خبر مهم:

کد مطلب: ۱۶۱۸۲۵

لزوم استفاده مجدد از «اهرم قیمت» برای کاهش مصرف سوخت در کشور

بنزین گران؛ گزینه‌ای که باید روی میز برگردد

بنزین گران؛ گزینه‌ای که باید روی میز برگردد

مصرف بنزین در ایران باز هم نگران‌کننده شده است و این موجب شده زمزمه‌هایی از سهمیه‌بندی مجدد یا گران شدن دوباره بنزین به گوش برسد.

محمد‌مهدی حاتمی: مصرف بنزین در ایران باز هم به حد و حدود خطرناکی رسیده و آژیرهای قرمز را به صدا درآورده است. در این میان، برخی خواستار گران شدن بنزین یا سهمیه‌بندی مجدد آن شده‌اند و برخی هم معتقدند می‌شود به مدد ابزارِ فرهنگی، از مردم خواست کمتر مصرف کنند. اما آیا این روش‌ها که قبلا هم امتحان خود را پس داده‌اند، واقعا کارگر می‌افتند؟

به گزارش تجارت‌نیوز ، میانگین مصرف روزانه بنزین در کشور در چهار ماه ابتدایی امسال، به حدود 83 میلیون لیتر رسیده است. از طرف دیگر، از سال 1394 به این سو که کارت‌های سوخت از رده خارج شدند و قیمت بنزین معمولی به لیتری 1000 تومان رسید، مصرف روزانه بنزین در کشور حدود 14 میلیون لیتر افزایش داشته است. دلایل متفاوتی می‌توان ارائه کرد از اینکه چرا چنین افزایش مصرفی علی‌رغم تمام مشکلات اقتصادی در کشور به وقوع پیوسته است.

برخی می‌گویند اوج‌گیری دوباره صنعت خودروسازی در کشور، که پس از تحریم‌ها به شکل نگران‌کننده‌ای به زیان‌دهی رسیده بود، دلیل اصلی این موضوع است. با این همه، افزایش 7 میلیون لیتری مصرف روزانه بنزین، نمی‌تواند صرفا ناشی از فروش خودروهای نو باشد.

بنزین

از رکود خارج شدن صنعت خودروسازی در کشور یکی از دلایل افزایش مصرف بنزین قلمداد می‌شود

برخی دیگر هم می‌گویند بهبود عمومی وضعیت اقتصادی در کشور موجب افزایش میزان سفرهای زمینی شده و این به نوبه خود مصرف بنزین را هم در کشور افزایش داده است. این گمانه‌زنی البته چندان هم دور از واقع به نظر نمی‌رسد، چرا که بنا به داده‌های مختلف (از جمله داده‌های پلیس راهور و داده‌های مربوط به تعداد مسافران خطوط ریلی و هوایی) مسافرت در ایران واقعا افزایش داشته است.

ایران هفتمین بنزین ارزان را در جهان دارد

هر چه باشد، قدر مسلم این است که مصرف بنزین در ایران بیش از آن است که باید باشد و دلیل اصلی این موضوع هم ارزان بودن آن است. روزنامه دنیای اقتصاد چندی پیش در این مورد نوشت: «قیمت بنزین در حالی طی دو سال گذشته ثابت باقی مانده است که بر اساس اطلاعات موجود، ایران در میان تمام کشورهای دنیا هفتمین بنزین ارزان را دارد. قیمت هر لیتر بنزین در ایران در حالی بر اساس دلار آمریکا 36 سنت است که میانگین قیمت بنزین در دنیا 02/ 1 دلار در لیتر است. پایین‌ بودن قیمت بنزین در کشورمان در مقایسه با قیمت جهانی آن در حالی است که قیمت ارز نیز در کشور کنترل شده و غیرواقعی است. بنابراین چنانچه نرخ ارز در کشور واقعی شود، قیمت هر لیتر بنزین در کشور نسبت به قیمت جهانی، از سطح فعلی نیز ارزان‌تر خواهد شد.»

چه شد که تیر سهمیه‌بندی به سنگ خورد؟

اولین راهکار دولت‌های مختلف در ایران برای اصلاح الگوی مصرف، وضع محدودیت‌های عرضه بوده است و نه مدیریت تقاضا. در سال 1386 خورشیدی، دولت محمود احمدی‌نژاد که بعدها به اجرای طرح‌های انقلابی و متهورانه‌ بدون پشتوانه کارشناسی کافی شهره شد، اولین نمونه از این طرح‌ها را در زمینه «سهمیه‌بندی مصرف سوخت» اجرایی کرد.

در شب اجرای طرح سهمیه‌بندی سوخت، خودروها در پمپ‌بنزین‌ها صف کشیدند و کار حتی به زد و خورد و در مواردی آتش زدن پمپ‌های سوخت هم کشید. طرح سهمیه‌بندی مصرف سوخت در سال 1389 و با اجرایی شدن طرح هدفمندسازی یارانه‌ها، قطعاتی از یک پازل را تکمیل کردند: دولت می‌خواهد از هزینه‌های خود بکاهد.

با این همه، همزمان با بروز بحران ارزی در ایران در تابستان و پاییز سال 1391، که به سه الی چهار برابر شدن قیمت دلار در کمتر از چند ماه انجامید، طرح سهمیه‌بندی مصرف سوخت و طرح هدفمندسازی یارانه‌ها، هر دو شکست خوردند.

بنزین

طرح سهمیه‌بندی مصرف سوخت به دلیل به هم خوردن نرخ برابری ریال و دلار، عملا نقش بر آب شد

به هم خوردن نسبت میان ریال و دلار که برای متجاوز از یک دهه، یک دلار در برابر 1000 تومان را در ذهن ایرانی‌ها تثبیت کرده بود، تمامی تلاش‌های دولت احمدی‌نژاد را نقش بر آب کرد. دولت بنا را بر این گذاشته بود که تا پایان مدت زمان اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها، قیمت حامل‌های انرژی (اعم از بنزین، گازوئیل و حتی گاز خانگی) به قیمت فوبِ خلیج فارس برسد.

منظور از قیمت فوب (FOB یا free on board) قیمتی است که تا لحظه تحویل کالا روی عرشه کشتی محاسبه می‌شود و از آن لحظه به بعد، مصرف‌کننده نهایی است که باید بقیه هزینه‌ها را متقبل شود. به عنوان مثال، فرض کنید کالایی در چین تولید شده و هزینه تولید و حمل ونقل آن تا روی عرشه کشتی، 100 دلار بوده است. کالا به ایران و بعد تهران حمل می‌شود و در تهران به قیمت 185 دلار به فروش می‌رسد. قیمت فوب این محصول همان 100 دلار است که نصیب تولیدکننده می‌شود و 85 دلار باقی مانده را مصرف‌کننده در تهران، به واسطه‌ها پرداخت خواهد کرد.

با این همه، در سال 1391 و در زمانی که قیمت فوبِ بنزین در خلیج فارس حدود 4 دلار بود، بحران ارزی در ایران موجب شد قیمت بنزین حتی ارزان‌تر از قبل هم بشود و تمام آنچه طرح سهمیه‌بندی مصرف سوخت رشته بود، پنبه شود.

وقتی خودمان تیغ به دست زنگی می‌دهیم

در بحبوحه تصویب تحریم‌های یک طرفه و جهانی علیه برنامه هسته ای ایران، تحریم فروش بنزین به کشور ما یکی از نخستین تحریم‌هایی بود که اعمال شد. به این ترتیب، وابستگی شدید ما به واردات بنزین از کشورهای مختلف، «بهانه»‌ای شد در دست تحریم‌کنندگان برای اعمال فشار ناگهانی بر ایران.

در پاییز 1391، که قیمت دلار ظرف چند ماه به حدود 4500 تومان رسیده بود، مدیریت بحرانِ مسئولان موجب شد کار بنزین به جیره‌بندی نکشد. پیامدِ قطع فروش بنزین به ایران اما پایین‌ آوردن عدد اوکتان بنزینِ تولید داخل و افزایش ظرفیت پالایشگاه‌های تولید بنزین در کشور بود. (عدد اوکتان کیفیت بنزین را نشان می‌دهد و هر چه بالاتر باشد، بنزین با کیفیت‌تر خواهد بود.)

بنزین داخلی به شکلی سر به سر کفاف مصرف داخلی را می‌داد، به ویژه آنکه هنوز کارت‌های سوخت اعتبار داشتند و می‌شد مصرف را کنترل کرد. پایین آوردنِ دستوری عدد اوکتان بنزین تولیدِ داخل به معنی تولید بنزین بی‌کیفیت‌تر و البته افزایش ظرفیت تولید بود. با این همه، پیامد تولید بنزین کم‌کیفیت، افزایش تعداد روزهایِ همراه با هوای ناسالم در شهرهای بزرگ و صنعتی کشور بود.

آن زمان این پرسش مطرح شد که چرا ایران، علی‌رغم شناخت نقطه ضعف خود (وابستگی به واردات بنزین) فکری به حال این موضوع نکرده بود؟ به عبارت ساده‌تر و به قولِ معروف، چرا وقتی می‌دانستیم ممکن است تحریم‌مان کنند، «تیغ به دست زنگیِ مست» دادیم؟

پالایشگاهی که دیر افتتاح می‌شود

«پالایشگاه نفت ستاره خلیج فارس» راه‌حلی است که عمده تحلیل‌گران و مسئولان، انگشت اشاره‌شان را به سمت آن می‌گیرند. بنا به اطلاعات اعلام شده، افتتاح این پالایشگاه حدود 35 میلیون لیتر بنزین و ۱۴ میلیون لیتر گازوییل به ظرفیت تولید فرآورده‌های نفتی کشور، به صورت روزانه اضافه خواهد کرد.

به این ترتیب، اگر مشکلی پیش نیاید، افتتاح این پالایشگاه ایران را (حتی در وضعیتِ مصرف کنونی) از واردات بنزین بی‌نیاز خواهد کرد. با این همه، پیش‌بینی می‌شود این پالایشگاه در سال 1397 به بهره‌برداری برسد و این یعنی مشکل ناهمخوانی مصرف و تولید بنزین در کشور فعلا حل نشده باقی خواهد ماند.

بار دیگر سهمیه‌بندی؟

تیرماه امسال، مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی با اشاره به افزایش نگران‌کننده مصرف بنزین در کشور گفته بود: «چنانچه نتوانیم این روند صعودی مصرف را کنترل کنیم، دولت و مجلس باید مصوباتی در خصوص تغییر قیمت یا سهمیه‌بندی داشته باشند.»

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، منصور ریاحی گفت: «میزان مصرف بنزین در فروردین 96 در مقایسه با فروردین پارسال 8 درصد رشد داشت و این در حالی است که این آمار در اردیبهشت ماه در مقایسه با مدت مشابه در سال قبل 8.6 درصد افزایش داشته است.»

وی ادامه داد:«در خرداد به علت مصادف بودن با ماه مبارک رمضان این رشد مصرف 4.7 درصد بود اما مصرف بنزین در تیرماه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 12.6 درصد رشد را نشان می‌دهد. در تیرماه به دلیل آغاز فصل مسافرت‌ها و با توجه به افزایش مصرف بنزین، روزانه 84 میلیون لیتر بنزین مصرف شده که در مقایسه با تیر سال گذشته 10 میلیون لیتر بیشتر است.»

چرا باید دوباره به «اهرم قیمت» فکر کنیم؟

اما آیا احداث پالایشگاه‌های بیشتر، راه‌حل نهایی معضل افزایش مصرف سوخت در ایران است؟ دولت ایران تا به حال راه‌های متعددی را برای مرتفع کردن «الگوی مصرف» آزموده که تقریبا در هیچ موردی موفق نبوده است. به عنوان مثال می‌توان به سهمیه‌بندی سوخت و مبحث 19 در مقررات ملی ساختمان اشاره کرد.

سهمیه‌بندی سوخت در افکار عمومی با نشر کارت‌های سوخت همراه است که چنان که در بالا گفته شد به دلیل بحران ارزی در سال 1391 عملا بی‌معنا شد. مبحث 19 در مقررات ملی ساختمان هم مقرر کرده بود که ساخت واحدهای مسکونی در کشور، همراه با ملاحظاتی برای کاهش مصرف انرژی همراه باشد. به عنوان نمونه، ساختمان‌ها باید از شیشه‌های دوجداره استفاده کنند وسیستم گرمایشی آنها هم همراه با عایق‌بندی باشد.

در حالت کلی (و بدون در نظر گرفتن عامل «کشش» اقتصادی) وقتی قیمت کالایی ارزان باشد، مصرف‌کننده یا متقاضی خود به خود این پیغام را دریافت می‌کند که می‌تواند هر چه بیشتر و بیشتر از آن کالا استفاده کند.

با این همه، این دو طرح به دلایل مختلف از کارکرد باز ماندند. نکته اینجا است که بسیاری کالاهای اقتصادی (economic goods) تنها زمانی به رانه‌های تقاضا پاسخ مناسب می‌دهند که با ساز‌ و‌کارهای قیمتی مناسب، به قمیت تعادلی برسند. اما این یعنی چه؟

بنزین

گران شدن بنزین در ایران ناگزیر به نظر می‌رسد

در حالت کلی (و بدون در نظر گرفتن عامل «کشش» اقتصادی) وقتی قیمت کالایی ارزان باشد، مصرف‌کننده یا متقاضی خود به خود این پیغام را دریافت می‌کند که می‌تواند هر چه بیشتر و بیشتر از آن کالا استفاده کند. در این حالت، خواهش و تمنا از مصرف‌کننده برای کاستن از میزان مصرف، بی‌معنی خواهد بود.

وقتی رسانه‌ها هر روز جار می‌زنند که وضعیت آب در ایران به مرحله فوق‌بحرانی رسیده و حتی شورای امنیت ملی هم به ماجرا ورود کرده است، مردم می‌گویند میزان بارش‌ها خوب بوده و جای نگرانی نیست! وقتی از آنها می‌خواهید با کاهش مصرف ظروف پلاستیکی به فکر حفاظت از محیط‌زیست باشند، آنها به کارشان ادامه می‌دهند، چرا که ظروف پلاستیکی بسیار ارزان هستند.

تجربه کشورهای دیگر اما نشان داده که استفاده از اهرم قیمتی، ساده‌ترین و بهره‌ور‌ترین راه‌حل است: وضع مالیات سنگین بر استفاده ازکیسه‌های پلاستیکی در کشورهایی مانند دانمارک، مصرف این کیسه‌ها را تا نصف کاهش داده است و این در حالی است که احتمالا هیچ‌گونه درخواستی از مصرف‌کنندگان نمی‌توانست چنین نتیجه‌ای به بار بیاورد.

بنزین در ایران بسیار ارزان است و با بالا رفتن احتمالی قیمت دلار،که به دنبالِ سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز در کشور بدیهی به نظر می‌رسد، ارزان‌تر هم خواهد شد. در چنین شرایطی درخواست از مصرف‌کنندگان برای کاهش مصرف سوخت به جایی نمی‌رسد. مصرف‌کننده باید قیمت واقعی کالا را بپردازد و در این صورت «الگوی مصرف» هم تعدیل خواهد شد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • mahdi

    چرا برای یک بار هم که شده به جای گران کردن و تنبیه مردم به قوطی سازهایی که اسمشان خودروساز هست فشار وارد نمیکنید که در عصری که خودروها صد کیلومتری 3 تا 4 لیتر بنزین مصرف میکنن به مدد هیبریدی شدم و پیشرفت موتورها ، اتوموبیل های به اصلاح وطنی باید روی 13 تا 20 لیتر گردش کنن؟ ای بابا به خدا ملت رو مظلوم گیر آوردین تا هر چی مشکل بخوره گران کنیم و گران کنیم

    • مهدی حاتمی

      مهدی جان ممنون.
      شما قطعا درست می‌گین. البته بحث خودروسازها و صنعتِ انحصاری اونها موضوع دیگه‌ای هست که باید در جای خودش راجع بهش بحث بشه.
      نکته اما اینه که گران شدن بنزین و فشار به خودروسازها برای تولید خودروهای کم مصرف‌تر باید همزمان باشه، وگرنه چنین کاری بی‌معنیه. بنده در خود گزارش هم نوشتم، تا زمانی که کالایی بی‌دلیل ارزون باشه، انگیزه‌ای برای کاهش مصرف اون کالا به وجود نمی‌آد، کما اینکه تجربه وضع مالیات بر مصرف کیسه‌های پلاستیکی در کشورهای مختلف و از جمله دانمارک (که حدود 2 دهه هست که اجرا می‌شه) نشون دهنده این موضوع هست.

  • سید

    اقای تحلیل گر قطعا شما از ان 4 درصد میلیاردر ورانت خوار جامعه هستید که اگر بنزین 10 هزارتومن هم بشود تاثیری برایتان ندارد چون بیشتر خون مردم را در شیشه میکنید 96 درصد دیگر چگونه زندگی وامرار معاش کنند؟؟؟ شما گویا در عالم هپروت سیر میکنید گران شدن بنزین یعنی چندبرابر شدن قیمت کالا وخدمات واجاره خانه والخ
    نفستان از جای گرم بلند میشود انگار

    • مهدی حاتمی

      آقا سید عزیز خبرنگارها و روزنامه‌نگارها که قطعا 4 درصدی نیستن!
      جدا از این موضوع اما حالا تقریبا برای همه مسجل شده که افزایش قیمت بنزین «الزاما» روی افزایش قیمت کالاها و خدمات دیگه تاثیر نمی‌گذاره. هزینه حمل و نقل قطعا افزایش پیدا می‌کنه اما معمولا دولت‌ها درآمد اضافه‌ای رو که از این طریق به دست میارن، خرج زیرساخت‌های حمل و نقل عمومی می‌کنن.
      تجربه چند سال گذشته ایران هم نشون می‌ده که افزایش قیمت بنزین ارتباط چندانی به افزایش قیمت در موارد دیگه نداره. به عنوان مثال، در سال 1383 قیمت بنزین لیتری 80 تومان بوده و حالا به 1000 تومان رسیده، یعنی تقریبا 12 برابر شده. نکته اینجا است که سطح عمومی قیمت‎‌ها (تورم) در این 13 سال، در خیلی از موارد بیشتر از این مقدار بوده.
      موفق باشید.

    • فرزاد فخری‌زاده

      البته این گزاره که قیمت تمام کالاها و خدمات تابع مستقیم قیمت بنزینه به شدت محل تردیده. بنزین گرون به ضرر مردم نیست. قطعا به نفعشونه. درسته که شخص من شاید دیگه نتونم تاکسی سوار شم. ولی همین که بیشتر از مترو و اتوبوس استفاده کنیم به نفع ماس. مشکل ترافیک، آلودگی، خیابون‌های شلوغ و کثیف و غیره فقط و فقط ریشه در بنزین ارزون دارن. جالبه که بیشتر مردم در ایران زندگی در اروپا رو ایده‌آل می‌دونن اما حاضر نیستن بهای اندکی بهبود رو بپردازن. در این کشورها نه فقط بنزین، که بسیاری از کالاهای دیگه قیمت آزاد دارن. اگر هوای بهتر، شهر خلوت‌در و زندگی بهتری می‌خوایم باید بهاش رو بدیم.

    • مهدی حاتمی

      ممنون فرزاد جان.
      کاملا موافقم باهات.
      خیلی‌ها تو ایران فکر می‌کنن باید همه چیز درست بشه اما این سوال رو از خودشون نمی‌پرسن که «چه‌جوری؟». اینجا هم ماجرا همینه. مثلا تا زمانی که دولت ایران قیمت آب رو (در جایی به شدت خشک مثل ایران) واقعی نکنه، مردم مصرف خودشون رو کنترل نمی‌کنن. در این شرایط تلویزیون هر چقدر تبلیغ کنه و از مردم بخواد کمتر آب مصرف کنن، فایده‌ای نداره. اگر آب گرون بشه، تکنولوژی‌های جدیدی که مصرف آب رو کاهش می‌دن و حتی شرکت‌های خصوصی‌ای که روش‌های بازیافت آب رو اجرا می‌کنن، کارشون رونق می‌گیره و ما هم می‌شیم جایی مثل استرالیا که بخش بزرگی از فاضلاب شهری رو اون قدر تصفیه می‌کنه که قابل شرب باشه!

  • نوران

    باسلام اولا قیمت بنزین را بالحاظ سطح درآمد مردم مقایسه کنید بعد بگویید ارزان است ثانبا با واگذاری بی هدف ناوگان عمومی به بخش خصوصی کیفیت و در نهایت تمایل مردم به استفاده از این پتانسیل را نابود کرده اند. عدم حفظ حرمت مردم، عدم امکان محاسبه زمان رسیدن به مقصد، هدف رانندگان فقط و فقط کسب درآمد و شکار تک تک مسافرین و در نهایت بی نظمی تام در خدمت رسانی به مردم هم در اتوبوس رانی و هم در تاکسی رانی، قیمت تمام شده بالا ، عدم کیفیت وسایل نقلیه از علل تمایل مردم به استفاده از وسایل شخصی است. برای مثال یکبار به شهر کرج مراجعه و سوار اتوبوسهایش بشوید. متوجه میشوید که فقط یک فرد بی هدف و کسی که کار مهمی ندارد مشتری پروپا قرص اتوبوس در شهر کرج میتواند باشد و یک مسیر کوتاه 3تا 4کیلومتری را در عرض1 ساعت رسیدن در این عصر چگونه میتوان توجیه کرد.

    • مهدی حاتمی

      ممنون نوران.
      واقعیت اینه که حتی در مقایسه با سطح درآمد هم بنزین ما زیادی ارزون هست. کافیه ایران رو با جایی مثل ترکیه مقایسه کنی که قیمت بنزین در اونجا دستِ کم لیتری حدود 8هزار تومانه، اما درآمد متوسط شهروندان ترکیه قطعا 8 برابر درآمد متوسط شهروندان ایرانی نیست!
      من خودم مشتری پر و پا قرص مترو هستم و البته قبول دارم که اوضاع حمل و نقل عمومی در کرج با تهران قابل مقایسه نیست. ولی آیا تو شهری مثل لندن یا نیویورک اوضاع متفاوته؟ توی نیویورک هم شما اگر از مترو استفاده کنی دیرتر به مقصد می‌رسی ولی بنزین گرون و محدودیت‌های ترافیکی مردم رو به این سمت سوق داده که از حمل و نقل عمومی استفاده کنن و نه از اتوموبیل شخصی.
      نکته دیگه اینکه چرا ما کمتر از دوچرخه استفاده می‌کنیم (حتی در شهرهای کوچیکی مثل مراغه، تفرش و یا دزفول) ولی اروپایی‌ها تو شهری مثل آمستردام، عمدتا از دوچرخه استفاده می کنن؟ به نظرت دلیلش چیه؟

  • افروز

    سلام آقا مهدی حاتمی. این جمله شما که افزایش قیمت بنزین الزاما روز افزایش قیمت کالاها و خدمات دیگه تاثیر نمی گذاره حتی اگر در حالت تئوری درست باشه به خاطر اینکه کاملا با واقعیت جامعه ما در تضاده بسیار ناامید کننده است.
    خود شما در قسمت دوم جوابتون گفتید که افزایش کالاها بسیار بیشتر از افزایش بنزین بوده. این موضوع به دلیل این هست که افزایش قیمتها نیاز به یک استارت داره تا در یک دور باطل بیفته و افزایش بهای سوخت، مسکن و کرایه تاکسی و کالاهای اساسی این استارت رو میزنه و تا ثریا میره. شما اگه سنتون به دوران آقای هاشمی قد بده میدونید که الگوی افزایش قیمت در ایران به دلیل عدم نظارت که هیچ امیدی به درست شدنش نیست کاملا معیارهای علم اقتصاد را نقض میکنه بنابراین تحلیلی که میکنید باید بر مبنای علم اقتصاد و واقعیتهای جامعه باشه نه صرفا علم اقتصاد.

    • مهدی حاتمی

      ممنون افروز جان.
      اینکه افزایش قیمت یک کالای اساسی روی افزایش قیمت بقیه کالاها تاثیر بگذاره بدیهی هست و حق با شما است. اما قاعده کار هم اینه که اقتصاددان‌ها بتونن روندِ این تاثیرگذاری و رابطه علت و معلولی اون رو توضیح بدن، وگرنه واقعا دانش‌شون به درد نمی‌خوره!
      حمل و نقل یکی از اصلی‌ترین بخش‌های هزینه‌ای رو تو هر کسب و کاری تشکیل می‌ده و اگه بنزین گرون بشه، احتمالا قیمت پنیری که ما از مغازه می‌خریم هم گرون می‌شه. ولی سوال اینجا است که آیا در این صورت فروشنده مغازه و شرکت تولید‌کننده پنیر سود بیشتری نمی‌برن؟
      افروز جان اقتصاد یک سیکل یا یک چرخه است. اگر تولیدکننده پنیر سود بیشتری ببره، پول بیشتری هم خرج می‌کنه و بخشی از پولش هم ممکنه سر از جیب من و شما در بیاره. این اون چیزی هست که اقتصاد می‌گه.
      البته عامل فساد رو هم نباید دستِ کم گرفت و نه من و نه شما هم اون رو دست کم نمی‌گیریم، ولی واقعیت اینه که با این سبک از مصرف، ما قطعا منابع خودمون رو نابود می‌کنیم.

  • امید

    متاسفانه هر روز که میگذره فضاحت اون دوره هشت ساله نکبت بار بیشتر مشخص میشه. افزایش تحریم…کاهش وارادات بنزین…پایین آوردن دستوری عدد اوکتان… آلوده شدن هوا… مرگ تدریجی میلیون ها ایرانی

  • سعید

    دوست عزیز نیمدونم چرا در این مملکت هرچه میشود منتهی به گران کردن کالا است من هم قبول دارم که بنزین ارزان است اما وقتی خود ار با کشورهای دیگر مقایسه میکنیم باید همه جوانب را در نظر بگیریم مثلا آیا درآمد عمده مردم پا به پای دلار افزایش داشته که قیمت دلاری به بنزین بدهیم پایه حقوق را 2500 دلار بکنید بعد بنزین لیتری 1.5 دلار بگیرید. آیا خودروهای ما مانند سایرین کم مصرف است یا پول یک خودرو پیشرفته و هیبرید را می دهیم اما لگن سوار میشویم ، آیا در شهرهای ایران خدمات در سطوح شهر پخش شده مانند اروپا یا برای هر چیزی در همین تهران کیلومترها رانندگی کنیم آیا سیستم حمل و نقل ما مانند اروپا هست آیا بعد مسافت که در کشور پهناور ایران طی میشود در اروپا چنین است یا مثلا یک خانواده 4 نفره در ایران بخواهد با هواپیما به مشهد برود حدودا رفت و برگشت حدود 1میلیون 600 پول هواپیما و حدود 800 هزارتومان پول قطار میشود در صورتی که با سواری بسیار کمترمیشود. هروقت آمدیم خودروهای به روز و ارزان دادیم دست مردم حمل و نقل ارزان و پیشرفته و ایمن و سریع فراهم کردیم و امکانات به طور مناسب پخش کردیم و درآمد مناسب با اروپا برای مردم درست کردیم آنوقت بیایید بنزین هم بکنید لیتری 5000 تومان.

    • مهدی حاتمی

      ممنون از اینکه نظر دادی سعید جان.
      چرا از خودمون این رو نمی‌پرسیم که مشکلات اقتصادی، اجتماعی یا حتی سیاسی‌مون رو چه‌جوری باید حل کنیم و اصلاح رو از «کجا» باید شروع کنیم؟ اگر قرار باشه اول همه مشکلات حل بشن و بعد اصلاح قیمتی شروع بشه که دیگه نیازی به اصلاح قیمتی نخواهد بود، چون مشکلات قبلش حل شدن!
      مثال دیگه: اگر قرار باشه همه اصول دموکراتیک در ایران اجرا بشه و بعد ما بگیم که در انتخابات شرکت می‌کنیم که واقعا هنری نکردیم! دموکراسی اتفاقا یک فرآینده، یعنی همین که شما سعی کنی حتی در بدترین شرایط به صندوق رای اعتبار بدی و حق خودت رو به عنوان یک شهروند بگیری.
      در مورد بحث بنزین هم اتفاقا یکی از راه‌های فشار به کارخونه‌های خودروسازی برای تولید خودروی با کیفیت، بالا بردن قیمت بنزین هست. اکه قیمت بنزین بالا بره، مردم تمایل کمتری به استفاده از خودروهای شخصی‌شون خواهند داشت و خودروسازها مجبورن خودروی با کیفیت‌تری تولید کنن تا مشتری‌ها‌شون رو از دست ندن. این دقیقا تجربه‌ای هست که در کشورهای توسعه یافته اجرا شده.

    • سعید

      واقعیت اینه که همیشه در این مملکت همیشه هزینه ها را باید مردم بپردازند این همه سوخت گران شد و کالاهای دیگر نیز گران شدند این یک طرف قضیه هست آیا طرف مقابل کیفیت خودروها را افزایش داد یا سایر کالاها و …… تا کی باید هزینه از جیب مردم برود اتفاقاتهای کشورهای پیشرفته اصلاح را از خودشان شروع کردند و همه چیز را اصولی درست کردند و بعد تغییرات قیمتی را شروع کردند و در نهایت اصلاح رفتار صورت گرفت. پس میبینیم اول اصلاح و انجام تغییرات بعد اصلاح قیمت که در نتیجه میشه اصلاح رفتار . از قدیم هم گفتن آزموده را آزمودن خطاست یکبار با گران کردن نتیجه نگرفتیم پس باید ببینیم ایراد کار چیه ایراد جای دیگریست و ورای رفتار مصرفکننده و قیمت می باشد.

    • مهدی حاتمی

      درست می‌گی سعید جان ولی وقتی قیمت واقعی نباشه، مصرف نامعقول می‌شه. مثال واضحش در ایران «آب» هست. اگر قیمت آب 3 برابر گرون بشه (به عنوان مثال) دیگه کسی در اصفهان برنج نمی‌کاره. جالبه بدونی که همین حالا در منطقه «ناژوان» اصفهان برنج می‌کارن!!!!
      به نظرت این برای کشوری که آژیر قرمز منابع آبی توش به صدا در اومده منطقیه؟ اون هم در جای خشکی مثل اصفهان؟
      یه مثال دیگه: تو انگلستان روی نوشابه‌های معمولی (مثل کوکاکولا) تا 100 درصد مالیات بستن و در واقع این نوشابه‌ها رو گرون‌تر از حالت واقعی کردن. (همون کاری که دولت ایران با خودروهای وارداتی می‌کنه) نتیجه چی بوده؟ مصرف نوشابه که بسیار بسیار مضره کاهش پیدا کرده. قیمت‌ها واقعا کلی اطلاعات پشت سرشون دارن و به مصرف‌کننده جهت می‌دن.

  • علی

    شما به جای اینکه صورت مسئله را عوض کنید بهتره به حرف وزیر اقتصاد زمان دکتر احمدی نژاد بپردازید ، زمانی که ارز گران شد و ارز مرجع داشتیم آقای وزیر فرمودن که ارز مبادله ای و ارز آزاد رفته رفته به سمت ارز مرجع خواهند رفت . جالبه ارز مرجع رسما حذف شد و ارز را به 4 برابر رساندند در صورتی که در ابتدای تحریم ها کارشناسان اعلام کرده بودند که دلار نهایت 1500 تومان می شود که در ابتدا تا 1800 تومان رفت و یک عده سود جو و به قول دوستان 4 درصدی قیمت ارز را در ایران اینگونه کرده اند . اگر مصرف بنزین بالا رفته به خاطر ارزانی نیست به خاطر بیکاری است که اکثر افراد تحصیل کرده به کار بر روی ماشین و فعالیت در تاکسی های اینترنتی می پردازند و با توجه به قیمت کمتر آن میزان استفاده از این سرویس ها در مقابل تاکسی های عبوری بیشتر شده است . علت اصلی رکود بیکاری تحصیل کرده ها و عدم امید واری آنها به آینده کشور است که باعث می شود چرخه ی اقتصادی مملکت خوب به گردش در نیاید. شما از هر 10 جوان ایرانی سوال کنید که آیا قصد مهاجرت( کار و تحصیل) دارید بیش از 8 نفر به شما جواب مثبت می دهند در نتیجه افراد در حال پس انداز ریال به قصد مهاجرت هستند و دوستان 4 درصدی با افزایش قیمت دلار در پی کسب سود . در حال حاضر اگر قیمت ارز اصلاح شود خیلی از مسائل ها خود به خود حل خواهد شد .

    • مهدی حاتمی

      ممنون علی جان.
      اول اینکه ما باید از خودمون بپرسیم چرا در کنار ونزوئلا، کویت و عربستان قرار داریم که ارزون‎ترین قیمت‌های بنزین رو در جهان دارن. اینها، مثل ایران البته همه کشورهای نفتی هستن، اما سوال اینجا است که چرا ما مثل نروژی‌ها نیستیم که هم نفت دارن و هم بنزین گرون؟!
      شما درست می‌گید که خیلی‌ها در ایران قصد مهاجرت دارن و فساد سیستماتیک (مثلا به دلیل چند نرخی بودن دلار) وجود داره، اما سوال من اینه که فرض کنید خود شما مسئولیتی در حاکمیت داشتید، چه راه‌حلی برای همین معضل بنزین پیشنهاد می‌کردین؟
      اقتصاد می‌گه قیمت‌ها مثل «علامت» (یا sign) عمل می‌کنن و به مصرف‌کننده علامت می‌دن که چقدر از یک کالای خاص مصرف کنه. به عنوان مثال، اگر خاویار کیلویی 3000 تومان بود، آیا ممکن نبود ما بعد از ظهرها به عنوان عصرونه خاویار بخوریم؟! احتمالا این کار رو می‌کردیم و دلیل اینکه الان این کار رو نمی‌کنیم اینه که خاویار یک کالای لوکس محسوب می‌شه و اتفاقا قیمتش به ما این رو می‌گه.
      اگر بنزین هم بشه لیتری 5000 تومان، اون وقت می‌شه از دولت مطالبه کرد که مترو بسازه و اتوبوس‌های نو وارد بکنه. اما الان…

  • سعید

    یه جور دیگر به قضیه نگاه کن ، چرا اول مردم باید پدرشون در بیاد بعد از دولت بخواهیم که مترو و ……… درست کنه تازه اگر درست کنه ، در ضمن جزو وظایف تمامی دولتها در دنیا فراهم کردن رفاه برای مردم است پس درست کردن خودرو مناسب و حمل و نقل مناسب و….. جزو وظایف دولت است نه اینکه مردم پدرشون در بیاد تا دولت دلش بخواد کار کنه یا نه ، در ضمن تمام نظریه های اقتصادی و … در مورد اقتصاد های استاندارد قابل تعریف هستند نه در اقتصاد ورشکسته و نیم بند ایران

    • مهدی حاتمی

      ممنون سعید جان. در چند مورد باهات مخالفم.
      اول اینکه خیلی‌ها معتقدن قوانین اقتصادی در همه جای جهان صادق هستن و اگه این طور نبود، احتمالا باید تورم در ایران با تورم در یوگوسلاوی متفاوت عمل می‌کرد. من البته چنین نظری ندارم ولی اینکه اقتصاد ایران رو نشه مطابق تجربه‌های جهانی اداره کرد، ادعای بزرگیه!
      بعد هم اینکه آیا همه اقتصادهای موفق در جهان، از جمله ژاپن، آلمان، برزیل و حتی چین، همیشه روزهای خوب و خوش داشتن؟ قطعا نه! در همین چین، تا اوایل دهه 1990 میلادی حدود 700 میلیون نفر زیر خط فقر بودن و اتفاقا دولت این کشور هم خیلی طرفدار توسعه به سبک غربی نبود.
      اصلاحات اقتصادی رو باید از یک جایی شروع کرد دوست من، نه اینکه بگیم دولت بیاد همه چیز رو درست کنه و بعد مثلا قیمت حامل‌های سوخت و از جمله بنزین رو افزایش بده. اگه این جوری باشه، قطعا باید سختی‌ها رو هم تحمل کرد، کما اینکه ژاپنی‌ها، آلمانی‌ها، برزیلی‌ها و چینی‌ها هم تحمل کردن.
      خوشحالم که مطلب رو خوندی و دوست دارم نظرت رو هم بدونم سعید جان.

    • mahdi

      نه دیگه نشد! اقتصاد ما با وضع جهانی یکسری تفاوت هایی داره یقینا! مثلا در همه کشورهای جهان زمانی که یک خودرو از رده تولید خارج میشه شاهد افت قیمت شدید اون هستیم! (یک سرچ کوچیک همه چیز رو نشون میده) برعکس داخل ایران زمانی که از رده خارج میشه قیمتش تا چند برابر هم زیاد میشه! ( نمونه هم زیاده ) ضمنا این حرفی که گفتید اگر بنزین گران بشه مردم میتونن از تولید کننده توقع داشته باشن کیفیت بالاتری ارائه بده در حد حرف زیباست! ولی کو پاسخگویی؟ مگر خودرو سازی داخل ایران جوابگوی کسی هست که بخواهیم ازش توقعی داشته باشیم؟ به خدا فردا اگر موتور ماشین رو جزو آپشن خودرو بزارن هیچ کسی هیچ کاری نمیتونه انجام بده چون مافیای قدرت خودروسازها قویتر از این حرفهاست! حمل و نقل عمومی هم در حدی هست که میشه فشارش قبر رو داخل ناوگانش احساس کرد و داخل شهری مثل مشهد برای رفتن سر یک کار که هر دو در محدوده شهر هستن باید 90 دقیقه زمان رو هدر داد ، پس مجبور هستیم از خودرو شخصی استفاده کنیم و قدرت خرید خودرو مرغوب رو با توجه به قیمت چند برابریش نصبت به نقاط دیگر جهان نداریم و مجبوریم از خودرو هایی استفاده کنیم که چندین برابر استاندارد جهانی مصرف دارن و راه گریزی هم نداریم!

    • مهدی حاتمی

      مهدی جان ممنون.
      شما درست می‌گی، خودروسازان ایرانی به دلیل شرایط انحصاری که وجود داره، نه فقط کیفیت محصولات‌شون رو افزایش نمی‌دن، که مصرف‌کننده رو مجبور می‌کنن از این محصولات بی‌کیفیت استفاده کنه. با همه اینها قیمت بنزین (حتی در مقایسه با میزان واقعی دستمزد شهروندان ایرانی به دلار) واقعا کم هست و اون طور که علم اقتصاد نشون می‌ده، وقتی قیمت کالایی پایین باشه، مصرفش مدیریت‌نشده باقی می‌مونه و کسی اهمیتی برای این موضوع قائل نیست.
      بنزین در ایران قطعا باید گرون بشه و البته همزمان به خودروسازها فشار وارد بشه که محصولات به روز‌تر، با کیفیت‌تر و ارزون‌تری تولید کنن. ضمن اینکه گرون شدن بنزین قطعا با کاهش تقاضای این کالا همراه خواهد بود و وقتی تقاضا کاهش پیدا کنه، خودروسازها هم در نهایت برای فروش محصولات‌شون ناچار به تولید محصولات با کیفیت‌تر (و به طور کلی، ارائه خدمات بهتر) خواهند بود.