به گزارش تجارت نیوز، در سالهای اخیر، تیترهای تلخ مسمومیت، کوری و مرگ ناشی از مصرف مشروبات الکلی تقلبی بارها صفحات خبر را پر کرده است. تنها در سال ۱۴۰۲، طبق اعلام پزشکی قانونی، بیش از ۵۳۰ نفر بر اثر مصرف الکل صنعتی (متانول) جان باختند؛ درحالیکه تعداد واقعی قربانیان احتمالاً بسیار بیشتر است. در برخی استانها از جمله فارس، خوزستان، کرمان و البرز، آمارها از دهها فوت و صدها مورد نابینایی دائمی خبر میدهد. این ارقام در بازه سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ روندی صعودی داشته و موجهای متعدد مسمومیت در فاصلههای کوتاه گزارش شدهاند.
اما سوال اساسی این است: چرا پدیدهای که سالها وجودش انکار میشد، امروز به بحرانی جدی در سلامت عمومی بدل شده است؟ و چرا مصرف الکل، که سالها تابو و ممنوعیت اجتماعی پیرامونش وجود داشت، اکنون بهصورت زیرزمینی و خطرناک رواج یافته است؟
افزایش مصرف مشروبات الکلی؛ از انکار تا بحران
تا سالهای میانی دهه ۱۳۹۰، کمتر مقام یا نهاد رسمی حاضر بود درباره مصرف الکل در کشور سخن بگوید. هرچند پزشکان در بیمارستانها با موارد متعدد مسمومیت مواجه بودند، آمارها یا منتشر نمیشد یا بهصورت پراکنده و غیررسمی باقی میماند. این سیاست انکار، به گفته کارشناسان، خود به یکی از عوامل اصلی تشدید بحران تبدیل شد. بر اساس دادههای منتشرشده از سوی سازمان پزشکی قانونی و وزارت بهداشت، طی سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ موارد مرگ ناشی از مسمومیت الکلی رشد چشمگیری داشته است:
سال ۱۴۰۰: حدود ۳۵۰ مورد فوت در اثر مسمومیت با متانول.
سال ۱۴۰۱: نزدیک به ۴۰۰ مورد فوت و بیش از ۱۵۰۰ مورد مسمومیت ثبتشده در بیمارستانها.
سال ۱۴۰۲: بیش از ۵۳۰ مرگ و صدها مورد نابینایی دائم.
سال ۱۴۰۳: بیش از ۴۵۰ مرگ ثبتشده (آمار غیررسمی تا ۶۰۰ مورد تخمین زده میشود).
سال ۱۴۰۴ (برآورد نیمهسال): تاکنون حدود ۳۰۰ مرگ ناشی از مصرف الکل تقلبی گزارش شده است.
پژوهشهای پزشکی قانونی نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد قربانیان، از متانول یا الکل صنعتی استفاده کردهاند؛ مادهای که حتی در مقادیر کم میتواند منجر به نابینایی یا مرگ شود.
بسیاری از بیماران مشروبات الکلی تقلبی وقتی مراجعه میکنند، دیر شده است
از سوی دیگر کیوان رستگار، فوق تخصص سمشناسی، در مورد آسیبهای جسمی این نوشیدنیها به تجارتنیوز میگوید: الکل متانول برخلاف اتانول، در بدن به اسید فرمیک تبدیل میشود که بهطور مستقیم عصب بینایی و سیستم عصبی مرکزی را تخریب میکند. بسیاری از بیماران ما وقتی مراجعه میکنند، دیر شده است. در عرض ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از مصرف، علائم شامل تاری دید، تهوع، بیحالی و در نهایت کوری یا مرگ بروز میکند.
او ادامه میدهد: در موج مسمومیت سال ۱۴۰۲ در شیراز، بیش از ۲۰۰ نفر بستری و ۳۷ نفر جان باختند. نکته تلخ این است که همه آنها فکر میکردند نوشیدنیشان ایمن است. اگر اطلاعرسانی بهموقع انجام میشد یا امکان آزمایش و مشاوره محرمانه وجود داشت، بسیاری از این جانها حفظ میشد.
کمبود آگاهی عمومی، ترس از مجازات و عدم مراجعه به مراکز درمانی در زمان مناسب، عامل مرگ بسیاری از قربانیان است
این فوق تخصص سمشناسی در ادامه تاکید میکند: کمبود آگاهی عمومی، ترس از مجازات و عدم مراجعه به مراکز درمانی در زمان مناسب، عامل مرگ بسیاری از قربانیان است.
او تأکید میکند که در کشورهای مختلف، برنامههای «کاهش آسیب» شامل اطلاعرسانی درباره خطرات، درمان اضطراری رایگان و خطوط تماس فوری وجود دارد، اما در ایران چنین برنامههایی هنوز ساختارمند نیست.
یکی از بزرگترین مشکلات مراجعه دیرهنگام بیماران است / اگر در همان ساعات اولیه اقدام کنند، شانس نجات بسیار بالاست
رستگار در مورد چالش اصلی که باعث از دست رفتن جان یا بینایی افراد میشود، میگوید: یکی از بزرگترین مشکلات ما، مراجعه دیرهنگام بیماران است. بسیاری از خانوادهها تا لحظه آخر امیدوارند که فرد مسموم خوب شود و به خاطر ترس از پیگرد، او را به بیمارستان نمیآورند. در حالیکه اگر در همان ساعات اولیه اقدام کنند، شانس نجات بسیار بالاست.
تا زمانی که نپذیریم مصرف الکل در جامعه وجود دارد، نمیتوانیم از مردم در برابر خطراتش محافظت کنیم
او در پایان تاکید میکند: باید سامانههایی برای مراجعه محرمانه، مشاوره رایگان و دسترسی سریع به درمان ایجاد شود. هیچ انسانی نباید به خاطر ترس از مجازات، بین زندگی و مرگ معطل بماند. نخستین گام، پذیرش واقعیت است. تا زمانی که نپذیریم مصرف الکل در جامعه وجود دارد، نمیتوانیم از مردم در برابر خطراتش محافظت کنیم.
انکار مصرف مشروبات الکلی عامل گسترش تولید و مصرف زیرزمینی است
حسین شاهی، جامعهشناس در این باره به تجارتنیوز میگوید: انکار یک آسیب اجتماعی، مانند پنهان کردن تب در بدن بیمار است. اگر به روی خود نیاوریم، بیماری خاموش میماند اما ریشه میدواند. سالها مصرف الکل در ایران وجود داشت، اما چون جامعه و سیاستگذاران آن را پنهان کردند، امروز با نسخهای خطرناکتر یعنی مصرف زیرزمینی و تقلبی روبهرو هستیم.
بازار قاچاق و تولیدکنندگان سودجو جای خالی آگاهی و نظارت را پر کردند
او میافزاید: انکار، نهتنها مانع از اصلاح فرهنگی و آموزش شد، بلکه فضای گفتوگو را هم بست. جوانی که الکل مصرف میکرد، در سکوت و ترس، از هرگونه آموزش یا کمک محروم ماند. نتیجه آن شد که بازار قاچاق و تولیدکنندگان سودجو جای خالی آگاهی و نظارت را پر کردند.
این جامعهشناس اظهار میدارد: افزایش مصرف الکل در میان نسل جوان تنها به انگیزه تفریح یا ناهنجاری خلاصه نمیشود، بلکه ریشه در تغییرات عمیقتر اجتماعی دارد.
او ادامه میدهد: در دهه اخیر، جامعه ایران دچار شکاف بین ارزشهای رسمی و تجربه زیسته نسل جوان شده است. از یکسو ممنوعیتها و تابوها همچنان برقرارند، از سوی دیگر جوان امروز با شبکههای اجتماعی و فرهنگ جهانی ارتباط مستقیم دارد. این تضاد باعث افزایش مصرف الکل شده است.
تغییرات فرهنگی بدون هیچ آموزش و چارچوب نظارتی اتفاق افتاده و همین وضعیت را خطرناک کرده است
حسین شاهی به پدیده «تابوشکنی» اشاره کرده و میگوید: نسل جدید بسیاری از مرزهای فرهنگی را جابهجا کرده است. مصرف الکل در جمعهای کوچک یا مهمانیها دیگر پنهانکاری کامل گذشته را ندارد. این تغییرات بدون هیچ آموزش و چارچوب نظارتی اتفاق افتاده و همین وضعیت را خطرناک کرده است.
او میافزاید: از نگاه برخی جامعهشناسان، افزایش فشارهای اقتصادی، ناامیدی، بیکاری و نبود فضاهای سالم برای تفریح، در کنار رشد افسردگی اجتماعی، از عوامل تقویتکننده گرایش به مصرف الکل هستند.
جامعه ایران در قبال خانوادههای آسیبدیده از الکل، واکنش حمایتی ندارد
این جامعهشناس در ادامه به قضاوت اجتماعی اشاره کرده و اظهار میدارد: جامعه ایران در قبال خانوادههای آسیبدیده از الکل، واکنش حمایتی ندارد. شرم و قضاوت اجتماعی باعث میشود آنها حتی از بیان حقیقت بترسند. این یعنی ما نهتنها قربانی را از دست میدهیم، بلکه خانوادهاش را هم تنها میگذاریم.
اکنون زمان تغییر رویکرد است
حسین شاهی در پایان با تاکید بر نیاز جامعه به سیاستگذاری واقع بینانه در مورد دلایل افزایش مصرف مشروبات الکلی میگوید: اکنون زمان تغییر رویکرد است. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که حتی در جوامعی با محدودیتهای فرهنگی، میتوان با آموزش، آگاهیبخشی و برنامههای پیشگیری هدفمند از بروز فجایع مشابه جلوگیری کرد. باید میان پیشگیری فرهنگی و مدیریت آسیب تفاوت قائل شد. مقابله صرف با مصرف، بدون آموزش و درمان، فقط بازار زیرزمینی را بزرگتر میکند.