کشورهایی که از نظر ژئوپلیتیکی به چین و روسیه نزدیک هستند، از سهماهه آخر سال ۲۰۲۱ شاهد افزایش چشمگیرتری در سهم طلا در ذخایر خارجی رسمی خود بودهاند.
۵- انتظارات تورمی و بازده واقعی منفی
بنا بر گزارش بلومبرگ، در برخی اقتصادها انتظارات تورمی و نگرانی از کاهش ارزش پولهای ملی، تقاضای طلا را بهعنوان پوشش تورم تقویت کرده است؛ اگر بازده واقعی اوراق (سودی که بعد از کسر اثر تورم از بازده اسمی اوراق میماند) منفی یا پایین بماند، جذابیت طلا نسبت به اوراق افزایش مییابد و سرمایهها به سمت این دارایی امن حرکت میکنند.
۶- عوامل تکنیکی و روانی بازار
عوامل تکنیکی و روانی هم خود موجب افزایش قیمت هستند. «رالی قیمتی» خود تقویتکننده است. رالی قیمت به این معنی است که حرکت صعودی قیمت طلا طوری عمل میکند که خودش عامل ادامه و تشدید آن میشود؛ هر بار قیمت بالا میرود، عوامل روانی و ساختاری جدیدی فعال میشوند که باز هم تقاضا و قیمت را بیشتر میکنند.
بنابراین ثبت رکوردها، پوشش رسانهای و ورود بازیگران جدید (صندوقها، سرمایهگذاران خرد) باعث شتاب قیمت و جذب نقدینگی بیشتر شده است؛ تحلیلهای بازار اشاره دارند که ترکیب فاندامنتال (عوامل بنیادی مثل خرید بانکهای مرکزی، ضعف دلار یا انتظارات تورمی) و تکنیکال این چرخه را تقویت کرده است.
اثر افزایش قیمت طلا بر روندهای اقتصادی جهان
افزایش قیمت طلا خود به عنوان عاملی مجزا، روندهای اقتصاد جهانی را از خود متاثر خواهد کرد. افزایش قیمت و انباشت ذخایر طلا در بانکهای مرکزی، با ایجاد فشار تقاضای ساختاری و تقویت اعتماد به این دارایی امن، پیامدهای گستردهای برای ارزها، بازارهای مالی، تولیدکنندگان و سیاستهای پولی به همراه دارد.
انباشت طلا از سوی بانکهای مرکزی میتواند در بلندمدت به کاهش تقاضای ذخیرهای برای ارزهای خاص و افزایش اهمیت داراییهای «خنثی» یا «بیطرف» چون طلا بیانجامد. تحلیلها میگویند این تغییر استراتژیک، میتواند ساختار قدرت مالی بینالمللی را تحت تأثیر قرار دهد و در شرایط تنش ژئوپلیتیک، طلا را بهعنوان ابزار «غیرقابلتحریم» جذابتر کند.
انباشت استراتژیک طلا توسط بانکهای مرکزی فراتر از تجارت صرف کالا است؛ این امر نشاندهنده یک تغییر الگوی عمیق در معماری مالی جهانی با پیامدهای گسترده است. این روند یک رویداد مجزا نیست، بلکه در روندهای گستردهتر صنایع و بازارها که بر کاهش ریسک، تنوعبخشی و ارزیابی مجدد حاکمیت پولی در یک جهان چندقطبی تأکید دارند، جای میگیرد.
مهمترین روند در این میان، شتاب گرفتن روند حذف دلار است. اگرچه این مهم به معنای کنار گذاشتن کامل دلار آمریکا نیست، اما خرید طلا از سوی بانکهای مرکزی نشاندهنده تلاشی آگاهانه برای کاهش اتکای بیش از حد به هر ارز فیات واحد است، به ویژه با توجه به افزایش استفاده از تحریمها و اهرمهای مالی در روابط بینالملل.
این امر میتواند به یک سیستم ذخیره متنوعتر در سطح جهانی منجر شود که به طور بالقوه جایگاه هژمونیک دلار را در درازمدت کاهش میدهد و استقلال مالی بیشتری را برای کشورها به ارمغان میآورد.
منبع: ایرنا