موضوعات داغ: # قیمت سکه # قیمت دلار # ترامپ # قیمت طلا # گوگل # جهانگیری # میدان گازی # چین

قیمت پاک‌کردن سابقه جنایت در گوگل چقدر است؟

قیمت پاک‌کردن سابقه جنایت در گوگل چقدر است؟
اسناد محرمانه نشان می‌دهد جفری اپستین با استخدام تیمی از متخصصان و پرداخت هزاران دلار، نتایج جستجوی گوگل را دستکاری می‌کرد تا جنایاتش دیده نشوند.
به گزارش تجارت نیوز،

تصور کنید نام یکی از مخوف‌ترین مجرمان جنسی دنیا را در اینترنت جست‌وجو می‌کنید، اما به‌جای دیدن سوابق سیاه کودک‌آزاری، با چهره‌ای خندان از یک «خیرخواه علم‌دوست» روبه‌رو می‌شوید. این دقیقاً همان چیزی بود که جفری اپستین می‌خواست و برای رسیدن به آن، عملیاتی مخفیانه را آغاز کرد.

طبق اسنادی که هفته گذشته توسط کمیته نظارت مجلس نمایندگان منتشر شد، اپستین به یکی از دستیارانش ایمیل زد و گله کرد که: «صفحه‌ی گوگل وضعیت خوبی ندارد.» او همچنین از پرداخت ده‌ها هزار دلار پول که ظاهراً برای «پاک‌سازی» نتایج گوگل انجام شده بود، گلایه داشت: «من هنوز گزارش دقیقی از پرداخت‌ها دریافت نکرده‌ام و نتایج هم همین است که می‌بینیم.»

شخصی به نام ال سکل که احتمالاً همان شریک سابق خواهر گیسلین مکسول، همدست اپستین است، همان شب پاسخ داد و گفت که در صفحه‌ی سرچ گوگل چه می‌بیند. نتایج شامل صفحه ویکی‌پدیای اپستین، مقاله‌ای از نیویورک مگزین، وب‌سایتی با نام jeffreyepsteinscience.com، یک جراح کاشت موی با نامی مشابه و مقاله‌ای بود که به‌درستی او را مجرم جنسی معرفی می‌کرد.

او نوشت: «این نتایج، پیش از پاک‌سازی بزرگ بعدی است. من حرف شما را درباره اینکه فقط یک نتیجه‌ی منفی کارتان را تمام می‌کند، درک می‌کنم، اما مقاله Daily Beast حذف شده و بقیه هم از جمله هافینگتون‌پست قدرتمند، به‌زودی به پایین رانده می‌شوند. مطالب دیگری دارند به صدر نتایج می‌آیند.»

شبکه‌ای از سئوکاران و واسطه‌ها

در سراسر این اسناد، اپستین و دستیارانش درباره‌ی این صحبت می‌کنند که چگونه با استفاده از ترفندهای فنی سئو، خبرها و مقالات انتقادی را از صفحه‌ی اولِ نتایج گوگل عقب بزنند، به خبرنگارانی که بیش از جنایت‌های اپستین بر تجارت متمرکزند نزدیک شوند، و چطور یک ماشین روابط‌عمومی مدیریت بحران راه بیندازند تا رد پای آنلاین او را پاک‌سازی کنند.

برای کسانی که با سئو آشنا هستند، این روش‌ها کاملاً آشناست: همان دستورالعمل‌هایی که همه، از رستوران‌ها و ناشران خبری گرفته تا شرکت‌های فروش کفش تنیس و خدمات عکاسی آنلاین هم استفاده می‌کنند. همه می‌دانند جست‌وجوی گوگل دروازه‌ی ورود به اینترنت است؛ با این تفاوت که این‌بار، همان تکنیک‌ها برای مخفی‌کردن سابقه‌ی یکی از شناخته‌شده‌ترین مجرمان جنسی جهان به کار گرفته شد.

چند روز بعد از گلایه‌ی اپستین، سکل خبر خوبی داد: فقط یک مقاله‌ی «منفی» از هافینگتن‌پست روی صفحه‌ی اول نتایج باقی‌مانده بود.

سکل نوشت: «جابه‌جاکردن هافینگتون‌پست بسیار سخت است، چون میلیون‌ها لینک به آن داده شده و بسیار قدرتمند است. به‌علاوه روزانه حجم عظیمی محتوای جدید و اصلی، همراه با پست‌هایی از خوانندگان بیرونی را بارگذاری می‌کند. ما موفق شدیم آن را در صفحه پایین بکشیم، درحالی‌که قبلاً در صدر قرار داشت.»

سکل درباره‌ی تاکتیک‌های سئو صحبت می‌کند، مثل منتشرکردن منظم محتوای تازه در وب‌سایت خیریه‌ی جدید اپستین، «پروموت کردن» افرادی با نام مشابه جفری اپستین، بالاآوردن عکس‌هایی غیر از عکس بازداشت در نتایج Google Images و دست‌کاری کوئری‌های جست‌وجوها تا عبارات پیشنهادی جست‌وجوی گوگل «مخرب» نباشند.

امروزه بسیاری از این شیوه‌ها مانند انتشار منظم محتوای جدید یا منشن گرفتن در نشریات معتبر، توسط خود گوگل به‌عنوان استراتژی خوب سئو شناخته می‌شوند. رند فیشکین، مشاور باسابقه سئو و یکی از بنیان‌گذاران شرکت بازاریابی دیجیتال Moz، به وب‌سایت ورج می‌گوید:

«می‌توانم بگویم بیشتر ترفندهایشان جزء بهترین روش‌های سئو محسوب می‌شوند. سطح قابل‌قبولی از پیچیدگی در کارشان وجود داشت، البته به‌نظر من می‌شد کارهای بیشتری هم انجام داد. به‌احتمال‌قوی چیزهای دیگری هم بوده که در ایمیل‌ها صحبتی از آن‌ها نشده است.»

دست‌کاری صفحه ویکی‌پدیا

یکی از نکاتی که در اسناد توجه رند فیشکین را جلب کرد، ادعای دست‌کاری صفحه ویکی‌پدیای اپستین بود. میزان اهمیتی که گوگل طی سال‌ها به ویکی‌پدیا در رتبه‌بندی نتایج داده، بالا و پایین داشته؛ اما فیشکین می‌گوید حوالی سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ دوره‌ای وجود داشت که ویکی‌پدیا در رتبه‌بندی «به‌شدت مسلط» شد.

در ایمیل دسامبر ۲۰۱۰، سکل از یک «پیروزی مهم» در ویکی‌پدیا خبر داده بود: «تیترها دیگر عبارت‌هایی مثل مجرم جنسی محکوم‌شده یا کودک‌آزار را نشان نمی‌دهند. به‌جای آن کارهای خیریه، بنیاد اپستین، و حمایت از دانشمندان دیده می‌شود.» او احتمالاً به عناوین بخش‌های صفحه اپستین در ویکی‌پدیا اشاره می‌کرد.

سکل ادامه داده بود: «ما سایت را هک کردیم تا عکس بازداشت و کپشنش را عوض کنیم و حالا سایت عکس و توضیح کاملاً متفاوتی دارد. این یک موفقیت بزرگ بود.»

مشخص نیست منظور سکل از «هک کردیم» چه بوده، اما فیشکین حدس می‌زند که دستیاران اپستین احتمالاً با برخی از ویراستاران ویکی‌پدیا ارتباطاتی داشته‌اند و شاید حتی برای ویرایش صفحه به آن‌ها پول داده باشند. مارس ۲۰۲۰، وبلاگ رسمی ویکی‌پدیا که توسط خود ویراستاران اداره می‌شود، مطلبی منتشر کرد که به «جنگ‌های ویرایشی» سال‌های مختلف در صفحه‌ی اپستین اشاره داشت و احتمال وجود ویرایش‌های پولی را مطرح می‌کرد.

نیویورک‌تایمز نیز در سال ۲۰۱۹ گزارش داده بود که یک ویراستار ویکی‌پدیا با نام کاربری مرتبط با اپستین، از سال ۲۰۱۳ ویرایش‌های گسترده‌ای را شروع کرده و جزئیات مربوط به فعالیت‌های خیریه‌ی او را بزرگ‌نمایی کرده است.

مسلماً صفحه ویکی‌پدیا برای آن‌ها نقش مهمی داشت: براساس گزارش مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) درباره ارتباطات اپستین با آزمایشگاه رسانه این مؤسسه، کارکنان آنجا هنگام بحث درباره پذیرش پول اپستین، به ویکی‌پدیا استناد کرده بودند.

گزارش MIT نشان می‌دهد که آن زمان، صفحه‌ی ویکی‌پدیا اطلاعاتی در مورد جرایم اپستین ارائه می‌داد، «اما همچنین حاوی عباراتی بود که می‌توانست شدت برخی اتهامات را کم‌رنگ‌تر جلوه دهد.»

یکی از ویراستاران ویکی‌پدیا در پست وبلاگی نوشت: «حساب‌های کاربری مرتبط با اپستین نتوانستند مانع از این شوند که صفحه‌ی ویکی‌پدیای او، کارکنان MIT را از جرایمش آگاه کند. اما داستان را آن‌قدر نرم و کم‌خطر جلوه داده بودند که MIT توانست هشدارها را نادیده بگیرد و پول اپستین را بپذیرد. ویرایشگران ویکی‌پدیا در شرایطی دشوار، کارشان را به‌خوبی انجام دادند.»

پست وبلاگی این ویراستار، ماه‌های منتهی به ایمیل‌های دسامبر ۲۰۱۰ را پوشش نمی‌دهد، اما با بررسی تاریخچه‌ی عمومی ویرایش‌های سایت، می‌توان به سرنخ‌هایی رسید:

بر همین اساس می‌دانیم که یک حساب کاربری در اکتبر ۲۰۱۰ مشغول ویرایش صفحه‌ی او شده و ده‌ها تغییر در ویکی‌پدیای او اعمال کرده است؛ از جمله افزودن پاراگراف‌هایی درباره‌ی فعالیت‌های خیریه او، حذف دسته‌بندی «مجرمان جنسی آمریکایی» از صفحه و تغییر کلمه «دختران» به «اسکورت‌ها» (همراهان).

نخستین ویرایش این حساب هم در صفحه‌ی ویکی‌پدیای اَل سِکِل انجام شده بود؛ جایی که ویراستار لینکی به مصاحبه‌ای بین اپستین و سکل اضافه کرده بود. تا ماه مارس ۲۰۱۱، صفحه‌ی اپستین تنها دو بخش داشت: «زندگی» و «اغفال برای تن‌فروشی».

روایت‌سازی جدید برای گذشته‌ای تاریک

اسناد اپستین با آن تایپ عجیب و گنگ و جمله‌های نصفه‌نیمه، وقتی می‌دانید از چه جنایاتی حکایت دارند، حس سنگینی ایجاد می‌کنند. اما در بعضی بخش‌ها بسیار عادی و روزمره‌اند:

مثلاً در یکی از پیام‌ها بعد از «پاک‌سازی» گوگل، اپستین از هزینه‌ای که برای خدمات سئو از او گرفته‌اند شکایت می‌کند. او می‌نویسد: «هیچ‌وقت به من نگفته بودید که ماهی ۱۰ هزار دلار هزینه دارد. شما اول گفتید پروژه ۲۰ هزار دلار می‌خواهد، بعد ۱۰ هزار دیگر، بعد هم ۱۰ هزار دیگر.»

فیشکین حدس می‌زند پروژه‌ای با این حجم باید حدود ۱۰۰ هزار دلار هزینه‌ی اولیه داشته باشد، به‌علاوه‌ی هزینه‌های پنج‌رقمی ماهیانه برای نگهداری نتایج. او می‌گوید: «قیمت‌ها به نظرم بسیار پایین بودند. اینجا شخص میلیاردری را داریم که ظاهراً نگران است شهرت لعنتی‌اش به‌عنوان یک پدوفیل خدشه‌دار شود، اما دارد سر چند هزار دلار جروبحث می‌کند. صادقانه بگویم، چنین وقاحتی دیوانه‌کننده است.»

بهینه‌سازی نتایج جستجو برای تطبیق آن با روایت مشتری، یکی از کارهای معمول آژانس‌های روابط‌عمومی است. متخصصان سئو استخدام می‌شوند تا اعتبار مشتری را حفظ کنند، حتی زمانی که گرفتار رسوایی نیستند.

در سندی به تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۱۱، شرکت روابط‌عمومی Osborne & Partners LLP یک نقشه راه کامل برای آن‌ها ترسیم می‌کند: به‌حداقل‌رساندن اشاره‌ها به اپستین در روزنامه‌های زرد آمریکا و بریتانیا، معرفی او به‌عنوان «حامی پیشرو علوم و فناوری»، «پاک‌سازی» گوگل، و ترتیب‌دادن جلساتی با برخی سردبیران و نویسندگان خاص.

در بخش مربوط به کنترل محتوای گوگل آمده است: «ما برای مشتری‌های دیگرمان تیمی عالی از متخصصان اسرائیلی استخدام کرده‌ایم. شرکت‌های زیادی ادعا می‌کنند که می‌توانند نتایج را به این روش بهینه کنند اما در عمل شکست می‌خورند. اهمیت این کار قابل‌بیان نیست، چون برای بسیاری از مردم همین گوگل اولین منبع اطلاعات درباره‌ی شما است.»

اواخر همان سال، در دسامبر ۲۰۱۱، کریستینا گالبرایت مسئول روابط‌عمومی اپستین ایمیلی برای او فرستاد و خلاصه‌ای از روش‌هایی را توضیح داد که می‌توانستند خبرهای منفی را از بالای نتایج گوگل پایین ببرند. او پیشنهاد داد شرکت Reputation را استخدام کنند؛ شرکتی که خدمات مدیریت اعتبار آنلاین ارائه می‌دهد.

از جمله اقداماتی که گالبرایت نام می‌برد: «حذف اطلاعات منفی با استفاده از حجم بالای محتوای مثبت و الگوریتم‌های اختصاصی؛ تغییر ترتیب نمایش اطلاعات شما در گوگل طوری که دوباره با محتوای مثبت مرتبط شود.»

گالبرایت به اپستین توضیح داده بود که تقریباً یک سال زمان می‌برد تا نتایج این کارها «کاملاً تثبیت شود» و ماهی بین ۱۰ تا ۱۵ هزار دلار هزینه خواهد داشت. شرکت Reputation هنوز به این سوال پاسخی نداده که آیا با اپستین کارکرده است یا خیر.

اپستین و اطرافیانش همچنین با انتشار انبوهی از مقالات ستایش‌آمیز گوگل را پر کردند؛ آن هم با سوءاستفاده از شبکه‌های نویسندگان مهمان در رسانه‌های آنلاین که معمولاً به‌درستی اعتبارسنجی نمی‌شوند. این مقاله‌ها که در سال ۲۰۱۹ پس از پرسشگری نیویورک‌تایمز حذف شدند، دقیقاً مطابق همان دستورالعملی بودند که در اسناد تازه منتشرشده آمده است: برجسته‌کردن فعالیت‌های تجاری و علمی اپستین و ساختن چهره‌ای مثبت از او.

به‌نظر می‌رسد تلاش‌های اپستین برای پاک‌سازی وجهه‌اش در اینترنت، حداقل برای مدتی، نتیجه داده بود. در گزارشی که نیویورک‌تایمز در سال ۲۰۱۹ منتشر کرد، رئیس کالج بارد از پذیرش بیش از ۱۰۰ هزار دلار کمک مالی اپستین دفاع کرده بود.

لئون باتستاین به تایمز گفت: «اگر در سال ۲۰۱۲ اسم جفری اپستین را جست‌وجو می‌کردید، همان چیزی را می‌دیدید که ما دیدیم»، یک «خلاف‌کار سابق که در وال‌استریت موفق شده بود»، با کلینتون‌ها دوستی داشت و به پروژه‌های دانشگاهی کمک مالی می‌کرد.

پرونده‌های اپستین هزارتویی از توطئه‌های احتمالی، تبانی، روابط پنهانی، و سال‌ها سوءاستفاده و لاپوشانی‌اند. وقتی این اسناد را می‌خوانید، خیلی راحت ممکن است مسیر را گم کنید، درگیر جزئیات بی‌پایان شوید یا دنبال ماجراهایی بروید که پایان مشخصی ندارند.

اما گاهی چیزی به شما یادآوری می‌کند که بدترین اتفاق‌ها اصلاً در این اسناد ثبت نشده‌اند. یک‌رشته ایمیل ناگهان قطع می‌شود و خواننده باید حدس بزند طرفین درباره چه صحبت می‌کرده‌اند، یا از چه چیزی دارند بااحتیاط عبور می‌کنند.

در ایمیلی به تاریخ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۰، سِکِل و اپستین برای مدت کوتاهی درباره قیمت‌گذاری کار پاک‌سازی گوگل جروبحث می‌کردند. سِکِل به اپستین می‌گوید که دارد «سعی می‌کند خرابکاری‌هایش را جمع‌وجور کند» و فقط می‌خواهد مفید باشد. اما در پایان ایمیل، ناگهان مسیر بحث عوض می‌شود و سکل می‌نویسد: «باید هر چه زودتر درباره‌ی ماجرای جزیره با تو صحبت کنم. کی می‌توانیم این کار را انجام دهیم؟»

منبع: زومیت

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی